Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جماران»
2024-04-30@17:08:10 GMT

تاملی در باب روشنفکری آسیایی در عصر«پسا مدرن»

تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۸۴۰۱۱

تاملی در باب روشنفکری آسیایی در عصر«پسا مدرن»

پایگا خبری جماران، نقد مدرنیته و فرهنگ غربی  در چهارچوب جریان فکری موسوم به پست مدرن و نیز ضد استعماری از دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی در زمره مباحث داغ مجامع روشنفکری در مغرب زمین قرار گرفته است. در این میان دیدگاه نسبی گرایی فرهنگی که حاصل مطالعات انسان شناسی بویژه از نیمه دوم قرن بیستم بود، به مثابه یکی از اصلی ترین ابزار این کارزار انتقادی، مورد پسند بسیاری از روشنفکران آسیایی واقع شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

در واقع متفکرین مشرق زمین با تمسک به دیدگاه نسبی گرایی فرهنگی درصدد برآمدند تا ناهمگونی بسیاری از اجزاء فرهنگ مدرن غربی با ساختارهای فکری و فلسفی جوامع آسیایی را نمایان ساخته و امید احیای نظام های سنتی را بپرورانند.نقد مصرف گرایی، اقتصاد، سیاست لیبرال و نئولیبرالی، پزشکی، بهداشت مدرن، حقوق بشر و ... حاصل همین رویکرد است.

حمله به ارزشهای حقوق بشر «غربی» با تمسک به نظریه «ارزشهای آسیایی» در کشورهای آسیای جنوب شرقی بویژه مالزی و سنگاپور در دهه ۹۰ میلادی، نمونه ای جدی از تلاش آسیایی ها برای به چالش کشیدن مدرنیته در بعد ارزش آفرینی فردی و اجتماعی آن با استعانت از دیدگاه نسبی گرایی فرهنگی است.  نگاهی که فی الجمله معتقد است نظریه های غربی فاقد سازگاری با محیط فرهنگی جوامع شرقی است و از این رو باید آنها را کنار گذاشت و به ارزشهای سنتی بومی هر جامعه بازگشت.

اما اینجا سوالی اساسی طرح می شود، و آن اینکه آیا نسبی گرایی فرهنگی راه حلی بومی و برآمده از نظریه های جامعه شناسی، مردم شناسی و انسان شناسی آسیایی است؟ پاسخ چنین پرسشی آشکارا منفی است چرا که علوم مذکور اساسا بستری بومی در آسیا پیدا نکردند و عمدتا در سطح تقلید باقی ماندند. افول نظریه «ارزشهای آسیایی» و یا به عبارتی عدم توان نظری (تئوریک) آن در مواجه با مفهومی چون حقوق بشر، دلیلی بر این مدعاست. در حقیقت تولید علم در حوزه علوم انسانی از خلاء های پررنگ در جوامع شرقی و از جمله ایران است.

 نوشتار حاضر نه یک مقاله به معنی علمی کلمه، بلکه تاملی است در باب اینکه آیا نقد دستاوردهای مدرنیته در حوزه های گوناگون از زاویه نسبی گرایی فرهنگی راه حلی مناسب برای بهبود اوضاع امروز جامعه ای چون جامعه ما هست؟ آیا کوبیدن بر طبل دیدگاه های پست مدرن در نقد مدرنیته ادامه همان روند غربی شدن و دورافتادن از پیشینه اصیل فرهنگی تاریخی مان نخواهد بود؟

آنچه به نظر می رسد آن است که نقد جهانشمولی مفاهیم و دستاوردهای عصر تجدد با تاکید بر رجوع به ذخایر فرهنگی بومی، مادامیکه آگاهی و دانشی نسبت به این ذخایر فرهنگی باستانی وجود نداشته باشد، نه تنها حاصل مثبتی ندارد که می تواند مخرب نیز جلوه کند.

گسست معرفتی میان جامعه شرقی با گذشته ی فرهنگی و فلسفی اش که در دوران استیلای فرهنگ مدرن غربی، از عصر استعمار تا به امروز، اتفاق افتاد، باعث غفلت و دورافتادگی عمیقی میان روشنفکر آسیایی با پیشینه فکری اش شده است. از سوی دیگر باید پذیرفت که از نگاهی واقع گرا فرهنگ و تمدن مدرن در طی سالیان، جزئی از پیکره فرهنگ بومی جوامع شرقی شده است و جداسازی آن امری ناممکن می نماید. هرچند این هم آمیزی در بسیاری موارد حاصلی معوج و ناموزون داشته است. از این رو در به کار گیری دیدگاه نسبی گرایی فرهنگی در نقد دستاوردهای فکری غرب باید محتاط عمل کرد چراکه پس از نقد نوبت به ارائه نظریه جایگزین و راه حل می رسد و اگر آمادگی برای این بخش اخیر نداشته باشیم اوضاعی آشفته تر از پیش بروز خواهد کرد و در این میان خطر ابزارسازی نقد در درراستای اهداف صرفا سیاسی و حتی اقتصادی بسیار جدی خواهد بود.         

ورود تکنیک و روند مدرنیزاسیون در شرق واقعیتی است که موجد دوگانگی سنت-تجدد در جوامع آسیایی شد و بویژه در دوران استعمار، چه در کشورهایی که رسما رژیم استعماری پدید آمد و یا در نقاطی همچون ایران که رژیم های قیمومت و « شبه استعماری» ایجاد شد، فرهنگ و دانش سنتی و بومی را دستخوش دگرگونی بنیادین ساخت. در واقع با دامن زدن به دوگانه ی سنت-تجدد، دانش بومی محجور ماند و استیلای هژمونیک فرهنگ غرب اجازه رشد و بالندگی به آنرا نداد. پزشکی ، معماری، حقوق، سیاست، اقتصاد و ... هرکدام بخشی از ساختار فکری-فلسفی مدرنیته به شمار میآیند که با ورود خود به جوامع سنتی شرق که مراحل تکوین و تحول فرهنگ مدرن را نپیموده بودند، اسباب دگرگونی و حتی ویرانی نظام فکری و جهان بینی سنتی شرق را فراهم کردند. با ورود مدرنیته در مشرق زمین نظام های سیاسی، اقتصادی، حقوقی، آموزشی و اداری مدرنیزه شدند، اما مفاهیم اساسی مدرن همچون دمکراسی و یا مفهوم «فردیت» در این جوامع درونی نشد و بسط فرهنگی نیافت و از همین رو مواجه با مقاوت ها و سودای بازگشت به گذشته تاریخی نزد برخی از متفکرین شرقی شد. فرهنگ مدرن غربی بسان کالای وارداتی به جوامع شرقی تحمیل شد. چنانکه بخواهیم دانه ای را در زمینی که مهیای آن گیاه نیست بکاریم و به ناچار دست به دگرگون سازی خاک بزنیم. تمدن مدرن به همینسان در کشتزار فرهنگی چندهزارساله «آسیا» کاشته شد. تفکر فلسفی مدرن غرب در قالب دیدگاه عرفانی مشرق زمین ریخته شد. تناقضات فکری و رفتاری در جوامع شرقی حاصل همین همآمیزی است. نقش روشنفکران آسیایی بدون شک در این واردات «تحمیلی» موثر بود ؛ اما این نقش آفرینی را باید در فضایی از استیلای پارادایم های جدید مدرنیته بررسی کرد که احساس متناقضی از ضعف و در نتیجه حقارت توام با اشتیاق و سرسپردگی جنون آمیز نسبت به هرآنچه از غرب میآید (تکنولوژی و دانش) را در میان توده و نیز متفکرین آسیایی پدید آورده بود.

جایگزین ویرانی فرهنگی در آسیا اما چیزی نبود. عصیان های هنری-اجتماعی ونقادی خود بنیاد که از اجزاء «ذاتی» فرهنگ مدرن غربی بشمار میروند، جایی در سنتهای آسیایی نداشتند. سلطه ی همه جانبه ی استعمار عمدتا مجالی برای نوزایی و شکوفایی به فرهنگ های آسیایی نداد و شکافی عظیم میان آنها با نظام های فکری گذشته شان را باعث شد. از همین روست که امروز شاهد تناقضات اساسی در عرصه های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی در کشور خودمان هستیم. شعار بانکداری اسلامی از یک سو و ناگزیری از پیروی از شیوه های بانکداری و اقتصادی مدرن، دغدغه ی عمل به فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی از یکسو و مثلا معماری بی هویت و آشفته و یا تشویق و تبلیغ به مصرف گرایی لجام گسیخته از سوی دیگر، تنها نمونه های ساده ای از این تناقضات هستند. این وضعیت حاصل این واقعیت است که عقلانیت مدرن هیچگاه به عنوان فرایندی اجتماعی تاریخی در این سرزمین ایجاد نگشته است. امر تربیت در قالب نظام آموزش و پرورش و دانشگاه، شهرسازی، معماری، حقوق و حقوق بشر و یا مفهوم شهروند در بحث از حقوق شهروندی، هیچکدام در یک روند تاریخی اجتماعی در خاک این دیار نروییده و رشد نکرده اند. به عبارت دیگر، این علوم و دستاوردها به شکل کنونی شان تولید بومی جامعه ما به عنوان یک جامعه شرقی نیست.

البته این بدان معنا نیست که این علوم و نظریه ها هیچ کارکردی ندارند و باید کنارشان گذاشت. دقیقا بحث اصلی همینجاست. اینکه در برابر چنین واقعیتی چه باید کرد ؟ در مواجهه با این بی هویتی و سرگشتگی که در آن دیگر نه پناهگاه های مقدس گذشته باقی مانده اند (لااقل به طور بالفعل) و نه احساس قرابتی با فرهنگ مدرن غربی وجود دارد، براستی چه باید کرد ؟ آنچه مسلم مینماید آن است که تاختن و نقد بنیادین به دستاوردهای مدرنیته، که امروزه بحث داغ محافل روشنفکری و دانشگاهی در غرب است، در جوامع آسیایی نسخه درمان نیست. این تاختن برای آسیایی، راه رفتن بر لبه پرتگاهی است که یک سویش فروافتادن در مسیر غربزدگی است، اما اینبار با ظاهری روشنفکر فریب و بسیار متفاوت. به عبارت دیگر باید به هوش بود که مبادا شاخه ای را که بر رویش نشسته ایم از بن ببریم، هرچند شاخه ای کرم خورده و بیمار باشد. بریدن چاره نیست بلکه ساده ترین راه است، اما راهی که میتواند منجر به سقوط و نابودی شود اگر ابزار لازمش را از پیش مهیا نکرده باشیم.

 

چاره کار از سویی رجوع به گنجینه فرهنگ باستانی است، رجوعی از سر دغدغه و با ابزار مناسب تحقیق و پژوهش؛ و از سوی  دیگر صورتبندی فضایی برای گفتگوی میان فرهنگی، گفتگویی در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی. با در نظر گرفتن این حقیقت که درعین حال مدرنیته و دستاوردهایش یکسره بر باطل نیست. کلید مسئله در ارائه نظریه و روشهایی است که از بطن فرهنگ بومی خودمان برآمده باشد و این مستلزم نهضتی علمی است. در حقیقت ارائه نظریه های بومی شده شرط لازم برای ورود به عرصه گفتگوی میان فرهنگی است. فارغ از این پرسش که ایجاد «گفتگو» در شرایط نابرابر تکنولوژیک، اقتصادی، سیاسی و ... میان جوامع پیشرفته و کشورهای درحال توسعه یا «جهان سوم»، چه اندازه واقع گرایانه و موثر است و اینکه آیا همچنان باید از برخورد تمدن ها سخن راند یا میتوان به ایجاد گفتگوهای میان فرهنگی دل بست، اما به هر روی و از دیدگاهی صرفا نظری، آگاهی و دانش نسبت به پیشینه فکری-فرهنگی یک جامعه لازمه بدیهی گفتگوهای میان فرهنگی است. براستی چه تعداد از نسل جوان پژوهشگر و اندیشمند حوزه علوم انسانی، علاوه بر رشته های تخصصی دانشگاهی خود، نسبت به گنجینه دانش بومی سرزمینشان آگاهی و شناخت دارند؟ بدون آشنایی ولو در سطح مقدماتی با متون اصلی اسلام بویژه شیعه، متون و مفاهیم آیین زرتشت و مانی، متون مرجع در ادبیات، تاریخ وعرفان، چگونه میتوان به شناختی قابل اعتماد از پیشینه فکری و فرهنگی تمدن کهنی چون ایران دست یافت؟  نقد غرب و غربزدگی بی تردید رواست، اما نقد امروز یک آسیایی از فرهنگ غرب به مراتب پیچیده تر و خطیرتر از نقد فرهنگ غرب توسط یک اندیشمند غربی است. غفلت از این نکته میتواند منجر به ویرانی هرآنچه تا امروز بدست آورده ایم، ولو دستاوردی مملو از تناقض و ناهمگونی، شود، بدون آنکه طرحی برای جایگزینی آن داشته باشیم ؛ و این درعمل مسیر را برای شکل گیری جریانات افراطی و ضد اندیشه هموار میسازد.

* دکترای حقوق بشر-دانشکده حقوق دانشگاه گرونبل فرانسه

منابع در سایت موجود است.

اخبار مرتبط سردار عظیمی: دقت موشک‌های ایران راهبرد آمریکا را تغییر داد وزیر علوم: نقش استان خراسان رضوی در فرهنگ و تمدن ایران انکار نشدنی است دومین کنگره بین المللی جندی شاپور دزفول آغاز شد توسعه مکتب اسلام تنها با زبان امکان پذیر نیست زبان فارسی پاره‌ای از وجود و پیوست تاریخی ایران و بخشی از فرهنگ و تمدن جهان اسلام است

منبع: جماران

کلیدواژه: سهام عدالت بودجه 99 ویروس کرونا ایران جهان فردی و اجتماعی فرهنگ و تمدن سهام عدالت بودجه 99 ویروس کرونا امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی فرهنگ مدرن غربی میان فرهنگی جوامع شرقی فرهنگ غرب ی فرهنگی حقوق بشر نظریه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۸۴۰۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اثرگذاری فرهنگی اساتید در دانشگاه آزاد بیشتر می‌شود

فرزاد جهان بین در گفت وگو با خبرنگار مهر گفت: ما در دانشگاه آزاد اسلامی یک مدل با عنوان باغبانی فرهنگ داریم که در این مدل ایجاد، تثبیت و ارتقاء مؤلفه های کلیدی در شاکله اجتماعی از طریق اقطاب اثر گذار به صورت برنامه ریزی یکپارچه توزیع شده دنبال می شود.

معاون فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی افزود: ۹ مؤلفه کلیدی وجود دارد که عقلانیت، اعتماد به نفس ملی، کرامت و امید از جمله این مؤلفه ها هستند، ما در معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد هستیم که اگر در شاکله دانشگاه، این مؤلفه ها محقق و تثبیت شوند و ارتقاء پیدا کنند بسیاری از فضائل ایجاد می شوند و زمینه برای بسیاری از رذائل از بین می رود.

جهان بین با تاکید بر اینکه مؤلفه های کلیدی باید از طریق اقطابی که بیشترین تاثیر را در فرهنگ دارند دنبال شود، گفت: اقطابی همچون مدیریت، اساتید، خانواده، رسانه، محیط، صنایع خلاق و فناوری های فرهنگی و نیز نهادهای دانشجویی بیشترین اثر را روی دانشجو دارند و برای تحقق مؤلفه ها به ما کمک بسیاری خواهند کرد.

وی تصریح کرد: مدل ما در دانشگاه آزاد اسلامی به همین صورت است و هیچ فعالیتی خارج از این مدل را انجام نمی دهیم، اما اینکه در واحدهای مختلف چگونه اجرا می شود متغیر است، اینکه ما چگونه بخواهیم امید را در سیستان و بلوچستان افزایش بدهیم و یا اینکه امید را در تبریز افزایش بدهیم در عین اشتراکات ،تفاوت هایی دارد و زیست بوم و مسائل منطقه ای در این زمینه تاثیر گذارند.

جهان بین ادامه داد: فعالیت هایی که ما در سال ۱۴۰۲ انجام دادیم کاملا متمرکز بر این مؤلفه ها و اقطاب اثرگذار بود، چون اقطاب بیشترین و گسترده ترین تاثیر را دارند، ما در معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی وظیفه مان را هدایت، نظارت و حمایت می دانیم و همه فعالیت های ما با این هدف انجام می شود که بتوانیم شرایط را برای تقویت کنش اقطاب اثر گذار فراهم و موانع را رفع کنیم که مولفه های کلیدی از طریق آنها در دانشگاه، تحقق، تثبیت و ارتقا پیدا کند.

وی افزود: در میان این اقطاب اثرگذار که همه آن ها برای ما مهم است، اساتید مهم تر از همه هستند و الان مهم ترین پروژه ما که در حال پیگیری است، اساتید همیار فرهنگ است. به این دلیل که عمده فرهنگ دانشگاه در کلاس درس شکل می گیرد، اساتید همیار فرهنگ طیفی از اساتید مختلف هستند که از درون کار آموزشی اثر گذاری فرهنگی را پیگیری می کنند.

جهان بین ادامه داد: در دانشگاه آزاد اسلامی کمیته های تعامل دانشگاه و خانواده راه اندازی شد و با جدیت این کمیته ها پیگیری و دنبال می شوند. همچنین طرح هر دانشجو یک تخصص، یک مهارت را در چارچوب توجه به قطب اثرگذار صنایع خلاق، اجرا کرده ایم.

معاون فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی تصریح کرد: در دانشگاه آزاد اسلامی تا کنون سه بار کارنامه فرهنگی صادر شده و فعالیت های فرهنگی واحدها با توجه به مدلی که گفته شد به طور دقیق ارزیابی می شود.

وی ادامه داد: سامانه بافر (باغبانی فرهنگ) راه اندازی شد که همه سامانه های معاونت تعطیل و در این سامانه، هویت جدید یافتند، این سامانه بستری تعاملی بین دانشگاه و دانشجو فراهم می کند و از طریق هوش مصنوعی، داده های به دست آمده تحلیل خواهد شد.

جهان بین در پایان گفت: پروژه مهم سیمای زندگی برای سنجش ابعاد هفت گانه زیست دانشجویی در هفت خوشه، در حال نهایی شدن است و تصویری دقیق از فضای حاکم بر زیست دانشجویی به ما خواهد داد، اینکه چه کرده ایم و چه باید بکنیم را می توانیم بفهمیم.

کد خبر 6090169

دیگر خبرها

  • مرکز البرزپژوهی در کرج راه اندازی می شود
  • اثرگذاری فرهنگی اساتید در دانشگاه آزاد بیشتر می‌شود
  • فرهنگ خیر و احسان ایرانی در حوزه برون‌مرزی ترویج می‌شود
  • دو انتصاب جدید در جشنواره اتقان
  • پارسانیا: باید ارتباط میان بنیادهای معرفتی و محیط‌های علمی را مشخص کنیم
  • باید ارتباط میان بنیادهای معرفتی و محیط‌های علمی را مشخص کنیم
  • اصفهان؛ تلألؤ تاریخ، فرهنگ و هنر + فیلم
  • نگاه ویژه شورای ششم به فعالیت‌های فرهنگی در مشهدالرضا
  • راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری
  • فال حافظ امروز یک‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر