دریای نور یا دریای خون؟ / داستان بزرگترین الماس سلطنتی ایران (فیلم)
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۴۲۷۷۷
کیفیت پایین:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیکیفیت خوب:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیعصر ایران؛ محسن ظهوری ـ محمدشاه، پادشاه سلسله گورکانیان در شمال هند، حتی تصورش را هم نمیکرد کسی بتواند سپاه بیشمار او را با آن همه ادوات جنگی و فیلها و تجهیزات در هم بکوبد، چه برسد به اینکه دهلی، پایتختش را فتح کنند. او نادر را نشناخته بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در قسمت قبل منتشر شد:
ایران به روایت آثار؛ قسمت دهم: پیکرک رزمیکارـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۵ اسفندماه سال ۱۱۱۷: نادرشاه، سپاه گورکانیان را در جنگ کرنال در هم میکوبد و راهی دهلی میشود. شاه گورکانی که عاقبت تلخ خود را دید، مذاکره با ایران را آغاز کرد. نتیجه مشخص است؛ نادرشاه فقط فراریان را نمیخواهد، حفظ سلطنت گورکانی در ازای گرفتن خراج.
وقتی سپاه ایران از هند خارج میشد، محمدشاه گورکانی فقط تاجش را بر سر داشت؛ تخت و جواهرات و ثروت خزانهاش را به نادرشاه بخشیده بود. داستان ورود الماس دریای نور به ایران از اینجا آغاز میشود. جواهری بیهمتا که نادر آن را به بازوی خود میبست؛ رسمی شاهانه بود. الماسی صورتیرنگ و زیبا. سنگی که سالها قبلش در جنوب هند پیدا شده بود ولی با قدرت گرفتن گورکانیان، به «شاهجهان» رسید که میگویند بر تخت طاووسش نصب شد. «شاهجهان» را پسرش از پادشاهی خلع کرد و پس از او تا زمانی که نادرشاه دهلی را فتح کند، هفت پادشاه گورکانی صاحب دریای نور بودهاند که همهشان یا به قتل رسیدند یا با بیماری بدخیمی از دنیا رفتند.
نادرشاه را هم شبی فرماندهانش به قتل رساندند و جانشینان او هم یکییکی کور شدند. آخرین آنها شاهرخشاه به دست «امیرعلمخان خزیمه» حاکم سیستان کور شد و خود امیرعلمخان را هم کشتند.
الماس مدتی به «محمدحسنخان قاجار» رسید که داعیه پادشاهی ایران داشت. اما سرش را به همراه جواهرات برای «کریمخان زند» فرستادند که در شیراز بر تخت سلطنت نشسته بود. جانشینان کریمخان یکییکی کشته و برکنار شدند تا الماس به «لطفعلیخان زند» رسید که حریف «آقامحمدخان» نشد و جانش را در این راه باخت. حالا دریای نور بر بازوی آقامحمدخان قاجار پادشاه ایران بود که بعدها او را هم شبی در چادرش کشتند.
دومین شاه قاجار، «فتحعلیشاه» نام خود را بر دریای نور حک کرد، آن را به بازو بست و مثل کریمخانزند سالهای سال حکمرانی کرد؛ همچون «محمدشاه قاجار» جانشینش که در بستر بیماری مرد. نوبت که به «ناصرالدینشاه» رسید، الماس را با ۴۵۷ برلیان و چهار یاقوت در قابی زرین گذاشتند و بر تاج پادشاه نشست. ناصرالدینشاه را در حرم عبدالعظیم ترور کردند و جانشینش «مظفرالدینشاه» هم آنقدر بیمار بود که فقط توانست فرمان مشروطه را امضا کند و از دنیا برود. پس از او «محمدعلیشاه قاجار» همراه الماس نور از دست مشروطهخواهان به سفارت روسیه پناهنده شد و گرچه خودش توانست فرار کند، اما آزادیخواهان الماس را پس گرفتند و به خزانه دولتی سپردند.
دریای نور بعدها به همراه دیگر جواهرات سلطنتی به بانک ملی ایران سپرده شد و پس از آن به خزانه جواهرات ملی رفت که تا امروز همانجاست. الماسی که میگویند در اصل دو تکه شده؛ تکهای از آن با نام «نورالعین» بر نیمتاجی قرار گرفته که فرح پهلوی در عروسی خود بر سر گذاشت.
دریای نور از قدیمىترین جواهرات شناخته شده جهان است با ۱۸۰ قیراط وزن که معلوم است در طول سالیان کوچکتر شده. سنگی زیبا که برخی از شاهان آن را برای سلامت جسمی و تقویت مزاج مفید میدانستند و از نظر برخی پژوهشگران هم بدشگون و بدآمد توصیف شده. سنگ بیجانی که جنگها و خونهای بسیاری را از سر گذرانده و حالا زیر نگاه مشتاقانی است که برای دیدنش میآیند.
لینک کوتاه: asriran.com/0034p3منبع: عصر ایران
کلیدواژه: ایران به روایت آثار نادرشاه دریای نور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۴۲۷۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«دریای پارس» یادگاری برای ایران به بهانه روز خلیج فارس
محمد زکیزاده، مستند «دریای پارس» به کارگردانی منوچهر طیاب که در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تولید شده است؛ موقعیت جغرافیایی، تاریخ تمدن و فرهنگهای گوناگون منطقه خلیج فارس و دریای عمان را به تصویر میکشد.
در «دریای پارس» موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیک خلیج فارس و دریای عمان بر اساس تاریخ تمدن عیلام، اکد، سومر، کلده، آشور، بابل، ایران و فرهنگهای گوناگون منطقه، مراکز تمدنهای کهن ایرانی در کرانه خلیج فارس بررسی میشود.
این مستند با نام «خلیج فارس» آغاز میشود و با نمایش پی در پی نقشههای کهنی که از دیرباز از جغرافیدانان غربی و مسلمان ماندهاند بر اصالت این نام صحه میگذارد. سپس سفر خود را از جلگه خوزستان آغاز میکند و به گشت و گذاری گسترده در جزیرههای ایران میپردازد.
مراسم عاشورای بوشهر، لنج سازی، معابد پالمیری خارک، فجایعی که اروپاییان، دزدان دریایی انگلیس و ... در این مناطق به بار آوردهاند، چگونگی باز پس گیری هرمز از پرتغالیها از جمله مواردی است که در این فیلم نمایش داده میشود.
سابقه تاریخی جزیره خارک، داستان سفر واسکودوگاما پرتغالی و آمدن آلبر کرک به خلیج فارس و آغاز دوران استعمار تا دوران جنگ جهانی اول، مبارزات مردم جنوب علیه استعمار، موقعیت جزایر قشم، کیش، تنب بزرگ، تنب کوچک دیگر سرفصلهای این فیلم را تشکیل داده است.
منوچهر طیاب مستندساز، نویسنده و منتقد که یکی از چهرههای تاثیرگذار دنیای مستند به شمار میرود، در سال ۱۳۱۶ در تهران به دنیا آمد. او دانشآموخته رشته معماری از دانشگاه فنی وین و تحصیلکرده رشته کارگردانی سینما و تلویزیون و طراحی صحنه از دانشکده سینمایی آکادمی دولتی موسیقی و هنرهای نمایشی وین بود.
او از سال ۱۳۴۲ با ساخت فیلمی درباره سفالهای قدیمی ایران به مستندسازی روی آورد و نزدیک به ۱۰۰ فیلم ارزشمند میراث فرهنگی و تاریخی را کارگردانی کرده است. طیاب استاد رشته سینما در دانشکده هنرهای دراماتیک و تلویزیون، سرپرست رشته سینماتوگرافی و عکاسی دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی تهران و عضو هیئت داوران یونسکو در جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه لهستان بود و از جمله آثار مستند او میتوان به «البرز»، «زاگرس گهواره تمدنی کهن»، «نقاشی ایران»، «دروازه ملکوت»، «وانگه روان جهان گله کرد» و ... اشاره کرد.
همچنین همزمان با برگزاری سیزدهمین دوره جشنواره بینالمللی سینماحقیقت، ضمن نکوداشت منوچهر طیاب و نمایش آثار منتخب وی، از این پیشکسوت سینمای مستند با اهدای نشان فیروزه حقیقت تقدیر شد. طیاب غیر از مستندسازی و عکاسی به عنوان شاخههای اصلی فعالیت خود، در حوزه ایرانشناسی نیز نامی آشناست و در زندگی خود به طور پیوسته برای معرفی ایران با ابزار فیلم و مستند تلاش کرد.
بسیاری از مستندسازان طیاب را به عنوان یک ایرانشناس عاشق میشناسند که مسیر صادقانهای را در زندگی پیش گرفته و او به همراه ایرج افشار، خسرو سینایی و منوچهر ستوده را از کسانی عنوان میکنند که گویی جهان هستی آنها را به عنوان پیامبران فرهنگ برگزیده است.
از جمله آثار منوچهر طیاب که در جشنوارههای مختلف مورد تقدیر واقع شدهاند، میتوان به فیلمهای «سفال/ سرامیک» (۱۳۴۲) - برنده دلفان نقره، «ریتم» (۱۳۴۳) - فیلم منتخب یونسکو برای تدریس در مدارس سینمایی- دیپلم افتخار از جشنواره وین، «خوزستان» (۱۳۴۳)، «دزفول/ شوشتر» (۱۳۴۴)، «کران تا کران» (۱۳۴۴)، «قالی» (۱۳۴۵)، «جزیره قشم» (۱۳۴۶)، «سپاهی دانش» (۱۳۴۷)، «مسجد جامع اصفهان» (۱۳۴۸) - دیپلم افتخار جشنواره فیلم برلین، «دریای پارس» (۱۳۴۸)، «ایران سرزمین ادیان» (۱۳۴۹) - دیپلم افتخار جشنواره وین، «سیر خط در ایران» (۱۳۴۹)، «سوی شهر خاموش- دزفول» (۱۳۴۹)، «آبادان» (۱۳۵۰)، «سوزنبان» (۱۳۵۰)، «کاریکاتوریست» (۱۳۵۰)، «جنگ خروس» (۱۳۵۰)، «شبهای تهران- ۷ قسمت» (۱۳۵۰)، «زنها و حرفهها» (۱۳۵۰)، «خیمه شببازی» (۱۳۵۱)، «تیاتر رو حوضی» (۱۳۵۱)، «نمایشگاه نقاش امپرسیونیستها» (۱۳۵۱)، «نمایشگاه جواهرات» (۱۳۵۱)، «نمایشگاه شیشه و سفال» (۱۳۵۱)، «نمایشگاه نقاشی کودکان» (۱۳۵۲)، «کاخ چهلستون» (۱۳۵۲)، «کاخ هشتبهشت» (۱۳۵۲)، «کاخ عالیقاپو» (۱۳۵۲)، «مسجد شیخ لطفالله» (۱۳۵۳)، «معماری دوران صفوی» (۱۳۵۴) - برنده دلفان طلایی، «معماری دوران سلجوقی» (۱۳۵۴)، «معماری دوران ایلخانی» (۱۳۵۴)، «معماری دوران تیموری» (۱۳۵۴)، «معماری آستان قدس رضوی» (۱۳۵۵)، «اصفهان هندسهای بر مقیاس انسانی» (۱۳۵۵) - دیپلم افتخار جشنواره سینمایی مسکو، «ساخت کاشی معرق» (۱۳۵۵) و «تعمیر نقاشیهای دیواری» (۱۳۵۵) اشاره کرد.
منوچهر طیاب کارگردان نامآشنای سینمای مستند ایران بامداد روز سهشنبه ۴ شهریور سال ۱۳۹۹ در سن هشتاد و سه سالگی در بیمارستانی در وین از دنیا رفت.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر