سازمانی که با هدایت «رئیسجمهور» درصدد کودتا بود/ شکست طرح «تابستان داغ» بنیصدر در سال 60
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۴۵۵۶۳
آخرین روز خرداد سال 1360 آغاز عملیات مسلحانه سازمان منافقین و بنیصدر علیه انقلاب اسلامی بود که به خروج آنها از کشور و پناه بردن به دامان صدام ختم شد.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری آنا، آشوبهای 30 و 31 خرداد سال 60 به نقطه عطفی تاریخی بعد از انقلاب اسلامی مبدل شد. در این روز سازمان مجاهدین خلق یا به اصطلاح منافقین با صدور بیانیهای در روزنامه مجاهد از شروع عملیات مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی خبر داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهانه اصلی آنها برای مقابله با انقلاب اسلامی موضوع برکناری بنیصدر و عدم رأی آوردن افراد سازمان منافقین در انتخابات مجلس شورای ملی بود. مسعود رجوی رئیس سازمان منافقین در نخستین انتخابات ریاستجمهوری کاندید شد، اما به دلیل اینکه به قانون اساسی رأی نداده بود، تأیید صلاحیت نشد.
رجوی در نخستین انتخابات مجلس هم شرکت میکند و با آن همه هیاهو و برگزاری میتینگهای مختلف نفر سی و یکم تهران شده و از ورود به مجلس بازمیماند، جالب این است که همه اعضای منافقین هم از ورود به مجلس بازمانده و رای نمیآورند.
بعد از این اتفاق آنها به فکر این میافتند که با عمل سیاسی نمیتوانند قدرت را قبضه کنند، به همین علت باید به موضوعاتی مانند؛ نفوذ، تخریب و عملیاتهای مسلحانه روی بیاورند. اعضای سازمان منافقین به اسم دفتر هماهنگیهای رئیسجمهور به پاستور نفوذ میکنند و تمام ساختار اداری و اجرایی ریاست جمهوری را در دست میگیرند.
ایجاد گارد برای حذف مخالفان توسط بنیصدر
دادن اطلاعات غلط از اعدام و شکنجه به بنیصدر گرفته تا نفوذ در تمام دستگاههای اطلاعاتی از مهمترین کارهای سازمان علیه جمهوری اسلامی بود. از همان رو بود که بعدها با همین اعمال نفوذ توانستند رئیسجمهور، رئیس دستگاه قضائی، نخستوزیر و بسیاری دیگر از مقامات ارشد کشور را ترور کنند.
اما نخستین اقدام مسلحانه مستقیم و علنی سازمان علیه نظام که در سطح بسیار گسترده و وسیع انجام شد، مربوط به غائله 14 اسفند سال 59 است. آنها که در دفتر رئیسجمهور نفوذ زیادی داشتند یک نیروی شبه نظامی به نام «گارد ریاست جمهوری» تشکیل میدهند که وظیفه اصلی آن حفاظت از رئیسجمهور بود، ولی کار ویژه آن برخورد با مخالفان و پروندهسازی علیه آنها بود.
در همین رابطه از بنیصدر برای سخنرانی در مراسم درگذشت دکتر مصدق دعوت میشود و یک همایش بسیار بزرگی با هیاهو زیاد توسط اعضای سازمان در زمین فوتبال دانشگاه تهران شکل میگیرد و آنجا به شدت بنیصدر به نظام و سران ارشد کشور میتازد. بعد از این غائله امام خمینی(ره) دستور تشکیل هیئتی برای بررسی این موضوع میدهند.
حتی بنیصدر هم حجتالاسلام لاهوتی را از سوی خودش برای این هیئت معرفی میکند که در انتهای این هیئت ویژه رای به مقصر بودن رئیسجمهور میدهد. بنیصدر دوباره برنامههای خودش را پیگیری میکند و بالاخره امام در 25 خرداد او را از فرماندهی کل قوا عزل کرده و مجلس هم در 30 خرداد بنیصدر را فاقد کفایت سیاسی برای ریاستجمهور دانسته و با رای نمایندگان برکنار میشود.
سازمان منافقین قبل از این ماجرا و در اردیبهشت ماه سال 60 با جمعآوری سلاح شروع به عملیات مسلحانه علیه نظام میکند. درباره اینکه رجوی به دنبال چه بود و قصدش از عملیات مسلحانه چه بوده، میتوان به تحلیل سعید حجاریان در اینباره اشاره کرد.
خاطره حجاریان از تحلیل مسعود رجوی
او گفته بود: «دستخط رجوی را جایی در اسناد وزارت اطلاعات دیدهام که تحلیلی داشت برای جابرزاده، ابریشمچی و موسی خیابانی. جلسهای داشت به اسم تابلو. قبلاً در کاغذ نوشته بود و بعد برای اینها روی تابلو تحلیل کرده بود. این جلسه هفتگی بود برای پیشبرد اهداف سازمان. این موردی که من دیدم شاید آخرین جلسات پیش از 30 خرداد بود. رجوی آنجا تحلیل میکند که ببینید رأی سازمان چقدر است؟ و نتیجهگیری کرده بود که با میزان رأیی که سازمان در انتخابات گذشته داشته است میتواند کار نظام را در همین تهران تمام کند. مثل خود انقلاب که در تهران تمام شد. اگر روستاها و شهرستانها را رها کنیم، کار در همین تهران باید تمام شود. روی آن تابلو با آمار و محاسبات ریاضی از میزان رأی خودش و رأی دیگر اعضا و هواداران سازمان به این نتیجه رسیده بود».
هاشمی رفسنجانی هم درباره عملیات مسلحانه منافقین علیه مردم در 30 و 31 خرداد نوشت بود: «گروهکهای مجاهدین خلق، پیکار، رنجبران، اقلیت فدایی و... تدارک وسیعی برای ایجاد آشوب و جلوگیری از کار مجلس دیده بودند و به نحوی اعلان مبارزه مسلحانه کردهاند. از ساعت چهار بعد از ظهر به خیابانها ریختند و تخریب و قتل و غارت و آشوب را در تهران و بسیاری از شهرستانها آغاز کردند».
در خاطرات مسئولان وقت کمیتههای انقلاب اسلامی هم درباره وقایع 30 و 31 خرداد 60 آمده که صبح روز شنبه ۳۰ خرداد، اخبار ضد و نقیضی از تحرک منافقین به گوش میرسید. آنها فکر میکردند که با اعلام قیام آنها میلیونها ایرانی به طرفداری از بنیصدر وارد صحنه شده و کار در همان تهران با اشغال بیشتر مناطق و یک کودتای کمونیستی شهری به پایان میرسد، اما تنها چند هزار نفر به کف خیابان آمده و اغتشاش کردند.
آنها عملیات مسلحانهای علیه مردم را آغاز کردند که آخرش افتادن به دامان صدام بود. بعد از خرداد 60 سازمان منافقین که در ایجاد کودتا ناامید شده بود به نیروهای نفوذی دستور داد که عملیات ترور یا همان عملیات تابستان داغ برای براندازی و ترور تمام سران ارشد نظام حتی امام را دنبال کنند.
طاهری از نیروهای اطلاعاتی آن زمان درباره این عملیات مسلحانه گفت: «در نتیجه با یک اعلام عمومی و البته مخفیانه کلیه نیروهای خود را از تهران و شهرهای نزدیک مثل کرج، استان مازندران، شهرری و نقاط دیگر بسیج کرد و تظاهرات بزرگی را در تهران به راه انداخت. محل اصلی تظاهرات میدان فلسطین از ابتدا تا انتهای خیابان طالقانی بود. در تمامی این مسیر و کوچههای فرعی، نیروهای حفاظتی سازمان وجود داشت و زمانی که نیروهای حزباللهی، سپاه یا کمیته میخواستند به این تظاهرات حمله کنند، آنها بودند که درگیر میشدند و بیشتر اینها مسلح بودند. این درگیریها سبب شد که چیزی حدود ۵۰ نفر کشته در آن روز در مناطق مختلف تهران - ۲۰۰ نفر مجروح و بیش از هزار نفر دستگیر شوند».
سازمان منافقین در اردیبهشت ماه سال 60 زمانی که دیدند عرصه بر آنها تنگ شده است در بیانیهای به امام خمینی(ره) نوشتند: «ما تأکید کردیم که مشروط بر اینکه وی(امام خمینی) بهعنوان «عالیترین مقام رسمی و مسئول اجرای قانوناساسی» بتواند اجرای قانون را بهطور عملی تضمین نماید، حاضرند سلاحهای خود را تسلیم کنند.
ایران تبدیل به شیلی دوم نشد!
اما صحبت و بیانیههای آنها بیشتر برای وقت خریدن بود. امام خمینی(ره) هم در راستای اینکه دست منافقین رو شود، در سخنرانی گفتند شما اسلحههایتان را زمین بگذارید من به سمت شما میایم و لازم نیست شما بیاید.
در آخر اینکه سازمان منافقین باب جدیدی در کشور به راه انداخت که سرآغاز عملیاتهای مسلحانه بود. البته آنها تا سال 62 این فاز را در داخل کشور ادامه دادند و بعد از کشته شدن موسی خیابانی و اشرف ربیعی در تهران دیگر توانی برای مقابله نداشتند و وارد عراق شده و به دامان صدام پناه بردند. بنیصدر هم بعدها از منافقین جدا شد و تاکنون در فرانسه حضور داشته و فعالیت و سخنرانیهای علیه نظام انجام میدهد.
بیشتر سیاسیون اعتقاد داشتند که بنیصدر با حرکتهای خرداد سال 60 قصد داشت مدلی از حکومت و کودتا پینوشه در ایران را اجرا کند و حتی در شعارهای آن سالها مردم میگفتند: «سپهسالار، پینوشه؛ ایران شیلی نمیشه». منظور آنها از سپهسالار بنیصدر بود که طرفدارانش به او لقب را داده بودند.
انتهای پیام/4082/
منبع: آنا
کلیدواژه: سازمان منافقین بنی صدر عزل بنی صدر سازمان منافقین عملیات مسلحانه انقلاب اسلامی ریاست جمهور امام خمینی رئیس جمهور علیه نظام بنی صدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۴۵۵۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نویسنده گزارش جعلی بیبیسی چه کسی است؟ /دست به دست شدن یک سوژه میان منافقین، موساد و انگلیسیها
شیوه جعل اسناد و مدارک منتشر شده در بیبیسی شباهت بسیار زیادی به اسناد جعل شده توسط گروههای هکری وابسته به نفاق دارد!
سرویس سیاست مشرق- انتشار یک گزارش ضدایرانی درباره چگونگی فوت نیکا شاکرمی در کوران اغتشاشات ۱۴۰۱ توسط شبکه بیبیسی همچنان با حاشیههایی روبهرو است، از روز انتشار این گزارش تاکنون، گافهای فراوانی از اسناد جعلی ارائه شده در این گزارش توسط رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی رو شده است، این خطا آنچنان آشکار و بزرگ است که بیبیسی یک بازیگر ایرانی به عنوان یکی از عوامل مرگ نیکا جا زده است!
تا جایی که بسیاری از کارشناسان سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که بخش جهانی بیبیسی یا به صورت عامدانه و با هدف ایجاد تشنج رسانهای این گزارش را منتشر کرده یا آنکه یک کلاه بزرگ بر سرش رفته و جریانی با اهداف پنهان سیاسی به صورت سازمانیافته انگلیسیها را سرکار گذاشتهاند.
با پذیرش هر کدام از این دو روایت، انتشار یک ماجرای عجیب و غریب از سوی بیبیسی نشان میدهد که دستهایی در پشت پرده در تلاش بوده است تا با بازکردن دوباره یک پرونده سوخته بار دیگر افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد، اما چه کسی این گزارش خاص را در رسانه انگلیسی منتشر کرده و در شبکه سایبری ضدانقلاب گردانده است؟ نگاهی به نویسندگان این گزارش اطلاعات جالب توجهی را در اختیار قرار میدهد.
آیدا میلر، نام یکی از نویسندگان گزارش بیبیسی جهانی درباره نیکا شاکرمی است. یک بررسی ابتدایی نشان میدهد که به ظاهر این نام به صورت مستعار در این گزارش استفاده شده است، اما ظاهر شدن یک اکانت با این نام در شبکههای اجتماعی ردپای نویسنده را هویدا کرده و اطلاعاتی جالبی درباره این شخص به مخاطب میدهد، گویی این اطلاعات به صورت عامدانه پخش شده تا عاملین انتشار این گزارش نوربالا زده باشند!
پشت نقاب یک نویسنده مجهول در گزارش انگلیسی
درباره میلر دو نکته قابلتأمل وجود دارد؛ ابتدا اینکه تاکنون هیچ گزارش دیگری با نام آیدا میلر در بیبیسی کار نشده و دوم اینکه سابقهای از هویت واقعی او در شبکههای اجتماعی از او وجود ندارد، این دو شاهد نشان از فیک(ساختگی) بودن این فرد دارد.
اما نکته جالب توجه صفحه تازهتأسیس «آیدا میلر» پس از آغاز فعالیت صفحات افرادی را دنبال میکند که مستقیما یا غیرمستقیم با عناصر گروهک تروریستی منافقین و نیز عوامل همکار با موساد در ارتباط هستند.
یکی از این افراد، دومنیک آتیاس است. آتیاس وکیل و معاون ریاستجمهوری وقت فرانسه در سال ۲۰۱۷ بوده که اکنون با عنوان پوششی فعال حقوق بشر و کودکان و رئیس هیئتمدیره بنیاد وکلای اروپا فعالیت میکند.
دومنیک آتیاس همچنین روابط نزدیکی هم با سرکرده تروریستها در آلبانی یعنی مریم رجوی دارد. او از زمان تصدی پست در معاونت ریاستجمهوری فرانسه تا کنون همکاریهای زیادی را با منافقین داشته و حتی در کمپ اشرف نیز با رجوی دیدار و گفتگو کرده است.
یک منبع امنیتی درباره شخصیت آتیاس میگوید: رجوی هر بار که قصد پروندهسازی حقوق بشری علیه ایران را داشته سراغ این وکیل فرانسوی رفته و با پرداخت پول او را به کار گرفته است، آتیاس با دادن رشوه به سیاستمداران اروپایی و آمریکایی علیه مردم ایران پرونده سازی میکند!
عجیب آنکه یک روز قبل از انتشار گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی آتیاس با رهبر گروهک منافقین در پاریس دیدار کرده است. این دیدار در حاشیه کنفرانسی که منافقین ترتیب داده بودند، شکل گرفت. این کنفرانس ضدایرانی با مضمون سیاهنمایی علیه وضعیت اجتماعی و زنان ایران برگزار شده است، در این نشست آتیاس در کنار مریم رجوی علیه زنان ایرانی سخنرانی کرده است!
همزمان با برگزاری این نشست نیز، هشتگ «زن، مقاومت، آزادی» نیز که از هفته گذشته بارگذاری شده بود، وایرال شد؛ در روزهای اخیر نیز، اکانتهای سایبری و هوادار منافقین، این هشتگ را درباره گزارش نیکا شاکرمی نیز پخش کردند که نشان از برنامهریزی از پیش هماهنگ شده منافقین با انگلیسیها درباره این گزارش داد، پیش از این بارها اتفاق افتاده است که منتافقین با پرداخت پولهای کلان به رسانههای غربی گزارشهای ادعایی خود را بدون اسم و عنوان منتشر کردهاند.
به عنوان مثال رسانۀ آمریکایی اُپن سیکرت (مرکز سیاست پاسخگو) که به طور تخصصی به مسئله ورود پولهای با منشاء مشکوک به امور سیاسی در آمریکا میپردازد، طی گزارشی از پرداخت مبلغ ۱.۴ میلیون دلار به شرکت لابیگر «روزمونت» از سال ۲۰۱۳ تا کنون توسط تروریستهای منافقین برای تأثیرگذاری بر سیاستهای خارجی و دفاعی آمریکا خبر داده است.
این گزارش که به طور خاص اقدام اخیر «مایکل موکازی» در ثبت نام رسمی در فرم مربوطۀ وزارت دادگستری آمریکا به عنوان لابیگر گروهک تروریستی منافقین را بررسی میکند، به سایر فعالیتهای تبلیغی این گروهک نیز اشاره کرده و اسامی دیگر سیاستمداران آمریکایی حامی تروریستهای منافقین مانند رودی جولیانی، جان بولتون و رابرت توریسلی را نیز مطرح میکند.
در ادامه این گزارش اسنادی دربارۀ مراودات مالی فرقه تروریستی منافقین با یک شرکت لابیگر در آمریکا منتشر شده است که نشان میدهد منافقین بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ در مجموع ۱.۴ میلیون دلار برای تاثیرگذاری بر سیاستهای دولت و کنگره آمریکا به شرکت روزمونت پول پرداخت کرده است. لازم به ذکر است این اسناد از طریق ادارۀ اسناد عمومی وابسته به سنای آمریکا بدست آمده است.
در همین زمینه گفتنی است بارها اسناد پرداخت مبالغ هنگفت توسط گروهک تروریستی منافقین به سیاستمداران و روزنامهنگاران مختلف در رسانههای این کشور منتشر شده و اقدامات این گروهک تروریستی برای اثرگذاری بر سیاستمداران آمریکایی مورد انتقاد رسانهها و چهرههای سیاسی قرار گرفته است.
دومنیک آتیاس دو روز پس از گزارش نیکا شاکرمی نیز، یک پیام ویدیویی اختصاصی برای تلویزیون منافقین ارسال کرده است، افزوده بر این، آتیاس گزارش بیبیسی را که به زبان فرانسوی در وبسایت متعلق به منافقین نوشته شده بود را در صفحه توییتری خود بازتاب داده است.
دیگر شخصیتی که آیدا میلر، نویسنده گزارش بیبیسی او را دنبال کرده، برد شرمن است. یکی از نمایندگان جمهوریخواه سنای آمریکا که روابط نزدیکی با منافقین داشته و از حمایان سرسخت اغتشاشات ۱۴۰۱ در ایران بوده است، سال گذشته منافقین در ساختمان کنگره آمریکا نمایشگاهی را برگزار کرده بودند که حامی اصلی آن برد شرمن، نماینده جمهوریخواه کنگره بود.
جعل اسناد توسط یک سازمان ضدایرانی!
بررسی های ابتدایی نشان میدهد که شیوه جعل اسناد و مدارک منتشر شده در بیبیسی شباهت بسیار زیادی به اسناد جعل شده توسط گروههای هکری وابسته به نفاق دارد، اما این اسناد رد پای یک سازمان ضدایرانی را نیز برملا میسازد! یکی از مهمترین شخصیتهایی که آیدا میلر آن را دنبال میکند، جیسون برادسکی، رئیس شورای سیاستگذاری گروه اتحاد علیه ایران هستهای(UANI) است.
برادسکی فروردین ۱۴۰۰ به تیم سردبیری شبکه تروریستی اینترنشنال پیوسته بود. او در زمان ریاست شورای سیاستگذاری UANI، فعالیتهای گستردهای را به بهانههای هستهای، علیه ایران ترتیب داده بود و روبط نزدیکی نیز با موساد دارد، برادسکی همان کسی بود که اولینبار تصاویر عملیات تروریستی عوامل موساد در ایران علیه شهید صیاد خدایی را در فضای مجازی منتشر کرده بود.
کنارهم قرار گرفتن قطعات این پازلها نشان میدهد که گزارش ضد ایرانی شبکه انگلیسی دست پخت مشترک منافقین و موساد است که تلاش شده با ساخت نسخه رسانهای از آن، مورد استناد قرار بگیرد.
برادسکی رئیس اتحادیهای است که از سال ۲۰۰۸ تاسیس شده که تا پیش از او توسط مقامات اسبق دستگاه سیاست خارجی و دولت آمریکا اداره میشد. این سازمان را ابتدا «مارک والاس»، سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل، همراه با «ریچارد هالبروک» از اعضای دولت «باراک اوباما»، تاسیس کردند.
اما اکنون ریاست آن بر عهده «جو لیبرمن»، سناتور سابق ایالت «کانیتیکت» است و مدیریت اجرایی آن نیز توسط «دیوید ایبسن» اداره میشود. این سازمان با عنوان «اتحاد علیه ایران هسته» آغاز به فعالیت کرد و با مشورت گروهی از چهرههای نظامی و سیاست خارجی برجسته ضدایرانی در ایالات متحده به فعالیت خود ادامه داد.
در بین این مشاوران، «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی دولت «دونالد ترامپ» نیز دیده میشود که حتی سابقه عضویت در این سازمان را هم دارد. مهمترین تامینکنندگان بودجه «اتحاد علیه ایران هستهای»، سرمایه داران جمهوریخواه در آمریکا هستند، با این حال این سازمان مدعی شده سالانه بین ۱.۳ تا ۱.۷ میلیون دلار کمک مالی معاف از مالیات جمعآوری میکند که البته اسامی حامیان مالی خود را هیچوقت منتشر و رسانهای نکرده است. با این وجود، ارتباط این سازمان با عناصر صهیونیستی فعال علیه جمهوی اسلامی ایران، نشان از وابستگی کامل مالی آن به سرویسهای اطلاعاتی سیا و موساد و لابی صهیونیسم است.
اعضای دیگر این گروه شامل جیم ولسی، رئیس پیشین سازمان سیا، مئر دگان، رییس سابق موساد، ریچارد دیر لاو، رییس سابق سرویس اطلاعاتی انگلستان، آگوست هنینگ، رییس سابق سرویس اطلاعاتی آلمان، کریستن سیلوربرگ، سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا، چارلز گاتری، فرمانده سابق اطلاعاتی در ارتش و مدیر موسسه روچلید در انگلستان (خاندان یهودی روچیلد)، فرنسز تاونسند، معاون مشاور امنیت داخلی بوش و عضو شورای خط مشی اطلاعاتی و اطلاعات خارجی، ولفگانگ شوسل، صدر اعظم سابق اتریش، وزیر سابق و معاون صدر اعظم اتریش، هستند.
فعالیت کلیدی و راهبردی این سازمان، لابیگری ضدایرانی در کنگره آمریکا است؛ این سازمان با مجموعه اقداماتی نظیر برگزاری کارزارهای ضدایرانی، تحریم و اعمال فشار بر شرکتها و سازمانهای در حال تجارت با ایران، تهیه پیشنویس قوانین ضدایرانی جهت تصویب در کنگره و...، علیه ایران در کنگره آمریکا لابیگری میکند، اقداماتی که مشابه آن در گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی مشهود است و تلاش شده با این روایت جعلی، دستاوردی ضدحقوق بشری علیه ایران زمینهسازی شود.
به خصوص اینکه مهمترین هدف این سازمان در بُعد اطلاعرسانی، بسیج پشتیبانی عمومی و استفاده از گستره رسانهای و متقاعد سازی رهبران کشورهای خارجی برای ایران هراسی است. این سازمان همچنین وظیفه دارد اهداف موساد و رژیم صهیونیستی در اروپا و آمریکا را با هدف افزایش تضاد بین دولت و ملت ایران با دولت و ملت آمریکا را رایزنی، زمینهسازی و پیگیری کند.
یکی از نکات جالب صفحات مجازی «اتحاد علیه ایران هستهای»، اکانت عربی این سازمان در توئیتر است که عنوان هستهای را حذف کرده و با نام اتحاد علیه ایران، فعالیت میکند.
سازمان اتحاد علیه ایران هستهای افزوده بر این که با لابی و حمایت مالی صهیونیستها مدیریت و فعالیت میکند، سابقه جعل نامه و اسناد را در سال ۲۰۱۳ دارد. ۱۹ جولای ۲۰۱۳، مالک یک شرکت کشتیرانی یونانی به نام ویکتور رزتیس، علیه گروه اتحاد علیه ایران هستهای در آمریکا شکایت میکند.
در این شکایت آمده که سازمان اتحاد علیه ایران هستهای علیه شرکت یونانی اتهام زده و با آنها همچون جلادان رفتار میکند؛ این سازمان خواسته تا شرکت یونانی متعهد شود که اتهام فعالیت تجاریاش با ایران از سوی یک حسابرس موردنظر گروه اتحاد علیه ایران هستهای، مورد بررسی قرار گیرد و خود را با عنوان جعلی یک شورای مستقل جهت ممیزی و حسابرسی معرفی کند.
تمامی اتهامات این لابی صهیونیستی علیه تاجر یونانی، بر پایه نامهای است که رزتیس به مسئولان ایرانی در یونان ارسال کرده و در آن خواستار دیدار با آنان شده بود. همچنین گروه اتحاد علیه ایران هستهای، مدعی است رزتیس تفاهم همکاری مشاورهای نیز با ایرانیها امضا کرده بوده است که این سازمان البته تاکنون از انتشار این دو نامه مورد ادعای خود، خودداری کرده است. از طرفی رزتیس نیز قویاً اعلام کرد که هر دو نامه، جعل شده است. در ماه آوریل ۲۰۱۳، در نامهای که وکلای رزیتس، مالک شرکت کشتیرانی یونانی، به ریاست دادگاه ارائه دادند، اعلام کردند که به اطلاعاتی دست یافتهاند که نشان میدهد گروه اتحاد علیه ایران هستهای، توسط افراد ذینفوذ خارجی همچون اونگار تامین مالی میشود؛ افرادی که احتمالا اسرائیلی هستند!
ردپای عناصر نفاق و موساد در گزارش بیبیسی آنچنان عیان است که اعتبار آن با یک بررسی ساده نیز قابل تشریح است، این هماهنگی تابستان سال گذشته و در جریان جلسه وزیر اطلاعات اسرائیل با برخی عناصر رسانهای ضدایرانی در لندن فراهم شده است.
اتهامات حقوق بشری علیه ایران، آخرین تلاشهای لابی صهیونیسم برای فشار حداکثری علیه مردم ایران در مجامع بینالمللی پس از عملیات وعد صادق است. نفوذ عوامل رژیم صهیونیستی در رسانههای لندنی نیز به همین منظور تقویت شده تا راهبرد صهیونیستها برای فرار از فشار جهانی محقق شود.