به خاطر تصور غلط از برجام دولت از مردم عذرخواهی کند
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۲۶۱۷۳
دولت روحانی ضمن پایان دادن به سراب برجام، به حداقل وظیفه خود درباره عذرخواهی از مردم عمل کند. به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، به نوشته «الف»، چند روز از تصویب قطعنامه ضد ایرانی اروپا در آژانس میگذرد با تصویب این قطعنامه به نظر میرسد پرونده هستهای ایران دوباره به نقطه صفر بازگشته است.
با این اتفاق چند پرسش اساسی از روحانی و ظریف شکل گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این مدت حسن روحانی و دولتمردان او بارها بر ضرورت رفع تحریمها برای بهبود اقتصاد کشور تاکید کردند. عمده استدلال ایشان این بود که با از بین رفتن تحریمها میتوان سرمایه خارجی جذب کرد و بدون جذب سرمایهگذاری خارجی نمیتوان هیچ کاری کرد. حتی کار به جایی رسید که رئیسجمهور حل مشکل آب را هم به رفع تحریمها ارتباط داد.
دستاورد حدود دو سال مذاکره، توافقنامهای به عنوان برجام شد. از روز نخست امضای این توافق، موضوع مهمی که توسط برخی از سیاستمداران مطرح شد تعادل میان داده و ستانده در این توافق بود. این افراد مدعی بودند آنچه ما متعهد به انجام آن شدهایم بسیار فراتر از چیزی است که طرف مقابل قرار است انجام دهد.
منتقدان برجام میگفتند تضمینهای کافی برای اجرای تعهدات طرف مقابل وجود ندارد و تعهدات ما نقد و تعهدات طرف مقابل نسیه است. با تجربههای گذشته میتوان پیشبینی کرد آمریکا و اروپا به تعهدات خود پایبندی نشان نمیدهند.
همین اتفاق هم رخ داد. در همان یک سالی که برجام در زمان اوباما اجرا شد، آمریکا با نهایت حیلهگری و با تطمیع و تهدید بانکها و شرکتهای مختلف عملا تعهدات خود را زیرپا گذاشت و عملا مانع از این شد که تحریمهای مالی برچیده شود. پس از اوباما هم ترامپ رسما از برجام خارج شد و همه تحریمها را برگرداند.
متاسفانه هیچ راهی برای شکایت از آمریکا بهدلیل خروج از برجام در این توافقنامه پیشبینی نشده بود و دستگاه دیپلماسی دولت روحانی مجبور شد دل به اروپاییها ببندد. اما اروپاییان هم هیچکدام از تعهدات خود را اجرا نکردند.
به نظر میرسد از روز نخست نگاه دولت به برجام مشکل داشته است. از همان ابتدا به برجام بهعنوان یک متن مقدس نگاه شد. این نگرش باعث بروز دو اتفاق شد. اولا حول برجام یک دوقطبی سیاسی شکل داده شد. دولت انتقادات به برجام را به مخالفت سیاسی جناح منتقد دولت تقلیل داد و همین مسئله موجب شد انتقادات شنیده نشود.
تاثیر دومی که نگرش دولت به برجام باقی گذاشت این بود که دولت نتوانست پس از شکست این توافقنامه برخوردی معقول داشته باشد و متاسفانه علیرغم شکست، همچنان بر آن اصرار ورزید. فراموش نمیکنیم که ظریف در یکی دو سال گذشته گفته بود که اگر باز هم به عقب برگردد برجام را با همان وضعیت امضا خواهد کرد.
به نظر میرسد برای برونرفت از وضعیت کنونی اولین اقدام، پذیرش نقاط ضعف برجام و حتی عذرخواهی از ملت بابت این ضعفهاست.
در ادامه به نظر میرسد برای پیشبرد پرونده هستهای و مهمتر از آن ارتباط آنها با وضعیت اقتصاد کشور نیازمند یک طرح ابتکاری جدید هستیم. چرا که تاکنون دو بار مسیر مذاکره و توافق را رفتهایم و هر دو بار چیزی جز شکست نصیبمان نشده است؛ یکبار بین سالهای ۸۲ تا ۸۴ و یک بار هم تجربه برجام. در هر دو بار اروپا و غرب بد عهدی کردند. منبع: روزنامه کیهان
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: توافق هسته ای برجام مذاکرات هسته ای بدعهدی اروپا در برجام بدعهدی آمریکا در برجام نظر می رسد تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۲۶۱۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظریف: تصور نکنیم اگر FATF را نپذیرفتیم تنبیه نمیشویم
محمدجواد ظریف میگوید در جهان امروز دیگر قطب نخواهیم داشت، اما یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود. اعراب منطقه و اسراییل به همین دلیل با برجام مخالف بودند که نمیخواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند.
به گزارش جماران، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران در سلسله نشستهای چهلمین سال تاسیس انتشارات اطلاعات و در نشست اول آن با عنوان «ژئوپلیتیک خلیجفارس» به سخنرانی پرداخت که مهمترین اظهارات او به شرح زیر است:
دنیا گرفتار چالش شناختی است.
خطاهایی که بعضا صورت میگیرد به دلیل شناخت و ادراک نادرست است.
دوستان ما در جنوب خلیج فارس ادراک خود را اصلاح میکنند و ما در اصلاح این ادراک تا حدودی عقب هستیم.
هنوز این تفکر غلط خرید امنیت در این کشورهای عربی وجود دارد البته انها به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند با وابستگی به یک قطب برای خود امنیت تامین کنند.
کویت قبل از اینکه به کشتیهای خود پرچم امریکا بزنند پرچم شوروی را نصب کرده بودند.
این کشورها این مشکل ادراکی را کماکان دارند که باید امنیت را خرید و نخستین آنها صدام بود. آنها تلاش کردند امنیت را با کمک صدام بخرند.
یکی از رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس شخصا به آقای روحانی گفتند که ما ۷۵ میلیارد دلار به صدام پرداخت کردیم.
زمانی که ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و طارق عزیز گفت تا مذاکره صورت نگیرد، آتش بس صورت نمیگیرد، دبیرکل وقت سازمان ملل به وزیرخارجه وقت دولت ریگان زنگ زد و او به دبیرکل جواب داد که ما در مهرماه که به نیویورک بیاییم با شما در این باره گفتگو خواهیم کرد. میدانید که تاریخ را نمیتوان فراموش کرد. وقتی این شرایط پیش امد دبیرکل به پادشاه وقت سعودی زنگ زد و ملک فهد در تماس با صدام، او را به پذیرش آتش بس متقاعد کرد. پادشاه وقت به صدام میگوید: «غرور ایرانی را زیر پا نگذار.» عربستان در ان زمان این فهم را داشت که نمیتواند کاملا به صدام اعتماد و تکیه کند، اما در عمل متفاوت هم عمل میکرد.
وقتی سیاست خرید امنیت از عراق شکست خورد، این کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای خرید امنیت به سراغ شوروی و امریکا رفتند.
همین کشورها امروز برای خرید امنیت به سراغ اسراییل رفتند و متوجه نیستند که اسراییل در تاریخ خود از هیچکس حمایت نکرده و حتی به امریکاییها در مذاکرات آزادی گروگانها لگد زده اند. اسراییل در تاریخ تقلبی خود به هیچکس رحم نکرد. این اشتباه شناختی کنار نرفته است.
زمانی که آرامکو را تیر غیب زد، سعودیها انتظار حمایت از آمریکا داشتند و حالا هم به دنبال خرید امنیت از اسراییل هستند.
اشتباه ادراکی دوم ما و اعراب این است که فکر میکنیم امریکا به دنبال گسترش حضور خود در منطقه است، اما امریکا به انتقال حضور و نفوذ به خارج از این منطقه است.
امریکا دیگر قدر قدرت نیست. ما قدرت بزرگ داریم، اما هژمون نداریم. در جهان امروز دیگر قطب نخواهیم داشت، اما یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود. اعراب منطقه و اسراییل به همین دلیل با برجام مخالف بودند که نمیخواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند.
امریکا در حال برون سپاری تامین امنیت به اسراییل است و کشورهای عربی منطقه که به دنبال عادی سازی رابطه با اسراییل هستند باید بدانند که دیر یا زود قربانی تامین منافع اسراییل خواهند شد.
اشتباه ادراکی سوم که به ما هم بازمی گردد این است که اگر با چیزی مخالفت کردیم و، چون خود را مرکز مشروعیت عالم میدانیم اگر به چیزی مشروعیت ندهیم جنبه اجرایی و عملیاتی پیدا نمیکند. در کاسپین این اشتباه را مرتکب شدیم و در مذاکرات شرکت نکردیم و بستر دریا را در غیاب ما تقسیم کردند.
عدم حضور به معنای عدم شکل گیری از ترتیبات امنیتی خلیج فارس نیست بلکه به معنای عدم تامین منافع شما است. مگر جلوی طالبان را توانستیم بگیریم؟ خیر؛ از روند مذاکره حذف شدیم. همین قاعده درباره مسیرهای مواصلاتی هم هست که از این مسیرها دور ماندیم و بعضا حذف هم شدیم.
در دنیای کنونی هم امریکا نمیتواند با وتو در شورای امنیت، مانع از قدرت مقاومت مردم غزه شود. جنگ اسراییل با مردم غزه هفت ماه است که ادامه پیدا کرده، اما جنگ اسراییل با کشورهای عربی شش روزه تغییر کرده است. آمریکا نمیتواند تصمیم گیریها را وتو کند و این را دنیا و مردم و افکار عمومی این را ثابت کرده اند.
دو مبنای بازدارندگی، نصر خدا و قدرت مردم هستند.
مهمترین کاری که میتوانستیم پس از جنگ غزه بکنیم این بود که پیشنهاد توافق منع تجاوز به کشورهای منطقه داده و کنش ایران هراسی را نابود کنیم.
تصویر ترسناک ساختن از ایران، هدف اسراییل است و ما هم نباید در این تله بیفتیم.
این اشتباه ادراکی ما که خیال میکنیم اگر در روندی شرکت نکنیم شکل نمیگیرد اشتباه است. تصور نکنیم اگر fatf را نپذیرفتیم تنبیه نمیشویم و با تبعات ان روبه رو نمیشویم.
دنیای امروز هرروز در حال تغییر است و ما هم هرروز باید فکر خود را نو کرده و تفکر جهان دو قطبی را کنار بگذاریم و واقعیتها را ببینیم.
بسیاری از انگارههای ما درباره نظم جهانی و حتی مردم خودمان غلط است.
همسایهها برای ما فرصت هستند.
مردم برای ما فرصت هستند نه تهدید. به فرصت، امکان بالندگی بدهیم.