قایق تفریحی، ناخدا محمود را راهی حبس کرد
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۳۷۰۲۶
به گزارش خبرنگار مهر خانواده سه نفره محمدی نوروز سال ۹۶ به منظور استفاده از ظرفیتهای تفریحی جزایر جنوبی کشور راهی قشم میشوند اما در نخستین ساعات حضورشان این مسافرت به تلخترین سفر عمرشان مبدل میشود. بنابر اظهارات قایقرانها و شاهدین صحنه مقارن ساعت ۱۳ یک فروند قایق تفریحی با ناخدایی عبدالامیر محمود پس از مسافرگیری در اسکله کندالو با سرعتی غیرمجاز به سوی محدوده گردشگری دلفین در حال تردد بود که حین خروج از موجشکن با قایق تفریحی دیگری برخورد میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در قایق مضروب هم وضعیت ۱۲ سرنشین آن تعریف چندانی نداشت اما به دلیل سرعت کم و امکان کنترل شناور ایراد صدمه به نحوی بود که بدون اعزام به مراکز درمانی مشکل تمامی آسیبدیدهگان در ساحل جزیزه مداوا شدند. آنچه گریبان ناخدا محمود را در این اتفاق گرفت نه سرعت بالای او و نه عدم تمرکز او در مدیریت بحران بود، آنچه او را با وجود دو فرزند سه و هفت ساله از مهر ماه سال گذشته رهسپار یکی از زندانهای استان هرمزگان کرد بیتوجهی این فرد در اخذ گواهینامه معتبر قایقرانی بود که به همین علت با بروز حادثه شرکت بیمه هیچ ریالی را به مقصر در تصادم پرداخت نکرد.
برابر اظهار نظر هیات ۵ نفره کارشناسان ناخدا محمود ۴۷ ساله به علت عدم رعایت آییننامههای مربوطه مبنی بر عدم به کار گیری دیدهبانی و همچنین عدم رعایت سرعت ایمن در این تصادم دریایی مقصر اصلی واقعه فوت شناخته شده و تا میزان ۵۵ درصد به پرداخت دیه کامل یک مرد مسلمان محکوم میشود.
مرد سختکوشی که در رطوبت و دمای بالای جزایر جنوبی کشور در بهترین حالت به طور میانگین تا میزان ۵ میلیون تومان کسب درآمد داشت در پی حادثه به محکومبه سنگینی معادل ۲۱۱ میلیون تومان محکوم میشود که هر چند با تلاش ستاد دیه طی جلسات صلح و سازش با اولیاءدم تا میزان ۲۰ میلیون تومان گذشت اخذ میشود و در فرآیندی افزون بر آورده مددجو به او وام بدون بهره اعطا میشود اما ناخدامحمود همچنان بابت ناتوانی در تامین الباقی ۷۱ میلیون تومانی در زندان به سرمیبرد.
نیکوکارانی که تمایل دارند یاریگر این مددجوی نیازمند باشند، میتوانند کمکهای نقدی خود را به شماره حسابهای ستاد دیه کشور بهقرار ۷۴/۷۴ بانک ملت شعبه مستقل مرکزی، ۷۷۷۷ بانک تجارت شعبه مرکزی، ۸۸۸۸ بانک صادرات شعبه مرکزی یا ۵۵۵۵۵ بانک ملی واریز کرده و برای اختصاص مبلغ پرداختی جهت آزادی این فرد یادشده فیش پرداختی را با تحریر موضوع کمک انجامشده به شماره ۸۸۹۱۶۰۱۱ دورنگار کنند. روابط عمومی ستاد دیه با تلفن ۸۸۹۱۶۰۱۲ الی ۱۵ پاسخگوی سوالات شما در این زمینه خواهد بود.
کد خبر 4952485 مهدیه محمدیمنبع: مهر
کلیدواژه: زندان ستاد دیه قایق شهرداری تهران وزارت آموزش و پرورش قوه قضاییه شورای شهر تهران ویروس کرونا آتش سوزی اکبر طبری سازمان تامین اجتماعی وضعیت هوای تهران نیروی انتظامی کمیته امداد امام خمینی هلال احمر جمهوری اسلامی ایران احتکار سیدابراهیم رئیسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۳۷۰۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علاقه عجیب شهید زینالدین به یک شهید
محمود احمدلو از نیروهای لشکر ۱۷ میگوید: شهید امیرحسین ندیری فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) بود و شهید زینالدین علاقه زیادی به او داشت.
یک شب امیرحسین ندیری به سنگر ما آمد و ما از سعادت دیدارش خوشحال بودیم. ساعتی بعد مهدی زینالدین فرمانده لشکر ۱۷ و محمدجواد دل آذر فرمانده عملیات لشکر ۱۷ هم رسیدند، اما هر چه کردیم داخل سنگر نیامدند. زینالدین میگفت که ما کار داریم و لازم است که برویم.
من از میزان علاقه او به شهید ندیری خبر داشتم. به آقا مهدی گفتم: «بیایید داخل سنگر در خدمت باشیم؛ آقای ندیری هم هستند.» آقای مهدی در جوابم گفت: «محمود! چرا زودتر نگفتی؟!»
به هر حال شهید زین الدین به شوق دیدار شهید ندیری به سنگر ما آمد. وقتی قرار شد شهید ندیری شب را در سنگر ما بماند تصمیم آقا مهدی به کلی عوض شد و به شهید دل آذر گفت: «شما بروید، من امشب را اینجا میمانم!»
من به شوخی به شهید زینالدین گفتم: «شما که کار داشتی و میخواستی بروی! چطور شد که ماندنی شدی؟!» پاسخ آقا مهدی را از قبل میدانستم! او به شوق دیدار شهید ندیری به سنگرمان آمد و ماندگار شد.
مرداد سال ۶۲ شهید ندیری و شهید شالی برای شناسایی به منطقه عملیاتی مهران رفته بودند که بر اثر برخورد با مین به شهادت رسیدند. شهید زینالدین بلافاصله بعد از شنیدن این خبر به معراج شهدا رفت و خیلی گریه کرد. این دوری زیاد طول نکشید و یک سال و سه ماه بعد مهدی زین الدین هم شهید شد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی