بازارچههای مرزی ایران با افغانستان چه کارکردی دارند؟
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۷۷۰۵۹
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، با اینکه بلافاصله پس از انتشار این خبر، تحلیلهای جریان رسانهای مخالف دولت، به سمت «شکست تحریمهای امریکا» رفت؛ اما شواهد نشان میداد این اقدام امریکا با دیدگاهی سیاسی و مبتنی بر کمک به اقتصاد افغانستان صورت گرفته است. هند و پاکستان نزدیک به 20 سال است که به دلیل تنشهای مرزی و مسابقه هستهای روابط چندان دوستانهای ندارند و بارها مرز خود را به روی یکدیگر بستهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روابط تجاری تهران و کابل
مطابق گزارش معاونت دیپلماسی وزارت امور خارجه ایران، در سال 2018 میلادی، بیش از یک میلیارد و 264 میلیون دلار از ایران به افغانستان کالا صادر شده که این رقم، ایران را به رتبه نخست تامین واردات همسایه شرقی تبدیل کرده است. بعد از ایران، چین با یک میلیارد و 165 میلیون دلار و پاکستان با یک میلیارد و 86 میلیون دلار در ردههای بعدی قرار گرفتهاند. البته به گفته مسوولان افغان، این میزان میتواند تا یک دهه دیگر به ۲۰ تا ۲۵ میلیارد دلار هم افزایش یابد. هرچند افغانستان یکی از کشورهایی است که ایران به دلایل مختلف نیازمند گسترش روابط بانکی با آن است. حدود سه میلیون پناهنده و مهاجر افغانستانی (حدود یکمیلیون قانونی و دو میلیون غیرقانونی) در ایران به سر میبرند. محدودیتهای بانکی برای این افراد (حتی محدودیتهای پیچیده و دست و پاگیر برای اتباع قانونی افغانستانی در ایران) هم مایه دردسر و ناخرسندی افغانستانیها شده و هم به اقتصاد و نظام بانکداری ایران آسیب زده است.
روابط ترانزیتی
افغانستان به عنوان یک کشور محصور در خشکی (land Luck) نیاز مبرم به دسترسی به آبهای آزاد دارد و در این راستا اتصال ریلی به شبکه راهآهن ایران برای افغانستان آثار اقتصادی بسیار مطلوبی خواهد داشت؛ در حال حاضر اتصال افغانستان به شبکه ریلی ایران فقط از طریق راهآهن خواف- هرات است. به عبارت دیگر، خطآهن خواف- هرات تکمیلکننده حلقه مفقوده ترانزیت شرق کشور خواهد بود. راهآهن خواف- هرات 139 کیلومتر طول دارد، در خاک ایران از راهآهن سنگان- تربت حیدریه در نزدیکی ایستگاه خواف شروع میشود و مسیر به سمت جنوب شرق ادامه دارد که در مسیر خود به صورت زیرگذر ابتدا جاده تایباد- خواف (در کیلومتر 12) و سپس جاده معدن سنگان (در کیلومتر 21) را قطع میکند، این خط ریلی سپس از ارتفاعات خواجه انجیر (در کیلومتر 38 تا 42) میگذرد سپس از کیلومتر 55 مسیر خطآهن در مجاورت نوار مرزی قرار میگیرد و این خط ریلی در نهایت در کیلومتر 77 به مرز شمتیغ میرسد. در طول مسیر این خط ریلی در خاک ایران (که تکمیل شده است)، به ترتیب ایستگاههای سنگان، میوتک، خوشابه و شمتیغ قرار دارد. ادامه این خط ریلی از مرز شمتیغ تا هرات در خاک افغانستان، 62 کیلومتر طول دارد.
راهآهن خواف- هرات یکی از پروژههای ریلی بینالمللی است که ریلگذاری آن از شهریور ماه ۱۳۹۵ آغاز شد و در چهار بلوک یا فاز تعریف شده برای آن، ایران متعهد به احداث و راهاندازی سه فاز و افغانستان یک فاز آن که درون مرزهای خودش بود را بر عهده گرفته است. این پروژه مشترک بین ایران و افغانستان یک گره اصلی دارد که از وزیر راه و شهرسازی تا مسوولان این کشور همسایه به آن به عنوان مانع و گره اصلی در مسیر پیشرفت این خط ریلی اذعان کردهاند. این مشکل نبود امنیت است، کما اینکه اردیبهشت ماه امسال هم به دلیل حادثه تروریستی مینگذاری در مسیر راهآهن خواف - هرات منجر به شهادت و جراحت چند تن از اتباع ایرانی و افغانستانی شاغل در این پروژه شد. با وجودیکه اتصال مرکز به جنوب کشور اولویت اول توسعه شبکه ریلی برای اتصال به چشمههای بار داخلی و بینالمللی است اما پروژه راهآهن خواف- هرات نیز از اهمیت بعدی برای تسهیل صادرات به افغانستان و کشورهای شرق آسیا برخوردار است. در سالهای گذشته بخشهایی از خط آهن خواف- هرات افتتاح شده است، اما سالانه حدود ۱۸۰ هزار کامیون از ایران به سمت افغانستان و بالعکس عبور میکند که این رقم، نشاندهنده مبادلات بسیار گسترده میان ایران و افغانستان و ضرورت افتتاح کامل این مسیر ریلی بین دو کشور است. با تکمیل خطآهن خواف- هرات که قرار است در نیمه اول امسال افتتاح شود، راهآهن افغانستان به شبکه ریلی ایران وصل میشود و در گام بعد با تکمیل خطآهن چابهار-زاهدان- یونسی، افغانستان از طریق خطآهن ایران به کشورهای CIS و بندر چابهار متصل خواهد شد.
بازارچههای مرزی و تامین امنیت
خراسان جنوبی به دلیل دوری از مرکز و قرار گرفتن در مرزهای شرقی کشور به عنوان استانی محروم شناخته شده است. مناطق مرزی این استان با شرایط نامساعد زیستی و سطح پایینی از توسعه اقتصادی و اجتماعی برخوردارند. برای مقابله با این مشکلات بازارچههای مرزی مختلفی در مناطق مرزی شرق تاسیس شده است. تاسیس و فعالیت این نوع بازارچهها عمدتا با هدف ارتقای سطح توسعه اقتصادی، اجتماعی و امنیتی مناطق مرزی صورت گرفته است. یکی از این بازارچهها، بازارچه مرزی ماهیرود است که در سال 1388 با مساحت 15 هکتار در فاصله 155 کیلومتری شهرستان سربیشه استان خراسان جنوبی احداث شده است. شهرهای نواحی مرزی که اغلب در مناطق پیرامونی و به لحاظ اقتصادی شرایط نامساعدی دارند، بر اثر همکاریهای بین مرزی و نقطه ارتباط کشورها با یکدیگر از نظر زیرساختهای حمل ونقل و سرمایهگذاریهای ارتباطی عمل میکنند. همکاری بین مرزی موجب رونق و جمعیتپذیری و جذب سرمایهگذاریها در این شهرها شده و تبدیل شدن آنها را به مرکز اقتصادی آشکار میسازد. درواقع، این شهرها به عنوان دروازههای اصلی ورودی کشورها به نواحی بینالمللی هستند و میتوانند به مناطق ارتباطی مهمی تبدیل شوند.
آنچه در قرن حاضر امنیت مرزها را به خطر میاندازد دیگر عامل نظامی نیست، بلکه این عوامل به سمت مسائل غیرنظامی گرایش پیدا کرده که مهمترین آنها عوامل اقتصادی است. مسائلی همچون محرومیت شدید اقتصادی و میزان بالای بیکاری که منجر به افزایش عبور غیرمجاز افراد و قاچاق کالا میشود از مهمترین تهدیدات اقتصادی این مناطق است. به عبارت دیگر، در برقراری امنیت مناطق مرزی در کنار مباحث نظامیگری، روشهای مدرن نرمافزاری نیز وجود دارد که به ایجاد رغبت در مرزنشینان برای ماندگاری در مناطق مرزی میانجامد. از آنجایی که احداث و گسترش فعالیت بازارچه مرزی یکی از بهترین اقدامات در همین راستاست، میتوان با تحقق این امر از مهاجرت بیرویه مرزنشینان، قاچاق کالا، موادمخدر و شرارت جلوگیری کرد. بر اساس یک مطالعه مستقل در پژوهشنامه جغرافیای انتظامی در فاصله دو ساله 1390 تا 1392 با گسترش فعالیت بازارچه مرزی ماهیرود در استان خراسان جنوبی، قاچاق مشروبات الکلی در مرزهای استان با افغانستان به صفر رسیده، قاچاق سوخت به یکسوم کاهش یافته و قاچاق احشام و برنج نیز صفر شده است. در حال حاضر بازارچه مرزی ماهیرود از فعالترین مرزهای شرق کشور است و حدود یک میلیارد دلار صادرات داشته گرچه واردات آن کم بوده است. ایران و افغانستان، 4 بازارچه در مرزهای خود دارند که در حال حاضر فقط بازارچه ماهیرود در حال فعالیت است. سه بازارچه یزدان، میل 73 و دوکوهانه بهطور یکطرفه از سوی دولت افغانستان بسته شده است. گفته میشود که طرف افغانستانی تمایل چندانی برای بازگشایی این سه بازارچه ندارند و اصولا با لفظ بازارچه مخالف هستند و بیشتر از بازارچه به دنبال گمرک رسمی هستند. طبق مصوبه هیات دولت افغانستان در اسفند ۹۶ سازوکاری برای ایجاد گمرک رسمی برای مرز یزدان تا شهریور ۹۸ و گلورده و دوکوهانه تا ۱۴۰۰ پیشبینی شده است. دولت افغانستان حدود 80 – 70 درصد مایحتاج خود را از طریق واردات تامین میکند و در این راستا دولت افغانستان روی حقوق ورودی گمرکی حساب ویژهای باز کرده است. اما گاهی بیان میکنند که در بازارچههای مرزی به این حقوق ورودی گمرکی نمیرسند و برای آنان توجیه اقتصادی ندارد.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: افغانستان توسعه اقتصادی ترانزیت کالا بازارچه مرزی ایران و افغانستان بازارچه های مرزی دولت افغانستان بازارچه مرزی راه آهن خواف خط ریلی بازارچه ها مناطق مرزی یک میلیارد خط آهن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۷۷۰۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف روزنامه غربگرا: ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است
یک روزنامه وابسته به طیف اصلاحطلبان میگوید: باید برای آمدن ترامپ آماده شویم، این روزنامه در عین حال تلویحا اذعان کرده که منطق مقاومت جواب داده و ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه هممیهن نوشت: «اگرچه هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت بازگشت ترامپ قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همهشان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست. مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران، برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی میسازد، چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد،
دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیندیشند: نخست اینکه به احتمال زیاد، تکلیف اوکراین را یکسره میکند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. در این حالت، ایران نمیتواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادیای که دولت به آن میبالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته، بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمیتوانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند. پس مهمترین آسیب ایران میتواند کاهش فروش نفت باشد. نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلو است و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد، این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه بهگونهای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد؛ اوکراین».
هممیهن میافزاید: به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی، در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این که بعد از مرگ شاه ادامه گروگانگیری آمریکاییهای شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد. در حال حاضر ایران نمیتواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد؛ مگر آنکه نقش ویژهای در غزه یا اوکراین ایفا کند. اما باید برای فردای احتمالی سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامهها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاههای آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینیها همه جا برخاسته است. مهمترین مراقبت وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبهروییم و در اوکراین در اندازهای کمتر.».
درباره این تحلیل گفتنی است:
۱) آمریکا در حوزه اقتصادی بیشترین سود را به خاطر تحریم روسیه و فروش گرانقیمت نفت و گاز خود به اروپا میبرد، به نحوی که برخی دولتمردان فرانسه و آلمان بارها از قیمت پنج برابر شده گاز آمریکا گلایه کردهاند.
۲) یکسره کردن کار جنگ اوکراین، دست اروپا و آمریکا نیست، آن هم در وضعیتی که روسیه در موضع قدرت قرار دارد.
۳) افزایش فروش نفت ایران، ربطی به جنگ اوکراین ندارد؛ بلکه نتیجه مایوس شدن از دغلبازیهای برجامی غرب و اهتمام به دور زدن تحریم هست بایدن هم نتوانست دخالتی در معاملات نفتی ایران و چین بکند، نه این که به ادعای هممیهن، چشمانش را ببندد!
۴) آمریکا فارغ از آمد و شد رؤسای جمهور در کاخ سفید، در افغانستان متحمل شکست سنگینی شد و به ناچار، این کشور اشغال شده را تخلیه کرد. پس از آن هم تلاش زیادی برای ناامنسازی مرز افغانستان با ایران، درگیری دوطرف و ایجاد بیثباتی صورت گرفت که ناکام ماند. به عبارت دیگر، دوران بایدن، اوج تلاشهای مشترک آمریکا و انگلیس و اسرائیل برای بیثباتسازی مرزهای شرقی ایران بود و ناکام ماند.
۵) در موضوع جنگ غزه نیز، پای آمریکا در هر صورت گیر است؛ چه به حمایت از اسرائیل ادامه دهد و چه شکست بزرگ را پس از هفت ماه حمایت همهجانبه نظامی و اقتصادی بپذیرد. آمریکا نخواهد توانست چیزی جز خسارتهای سنگین، از سرانجام جنگ غره درو کند.
۶) اذعان هممیهن به این که ایران دست کم سه بر صفر در تحولات منطقه از آمریکا جلو افتاده، در حالی است که محافل غربگرا تا همین چند سال قبل میگفتند آمریکا کدخدای دنیاست و ظرف پنج دقیقه میتواند تمام توان نظامی ما را نابود کند و بنابراین به ادعای نشریه صدا (که سردبیرش با هممیهن مشترک است) باید مانند برّه و برده و از موضع تحقیرشدگی، با ترامپ یا بایدن مذاکره کرد!