Web Analytics Made Easy - Statcounter

نماینده مردم چابهار در مجلس با اشاره به مشکلات آبی، برقی و سوخت مردمان مناطق جنوبی گفت: لفظ محروم نمی‌تواند تاریخ این سرزمین‌ها را توضیح دهد. از غلامعلی حداد عادل می‌خواهم که اصطلاح جدیدی برای وضعیت این سرزمین انتخاب کند.

به گزارش ایسنا، معین الدین سعیدی در جلسه علنی امروز (یکشنبه) مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور خود با بیان اینکه «نعمت امنیت و جهادگران عرصه تامین امنیت» را ارج می‌نهیم بیانیه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را «ضد ایرانی» عنوان کرد و گفت: این اقدام میخ آخر بر تابوت تفکری بود که به جای خدا به کدخدا تکیه کرده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

رهبر معظم انقلاب به زیبایی این لحظه را پیش بینی کرده بودند.

نماینده مردم چابهار در مجلس یازدهم در مورد وضعیت شهرهای جنوبی ایران گفت: این سرزمین‌ها سرشار از تناقض است، سرشار از فرصت‌ها و تهدیدها، از یک سو نعمت‌هایی که به مردمان عطا شده و از سوی دیگر پایین‌ترین شاخص‌های توسعه انسانی مثل آموزش، بهداشت، راه روستایی، پوشش مخابراتی و ...

سعیدی تاکرد کرد: دیگر نمی‌توان بر وضعیت این سرزمین و مردم آن واژه محروم را وضع کرد. پس از آقای غلامعلی حداد عادل می‌خواهم که اصطلاح جدیدی برای وضعیت مردم و این سرزمین انتخاب کند.

نماینده مردم چابهار در مجلس خطاب به رئیس جمهور گفت: چرا فریاد تشنگی مردم منطقه را نمی شنوید، بحران بی آبی غیزانیه در برابر فاجعه آب سیستان و بلوچستان یک رویای دست نیافتنی است. بر اساس بند اول قانون برنامه ششم توسعه وزارت نیرو موظف است ۷۰ درصد نیاز آبی مردم نوار ساحلی جنوب را از طریق آب شیرین کن تامین کند. شما چه اقدامی انجام داده‌اید؟ در گرمای جانفرسای سیستان و بلوچستان بی برقی امان مردم را بریده است. در تابستان و در سال جهش تولید هر روز به یک بهانه سوخت کشاورزان را قطع می‌کنید. به صیادان منطقه‌ای مجوز صید نمی‌دهید اما کشتی‌های ترال نه تنها ذخایر آبی بلکه آش را با جایش می‌برند.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: مجلس یازدهم مناطق محروم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۶۳۷۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اصطلاح حشاشین مربوط به ترور فرماندهان صلیبی است

استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی می‌گوید اصطلاح «حشاشین» مربوط به حدود ۷۰ سال پس از مرگ حسن صباح بود. مسئله حشاشین ربطی به حسن صباح ندارد و به جنگ‌های صلیبی باز می‌گردد. این سریال، یک تاریخ تخیلی است. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجت‌الاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجت‌الاسلام سید علی بطحایی، فرقه‌شناس و پژوهشگر جریان‌های اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.

 حجت‌الاسلام فرمانیان در این نشست گفت: سریال حشاشین بازتابهای بسیار فراوانی در جهان عرب و ایران داشته است. این سریال دربارۀ چه کسی است و چقدر به واقعیت نزدیک است؟ بنده با توجه به مطالعاتم در اسماعیلیه و کتب و مقالاتی که در این باره نوشتم، نکاتی را مطرح می‌کنم.

وی افزود: حسن صباح حوالی 445 تا 450 هجری قمری در قم و در یک خانوادۀ اثنی عشری به دنیا می آید. در 17 سالگی به شهرری می رود. در آنجا یکی از رهبران داعی به نام ضراب این جوان را جذب می کند و درس هایی به او می آموزد. این آموزه ها سبب می شود به سمت اسماعیلیه برود. در آن زمان خلافت اسماعیلیه در فاطمیان مصر بود؛ لذا علاقه داشت به مصر برود تا درس بخواند. در اصفهان نزد رهبر اسماعیلیه می رود. از آنجا به قاهره سفر می کند. در آنجا سه سال نزد داعیان اسماعیلی درس می خواند. علاقه مند بود که امام خود را که از نظر خودش امام معصوم بود، ببیند، اما موفق نمی‌شود. سپس به ایران باز می گردد و به تبلیغ اسماعیلیه می پردازد. در سال 483 به قلعۀ الموت می رود و در آنجا به عنوان معلم، به تدریس کودکان می پردازد. پس از آن، نیروهای آن قلعه به اسماعیلیه دعوت می شوند و اسماعیلی می شوند و افرادی هم از بیرون جذب می کند و به قلعه می آورد. پس از مدتی نزد رهبر زیدی ها می رود و می گوید قلعه را بدهید. او اجازه نمی دهد، اما می بیند سربازان اسماعیلی شدند.  او با سه هزار دینار قلعه را از رهبر زیدی مذهب می خرد.

زیرسوال بردن تاریخ با "حشاشین"، تلنگر جدی به سریال‌سازان

فرمانیان ادامه داد: در سال 485 اولین تروری که از سوی اسماعیلیه صورت می گیرد، کشتن خواجه نظام الملک بود. او با اسماعیلیه بد بود و آنها را ملحد می دانست و هرجا که آنها را می یافت، می‌کشت.

سه یار دبستانی افسانه است

وی  قصه «سه یار دبستانی» را افسانه ای بیش ندانست و گفت: زیرا حسن صباح که در قم به دنیا می آید، خواجه نظام الملک فردی 40 ساله است. آنها هیچ گاه همدیگر را ندیدند. حسن صباح به خراسان سفری نداشت و تمام سفرش در همان مناطق مرکزی ایران بود. «سه یار دبستانی» را خواجه رشید الدین فضل الله اولین بار در کتابش آورده و گفته این سه نفر با هم عهد بستند که هرکه به حکومت رسید، هوای آن یکی را داشته باشد. از نظر تاریخی جور در نمی‌آید.حسن صباح تا 17 سالگی در قم بود. از 17 سالگی به شهرری می‌رود و تا 21 سالگی در این شهر است. بعد به اصفهان می‌رود و تا 25 سالگی در اصفهان است. در 25 سالگی به  قاهره می‌رود و 30 سالگی باز می‌گردد. در این زمان، خواجه نظام الملک یک وزیر مقتدر سلجوقی است و هیچ ارتباطی با هم نداشت.

این استاد دانشگاه ادامه داد: حسن صباح که قلعه را می گیرد، ترورهایش را شروع می کند. از 430 تا 445این ترورها ثبت شد. البته تمام ترورها به اسم آنها نبود و هرکه ترور می کرد، به نام آنها تمام می‌شد. نمونه‌هایش را در صلیبیون هم داریم. عده‌ای قصد کردند پادشاه فرانسه را ترور کنند و گفتند جزو حشاشین هستند، اما بعداً مشخص شد که پادشاه انگلستان آنها را فرستاده تا آنها را بکشند؛ لذا در تعداد ترورها اختلاف است.

ماجرای ترورها و فداییان حسن صباح

 فرمانیان افزود: از سال 485 اولین ترورش آغاز می شود و در 518 از دنیا می‌رود. در این مدت 30 تا 45 ترور را به او نسبت دادند. تمام ترورها هم ترور رهبران مخالف اسماعیلیه است. گروهی به نام فداییان اسماعیلی داشتند که واقعاً فدایی بودند. در ابتدای فیلم هم نشان می‌داد که آن سرباز خودش را از بالای قلعه به نشان ارادت به حسن صباح پایین می‌اندازد. این مسئله به قصه ای باز می‌گردد. یکی از فرماندهان صلیبی به نام رشید الدین سنان شیخ الجبل که آن زمان رئیس قلعه اسماعیلیه در منطقه سوریه بود، به قلعه آمد و به سربازان گفت اعتبار و جایگاه مرا چطور می‌خواهید ثابت کنید؟ گفتند هر طور شما بفرمایید. دستور داد چند نفر خودشان را پایین انداختند. چند نفر از فداییان روبروی شیخ الجبل خودشان را پایین انداختند و به فرمانده صلیبی گفت من چنین آدم‌هایی دارم.

ترور اسماعیلیون نسبت به مخالفان فرقه بود

این پژوهشگر تاریخ ادیان و فرقه‌ها افزود: حسن صباح خودش انسان متدینی بود. ترورش برای رهبران بود. شریعت مدار بود و به عقاید اسلام و فقه شیعی اعتقاد داشت. طی 30 سال از قلعه خارج نشد. کتابی به نام «سرگذشت سَیدُنا» نوشته جُویدی داریم و آن را زمانی که همراه هلاکوخان وارد قلعه اسماعیلیه شد، نوشت. قلعه الموت کتابخانه‌ای بزرگ داشت که حدود 30 سال خواجه نصیر الدین طوسی شرح اشارات را نوشت. هلاکو گفت آنجا را آتش زدند. یکی از کتابهایی که بیرون آوردند همین کتاب بود که مبنای فهم تفکرات حسن البنا شد. در آنجا درباره سرگذشت سیدنا آمده است که حسن صباح بسیار آدم متدینی بود. هیچ گاه از قلعه بیرون نیامد. فقط دو بار بیرون آمد و آن هم پشت بام قلعه رفت. حتی در زمانی که اینها محاصره بودند، خانواده خود را به قلعۀ گردکوه فرستاد و گفت به آنجا بروید و رخت‌ریسی کنید و هیچ گاه آنان را به قلعه باز نگرداند.

حسن صباح تندروی‌هایی در دیانت داشت

فرمانیان گفت: از آن طرف سخت‌گیری‌های فراوانی داشت. تندروی هایی در تدین داشت. یکی از فرزندانش متهم شد به اینکه در قتل رهبر قلعه قُهستان شرکت داشت. اعدامش کرد و بعد خلافش ثابت شد. پسر دیگرش را به اتهام شرابخواری کشت، به این خاطر که اعتقاد داشت فرزند یک رهبر دینی باید نسبت با دیگران تفاوت داشته باشد تا شراب رسمی نشود. در حالی که شراب اعدام ندارد.

حشاشین، تروریست‌های فرماندهان صلیبیون بودند

وی افزود: در هر صورت زاهد بود منتها در ترور مخالفانش تندرو بود؛ کسانی را می‌کشت که با اسماعیلیون مخالف بودند. این تفکر از کجا آمد؟ وقتی صلیبیون جنگ را شروع کردند، رشید الدین سنان یا شیخ الجبل تعدادی از فرماندهان صلیبی را کشت. به سربازانش گفت شما لباس صلیبی ها را بپوشید و آنها را بکشید. شاید فرآیند آن سه سال طول می‌کشید. بعد صلیبیون سعی کردند تفحص کنند آنها چه کسانی هستند. برنارد لوئیس در کتاب تاریخ اسماعلیان که آقای فریدون بدره‌ای ترجمه کرده، ریشه حشاشین یا اساسین را گفته اولین بار در سال 1975 میلادی مطابق با 571 هجری قمری ایجاد شد. یعنی حدود 70 سال پس از مرگ حسن صباح بود. بنابراین مسئله حشاشین ربطی به حسن صباح ندارد و به جنگ‌های صلیبی باز می‌گردد. اولین توصیفی که وجود دارد، توسط امپراطور بارباروسا در مصر است که در آنجا سفیرش گزارشی به امپراطور می‌دهد و می‌گوید تعدادی در دمشق و انطاکیه و حلب هستند که مسلمانند و در کوهستان‌ها زندگی می‌کنند و در زبان محلی به آنها «هی سیسینی» می‌گویند و در رومیایی به آنها اصحاب الجمل گفته می‌شود. این اولین گزارش است که در سال 571 هجری قمری داریم. صد سال بعد مارکوپولو در سفرنامه‌اش همین مسائل را می‌نویسد. این سفرنامه به دلیل اعتبارش گسترش می‌یابد و کلمه «اساسین» در فرهنگ اروپایی مصادف با کسی می‌شود که آدم می‌کشد و پول می‌گیرد.

فرمانیان در انتها گفت: ما معتقدیم این تلقیاتی که اروپا از شیخ الجبل داشتند، اشتباه است. زندگی او بسیار زاهدانه بود. شریعتمدار است. مسلمانان عادی را هیچ گاه نمی‌کشد و فقط کسانی که علیه اسماعلیه می‌جنگند کار دارد؛ لذا چند تا از فرماندهان صلیبی را کشتند. دوره حسن صباح اصلاً جنگ‌های صلیبی به آن مفهوم شروع نشده بود. این سریال، یک تاریخ تخیلی است برای ضربه زدن به برخی مفاهیمی که امروز در جهان اسلام مطرح است.

 

انتهای‌پیام/

دیگر خبرها

  • خطر سیل در کمین نان مردم جنوب کشور
  • آرامش اجتماعی؛ طرحی برای کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی در مناطق محروم
  • مشکلات معلمان خرید خدمت آموزشی مناطق محروم
  • ‌لایحه اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم به رشد تولید و سرمایه‌گذاری در مناطق محروم کمک خواهد کرد
  • ۳ دهه خدمت در مناطق محروم / بازنشستگی که خوشایند نیست
  • واکسیناسیون دامی به میزان ۸۰۰ هزار دز در میامی انجام شد
  • اصطلاح حشاشین مربوط به ترور فرماندهان صلیبی است
  • دغدغه مردم زیرکوه در خصوص تخریب قنوات و جاده‌ها ویژه پیگیری می‌شود
  • مجلس دوازدهم به وضعیت معیشتی و مشکلات اقتصادی رسیدگی کند
  • اولویت مجلس آینده باید معیشت مردم و بهبود وضعیت اشتغال باشد