محسن رضایی: پیشرفتها در سیاست خارجی، دفاعی و امنیتی بسیار است
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۶۷۹۸۳
آفتابنیوز :
به گزارش اداره کل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام، محسن رضایی عصر روز یکشنبه در سومین آئین بزرگداشت استاد تراز انقلاب اسلامی با گرامیداشت یاد و خاطر استادان شهید بویژه شهید دکتر مصطفی چمران گفت: ملتها با نمادها و اسطورههایشان شناخته میشوند، به تعبیری این نمادها شناسنامه ملتها هستند و معمولا از میان برجستگان، قهرمانان ملی، شعرا و اندیشمندان، جمعی را ملتها انتخاب میکنند و آنها را برسر دست میگیرند و به این طریق خودشان را به دنیا معرفی میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به اینکه نمادها، به جوامع اعتماد به نفس، پویایی و نشاط میدهند، گفت: ملتها و به خصوص جوانان، انتظار دارند این قلههای افتخار و این اسطورههای استوار، بارها و بارها تکرار شوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع) گفت: اینکه دانشگاهیان عزیز ما، دکتر چمران را به عنوان نمادی از استاد تراز انقلاب انتخاب کردهاند، کاری درست و قابل تقدیر است. آن شهید بزرگوار، هم از بعد انقلابی و مردمی و هم از بعد اعتقادی و علمی در جایگاهی قرار دارد که می توان گفت، وی نماد استادان دانشگاه ماست.
رضایی با بیان اینکه شهید چمران از دوران دبیرستان و از کلاسهای قرآن حضرت آیتالله طالقانی مبارزه را شروع می کند و در دوران دانشگاه نیز همین طور بودند، گفت: در آمریکا هم انجمن اسلامی را تشکیل میدهد و در تظاهراتها شرکت میکند. وقتی اسرائیل به تنهایی، ارتشهای کشورهای عرب را شکست میدهد و احساس خفتی به جهان اسلام دست می دهد، چمران از موقعیت عالی خود در آمریکا میگذرد و به مصر مهاجرت میکند و در اردوگاهها، آموزش جنگ چریکی میبیند و در لبنان اسلحه به دست میگیرد و در برابر دشمنان جهان اسلام، قیام میکند.
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس افزود: شهید چمران، یک انقلابی برجسته بود و همزمان از نظر علمی هم یک استاد درجه اول بود. دکترای فیزیک پلاسما داشت و آنقدر با استعداد بود که در آزمایشگاههای پیشرفته آمریکا بر روی پیشران جت، کار می کرد.
رضایی به فعالیتهای شهید چمران در لبنان اشاره کرد و افزود: او در لبنان، در کنار امام موسی صدر به فعالیتهای علمی ادامه داد. بعد از انقلاب هم با وجود اینکه وزیر دفاع بود، در خط مقدم با خمپاره 60 و در نزدیکی خط دشمن به شهادت میرسد. از بعد سلامت سیاسی هم با اینکه او عضو برجسته نهضت آزادی بود و این نهضت پس از تسخیر لانه جاسوسی کنار رفته بود. او محکم در کنار امام ماند.
وی تصریح کرد: ادامه مسیر انقلاب و پیاده نشدن از قطار انقلاب، معیار مهمی برای اساتید انقلابی ماست. او با یک دست علم و دانش و با یک دست عمل و اسلحه را برداشته بود. علم و دانش در عرصه عمل می تواند به بهبود جامعه کمک کند. شهید چمران علم و عمل را با هم داشت.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به ویژگی های برجسته دکتر چمران گفت: دانشگاههای ما نیاز به چنین اساتیدی دارند.
وی با تحلیل موقعیت ملت ایران در مواجهه با استکبار جهانی گفت: امروز ملت ایران در دو جبهه همزمان در حال مبارزه بسیار سخت و سنگین است. جبهه اول اقتدار امنیت و جبهه دوم اقتصاد و معیشت است. اساتید انقلابی نمیتوانند خود را از این دو جبهه فارغ ببینند و در متن این مبارزات نباشند.
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس افزود: در جبهه اقتدار از رویارویی مستقیم ما با آمریکاییها که در سال های اخیر پیدا کردیم و تا مواجهه با تروریستها در سوریه و عراق و تا جنگهای نیابتی با حکام آمریکایی-سعودی در منطقه، درگیر هستیم. در موضوع انتقال بنزین به ونزوئلا، آمریکاییها قصد داشتند جلو اعزام نفتکشهای ما را بگیرند که ما پهپادهای خود را به بالای ناوها و کشتیهای آمریکایی رساندیم و با تهدید آمریکاییها، کشتی های ما به ونزوئلا رسید.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با طرح این پرسش که اگر شهید چمران امروز در میان ما بود، چه می کرد؟ گفت: در موضوع اقتصاد و معیشت مردم هم وارد یک جنگ شدهایم. هر هفته و هر ماه میبینید که آمریکاییها یک لیست بی خاصیت تحریمی میدهند و به کشورهای دیگر فشار میآورند. در یک سفر، 200 کارشناس خود را به چین فرستادهاند تا شرکتهای چینی را از همکاری با ایران برحذر دارند. هواداران آمریکا در داخل کشور نیز با سنگاندازی و معطل کردن کارها در پشت جبهه به آمریکا سرویس میدهند.
عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع) گفت: استاد تراز انقلاب، وظایف بسیار سخت و تاریخی بر عهده دارد. ملت ما با تمام توان در حال جنگ است. پیشرفتهای ما در جبهه استقلال و امنیت فوق العاده است و ماهواره نظامی ما از بالای سر آمریکا و اسرائیل عکسهای دقیقی می فرستد و موشکهای نقطه زن ما رعب در دل آمریکاییها افکنده است.
رضایی با بیان اینکه از نظر سیاست خارجی و دفاع و امنیت پیشرفتها بسیار است، گفت: اما در جبهه اقتصاد و معیشت مردم، به این دلیل که مدیریت جهادی وجود ندارد، مردم سختی های زیادی را تحمل می کنند.
وی تصریح کرد: نوع حکمروایی در جبهه اقتصاد و معیشت با حکمروایی اقتدار و امنیت متفاوت است. برخی با نفوذ در کنار دولتمردان کشور حکمروایی دیگری را در کنار حکمروایی مردمی ایجاد کردهاند و قوانین و برنامههای اجرایی کشور تناسبی با آرمانهای بلند انقلاب ندارد.
این فرمانده ارشد دوران دفاع گفت: تورمی که در دوماه اخیر به دلیل هدایت غلط در بازار بورس به وجود آمده و تدبیری در مورد آن نشده، به ارز، به مسکن و بازارهای دیگر، وارد شده است. مدیریت انقلابی این طور فکر و عمل نمیکند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه مدیریت انقلابی حداقل 10سال بعد از خودش را میبیند، گفت: شما ماهواره ما را در کنار یک پراید بگذارید. اینها نتایج و تصویر روشنی از دو نوع نگاه و حکمروایی است.
رضای خاطرنشان کرد: آیا جوانان ما نمیتوانند مشکلات اقتصادی را حل و فصل کنند؟ کسانی که خودشان متولی این عقب ماندگی در اقتصاد هستند، انگشت اتهام را به سوی نظام، نشانه میروند. نظام ما قبل از تحریمهای ظالمانه، سیاستهای اقتصاد مقاومتی را تدوین کرده بود و اگر به این سیاستها عمل میشد، وضع ما اینگونه نمیشد.
وی با اشاره به بحران جمعیت در کشور گفت: به سمت یک فاجعه در حرکت هستیم و نرخ باروری به زیر یک رفته است و این اتفاق برای آینده کشور خطرناک است. باید یک جریان انقلابی و تحولخواه داشته باشیم که خوشبختانه از دو سال پیش از مبارزه با فساد و در مجلس انقلابی شروع شده است. اساتید بسیجی باید پیشگامان جریان انقلابی جدید باشند و در خط مقدم ایستادگی کنند. استاد انقلابی، کسی است که ترکش خمپاره به او اصابت میکند و مبارزه را ادامه میدهد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه این جریان انقلابی که از مبارزه با فساد شروع شده و عدهای با تمام توان خود در تلاشند که این مبارزه با فساد را تیره و تار کنند، به فضل پروردگار ادامه پیدا میکند، گفت: مجلس انقلابی ادامه پیدا میکند و جریان انقلابی جدیدی فراتر از بحث اصولگرایی و اصلاحطلبی در کشور آغاز شده است و افکار نویی از سوی نیروهای انقلاب به جامعه ارائه خواهد شد.
رضای تصریح کرد: رهبر معظم انقلاب کلید این تحولات را زدهاند و در ماههای آینده ایشان باز هم از این تحول انقلابی خواهند گفت و ما امیدوار هستیم که اساتید انقلابی ما لبیکگو به ندای رهبر فرزانهمان باشند.
پیش از سخنان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، محمدتقی احمدی رییس دانشگاه تربیت مدرس و مهدی چمران و حجت الاسلام و المسلمین مصطفی رستمی، رییس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها به تجلیل از مقام اساتید بهویژه شهید مصطفی چمران پرداختند.
در پایان این مراسم، با حضور محسن رضایی از جمعی از اساتید منتخب تراز انقلاب اسلامی و همچنین از مسعود سلیمانی استاد بسیجی آزادشده از زندان آمریکا تقدیر شد.
منبع: خبرگزاری ایرنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: محسن رضایی برجام سیاست خارجی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اقتصاد و معیشت جریان انقلابی تراز انقلاب آمریکایی ها شهید چمران ملت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۶۷۹۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرونشاندن التهابات اجتماعی و تنشهای داخلی، ضرورتی امنیتی است
نصرالله تاجیک در یادداشتی گزارههای موثر در شکلگیری و قوام جمهوری اسلامی را بررسی کرد و در روزنامه اعتماد نوشت: از مهمترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی اعتماد بهنفس نسل جوانی بود که توانست برای واژگونی رژیم فاسد و پلیسی پهلوی، مبارزه را به میان مردم بیاورد، اعتماد به نفس عمومی را افزایش، ترس مردم را زایل و مشارکت آنان را نهادینه و زمینه را برای رهبری مبارزه آماده کند.
این روحیه خوداتکایی برکاتی هم برای مردم و کشور داشته است و وزن منطقهای و بینالمللی ایران را افزایش داده است اما نیاز به تمهیداتی دارد که این قدرت به نفع مردم و داشتن یک زندگی شرافتمندانه تثبیت شود. لذا در چهل و پنجمین سال این پیروزی و پایهگذاری یک نظام جدید و با نگاهی به گذشته میتوان یک کالبدشکافی نیز از مشکلات، چالشها و بحرانها داشت تا مردم بتوانند پیروز از این دوران سرنوشتساز خارج شوند. برای بررسی نقاط ضعف و قوت آنچه بر ما گذشته است طی دوازده یادداشت موضوعات مورد نظرم را میشکافم.
برای بحث علمی یک مدل مثلثی انتخاب میکنم که در سه گوشه آن سه عنصر اساسی اداره جوامع بشری یعنی جامعه (مردم و نهادها و موسسات اجتماعی)، سیاست (نخبگان، متون و تجربیات) و حکومت (نظام سیاسی و نهادها و سازمانهای حاکمیتی) قرار دارند که باید در توازن و تعامل با یکدیگر یک تعامل سازنده و پیش برنده بسازند وعدم توازن بین آنها باعث درجا زدن و عقبگرد میگردد.
در این یاداشت به علتالعللعدم توازن میپردازم که باعث بد قوارگی جامعه ایران امروز شده است! در این ۱۲ یادداشت قصد ارزیابی انقلابی بزرگ و مردمی نیست که نه عملی است که محتاج انصاف، بیطرفی و کار مطالعاتی بزرگ است و نه تک نفره ممکن! برای اطلاع نسل جوان نوشته میشود و ماندن در تاریخ. ولی این ظرفیت را دارد که یک تصویر کلی ارایه دهد تا خود خوانندگان عزیز از آن قضاوتی داشته باشند.
ایجاد توازن برای ایجاد همبستگی بیشترقاعده اصلی در اداره جوامع مدرن و از زمانیکه دولت- ملتها تاسیس شده و دولتها نماینده و حقوقبگیر مردم گردیدهاند، آنچه در عرف مشاهده میشود و در دروس علم سیاست و حکومت یا سیاست عمومی در دانشگاهها تدریس میشود این است که کشورها در شرایط خطیر داخلی یا بینالمللی به سمت توازن بیشتر سیاسی- اجتماعی برای ایجاد و تقویت همبستگی بیشتر اجتماعی و اخذ حمایت بیشتر سیاسی از مردم و گروههای سیاسی حرکت میکنند.
اگر موضوع بحران داخلی باشد افکار عمومی را از طریق مناسب قانع، جذب، بسیج و یارگیری میکنند و اگر خارجی باشد با فعالیت دیپلماتیک در جهت یارگیری و اجماعسازی اقدام میکنند.
در این دروس گفته میشود در شرایط جنگی در صورت ضرورت میتوان حتی «دولت وحدت ملی» تشکیل داد تا بتوان از حداکثر پشتیبانی مردم برخوردار بود. اما متاسفانه در ایران کمتر از تحقیقات دانشگاهی استفاده میکنیم و باور نداریم فرونشاندن التهابات اجتماعی و تنشهای سیاسی داخلی و پاسخگویی و جلوگیری از اثرات دومینویی بحرانها و چالشها یک «ضرورت امنیت ملی» است و یک بحث لوکس و وارداتی نیست.
و این در حالی است که طی ۱۵ سال اخیر در کشور چند بحران اساسی اجتماعی با تبعات سیاسی و خدشهدار شدن امنیت ملی داشتیم و چند بحران خاموش فقر منابع، آب، محیط زیست، تغییرات اقلیمی، اقتصاد سیاسی، سختی معیشت مردم، تنشهای روانی، ناهنجاریهای اجتماعی، کاهش شاخصهای توسعه انسانی، مهاجرت نخبگان، ناکارآمدی نظام اداری کشور و از همه مهمتر به هم خوردن توازن قدرت بین نهادهای مدنی و دولت نه به عنوان قوه مجریه بلکه سه قوه یا حاکمیت در داخل کشور و عمیقتر شدن تنهایی استراتژیک ایران در خارج به دلیلعدم وجود توازن در سیاست خارجی را داریم که سبب ایجاد اختلاف فاحش بین خواستهای مردم و اهداف حکومت و نتیجتا کاهش انسجام ملی، فعال شدن گسلهای فراوان سیاسی- اجتماعی، کاهش اعتماد عمومی به نظام سیاسی و اداری کشور و زیر سوال رفتن کارایی نظام شده و همه از هم میپرسند به کجا میرویم؟!
این وضعیت به خوبی خود را در «موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان» که توسط دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقر در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده نشان میدهد. این دادهها به شیوه پیمایشی و بر اساس مصاحبه حضوری در آبانماه ۱۴۰۲ و با ۱۵۸۷۸ نفر ۱۵ سال بالاتر در ۳۱ استان کشور که بهطور تصادفی انتخاب شدهاند به دست آمده است. دادههایی که هم فقط موج چهارم آن قابل استفاده است و هم تغییراتی که نسبت به دادههای سه پیمایش پیشین و مقایسه آنها میتواند تصویر مناسبی برای ما ترسیم کند.
شکلگیری اراده ملی برای حل بحرانهادر صورتعدم استفاده از این دادهها و برنامهریزی و سیاستگذاری بر اساس نتایج آنها، این مسائل و روند میتواند به کاهش بیشتر اعتماد به نفس حکومت و از دست رفتن تصویر بزرگ وضعیت کشور منجر شود!
اما دریغ از یک ابتکار اساسی و اقدام زیرساختی برای نشان دادن وجود اراده برای حل اساسی و نهایی این بحرانها! به دلیل سرگرم شدن حکومت و نهادهای حاکمیتی به مسائل جزیی و غیر ضروری و رها شدن مردم به حال خود و در دهان اختاپوس نظام اداری، بخش عمدهای از مردم دایم روی خط وادادگی، تنش و التهاب زندگی میکنند و از حداقلهای یک زندگی شرافتمندانه و رعایت کرامت انسانیشان محرومند!
لذا لازم است که ما با یک تصمیم حکومتی که نشان دهد اراده حل این بحرانها وجود دارد در خارج از چهارچوب دولت، نقشه راهی برای ساماندهی مسائل داخلی و خارجی خود تهیه و دستگاههای اجرایی ملزم به اجرای آن شوند تا نشاط به جامعه برگردد و مردم آرامش و زندگی راحتی داشته باشند و انسجام داخلی برای شکلگیری اراده ملی به منظور حل بحرانها، چالشها و مشکلات حداکثری شود.
متاسفانه انسجام داخلی به دلیل اعمال بعضی سیاستها که بیشتر هم جناحی و گروهی بوده است و متاسفانه در شکلدهی و ایجاد توازن بین سه عنصر اصلی اداره جوامع یعنی سیاست، حکومت و جامعه، وزن نهادهای مدنی را به کمترین حد رساندهایم!
این امر برخلاف مصالح ملی است که جامعهای غیر متوازن داشته باشیم و بین این سه عنصر سری کوچک و دست و پایی دراز و بیقواره داشته باشیم! اما در یک کلام و بهطور خلاصه منافع ملی ما زمانی محقق میشود که جوامع مدنی، سازمانهای مردمنهاد، رسانه، نخبگان و افراد مورد اعتماد و وثوق مردم و احزاب با شادابی در صحنه سیاست، حکومت و جامعه حضور حداکثری و نه تشریفاتی و اسمی پیدا کنند.
ما اشتباه میکنیم که میخواهیم بسیاری از مسائل جامعه را از طریق نهادهای دولتی حل و فصل کنیم. نهادهای دولتی مشکلات خاص خودشان را دارند و حتی به امور روزانه خود نیز نمیرسند! دولت با نظام اداری پوسیده، فاسد، ضد انگیزه، غیرکارا، که مانند خوره به جان جامعه، سیاست و حکومت افتاده و زمینه بسیاری از مفاسد اقتصادی و اجتماعی را فراهم کرده است.
اینها تبعات سیاسی و امنیتی برای جامعه و دلزدگی مردم و کاهش اعتماد عمومی به حکومت هم دارند و بخشی از مردم حتی در ضدیت با حکومت تا آنجا پیش میروند که به عنوان ستون پنجم عمل میکنند! که تبعات خدشه به امنیت ملی دارند و در شرایط کنونی، این نتیجهعدم توازن قدرت بین حاکمیت و جامعه مدنی متشکل از سازمانهای مدنی، نخبگان، سرمایههای اجتماعی است که باعث شده یا زمینه مشترک برای گفتوگو ندارند یا هر یک به زبانی متفاوت با هم صحبت کنند و حرف همدیگر را نفهمند!
و این سبب شده گسلهای اجتماعی فعال شده که تبعات سیاسی و امنیتی خواهد داشت، هر کسی به راه خود رفته، دیالوگ و گفتوگوی مشترک و غالب در جامعه وجود نداشته باشد و بدتر از همه مردم به راه خود بروند و حکومت به راه خود! همانگونه که در این انتخابات اسفند ماه خود را نشان داد! اما اگر جامعه مدنی قوی با اراده حکومت و حتی با تحمیل از سوی مردم و همراهی حکومت شکل بگیرد، قدرتمند شود، در توازن با سایر قوای سیاسی- اجتماعی قرار گیرد و گفتمان مشترکی ایجاد شود، جامعه، سیاست و حکومت با یکدیگر مانند چرخ دنده در ماشین درگیر سیستماتیک میشوند و انسجام سیستماتیک پیدا میکنند.
گفتوگوهای ملی برای حل تعارضاتگفتوگو دو و چند طرفه و ملی شروع و گفتمان غالب شکل خواهد گرفت و همه نیروها در یک سمت و سو قرار میگیرند و ریلگذاری توسعه به معنای واقعی آن با حضور مردم و سازمانهای مدنی و مردمنهاد آغاز میشود. بار حکومت کم و سبک، وزن و جایگاه نهادهای انتخابی بر انتصابی خواهد چربید، مردم خود در تعیین سرنوشت خویش دخیل و جامعه، سیاست و حکومت متوازن و خوش قواره میشوند و عنصر نایاب مسوولیتپذیری و پاسخگویی حکومت به جامعه به صحنه بازمیگردد.
آمار پایین مشارکت در انتخابات اسفند ۱۴۰۲ که به دنبال التهابات اجتماعی سال گذشته و دو نقار ملی ۱۳۹۶ و ۹۸ صورت گرفت با کاهش وزن این نهاد انتخابی، انسجام ملی را کاهش داده وعدم توازن را بیشتر میکند!
در نتیجه پیشنهاد میشود حکومت به منظور ایجاد قوارهبندی مناسب و توازن بین جامعه، سیاست و حکومت به سمت نقشدهی بیشتر به سازمانهای مدنی پیش برود. نهادهای مدنی از جمله خانواده که متاسفانه نقشش تضعیف شده باید کنترلکننده جامعه باشند و نه دولت. برای این کار حکومت با سبک کردن بار خود از طریق نقش دادن به دو عنصر دیگر سیاست و جامعه نقش تعیینکننده پیدا کند. یعنی در سیاست قدرت گرفتن احزاب برای اداره جامعه و در جامعه، تقویت نقش رسانه برای کنترل و نظارت و در اقتصاد بخش خصوصی تعیینکننده باشد و ریلگذاری توسعه را با سازمانهای مدنی و مردمنهاد انجام دهد.
این سازمانها نقش مردم در جامعه و سیاست و حکومت را واقعی و نهادینه میکنند و در راس آن در اقتصاد به بخش خصوصی نقش بیشتری بدهد تا کشور با مالیات ناشی از فعالیتهای سالم اقتصادی اداره شود نه آنکه دست دولت بهطور رقتانگیز و غیر منصفانه و ناعادلانه در جیب ملت باشد و سر و صدای کاسب و زارع و صنعتگر دربیاید! و یا به فروش نفت متکی باشد، آن هم با این وضعیتی که نه میتوانیم نفت را در کانالهای رسمی بفروشیم و پول آن را به درستی دریافت کنیم که خود همین دو مورد زنجیرهای از فساد را به دنبال دارد که در بخش سیاست خارجی باید آن را نیز علاج نمود.
اقتصاد سیاسی ضعیف وصل کردن سفره مردم به فروش نفت که عقلایی نیست را باید با روشهای معقول و علمی کنار بگذاریم. کشوری میتواند رضایت مردمش را جلب و حرفی برای گفتن در منطقه و جهان داشته باشد که اقتصادی قوی و تولیدکننده ثروت داشته باشد. برای تولید ثروت فضای مناسب داخلی و خارجی و نشاط اجتماعی لازم است.
جمع شدن مشکلات کشور روی هم، نشان از آن دارد که نظام اداری کشور با موسسات و سازمانهای متعدد اجرایی و پژوهشی، کمیتههای متعدد، همچون کلافی سر درگم خروجی عملیاتی به جز رتق و فتق امور روزانه مردم با بهرهدهی نازل نداشته و ظرفیتی بیش از این ندارد که بتواند یک اقدام اورژانسی انجام دهد.
امید آفرینی از طریق رشد نهادهای مدنییعنی همه سازمانها در قوای سهگانه مجریه، قضاییه و مقننه در کنار نهادهای حاکمیتی هر آنچه از مردی و زور داشتند به میدان آوردهاند و حاصل وضعیت موجود است!
لذا پیشنهاد میشود سال ۱۴۰۳ سال امیدآفرینی از طریق انتقال قدرت اداره کشور از نهادهای حاکمیتی به نهادهای مدنی باشد و با تشکیل یک «کمیته ملی» متشکل از شخصیتهای مستقل و ملی از درون جامعه مدنی کشور همچون احزاب، رسانهها، سازمانهای مردمنهاد، دانشگاهها و مراکز مطالعاتی با هدف تهیه نقشه راهی برای برونرفت از این ساختار متصلب و متمرکز قدرت اداری و تصمیمگیری، تهیه و خون جدیدی به نظام سیاسی کشور تزریق شود. قدرتی که باعث بیخاصیت شدن نهادهای مدنی و کاهش حضور و مشارکت مردم در روند سرنوشت خود شده است.
این سند ملی میتواند دستور کار حکومت و قوای سهگانه قرار گرفته و توسعه کشور بر بستر آن ریلگذاری شود و مردم و نیروهای سیاسی- اجتماعی حول آن جمع شوند، نشاط سیاسی به جامعه بازگردد و انسجام ملی حداکثری شود و مردم حکومت را از آن خود دانسته و نه مقابل خود. انشاالله!