ترور نژادی سیاه پوستان و گروههای اقلیت در آمریکا؛ تبعیض نژادی بزرگترین چالش اجتماعی آمریکا
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۵۶۷۸۸
خبرگزاری میزان- نگاهی به وضعیت جامعه آمریکا نشان میدهد که اقلیتهای نژادی هدف انواع مختلفی از تبعیض نژاد نظاممند در بخشهای مختلف این کشور قرار میگیرند. تاریخ انتشار: 06:00 - 01 تير 1399 - کد خبر: ۶۳۰۳۴۴
خبرگزاری میزان - شهرهای آمریکا طی هفته های اخیر شاهد موج گستردهای از تظاهرات و خشم علیه نژاد پرستی بود؛ این تظاهرات در پی قتل «جورج فلوید»، شهروند سیاه پوست آمریکایی، به دست پلیس آغاز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این در حالی است که خشم معترضان در شهرهای آمریکا ریشه در تاریخ طولانی سیاست گذاری تبعیض آمیز، خشونت و نابرابری علیه اقلیتهای نژادی در این کشور دارد.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
این اعتراضات ریشه در دههها ناامیدی دارد؛ سیاست گذاری و اجرای نژادپرستانه قانون، تبعیضهای قانونی و فراقانونی، محرومیت از راههای اصلی ایجاد ثروت و کسب درآمد و بسیاری دیگر از مواردی که در طول تاریخ، اقلیتهای نژادی مانند سیاه پوستان، لاتین تبارها و بومیان آمریکایی با آن مواجه شدند.
تظاهرات سیاه پوستان آمریکایی علیه این تبعیض نژادها و نابرابریها به دهه ۱۸۷۰ باز میگردد؛ در سراسر قرن بیستم نیز خیزشهای بسیاری علیه این تبعیض نژاد در آمریکا وجود داشته است؛ در سال ۱۹۱۹ در شیکاگو، ۱۹۳۵ در نیویورک، ۱۹۴۳ در «دترویت»، و سالهای ۱۹۴۳، ۱۹۶۵ و ۱۹۹۲ در لس آنجلس.
عامل تحریک قیامهای سیاه پوستان آفریقایی_آمریکایی در آمریکا همواره اقدامات خشونت بار و زورگویانه پلیس آمریکا مانند آنچه اخیرا در مینیاپولیس روی داده، بوده است.
در برخی موارد نیز عامل بروز ناآرامی و اعتراضات خودداری پلیس از دفاع از حقوق اقلیتها و سیاه پوستان در برابر دیگر گروهها بوده است.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلینگاهی به تاریخ آمریکا نشان میدهد که عمده قربانیان خشونت پلیس در این کشور اقلیتهای نژادی بوده اند و تبعیض نژاد ساختاری در تمامی بخشهای جامعه آمریکا، این اقلیتها را هدف قرار داده است.
«لینچ کردن» به عنوان یکی از روشهای خشونت آمیز علیه اقلیتها، طی سالیان طولانی سیاه پوستان بسیاری را قربانی گرفته است و بر اساس آمار منتشر شده، در فاصله دهه ۱۸۰۰ تا ۱۹۵۰ میلادی ۴ هزار آفریقایی، آمریکایی قربانی این سبک اعدام در آمریکا شده اند.
اما سیاه پوستان و اقلیتهایی که به دنبال سبک زندگی آسودهتر به ایالتهای شمالی مهاجرت کردند، در آنجا نیز انواع تبعیض نژادی را تجربه کرده اند؛ مالکان سفید پوست، مزارع و بازار را در اختیار داشته و این اقلیتها را به بردگی و استثمار گرفته اند.
تبعیض نژاد نظاممند همچنان در تمامی ساختار جامعه آمریکا وجود دارد به گونهای که این تبعیض در همه بخشها نهادینه شده است.
به عنوان مثال در حالی که سیاه پوستان تنها ۶ درصد از جمعیت ایالت کالیفرنیا را تشکیل میدهد، گزارشها نشان میدهند در نیمه دوم سال ۲۰۱۸، در حدود ۱۵ درصد از رانندگان سیاه پوست به دست پلیس مورد بازرسی قرار گرفتند.
این در حالی است که با وجود آنکه سفید پوستان ۳۵ درصد از جمعیت ایالت کالیفرنیا را تشکیل میدهند، ۳۳ درصد از سوی پلیس متوقف و خودرو آنها مورد بازرسی قرار میگیرد.
تبعض نژادی موضوعی است که بسیاری از نهادها در آمریکا بر پایه همین تفکر شکل گرفته و فعالیت میکنند و جای تعجب نیست که تبعیض نژادی حتی در مراقبتهای درمانی رخنه کرده باشد.
تبعیض در بخش درمان
شاید به زبان سادهتر میتوان گفت که رنگین پوستان در آمریکا در مقایسه با سفید پوستان مراقبتهای درمانی کمتر و یا حتی بدتری دریافت میکنند.
تحقیقات نشان میدهد، بیماران که تابعیت آفریقایی دارند، در بیماریهایی مانند سرطان، اچ آی وی و مراقبتهایی که در دوره بارداری به آن نیاز دارند خدمات درمانی با کیفیت پایین دریافت میکنند.
همچنین این افراد در صورتی که از بیماری قلبی و عروقی رنج ببرند احتمال آنکه درمانهای مورد نیاز را دریافت کنند کم بوده و اینکه این گروه از شهروندان آمریکا در جراحیها عضو آنها بدون آنکه نیاز باشد قطع میشود.
شاخص امید به زندگی
نتایج یک تحقیق نیز نشان میدهد که در سن ۴۵ سالگی، امید به زندگی در میان مردان سیاه پوست بیش از ۳ برابر کمتر از سفید پوست است.
همچنین تحقیقات دو اقتصاددان نشان میدهد که مردان سیاه پوست به نسبت مردان سفید پوست کمتر از مراقبتهای درمانی دریافت میکنند و احتمال آنکه در سنین پایینتر جان خود را از دست بدهند بیشتر است.
اقلیتها بخش عمده بی خانمانها را تشکیل میدهند
نتایج تحقیقات جدید مسکن و شهرسازی آمریکا نشان میدهد که شهروندان سیاه پوست نیمی از جمعیت بی خانمانهای این کشور را تشکیل میدهند؛ این در حالی است که سیاه پوستان تنها ۱۳ درصد از جمعیت آمریکا را تشکیل داده اند.
بر اساس گزارش ارزیابی سالانه بی خانمانهای آمریکا که در اوایل این هفته به کنگره ارائه شد، در سال ۲۰۱۹ آمار بی خانمانها در یک شب در آمریکا ۵۶۸ هزار نفر بوده است.
شمار بی خانمانها در آمریکا در سال ۲۰۱۸، ۵۵۳ هزار نفر گزارش شد؛ شمار افراد بی خانمان از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹، ۹ درصد افزایش داشته و ۴۰ درصد از افراد بی خانمان و کارتن خواب سیاه پوست بودند؛ در سال ۲۰۱۹، ۵۲ درصد از خانوادههای بی خانمان در آمریکا اقلیت سیاه پوستان بودند.
شهروندان سفید پوست در آمریکا که ۷۷ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند در سال ۲۰۱۹، ۴۸ درصد از بی خانمانهای را تشکیل دادند.
این در حالی است که شهروندان اسپانیایی تبار و یا لاتین تبار که ۱۸ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، ۲۲ درصد از آنها بی خانمان و کارتن خواب هستند.
بیشتر بخوانید: تبعیض پلیس آمریکا علیه سیاه پوستان خشونت پلیس معضلی بی پایان در جامعه آمریکاتبعیض در دوران کرونا
طی ماههای اخیر ویروس کرونا، به شدت جامعه آمریکا را تحت تاثیر قرار داد به گونهای که این کشور پس از مدتی بیشترین شمار قربانیان و مبتلایان کرونا را به خود اختصاص داد.
مطالعات بیشتر درباره نسبت ابتلا به کرونا و مرگ و میر در میان گروههای مختلف نژادی بر اثر این ویروس نشان داد که بار دیگر سیاه پوستان در آمریکا عمده قربانیان ویروس کرونا هستند و درصد ابتلا و مرگ بر اثر این ویروس در میان اقلیت سیاه پوست بسیار بیشتر از سفید پوستان است.
برآوردهای انجام شده نشان میدهد که احتمال مرگ سیاه پوستان بر اثر کرونا ۳ و یا ۴ برابر بیشتر از سفید پوستان است.
تبعیض در رفتار پلیس آمریکا
نتایج یک تحقیق نشان میدهد در سال ۲۰۰۰، سیاه پوستان در مقایسه با سفید پوستان ۱۵ برابر بیشتر در زندانهای آمریکا به دلیل جرایم مربوط به مواد مخدر، زندانی بودند.
منتقدان میگویند دستکاری در سیستم عدالت کیفری آمریکا نشان دهنده تعصب نژادی نهادینه در این کشور است.
محققان، رفتارهای متعصبانه و نژادپرستانه افسران پلیس، قضات و هیئت منصفه را در آمریکا دلیل اصلی زندانی شدن سیاهان در زندانهای این کشور میدانند.
بخش دیگری از این تحقیق میگوید، در سال ۲۰۰۰ به ازای هر زندانی سفید پوست، ۹ زندانی آفریقایی تبار در حبس به سر میبرد؛ همچنین به ازای هر زن زندانی سفید پوست، ۶ زن سفید پوست در زندان دوران محکومیت خود را سپری میکردند.
خشونت پلیس در آمریکا یکی از موضوعاتی است که همواره در سالهای گذشته مطرح بوده و این خشونت اشکال مختلفی مانند استفاده بیش از حد و غیر قانونی از زور علیه شهروندان، آزار و ضرب و شتم، شکنجه، بازداشت و زندانی کردن، خشونت کلامی، رفتار ناشایست و قتل را در بر میگیرد.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیشهروندان آمریکایی از تمامی گروهها و نژادها، تمامی سنین، با هر جنسیت و طبقهای همواره هدف خشونت پلیس آمریکا بودهاند؛ به عنوان مثال در قرنهای ۱۹ و ۲۰ افراد فقیر و طبقه کارگر، اقدامات تبعیضآمیز پلیس در شهرهای شمالی این کشور را به شدت مورد انتقاد قرار دادهاند و مهاجرانی از کشورهای اروپای شرقی و جنوبی نیز خشونت پلیس آمریکا علیه جوامعشان را مورد انتقاد قرار دادهاند.
این خشونت طی سالهای متمادی، خشم گروههای مختلف در آمریکا را برانگیخته است، اما سیاهپوستان آمریکا یکی از گروههای اقلیتی در آمریکا هستند که خشونت پلیس بیشترین تاثیر را بر آنها در سطوح مختلف گذاشته است.
این خشونت و رفتار تبعیض آمیز پلیس علیه سیاه پوستان آمریکایی در بخشهای مختلف مشاهده میشود؛ از ایست و بازرسیهای پلیس گرفته و تا تیراندازی به سوی متهمان، زندانها، سیستم قضایی و سایر بخشهای جامعه آمریکا.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: آمریکا هفته قوه قضاییه آمریکا تشکیل می دهند اقلیت های نژادی نشان می دهد درصد از جمعیت جامعه آمریکا بی خانمان ها سفید پوستان آمریکا نشان سیاه پوستان پلیس آمریکا تبعیض نژاد خشونت پلیس سیاه پوست سفید پوست اقلیت ها گروه ها بخش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۵۶۷۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترور برای بقا
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
به گزارش ایسنا، به نقل از جام جم، رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهراتمردم وتجمعدانشجویان جهان علیه صهیونیستهامنجرشد.گزارشهای ارسالی ازدانشگاههایآمریکا یکیاز شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند.
سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
می سال ۱۹۴۸ بود که اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتوگو درباره طرح قیمومیت بودند اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند. بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هرتقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
انتهای پیام