روایت سفیر سابق ایران از دیدار سردار سلیمانی - پوتین
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۶۳۱۷۰
به گزارش عصرایران، گفتوگوی خبرنگار همشهری با سنایی درباره تحولات روابط ایران و روسیه و مسائل روز سیاست خارجی در دفتر کار او در مؤسسه ایراس انجام شد که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
یکی از اتفاقهای ویژه در روابط ایران و روسیه وتویی بود که روسیه در ماجرای قطعنامه ضدایرانی درباره یمن انجام داد، آیا این نشانه راهبردی شدن روابط بود؟
در آن رأی که روسیه داد سطوح مختلف تحولات بینالمللی، منطقهای و دوجانبه تأثیرگذار بود.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آمریکا بهدنبال تصویب قطعنامهای علیه ایران است. فکر میکنید رأی روسیه در قبال این قطعنامه وتو باشد؟
روسیه با اقدام آمریکا از همین الان مخالفت کرده و وزیر خارجه روسیه نامهای صریح به دبیرکل سازمان ملل در این زمینه زده است. این موضوع از ابعاد مختلف برای روسها حائز اهمیت است. یکی اینکه روسیه مایل به ابقای برجام است و همیشه از حفظ برجام حمایت کرده و در واقع اقدام یکجانبه آمریکا برای خروج از برجام و تحریم علیه ایران را به صریحترین شکل ممکن محکوم کرده است، به همین دلیل از نظر روسیه اقدام آمریکا برای تحریم تسلیحاتی ایران کاملا غیرمقبول است. از بعد حقوق بینالملل نیز که در بیانیه اخیر 2وزیر خارجه بر تقویت آن تأکید شده بود، تمدید تحریم تسلیحاتی ایران قابل پذیرش نیست. ضمن اینکه یک موضوع روابط دوجانبه نیز هست، ما با روسیه تعاملات دفاعی داریم اما طرف روس درباره آنچه مشمول تحریمهای شورای امنیت بوده ملاحظاتی داشته و در بسیاری مذاکرات دفاعی که با آنها داشتیم این تاریخ (تاریخ لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران) مهم بوده که امکان همکاری دفاعی کامل فراهم میشود. اگرچه ایران در سالهای اخیر به توان قابل توجهی در عرصه دفاعی ازجمله در تولید انواع تجهیزات نظامی و دفاعی رسیده اما این همکاریها برای ما و روسیه با اهمیت است و اگر روسیه به لحاظ اقتصادی هم نگاه کند نباید اجازه دهد این تحریمها تمدید شود. روابط ما با روسیه اعتمادآمیز و دوستانه است و رئیسجمهور به همین دلیل گفتند از روسیه و چین انتظار هست مانع تحریمهای تسلیحاتی ایران شوند. علاوه بر این تصویب این تحریمها بهمعنای مرگ برجام بهعنوان یکی از عناصر ثباتبخش است و اوضاع را تشدید میکند و عکسالعمل ایران را در پی خواهد داشت که شرایط را بغرنجتر میکند. رئیسجمهور در نامهای به سران 5کشور عضو شورای امنیت بهجز آمریکا این پیام را ابلاغ کرده که ایران چه عکسالعملهایی خواهد داشت.
بهنظر شما این عکسالعملها بازدارنده است؟
بله، حتما؛ چون دیدید در رابطه با کاهش تعهدات چقدر سروصدا کردند. آنها طبیعتا درباره اقدامات احتمالی ایران محاسبه خواهند کرد و وجود ابزارها در عرصه بینالمللی ضروری است.
گفتید روسها منتظر تاریخ لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران هستند، ما مذاکرات مشخصی داشتهایم؟ مثلا درباره خرید اس-400، جنگنده یا...
ما همکاریهای متعددی با روسیه در حوزه دفاعی و منطبق با قواعد بینالمللی داشتهایم. یکی مواردی که از قبل در زمینه دفاعی قرارداد وجود داشته؛ ازجمله اس-300 که معلق شده بود. اواخر1392 که ماموریت من در روسیه آغاز شد همکاریهای دفاعیمان در سایه قطعنامههای تحریمی سازمان ملل تقریبا راکد و حداقلی بود. بعد از آن و بهدنبال مذاکرات مقامات 2کشور قرارداد اس-۳۰۰ اجرا شد و همکاریهای جدید نیز در حوزههای دفاعی و غیرتحریمی شکل گرفت. یک بخش هم مواردی که تحریمها مانع انجام آن میشده در این زمینه مذاکراتی شده که باید بعد از لغو تحریمها منجر به قرارداد شود، به همین دلیل رفع این تحریمها مهم است. درباره اس-400 حرفهای زیادی زده شد؛ ازجمله اینکه گفته شد ایران اس-400 خواسته روسیه نداده، این نقل درستی نبود. اولا ایران هیچگاه درخواست اس-400 نداشت، حتی در یک برهه که بر سر اس-300 مذاکره میشد روسها پیشنهاد کردند اس-400 بدهند اما طرف ایرانی به دلایلی که داشت نپذیرفت و تصمیم گرفتند قراردادی که از قبل بوده عملی شود. بخشی از دلایلش، پیشرفت دفاعی ایران بود، بعد از آن هم ایران دیگر درخواست اس-400 نداشت.
جنگنده چطور؟
باید از مقامات دفاعی بپرسید. قاعدتا اروپا که قرار نیست بعد از لغو تحریم تسلیحاتی به ایران جنگنده بفروشد، میماند چین و روسیه. البته این موضوع علاوه بر چین و روسیه برای ایران حائز اهمیت است چون نفع آن فقط خرید تسلیحات نیست، بلکه فروش تسلیحات هم هست و ایران الان توانمندیهایی دارد که خیلی از کشورها خواهان آن هستند.
در قضیه اس-300 روسها غرامتی ندادند؟
دعوایی بود که اقامه شد ولی پیگیری نشد چون خود قرارداد اجرا شد.
ایران و روسیه همکاریهای وسیعی را در سوریه شروع کردند که به روند آستانه منجر شد. درباره همکاریهای دوجانبه در سوریه بحثی بود که ایران روی زمین و روسها روی هوا پشتیبانی میکنند. درباره شکلگیری این روند بهخصوص نقشی که گفته میشود سردار سلیمانی در ورود روسها به میدان سوریه داشت، بگویید.
فعالیت ایران و روسیه در سوریه موضوع بسیارحائز اهمیتی بود. ابتدا اینکه مانع از اجرای طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا شد. در صورت سقوط دولت سوریه، یک دومینو از اتفاقات دیگر را در منطقه عربی و خلیجفارس شاهد میبودیم که همکاری ایران و روسیه مانع این اتفاق شد. نکته دیگر اینکه شکلگیری یک همکاری جدی در حوزه منطقهای بود؛ همیشه از این پتانسیل یاد میشد اما در عمل بحثی نبود. خاطرم هست در سال 1389 که بهعنوان رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و روسیه به مسکو رفته بودم آنجا بررسی و پیشنهادی مطرح کردیم؛ اینکه ایران در خاورمیانه ظرفیتهایی دارد که ضمیمهشدن آن به توانمندی روسیه میتواند تحولات مهمی را رقم بزند. همکاری 2 کشور در خاورمیانه از گذشته مورد بحث بود اما این روند پس از اتفاقات سوریه و در سال ۱۳۹۴ محقق شد و در مبارزه با تروریسم هم یک نقش بسیار مهمی ایفا کرد؛ بنابراین یکی در متوقف کردن طرح آمریکا، دوم در ارتقای سطح همکاری ویژه 2 کشور که با معیارهای خودش سنجیده میشود و بحث سوم هم مقابله با تروریسم بود. الان شاید در اذهان کمرنگ شده باشد اما جولان داعش تهدیدی جدی برای منطقه و حتی جهان بود. خاطرتان هست که هر روز شاهد انفجار و کشتار در کشورهای اروپایی بودیم. در مقابله با این تهدید جهانی ایران و روسیه تاثیر واقعی و بسزایی داشتند .این پتانسیل وجود داشت اما در سال ۱۳۹۴ عملیاتی شد. ایران کنار سوریه ایستاده بود و اطمینانی که برخی داشتند که دولت اسد سقوط میکند با تردید مواجه شد و همزمان همکاریهای ایران و روسیه گسترش یافت و این اقدام به شکل عملی با سفر شهیدسلیمانی شکل گرفت. بعد از ملاقاتی که ایشان با آقای پوتین داشت در پاییز همان سال روسیه وارد عملیات در سوریه شد. اگر همکاری ایران و روسیه نبود، الان شرایط سوریه و منطقه اینطور نبود.
سردار سلیمانی تحت تحریم بود، چه شد روسها این ملاقات را انجام دادند؟
بله. اینکه این سفر و ملاقات تنظیم شد هم اهمیت شهید سردار سلیمانی در این زمینه را نشان میداد و وقوف روسها به اینکه ایشان کسی است که وجب به وجب میدانهای مبارزه با تروریسم در سوریه را میشناسد. اینکه در عالیترین سطح روسها با ایشان ملاقات کردند؛ یعنی دیدار با آقای پوتین تنظیم شد، اذعان به این واقعیت بود که حرف اول را در صحنه میدانی و عمل سردار سلیمانی میزند. به این دلیل برای روسیه خیلی مهم بود نقطه نظر ایشان را که در تحولات تاثیرگذار است، بشنوند.
در مقطعی گفته شد روسها با آمریکا زد و بندی برای خروج ایران از سوریه داشتهاند.
در یک همکاری گسترده و فعالیت راهبردی بین 2کشور نباید انتظار داشت که صددرصد طرفین با هم اتفاق نظر داشته باشند. 2 کشور مستقل اینجا هستند که هر 2 صاحب حرف هستند و تفاوت نظرشان طبیعی است؛ درست است درباره همکاری به اتفاق نظر رسیدهاند و رویکرد مشترک دارند اما یک کنش در سیاست خارجی یک کشور تحتتأثیر الزامات دیگر در سیاست خارجی آن کشور هم هست. در مورد سوریه، ایران و روسیه به دلایل مختلف به همکاری رسیدند؛ دلیل اول اینکه اتفاقات سوریه یک مداخله از طرف غرب بود. موضوع دیگر این بود که یک سیاست یکجانبهگرایانه بود. نکته دیگر این بود که دخالت در امور داخلی دیگر کشورها بود. دلیل چهارم دنبال کردن تغییرات سیاسی در کشورها از طریق جنگ بود و ناامن کردن منطقهای که ایران و روسیه بخشی از آن هستند نه آمریکا که هزاران کیلومتر از آن فاصله دارد. روسیه و ایران رویکردهایشان درباره همه این موضوعات یکسان بود؛ ضمن اینکه احساس تهدید مشترک هم میکردند و رویکرد مشابهی به مبارزه تمامعیار با تروریسم نیز دارند، ولی عوامل دخیل در بحث سوریه مثل عربستان، امارات، اسرائیل ، آمریکا، ترکیه و اروپا هم هستند که الزاما روابط ما با اینها با روسها یکسان نبوده و نیست که طبیعی است تفاوت دیدگاه در برخی موارد ایجاد شود. من که شاهد مذاکرات مختلفی در عرصههای سیاسی، نظامی، حقوقی و دفاعی در بحث سوریه بودم حس میکردم تفاوت جزئی دیدگاهها فنی و اجرایی است و طرفین هرچه پیشتر میروند هماهنگی بیشتری ایجاد میشود. اینکه روسیه پشت ایران را در بحث سوریه خالی کرده باشد بیشتر ساخته و پرداخته ذهن رقبای 2 کشور و محافلی بود که از همکاری 2 کشور عصبانی بودند. در مواردی هم که این مسائل طرح میشد از جانب رسانههای غربی و عربی مثل الشرق الاوسط بود. البته ایران و روسیه در عرصه مبارزه با تروریسم موفقیت زیادی داشتهاند و اکنون روند سیاسی اهمیت و ظرافت بالایی دارد که باید آن را مدنظر قرار داد که باعث شکنندگی نشود. نقش دیپلماسی در این عرصه از اهمیت بالایی برخوردار است. مبانی همکاری ایران و روسیه در سوریه همچنان پابرجاست و تغییری نکرده است. در عین حال برداشت سیاسی و اقتصادی از کاشت مبارزه و مقاومتی که صورت گرفته پیچیدگی زیادی دارد و توجه فراوانی را میطلبد.
موضوع استفاده روسها از پایگاه نظامی نوژه بود. اشاره کردید در همکاری وسیع امکاناتی در اختیار هم قرار دادند اما در آن مقطع سروصدای زیادی شد.
در مورد پایگاه نوژه ادعا شد ایران پایگاه نوژه را به روسیه واگذار کرده؛ در حالی که این اتفاق نیفتاده بود اما در آن برهه حساس به شکل مقطعی قرار شد در برخی پروازها برای مبارزه با تروریسم از نوژه استفاده شود یا سوختگیری بکنند. اینها از الزامات یک همکاری نظامی است که اگر نباشد، همکاری معنا ندارد.
پیوستن ایران به پیمان شانگهای مدتهاست که متوقف شده. پیوستن ایران مزیتی دارد؟
شانگهای یک سازمان منطقهای است که تاثیر خودش را دارد. هم بهدلیل تقویت رویکرد شرقی در سیاست خارجی و هم بهدلیل توجه ایران به همکاریهای منطقهای اقتضا این است که همکاری ایران با پیمانهایی مثل شانگهای افزایش یابد. ایران سالهاست عضو ناظر این سازمان است و در سطح مناسب در اجلاسهای آن شرکت کرده است. بحث عضویت دائم ایران مطرح است، یک زمان مانعی وجود داشت که در منشور سازمان قید شده بود کشورهای تحت تحریم سازمان ملل نمیتوانند عضو این پیمان باشند اما با قطعنامه 2231 این امکان فراهم شد. روسیه بارها شفاف اعلام کرده مایل به پیوستن کامل ایران است اما به دلایل مختلف این اتفاق رخ نداده است.
تاجیکستان مانع است؟
مدتی گفته میشد مخالفت تاجیکستان مانع اصلی است اما اخیرا مشکلات روابط ایران و تاجیکستان حل شده و بهنظر میرسد روند بهتری دنبال خواهد شد. شانگهای دوطرفه است؛ همانطور که برای ایران مهم است، برای اعضای شانگهای هم ظرفیتهای ایران مهم است. بهنظرم عضویت کامل ایران با اینکه مهم است اما مهمتر از آن کار فشرده ایران با این سازمان و سایر سازمانهای منطقهای است. در زمینه عضویت کامل ایران از برخی کشورهای بزرگ حاضر در این سازمان که ملاحظه روابطشان با غرب را تابهحال کردهاند، انتظار همراهی و مساعدت بیشتری در این زمینه میرود. اینکه در عموم اسناد بالادستی مربوط به سیاست خارجی کشور منطقهگرایی مورد تأکید قرار گرفته، ظرفیت بسیاری برای همکاریهای منطقهای دوجانبه و چندجانبه ایجاد میکند.
اخطارهای افایتیاف در آخرین نشست افزایش یافت. با توجه به اینکه روسیه یک عضو مؤثر است، چرا مانع بازگشت هشدارهای افایتیاف نشد؟
براساس ارزیابی بانک مرکزی ایران و بخشهای اقتصادی کشور ایران اکنون یکی از بهترین روابط بانکی را با روسیه دارد و در این سالها بسیاری از گرههایی که در روابط بانکی بود، باز شد. البته به این معنا نیست که روابط بانکی ما ایدهآل است بلکه در مقایسه با دیگر کشورها روابط خوبی است. یک نمونه کرهجنوبی است که پول خود ما آنجا بلوکه است و نمیدهند. در بسیاری از کشورهای دیگر نیز وضعیت مشابهی دارند و عملا کار بانکی با ما نمیکنند. در عین حال برای حفظ این روابط بانکی یکی از مسائل روسها بحث افایتیاف بوده است. در مذاکرات مختلف یادآوری میکردند که افایتیاف میتواند موانع جدی ایجاد کند. موضع چین و روسیه در بحث افایتیاف مشابه بوده است؛ هم بهدلیل مشکلاتی که در روابط دوجانبه ایجاد میکند، هم بهدلیل مشکلاتی که برای دفاع از ایران در بخشهای بینالمللی ایجاد میکند.
ارزیابی شما از وضعیت فعلی برجام چیست، بهنظر شما به سمت پایان برجام میرویم، اروپاییها اقدامی برای تامین نیازهای ایران نکردهاند.
ایران با حضور در مذاکرات و امضای برجام آمادگی خود را برای حلوفصل مسائل نشان داد اما خروج آمریکا از برجام اتفاقی بود که آسیب جدی به این روند زد. آمریکا برخلاف همه تعهدات بینالمللی از آن خارج شد، اگر هر کشوری تعهدی امضا کند و رئیسجمهور بعدی بخواهد تغییر دهد، سنگ روی سنگ بند نمیشود. اروپا هم در این ماجرا بیعملی خاصی نشان داد، اینستکس به شکلی که گفته میشد پیش نرفت، ماههای پیشرو ماههای حساسی برای سیاست خارجی است. کشور سعی کرده در کنار برجام توانمندی خود را افزایش بدهد و ابزارهای خود را در منطقه تقویت کند اما فشارهایی هم که در ماههای آینده در برنامه است، موضوعات منحصر به برجام نیست، بلکه خواستههای متعددی است. به همین دلیل ماههای پیشرو حساس است که با وحدت ملی، تعامل با سایر کشورها و تحرکات بینالمللی باید آن را پشت سر بگذاریم. هم بحث تمدید تحریم تسلیحاتی ایران مطرح است که البته به شکلی که دولت آمریکا با نقض قواعد بینالمللی و با وقاحت کامل بهدنبال آن است به سرانجام نمیرسد، اما روشهایی برای جایگزینی آن دارند که نشان میدهد میخواهند تیر خلاص را به برجام بزنند. یا در بحث یمن و آژانس هم شاهد تحرکات آنان بودهایم که منجر به قطعنامه آژانس شد و نشان داد این نهاد نیز تحتتأثیر لابیهای سیاسی است.
روشهای جایگزین بهنظر شما چه خواهد بود؟
همزمان 3 پرونده را دارند پیش میبرند؛ تمدید تحریم تسلیحات، پرونده هستهای در آژانس و پرونده ادعایی مرتبط با یمن.
فکر میکنید سرنوشت انتخابات آمریکا چه شود؟
الان پیشبینیکردن دشوار است، انتخابات در آمریکا یک رقابت دوطرفه و نزدیک به هم است و متغیرهای زیادی در این موضوع دخیل است که برخی از آنها تغییر میکند. یکی از مزیتهایی که ترامپ داشت، ثبات اقتصادی و رشد شاخصهای اقتصادی مثل کاهش بیکاری و افزایش درآمدها و بورس والاستریت بود اما همه اینها به هم ریخته است. در کنار آن کرونا بیکفایتی دولت آمریکا در مدیریت بحران را نمایش داد. قتل فلوید و اعتراضات به آن هم بحران حکمرانی را در این کشور نمایان کرد.
در عین حال 2 شاخص دیگر وجود دارد؛ یکی اینکه حدود 5ماه زمان مانده و ممکن است شاخصهای اقتصادی تغییر کند و موضوع دیگر این است که ترامپ پایگاه اجتماعی خاص خود را دارد و سعی میکند جامعه را دوقطبی کند. شرایط، برای ترامپ مناسب نیست اما اینکه دموکراتها چقدر بتوانند پایگاههای اجتماعی را بسیج کنند، تأثیرگذار و تعیینکننده است.
مختصات روابط ایران و روسیه
روابط ایران و روسیه در طول سالیان گذشته تحول کیفی و کمی عمیقی پیدا کرد. درباره این روابط از سوی ناظران و دستاندرکاران هرازگاهی صحبت شده است. اگر بخواهم موارد خاصی را بگویم که وقتی درباره تحول صحبت میشود منظور چیست، باید اشاره کرد که این تحول شاخصههای مختلفی دارد؛ در این سالها برای نخستینبار در تاریخ روابط 2کشور، جنبههای راهبردی به مختصات روابط افزوده شد که نمودهایی از آن را در سطح منطقهای، بینالمللی و دوجانبه شاهد بودیم. از جمله میشود به فعالیت مشترک ایران و روسیه در سوریه اشاره کرد و همینطور حمایت روسیه از مواضع ایران در عرصه بینالمللی و هماهنگی بالا و تنگاتنگ 2کشور در مجامع مختلف بینالمللی. البته در گذشته هم روابط ما با روسیه همگرا بود، اما در شرایط فعلی وقتی مسائل مرتبط با برجام، موضوعات منطقهای یا تحولات لغو تحریم تسلیحاتی ایران را میبینیم، موضع روسیه کاملا نزدیک به موضع ایران است. در همین چارچوب یکی دیگر از مصادیق این است که روسیه درحالیکه با 6قطعنامه ضدایرانی و تحریمی در شورای امنیت تا قبل از سال۱۳۹۲ نهایتا همراهی کرده بود، در سالهای اخیر نهتنها مقابل اقدامات احتمالی تحریمی ایستاد، بلکه قطعنامه ضدایرانی درباره یمن را نیز وتو کرد که یک اقدام تاریخی در روابط 2کشور بود. یک جنبه دیگر راهبردی این روابط امضای همه اسناد ضروری و مورد نیاز در روابط 2کشور بود؛ اسنادی که بعضا سالها روی میز مانده بود. شکلگیری دیالوگها و نهادسازی ازجمله مختصات دیگر روابط در سالهای اخیر بوده است. هر بخشی را نگاه کنید، یک نهاد یا دیالوگی شکل گرفت که همکاری در آن حوزه را ارتقا داد. گفتوگوهای دو، سه و چندجانبه با روسیه و با حضور سایر کشورها در سطح روسای جمهور، وزرای خارجه و دفاع و دبیران شورایعالی امنیت ملی جریان پیدا کرد.
در حوزه دفاعی اس-300 تحویل شد با وجود فشار کشورهای ثالث که معنی ویژه خود را دارد.
گسترش همکاریها محدود به حوزههای سیاسی و بینالمللی نبوده است بلکه در حوزه دانشگاهی و فرهنگی و دیپلماسی عمومی نیز همکاریها افزایش یافت، در حوزه گردشگری و روادید اقدامات مهمی انجام شد، در حوزه اقتصادی که سختترین بخش روابط ما با روسیه است، به این خاطر که 2کشور هر دو صادرکننده انرژی هستند و اقتصاد مشابه دارند، اتفاقاتی افتاد که برای نخستینبار رخ داده است. بنیادهای قوی برای همکاریهای اقتصادی 2کشور گذاشته شده است که اگر فرصت شود، به آنها خواهیم پرداخت؛ هرچند جای بحث فراوان جداگانهای است. یکی از شاخصهای دیگر سطح گفتوگوی رسمی بین مقامات 2کشور است که به شکل قابلتوجهی ارتقا یافت. رایزنی پیوسته میان 2کشور در دوره اخیر به سطح روسای جمهور رسید، سفرهایی که بهسختی انجام میشد، بهراحتی شکل گرفت. در طول روابط ما با روسیه که بیش از 400سال بوده، یکبار سفر رسمی رئیسجمهور روسیه به ایران را داشتیم اما در این چند سال 3بار سفر آقای پوتین را داشتیم و آقای روحانی 5بار به روسیه سفر داشتند. آقای ظریف که بالای 20بار به روسیه سفر کردند و توجه ویژهای به گسترش این روابط نشان دادند. علاوه بر این سفر متعدد وزیران دفاع، دبیران شورای امنیت و بیشتر وزرا و مقامات دیگر هم ازجمله وزرای مسئول کمیسیون مشترک اقتصادی را شاهد بودیم. 3دیدار رئیسجمهور روسیه با رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر از محتوای عمیق، تعیینکننده و راهبردی جدی برخوردار بود. سفرهای مشاور بینالملل رهبری و دیدارهای سهگانه با رئیسجمهور روسیه از اهمیت بسیاری برخوردار بود. در مسائل منطقهای کریدور شمال جنوب از نو احیا شد و نشست سهجانبه سران 2 نوبت برگزار شد و ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا پیوست که ظرفیت بسیار مهمی است و باید مورد توجه دستگاههای داخلی قرار گیرد. همچنین در روابط ایران و روسیه همیشه نقش منفی عامل سوم وجود داشت اما در دوره اخیر نقش عامل سوم بهصورت جدی کاهش یافت. یکی از اتفاقات تاریخی که جای بحث و پردازش از سوی صاحبنظران و پژوهشگران دارد، همین کاهش تأثیر منفی کشورهای ثالث در روابط ایران و روسیه در این دوره اخیر است. متأسفانه در طول سالیان و دهههای متمادی تأثیر منفی عامل سوم در روابط بسیار بالا بوده است. در سالیان اخیر روابط ایران و روسیه به تمام معنی گسترش یافت و این واقعیت توجه ناظران و پژوهشگران بینالمللی را نیز جلب کرده است.
منبع: روزنامه همشهری لینک کوتاه: asriran.com/00350Y
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: مهدی سنایی روسیه سردار سلیمانی پوتین تحریم تسلیحاتی ایران روابط ایران و روسیه مبارزه با تروریسم روابط ما با روسیه ایران و روسیه سال های اخیر سردار سلیمانی همکاری ایران منطقه ای همین دلیل شورای امنیت روابط بانکی سیاست خارجی رئیس جمهور بین المللی اف ای تی اف هم به دلیل همکاری ها لغو تحریم شکل گرفت ایران اس تحریم ها روس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۶۳۱۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عجیب ترین فرمانده جنگ ایران و عراق /جانشین سپاه خرمشهر و دوست نزدیک سردار سلیمانی را بیشتر بشناسید
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، احمد فروزنده از فعالین سیاسی و مبارزین علیه رژیم پهلوی، از فرماندهان سپاه خرمشهر در زمان فرماندهی شهید جهانآرا و شهید عبدالرضا موسوی و از یاران نزدیک به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، به مناسبت سالروز شهادت سید عبدالرضا موسوی جانشین سپاه خرمشهر،در گفتگویی با جماران، به بیان خاطراتی از این همرزم شهیدش پرداخته است.
مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید؛
آقای فروزنده، از چه زمانی و چگونه شما با شهید سید عبدالرضا موسوی آشنا شدید؟
آقای عبدالرضا موسوی از برادران قبل از انقلاب بود. آشنایی ما نیز به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بر میگردد. فکر میکنم با ایشان در مسجد امام صادق(ع) خرمشهر در قبل از انقلاب با ایشان آشنا شدم. از مسجد امام صادق، مسجد آیت الله خاقانی بود. مسجد فعالی بود و هنوز اینگونه است. تمرکز نیروهای مذهبی – انقلابی در این مسجد بود.
حدوداً مربوط به چه سالی است؟
سال ۱۳۵۵ که بنده نیز در همان سال به زندان رفتم.
بازداشت توسط ساواک؟
بله. بازداشت تا سال ۵۷. دو سال و نیم زندان بودم. قبل از این موقع یعنی به سال ۵۳-۵۴ بر میگردد.
آیا شهید موسوی هم از مبارزین علیه رژیم پهلوی پیش از پیروزی انقلاب بودند؟
بله از قبل از انقلاب.
وابستگی سیاسی به جناح و یا گروهها و سازمانهای خاصی را داشتند؟
آن زمان حزب خاصی نبود. همین بچه های مذهبی که در داخل مسجد فعال بودند. داخل خرمشهر یک گروه سیاسی هم بود که به جایی وصل نبود؛ یعنی شورای مرکزی و یا نهاد بالا دست نداشتند. همگی مقلد حضرت امام بودند. همین. نه بیشتر از این. شکل کار به این صورت بود. اینگونه نبود که سازمان و تشکیلات باشه و به بالا وصل باشند.
اما سازمان مجاهدین (منافقین) نفرات زیادی را جذب کرده بود.
بله؛ اما بچههای خرمشهر به هیچ کدام از اینها وصل نبود چون شرایط اجتماعی خرمشهر جوری نبود که با آن جریانات وصل باشند. آن سازمانها اساساً دسترسی مناسبی نداشتند که بخواهند نیروهایی را در شهر دور افتادهای مثل خرمشهر شناسایی کنند. اینگونه نبود. هر کس در منطقه خودش فعالیت میکرد. شاید در دانشگاه کسی ارتباط داشته است. وقتی دوستان به دانشگاه رفتند این ارتباطات در دانشگاه برقرار شده باشد. آن هم نه باز با سازمان های معروف و بزرگ که نام بردید، از بچههای انقلابی که توی خود دانشگاه چمران اهواز، جندی شاپور بودند. آدم از شهرهای مختلف مثلاً از تبریز و تهران آمده بودند داخل دانشگاه، از قضاء سیاسی نیز هستند یکدیگر گروهی تشکیل میدهند برای برگزاری اعتصابات و فعالیتهای سیاسی.
ارتباط شما از چه زمانی با شهید موسوی مستمر شد؟
آقا محسن پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان را میشناخت؛ بعد از شهادت شهید جهان آرا لحظهای برای جانشینی ایشان درنگ نکردند و شهید موسوی را جایگزین کردند
از وقتی وارد سپاه شدیم؛ چون جنگ شکل گرفته بود. خانه و زندگی ما در معرض تهاجم دشمن بود و خانوادهها از خرمشهر بیرون رفته بودند. در این دوران همواره با هم بودیم. ایشان مدتی عضو شورا بود و بعد از شهادت جهان آرا به عنوان فرمانده سپاه خرمشهر منصوب شد و من هم به در واحد اطلاعات مشغول خدمت بودم.
شهید موسوی نیروی معروفی در خرمشهر بود. چون انسان شناخته شده، متدین و انقلابی بود و جزو نیروهای شناخته شده قبل از انقلاب بود؛ عضو شورای فرماندهی سپاه خرمشهر شد و سپس معاون و پس از شهادت جهان آرا، فرمانده سپاه شد. روال طبیعی اینطور بود. از جایی نفرستاده بودند او را که بیاید و پناهنده بشود. از بچههای خرمشهر بود که با بقیه سپاه را تشکیل دادند.
از نظر روال کاری، شهید موسوی جایگاه فرماندهی شپاه خرمشهر راپیدا کردند؛ همان که شهید جهان آرا فرماندهاش بود. شهید جهانآرا به دلیل ارتباطاتی که آن موقع داشت با خود آقا محسن بعد با محسن رفیق دوست، کسانی که در تهران کار فرماندهی سپاه را داشتند لذا فرد مطرح و جا افتادهای بود؛ عمدتاً آن هم به دلیل فعالیت سیاسی که قبل از انقلاب آنها با یکدیگر داشتند.
از مقطع جنگ شروع بکنیم؛ شهید موسوی تمام آن ۲ سالی که پس از جنگ در قید حیات بودند خود خرمشهر و در همان منطقه خرمشهر، آبادان فعالیت می کردند؟
درمورد شهید موسوی من اینگونه به یاد میآورم که ایشان دانشجو رشته طب بودند؛ همزمان در سپاه خرمشهر هم فعال بودند و عضو شورا بودند و پس از اینکه جنگ شد دانشگاه ها تعطیل شد، دانشگاه اهواز هم تعطیل شد- ایشان آمدند به طور کامل و تمام وقت در جبهه و جنگ و سپاه خرمشهر حضور داشتند. خود ما هم قبلاً آموزش و پرورش درس می دادیم.
ولی بعدها مامور به سپاه مامور شدیم اما ایشان عضو شورا فرماندهی سپاه خرمشهر بود و پس از اینکه شهید جهانآرا در آن حادثه سقوط هواپیما در کهریزک به شهادت رسید توافق شد،که ایشان فرمانده شوند و از آن به بعد ایشان فرمانده سپاه خرمشهر شد و مسیر جنگ و مسیر تعالی سپاه خرمشهر و توسعه وضعیت نیروهای سپاه و غیره در دستور کار همه بود، ایشان هم خب فرمانده بود و طبعاً به دنبال این بود که سپاه خرمشهر ظرفیت خود را افزایش دهد. علیرغم اینکه یک زمانی در خرمشهر فشنگ و گلوله و اسلحه و کلاش برای دفاع نبود، سپاه خرمشهر با درایت ایشان و با همکاری دیگران توانست توپ و خمپاره تهیه کند.
واحد ۱۰۶ داشته باشد؛ سپاه خرمشهر در دوره شهید جهانآرا و در دورهای که ایشان فرمانده بودند، هم ما واحد خمپاره انداز ۸۱ و ۱۲۰ در داخل خرمشهر داشتیم. واحد ۱۰۶ توپ هایی هستند که روی خودرو های جیپ سوار می شوند و معمولاً هم برای زدن ابزار و ادوات نظامی سنگین دشمن هست. کل پرسنل سپاه خرمشهر ۳۰۰ نفر هم نبود، اما ما نزدیک ۱۰-۱۲ تا ۱۰۶ داشتیم. این در عملیاتها مهم بود. معمولاً در عملیاتهایی که انجام میشد، نیروها واحد ۱۰۶ شان حرکت میکردند. این نتیجه درایت خود شهید جهان آرا و بعدش سردار موسوی و دیگر دوستانی که بودند بود.
علیرغم اینکه نیروهای سپاه خرمشهر به درگیریهای چریکی معروف بودند، اما به سرعت توانستد واحد های خمپاره انداز و ۱۰۶ را راه بیاندازند و توپخانه راه اندازی کنند.
همه این تجهیزات از ارتش عراق غنیمت گرفته شده بود؟
بله همگی غنیمتی بودند. توپ ۱۵۵ که یک توپ خیلی بزرگ است هر گلوله اش ۴۵ کیلو وزن خود گوله است.کارهای بسیار بزرگی در دوره ایشان انجام شد که بازدهاش در عملیات آزاد سازی خرمشهر وجود داشت که همه این ابزار و ادوات را به شکل یگانی، بچه های خرمشهر داشتند با فرماندهی، درواقع فرمانده ما، فرمانده سپاه خرمشهر آقای شهید جهان آرا و شهید موسوی بودند ولی یگانی که در آن زمان تشکیل شد، تیپ ۲۲ بدر آقای شهید موسوی اینجور اختیار کردند که خودش سمتی نداشته باشد و آقای عبدالله نورانی را فرمانده تعیین کرد ولی خودش در تمام کش و قوسیهای مربوط به جنگ و عملیات و محدوده عملیات و اجرای عملیات حضور فعال داشت. در تمام شناسایی ها سعی می کرد خودش حضور داشته باشد.
بعد از شهادت شهید جهانآرا؛ همین مسیر با شهید موسوی ادامه یافت؟
ابزار و امکاناتی که جمع آوری شد، مثل توپهای ۵۲ عراقی، توپهای ۱۵۵ ارتش، ۱۲۲ عراقی و ۱۳۰ خودمان. به وسیله اینها سپاه خرمشهر درست شد. اولین واحد ۱۰۶ و توپخانهای که توی سپاه راه افتاده سپاه خرمشهر به اتکای ابزار و ادوات مصادرهای و غنیمتی این کار را توانستند انجام دهند. برای ۳۰۰ نفر پرسنل ۱۶ قبضه سلاح سنگین داشتیم. در هر منطقهای؛ صحنه جنگ را تغییر میدادند. همگی این زحمات با درایت شهید موسوی و خود برادرانی که دست اندرکار بودند صورت گرفت.
آقای شهید موسوی بسیار باهوش بود. آن موقع جذب شدن برای پزشکی کار مشکلی بود مثل همین امروز؛ علاوه بر هوش سرشار، از صبر زیادی نیز برخوردار بود. ایشان ظرفیت و توانایی فکری خیلی خوبی داشت. انسان فهیمی بود. فرد مقتصدی بود با اسراف برخورد می کرد؛ هر کاری را با حداقل هزینه جمع میکرد.
یک ویژگی که ایشان داشت دوست نداشت خودش مطرح بشود. به دنبال این بود که کار با کیفیت بالا صورت بگیرد. لذا وقتی قرار بر این شد که برادران سپاه خرمشهر یگان تشکیل دهند و این یگان در آزادسازی خرمشهر ماموریتی را داشته باشد، ایشان هیچ مسئولیتی قبول نکرد. مسئولیتش را به آقای عبدالله نورانی داد و گفت شما فرمانده باش. با توجه به اینکه تقریباً همه از ایشان حرف شنوی داشتند، نکاتی که به ذهنشان میرسید را انجام میداد. آن موقع من خودم مسئول اطلاعات عملیات یگان بودم.
مثلاً شاید یک شب در میان، دو شب در میان ایشان در شناسایی هایی که ما انجام میدادیم حضور داشتند. یعنی خودش در میدان حضور و همراهی پیدا میکرد. یک فرد فرهیختهای بود که خودش برای خودش مهم نبود. تلاشش را گذاشته شده که پیکان حمله به مواضع دشمن خوب طراحی و اجرا بشود و در کیفیت خوبی انجام داد.
فرمودید خیلی از نیرو ها و یگان ها از ایشان حرف شنوی خیلی خوبی داشتند با توجه به اینکه اولین فرمانده سپاه خرمشهر شهید جهان آرا بودند با آن سابقه سیاسی و مبارزاتی و با توجه به کارهایی که در سپاه کردند، بعضاً در جاهای دیگه ای ازسپاه دیده میشود بعد از شهید شدن فرمانده لشکر یا فرمانده تیپ آن تیپ مثل قبل از فرمانده بعدی یا همدل نبود و ارتباط عاطفی را نداشت ولی در اینجا به نظر می رسد این روند ادامه داشته است. یعنی بعد از شهید جهان آرا، شهید موسوی این را ادامه دادند. این موضوع را چگونه می بینید؟
انتخاب درست؛ وقتی افراد درست انتخاب شوند هر کس در جای خودش و دقیقا درست بنشیند این اتفاقی است که رخ می دهد. اما اگر درست ننشیند، یک فردی بر اساس رابطه یا دوستی و رفاقت بیاید بنشیند و نقش در بین آن گروه تشکیلات نظامی نداشته باشد، به جای آنکه تبدیل به یک اتفاق خوب شود، تبدیل به یک اتفاق بد می شود. شهید موسوی بین بچه های خرمشهر محبوبیت داشت و از طرفی دیگر در دوره مبارزه با رژیم هم جزو افراد شاخصی بود که فعالیت میکرد. لذا ایشان مقبولیت عمومی در بین بچه های خرمشهر داشت.
چقدر به نظر کارشناسی و به نظر فرماندهان یگان خودش اعم از فرمانده گردان و گروهان اتکا می کردند؟
ایشان یک فرد تحصیلکرده و فهیم بود؛ در جریان آزاد سازی خرمشهر خودش مسئولیت به عهده نگرفت. این خیلی مهم بود. معمولاً باید اینگونه باشد که کسی که فرمانده سپاه خرمشهر است باید مثلاً فرمانده تیپ ۲۲ بدر میشد. ولی ایشان این کار را نکردند. گفت آقای نورانی شما بیا این کار را انجام بده. من در کنار شما هستم هر جا یگان با مشکل مواجه شد ورود خواهم کرد. در حساسترین موضوع قبل از هر عمیلاتی، شناسایی منطقه عملیات است و بر اساس همین شناسایی قبل عملیات طرح و مانور عملیات شکل میگیرد خودش در شناسایی حضور پیدا میکرد. با گروههای ۷-۸ نفره که برای شناسایی میرفتند؛ ایشان در گروه ها حضور داشت بدون اینکه بخواهد اعمال نظر کند. فرمانده تیم بود ولی ایشان همراه تیم بود.
یک نوع آموزش مدیریت و کنترل و مراقبت فردی فعالیت زیر مجموعه با حضور خودش اعمال می شد. و اگر جایی نیاز بود تذکری، راهکاری و پیشنهادی داده بشود، ایشان می داد و همه نیز قبول می کردند؛ چون فرماندهشان بود و همه او را قبول داشتند. خب آن موقع اینگونه نبود که بر اساس دستور عزل و نصب صورت بگیرد بخصوص که سپاه تازه راه افتاد بود. لذا با توجه به مقبولیت عمومی پیشنهاد شد که ایشان به جای شهید جان آرا فرمانده سپاه خرمشهر باشد.
آیا ایشان حساسیتی نسبت به جان افراد تحت فرماندهی خود داشتند؟ این موضوع چقدر برای ایشان مهم و حیاتی بود؟ بعضاً مطرح میشود که فرماندهان سپاه در این موارد کوتاهی داشتند!
اصلاً اساس اینکه ایشان می آمد شناسایی می کرد چه بود؟ وظیفه ای نداشت که زیاد کار شناسایی را انجام بدهد. این شناسایی برا ی چه انجام می شد؟ برای اینکه ما یگان را نیروهایی که داریم چگونه از خطر عبورشان بدیم که بتوانند بیشترین ضربه را به دشمن بزنند، دشمن را در یک جاهایی دور بزنند یا توی نیروهایش شکاف به وجود بیاورند. این اتفاق اگر بیافتد طبعاً تلفات نیروی انسانی ما پایین میآید. آن موقع که ما ابزار شناسایی مثل هواپیما بدون سرنشین نداشتیم. لذا بر اساس شناسایی ها و طرح مانور و طرح عملیات بررسیهای میدانی خود پرسنل بیشتر صورت میگرفت، نیرو های اطلاعات عملیات یا نیروهای میخواستند عمل بکنند.
در این حادثه ای که رخ داد با توجه به اینکه یگان ۲۲ بدر در حساسترین نقطه قرار بود عمل بشود، فرماندهان گردانها، معاونین گردانها؛ اینها همگی میرفتند منطقه تا ارزیابی داشته باشند ببینند هر کس از کجا و چگونه باید برود. لذا در جواب این فرمایش که شما میگویید آیا ایشان به جان افراد حساس بود یا نبود یا همینطور به خط دشمن یا نه؟ نه. به چه دلیل، به این دلیل که خودش حضور پیدا میکرد. مسیری که نیرو میخواهد برود و دشمن را دور بزند یا نقطهای که میخواهد به دشمن حمله بشود.
لذا حضور ایشان به دلیل بیکاری یا اشتیاق شخصی حضوری پیدا کردن در ماموریت ها نبود؛ بلکه برای پوشش این فرمایشی که جنابعالی می گویید حداکثر ضربه و حداقل تلفات را در برنامه کارمان داشته باشیم.
چگونه از شهادت شهید موسوی با خبر شدید؟
آن موقع که ایشان شهید شد – اینطور در یادم هست که - ما در مرحله ۱ عملیات آزادسازی بیتالمقدس را شروع کرده بودیم و رسیده بودیم به جاده. در مرحله دوم باید می رفتیم تا مرز. مرحله سوم از خطوط دفاعی که دشمن از شرق یعنی از رودخانه تا مرز به سمت شرق و جنوب کشیده بود باید مانور میدادیم. ایشان در مرحله اول فکر میکنم وسط بمباران هوایی و ایشان بر اساس بمباران هوایی شهید شد. تمام امعاء و احشاء ایشان بیرون ریخته بود. یعنی چنین اتفاقی برای ایشان افتاد. آن موقع که این اتفاق افتاد، همه سوگوار شدن؛ علاقه زیادی به فرمانده خودشان داشتند. در اوایل سپاه و در دوران جنگ اینگونه نبود که ابلاغی باشد. ایشان را براساس شناخت و مقبولیتی که در پرسنل داشت او را فرمانده سپاه گذاشتند.
لذا بر این اساس توی روحیه برادر ها تأثیر منفی داشت ولی ما هم راهی جز ادامه جنگ نداشتیم. بیایم به عزاداری و اینها برسیم چون همه باید داخل خطوط دفاعی میماندند تا از مواضعی که تصرف کردند، دفاع بکنند. از طرفی هم باید می رفتیم پیش روی می کردیم و خرمشهر را آزاد می کردیم. وضعیت اینگونه بود.
27219
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903597