پاسخ ولیمراد به تحریف صحبتهای او در میزگرد فارس/ شعار برابری جنسیتی با هدف حذف امتیازفرزندآوری
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۵۰۰۲۹
نظام سرمایه دار سرمایه سالار دهه هاست که به اسم برابری جنسیتی زنان را به بازار کار کشانده و از آن ها بهره اقتصادی می برد. برای زن نقش اقتصادی را اصل قرار داده است در حالی که فرزندآوری هم با زن است.
گروه خانواده؛ توران ولی مراد، مدیر شورای همکاریهای زنان و شبکه ایران زنان: تقابل ها و برنامه ریزی ها و فعالیت های علنی و غیرعلنی با فرزندآوری توسط افراد شناخته شده و در پست نشسته، حالا کارشان به دروغ بافی و خانه سازی بر پایه دروغ علنی رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چند روز است که در فضای مجازی برپایه دروغ، موج ساخته اند و موج سواری می کنند. موضوع این یادداشت تهمت ها، شایعه پراکنی، دروغ پراکنی با استناد به دروغ خودساخته به نقل از من است.
بعد از مصوبه دولت با موضوع «مشروط کردن یارانه موالید جدید» یادداشت اعتراضی از من منتشر شد. متعاقب آن میزگردی در فارس داشتم که آن جا گفتم "خلقت، آفرینش، طبیعت و فطرت باروری و فرزندآوری را به زن داده است." (دقیقه7:30 فیلم منتشر شده در خبرگزاری فارس با عنوان: مروری بر سیاست های ضدجمعیتی دولت/ بلایی که شعار برابری جنسیتی بر سر زنان آورد.)
رسانه جیره خوار آمریکایی عربستانی و به دنبال آن خبرنگار مزدبگیر صدای آمریکا که وظیفه اش تقابل با نظام اسلامی با راهبرد صدمه زدن به هویت زنان، خانواده و جمهوری اسلامی است و برای این کار از دولت آمریکا حقوق دریافت می کند سخن من را تحریف کرده و از قول من به دروغ گفتند که "هدف از خلقت زن باروری و پرورش فرزند است." این جمله نسبت دروغ به من است و حرف من این نبوده و نیست.
با توضیحات و تفسیرهایی که به این نقل دروغ زده اند این طور نشان داده اند که از نظر من زن فقط و فقط برای فرزندآوری است. در صورتی که آن چه من گفته ام این معنا نبوده است. روشن است که تفاوت بزرگی بین گفته من و دروغی که به من نسبت داده اند می باشد. من فقط واقعیت موجود در طبیعت را گفتم نه این که هویت زن را تعریف کرده باشم.
نظام سرمایه دار سرمایه سالار دهه هاست که به اسم برابری جنسیتی زنان را به بازار کار کشانده و از آن ها بهره اقتصادی می برد. برای زن نقش اقتصادی را اصل قرار داده است در حالی که فرزندآوری هم با زن است. این نظام سرمایه داری است که آسیب اصلی را به خانواده زده.
برابری جنسیتی یک سراب است که نیمی از مخارج زندگی مشترک را بر زنان تحمیل می کند و از این رو بار و مسئولیت مضاعف بر دوش زنان می گذارد. این شعار نیمی از مخارج زندگی مشترک را به زن تحمیل می کند علاوه بر فرزندآوری و تربیت و رشد فرزند که با مادر است. این راهی است که دنیای سرمایه به اسم برابری جنسیتی پیش پای زنان گذاشته که بدیهی است این فشار مضاعف در تقابل است با فرزندآوری. علاوه بر این که به لحاظ نظری برابری جنسیتی تحقیر زن است چرا که مرد را اصل قرار می دهد و این زن است که با مرد برابر است. در همان بیان گفته می شود زنان برابر با مردان.
در نگرش اسلامی زن و مرد هویت انسانی واحد دارند به همین لحاظ شعار فریبکارانه برابری جنسیتی برای زنان آسیب است. در نگاه اسلام زن و مرد هویت و جوهره واحد دارند و به لحاظ انسانیت یکی هستند پس در جوامع اسلامی نیازی به فریب برابری جنسیتی نیست. در خانه و خانواده که آفرینش فرزندآوری را به زن سپرده مخارج مادر بچه با پدر بچه است. (آیه مبارکه 233 از سوره بقره مخارج مادر نوزاد شیرخوار را بیان کرده که با پدر نوزاد شیرخوار است .) از همین رو در جامعه اسلامی راهبرد، عدالت جنسیی است که بر اساس اصل عدالت اسلامی است.
عدالت حکم می کند وقتی بار و مسولیت فرزندآوری به زن سپرده شده باید در مقابل امتیازاتی داشته باشد. روشن ترین و ساده ترین آن بار مالی زندگی مشترک است که با پدر بچه است. بدیهی است این گفته به این معنا نیست که زن نقش اقتصادی و اجتماعی نداشته باشد بلکه مشخصا این است که وظیفه ای برای کمک های مالی به خانواده و زندگی مشترک ندارد و هر چه می کند از سر لطف و مهربانی است. به علاوه باز بر اساس نص قرآن استقلال مالی زن حفظ است و درآمدهای او متعلق به خودش است. در این صورت مخارج خانواده با مرد است و زن تعهدی در قبال مخارج زندگی مشترک ندارد و حق انتخاب با خود اوست. در این صورت انتخاب فرزندآوری و پرورش او و درآمدزایی و کسب مال همه به انتخاب اوست چون مسولیت مالی ندارد. تفاوت است بین این دیدیگاه با آن که نیمی از مخارج زندگی مشترک را به اسم برابری جنسیتی به عهده زن می گذارد.
این گفته های من که در میزگرد با فارس تبیین شده برای غربگرایانی که دل به شعار برابری جنسیتی سپرده اند و آن را ترویج می کنند ناسازگار بوده است. از همین رو با دروغ و تغییر گفته های من خواسته اند اصل حرف و نظر را بزنند. این در حالی است که پاسخی برای اصل موضوع مطرح شده ندارند که امتیازاتی که زن در مقابل مسولیت فرزندآوری باید داشته باشد کدام است اگر بنا بر حقوق و مسولیت های برابر باشد طبق کنوانسیون های مبتنی بر برابری جنسیتی.
ریشه این دشمنی و تعارض در غربگرایی و اسلامگرایی است. بعضی برای مخالفت با اسلام و انقلاب اسلامی مزد می گیرند و بعضی از سر فقر فکری گرفتارند که در عمل سربازان پیاده نظام مزدوران می شوند. غرب با برابری جنسیتی و نگرش اسلام با هویت یگانه زن و مرد و عدالت جنسیتی دو مسیر متفاوت را برای زن و خانواده پیش پا می گذارند. اسلام با قبول واقعیت و ارج نهادن به فرزندآوری زن؛ امتیازات این مسولیت را برای زن پذیرفته و برابری جنسیتی با نادیده گرفتن مسولیت فرزندآوری هویت فطری او را نشانه رفته و به زن زیربار فشار مضاعف آسیب می زند. در اثر تحمیل بارمالی به زن، نیاوردن فرزند را به او تحمیل می کند که این خود آسیب به زن است و دور کردن او او از هویت زنانه اش. دنیای سرمایه سالار به اسم برابری سرمایه جنسی زن را به تاراج می برد.
مزدبگیران غربی به همراه سربازان داخلی بنا را بر دروغ به نقل از من گذاشت تا نظر خود را در هیاهو در شیپور فریب و دروغ بدمد. این در حالی است که موضوعات و سوالاتی که در ارتباط با امتیازات زن در مقابل مسولیت فرزندآوری مطرح است را بی پاسخ گذاشته است. در هیاهو و شایعه و دروغ پراکنی اصل سوال گم نمی شود و به قوت خود باقی است.
این یادداشت به منزله تکذیبیه بر تهمت و دروغی است که به من نسبت داده شده و تبیین آن چه گفته ام.
در پایان یادآور می شود حق برخورد حقوقی و قضایی را برای خود در مقابل افرادی که در فضای مجازی با نقل و اشاعه این دروغ فرصت تخریب و نسبت دروغ و اهانت را بر من فراهم کرده اند؛ محفوظ می دانم.
و السلام.
خرداد99
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: زن برابری جنسیتی بازار کار خانواده زن برابری جنسیتی بازار کار خانواده برای زن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۵۰۰۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عباس عبدی: ضربه ایران به اسرائیل پیروزی راهبردی بود /جذب حمایت مردم از این حمله در تعارض با برخورد با زنان در خیابان ها است
عباس عبدی روز قبل از حمله ایران به اسراییل یادداشتی نوشت که درباره ایران و اسرائیل بود. این یادداشت روز بعد و پس از حمله پهپادها وموشکهای ایران به سرزمینهای اشغالی منتشر شد. به گزارش اعتماد، تحریریه روزنامه و همچنین آقای عبدی اطلاع نداشتند که حملهای در راه است. بعد از حمله در برخی رسانهها اعلام شد که علیه آقای عباس عبدی و روزنامه اعتماد اعلام جرم شده است. از آنجا که 10 روز از این ماجرا گذشته و احضاریهای برای هیچکدام ارسال نشده، تصمیم گرفتیم درباره نظرات آقای عباس عبدی که در آن مصاحبه اعلام شده بود گفتو گویی داشته باشیم که میخوانید: آقای عبدی! ماجرای احضار شما به کجا انجامید؟ هنوز اقدام قضایی به بنده اعلام نشده است.
آیا فکر میکنید منتفی شده است؟ نمیدانم؛ ولی با توجه به توضیحاتی که دادهام و از مفاد آن مطلع هستند، به گمانم برداشت دقیقی از نوشته من نداشتند. البته معتقد نیستم که برای نوشتن باید برای کسی اعلام جرم کرد، اگر نوشته افراد متضمن دروغ و جعل نباشد، صرفا تحلیل و نظر باشد، باید محترم شمرده شود. و این را نشانه قدرت میدانم. هر چند معتقدم که با توجه به شرایط کلی کشور نیز برخی از مسائل را باید به عنوان نویسنده رعایت کنیم. البته اکنون که مرز رسانه داخلی و خارجی برداشته شده است، متأسفانه نویسندگان داخل و در رسانههای رسمی کشور در موقعیت نابرابری با کسانی که در خارج هستند قرار دارند و این نابرابری یکی از عوامل خروج مرجعیت رسانهای از داخل است و این خطر امنیتی برای ایران دارد. با توجه به آن اعلام جرم، گفتید که دیگر در این موضوع خاص نمینویسید. آیا اکنون که حداقل تا حالا منتفی شده، باز هم اظهارنظر نخواهید کرد؟ اگر اعلام جرم را اعلام نکرده بودند، بهتر بود. من متأسف شدم که چرا باید چنین تصوری را در جامعه القا کرد کسانی که سعی در نوشتن تحلیلهای منطقی دارند، نیز با اعلام جرم مواجه میشوند؟ اگر بدون اعلام بود، من هم خبرش را مثل موارد دیگر منتشر نمیکردم. با این حال اکنون میتوانم حرف بزنم، چون گمان میکنم نظراتم دچار تعبیرهای ناخواسته نخواهد شد. پس اولین سوال را میپرسم؛ آیا ایران میتوانست پاسخ ندهد؟ در عمل میتوانست، همچنان که در موارد دیگر هم چنین کرده بود. ولی در سیاست نمیتوانست، زیرا سیاست با روابط شخصی فرق میکند. در روابط شخصی «گذشت و عفو» و «بزرگمنشی» و این گونه رفتارها معنی میدهد و اتفاقا پسندیده هم هست. با گذشت از دیگران میتوان اختلافات را بهتر حل کرد تا انتقام گرفتن. در عفو لذتی است که در انتقام نیست. ولی در سطح سیاست بهویژه در سطح بینالملل، گذشت بیمعناست و چه بسا موجب تشدید خصومت هم باشد. پس پاسخ ندادن موجب تشدید بحران میشود . ولی در هر حال باید به اثرات این پاسخ توجه داشت. این اتفاقات موجب میشود تنش میان دو طرف از حالت انعطافپذیر و الاستیکی به وضعیت متصلب تغییر شکل بدهد. پیش از این طرفین اقداماتی را علیه یکدیگر انجام میدادند. گاه مستقیم، گاه غیرمستقیم و اغلب بدون پذیرش رسمی، در حالی که ناظران سیاسی میدانستند که کدام طرف، مستقیم یا با واسطه پشت ماجراست. با این حال وضعیت آنها مثل مشتهایی است که بوکسورها به کیسه چرمی لاستیکی میزنند. ابتدا قدری تغییر شکل داده، فرورفتگی و عقبنشینی کرده، سپس بازگشت به حالت اول را شاهدیم. پس اکنون ماجرا فرق کرده و از حالت الاستیکی و انعطافپذیری به حالت نیمه شکننده تبدیل شده و در ادامه به وضعیت شکنندگی خواهد رسید. به عبارت دیگر ضربات علیه یکدیگر پرهزینه است و به صورت متعارف قابل ترمیم نیست و هزینه بازی را بالا برده و امکان ادامه بازی را کم کرده است. پس آیا میتوان نتیجه گرفت که بحران میان ایران و اسراییل تشدید شده است؟ در واقع همانگونه که گفتم این بحران شکنندهتر شده است. شما به راحتی میتوانید به یک جسم الاستیک ضربه بزنید بدون اینکه نگران شکستن آن باشید، ولی چنین ضربهای را به راحتی به شیشه نمیزنید. بنابراین مدیریت امور از این پس اهمیت دارد. آیا به همین علت ایران پاسخ حمله بعدی اسراییل را نداد؟ طبیعی است که طرف مقابل هم نمیخواسته که ایران پاسخ بدهد، لذا ضربه محدودی را انتخاب کرده که این شیشه نشکند. به عبارت دیگر طرفین از یکدیگر تحلیلی داشتهاند که منجر به مهار بحران شود. فراموش نکنیم که موضع غربیها به ویژه ایالات متحده نیز در عدم رغبت آنان به رشد تنش نیز مهم بوده است. گمان میکنید که زدن سفارت و پاسخ ایران و نیز پاسخ بعدی اسراییل متوازن بود؟ به نظر میرسد که این ماجرا از نظر تاکتیکی و نظامی و خسارات وارده متوازن نبود. در هر حال سفارت ایران را زدند و ایران تعدادی از فرماندهان خود را از دست داد و چنین خسارتی حداقل با اطلاعات موجود به اسراییل وارد نشده است. ولی از نظر راهبردی کفه حمله کاملا به سود ایران بود. به عبارت دیگر اعلام رسمی و با اطلاع یافتن طرف مقابل و حمله از خاک ایران به اسراییل، فارغ از جزییات ماجرا و با آن حجم حمله یک پیروزی راهبردی بود. بهویژه که انتظار قبلی به عدم حمله بوده است. به نظر میرسد که اقدام ایران نیز معطوف به همین هدف بوده و نه وارد کردن خسارت. فراموش نکنیم که ایالات متحده و بریتانیا و دیگر کشورهای غربی دربست در کنار اسراییل ایستاده بودند. این پیروزی راهبردی چه آثاری در ایران میتواند داشته باشد. رسیدن به پیروزی همیشه ممکن است و حتی در مواردی ممکن است راحت رخ بدهد، مهم حفظ و تثبیت آن است. اجازه بدهید که مستندتر صحبت کنم. در سال ۱۳۸۸ تحلیلی نوشتم از وضع ایران و برای اطلاع مقامات فرستادم. بخشی از این تحلیل چنین است: پیش از خرداد ۸۸ بارها نوشته بودم که حکومت در ایران از ۴۰۰ سال گذشته یعنی از زمان اوج صفویه تا کنون هیچگاه بدین پایه که اکنون هست، قدرتمند نبوده است، ولی همیشه بلافاصله اضافه میکردم که متاسفانه این قدرت با نوعی از بیثباتی هم همراه است.
افزایش قدرت حکومت مثل منارهای است که قد میکشد و بلندتر میشود، اما به تناسب این ارتفاع پایههای آن عمیقتر و پهنتر نشده است. بنابراین بهرغم اوج گرفتن، بر ناپایداری آن افزوده شده است و این پایهها در حکومت چیزی نیست جز قدرت نرمافزاری آن. اگر از این زاویه نگاه کنیم، هر دستاورد خارجی باید از دو طریق پایدار و مستحکم شود. اول از طریق قرار دادن آن در دل یک سیاست خارجی معقول و قابل دفاع و عملی. دوم از طریق حمایت داخلی.
یک دستاورد خارجی را میتوان مثل دست یافتن به یک بازیکن عالی فوتبال دانست که فقط هنگامی مفید و موثر است که ۱۰ بازیکن دیگر نیز کمابیش همسطح او باشند؛ زمین و امکانات و دریافتی و استادیوم و اقتصاد باشگاه خوب باشد والا آوردن رونالدو در یک تیم ایرانی هیچ فایدهای برای فوتبال ما ندارد و همه هزینههای آن، زیان است. حمایت داخلی از این اقدام از دو طریق ممکن است. اول احترام گذاشتن به مردم و مطالبات آنان. روشن است که وضعیت کنونی در مواجهه با زنان و با این ویدیوهایی که منتشر شده در تعارض با این مساله است. دوم و سوم و چهارم نیز بهبود اقتصادی است. پیروزیهای خارجی به سرعت فراموش میشوند باید از طریق بهبود شرایط تثبیت شوند والا به ضد خودشان بدل خواهند شد. نکته مهم ضربه راهبردی است که اسراییل در مجموعه ماجرای اخیر خورده است که در آینده به آن خواهم پرداخت. کانال عصر ایران در تلگرام