Web Analytics Made Easy - Statcounter

در آستانه فروپاشی رژیم پهلوی و دشواری های تصورناپذیر کنترل تالارهای نمایشی، برنامه احداث تالارهای تئاتر در تهران و سایر شهرها متوقف شد و رژیم فهمید که کار ازدیاد تالار نه تنها سبب سرگرمی نیروهای رو به ازدیاد تئاتر نمی شود، بلکه نتیجه معکوس بین جوانان دارد.

به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، تماشاخانه های تهران از خیلی قدیم ترها و دوران قاجار و پهلوی با فعالیت تئاترهای فرهنگ ـ تئاتر ملی ـ تئاتر فردوسی ـ تئاتر سعدی و .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. هنرمندان زیادی را به خود دید تا اینکه پس از انقلاب اسلامی به تماشاخانه های مجموعه تئاتر شهر ، سنگلج و ... رسید.  در رابطه با تاریخچه برخی از این سالن های نمایشی به تفصیل در شماره های قبلی مطالبی را منتشر کردیم.

فضای باز فرصتی در دهه پنجاه پیش آورد تا ملت هنر دوست ایران با مقایسه وادی خشک هنری سال 1337 ، ثمرات تلاش های پیگیر فرزندان خدمت گزار را بهتر بتوانند ارزیابی و درباره آن قضاوت کنند. تأسیس وزارت فرهنگ و هنر و فعالیت های هنری دفتر فرح نیز به هر منظورف از جمله ثمر تغییر عینی مناسبات مردم، شاه و ارگان های دولتی با هنر و هنرمند بود. حاصل تلاش های پانزده و ده ساله این دو ارگان منتفذ به وجود آمدن دستگاه های عریض و طویل اداری، بنای ساختمان های تئاتری، انحصار هنرها، تبدیل هنرمند به کارمند و حاکمیت مطلق بر تمام مظاهر هنری بود.

برای اثبات این نظر، در مقام سنجش حاکمیت اداری و آفرینشی، این سازمان ها را با یکدیگر مقایسه می کنیم.

1-اداره کل فعالیت های هنری. این اداره به جای یک شورای هنری متخصص و با تجربه در رشته های مختلف هنر، به وسیله مدیر کلی بیمار و مطیع که رابط ابلاغ نظریات شخصی وزیر، و بالعکس بود، اداره می شد.

2-اداره کل دراماتیک(اداره برنامه های تئاتر) این اداره در اصل بازوی ساواک و از لحاظ ماهیت، کارش کنترل هنرمندان و قبضه کردن هر چه بیشتر فعالیت های هنرمندان غیر دولتی، مانند صدور ناممکن پروانه ساختمان تئاتر ، پروانه تئاتر، پروانه نمایشنامه ، کمک های ناچیر فنی و مالی به منظور مطیع ساختن و منقاد کردن گروه ها و نظایر آن، چیزی بیشتر نبود.

در دورانی که دیگر فواید و اهمیت کار جمعی از ضروریات کار تیم های ورزشی است. تئاترهای دولتی، فاقد گروه و فقط عبارت بودند از ساختمان، مدیر و کارگردان هایی که در حیطه اختیار اداره برنامه تئاتر بودند. اداره در صورت تصویب نمایشنامه دلخواه، به کارگردانی ماموریت اجرا در تالار معین را می داد. این اداره مانع همبستگی و اتحاد میان هنرمندانی بود که به طور نامعین در ساختمان های 25 شهریور، موزه، رودکی، هنر و تالارهای سایر شهرها، نمایش اجرا می کردند.

 

چنین سیاستی نیز عینا درباره هنرمندانی که زیر چتر سازمان تلویزیون و یا سازمان جشن هنر قرار داشتند، نیز با تفاوت سرشار مالی، اعمال می شد. در واقع سیاست استخدامی به گونه ای بود که هنرمندان همواره کارمندای منفرد باشند و همکاری میان آنان محدود به یک نمایش در تالاری غیر ثابت شود. ادامه این سیاست، مانع هم صدایی و درخواستی مشترک در طول موجودیت وزارت فرهنگ و هنر بوده است.

ایجاد فضای باز در آخرین سال سلطنت دودمان پهلوی (1357) و برداشته شدن شمشیر داموکلس اختناق از فراز سر مطبوعات، نتایج تلخ جشنواره های کذایی را برملا کرد. پس از برگزاری آخرین جشنواره هنر جهانی شیراز (تابستان 1357) و مخصوصا اجرای نمایش مستهجن و منافی عفت عمومی بازیگران خوک بچه و اجرای وقیحانه آن در میدان های مرکزی شهر، طوفانی از تنقید به وسیله مطبوعات در سراسر کشور برخاست. تنظیم برنامه های جشن هنر چنان نابسامان، مبتدل و بی حاصل بود که سفیر وقت انگلستان در ایران در کتاب خاطرات خود چنین از آن یاد کرد:

«آیا تشکیل فستیوال های بین المللی سالانه فرهنگی شیراز با نمایش های بی معنی و مبتذل آن سودی برای ایران داشت؟»

به به و چه چه سورچرانان، مداحان و ایادی و یاران مطبوعات خارجی، عقل کل دفتر پهلوی و سازمان جشن هنر، چنان فرح و قطبی را مسحور موفقیت های واهی کرده بود که آنها هرگز قادر به شنیدن بازتاب منفی، وسیع و واقع بینانه مطبوعات کشور خود نبودند.طراح، مجری و همه کاره در پس پرده دومین قطب هنرها، خطاهای ناصواب و ناهنجار خود را در محافل خصوصی، زیرکانه، به حساب اربابان از همه جا بی خبر خود می گذارد.

ماحصل، حضرات که گذشته موفقیت های چشمگیر تئاتر آناهیتا را تنها به حساب تالار نمایش و امکانات فنی و ناچیز آن گذارده بودند، اکنون با بهره وری از همه امکانات فنی، مالی و حکومتی چیزی نمی توانستند بدست بیاورند.

«دیدیم که فعالیت تئاتر آناهیتا را قطع کردند و تالارهایی به مراتب عالیتر از آنچه دانشگاهیان و خارجیان تصورش را داشتند: تئاتر 25 شهریور، تئاتر موزه، تالار رودکی، تالار مولوی، تأسیسات وسیع تلویزیونی، کارگاه نمایش ،خانه نمایش، واحدهای نمایش، جشنواره هنر شیراز، طوس، شهرستان ها و ... تشکیل دادند. با اینهمه اکنون پس از پانزده سال کنار گذاردن آناهیتا سازماندهان نیز همصدا با مردم می گویند: تئاتر نداریم!

پر واضح است، زیرا تئاتر تنها در ساختمان و شعار خلاصه نمی شود، هنر فرمایشی نمی شود و هنرمند نیز تولید شدنی نیست. درست به موازات رشد صنعت ساختمان سازی تئاتر، هنر تئاتر، سقوط می کند...ما به خلاف تصور کسانی که تماشاگر ایرانی را نابالغ می پندارند و اقبال و حضور آنها را در تالار، با کمال وقاحات، با آموزش خاص هنری و تربیت و ذوق! در دبستان و دبیرستان مرتبط می دانند، معتقدیم که تماشاگر ایرانی از رشد و ذوق عالی برخوردار است و نمونه بارز آن همین بی اعتنایی و بی تفاوتی ها نسبت به تراوشاتی است که به اصطلاح نامش را هنر نهاده اند...!

 

به موازات گسترش سازمان ها و اداره های عریض و طویل به اصطلاح  هنری در نظام شاهنشاهی، و رویش خلق الساعه گروه های وابسته، ریشه های هنر راستین و مردمی سر در خاک رشد می یافت. سال 1357 لرزش ناآشکار قدرت توده های ناراضی، شاه و درباریان را از خواب خرگوشی بیدار کرد. شاه و مشاوران، عقب نشینی های اجباری را اصلاح کردند. خاکسترهای آتش اختناق پس می رفت و جرقه های امید با اعلام فضای باز جسورانه رخ می کرد. صندوق سانسور باز شد و نمایشنامه های ممنوعه از آن جمله هائی تی پس از 15 سال آزاد شد.

*همنفسی هنرمندان و تماشاگران

تالار 25 شهریور برای پهلبد به مثابه اره دو دم بود. از یک سو می بایست چراغهایشان روشن بماند و تماشاگر داشته باشد تا شاه سر کوفت بی عرضگی به دامادش نزند و متلک بارش نکند و از سوی دیگر خبرچینان و نمامان، وی را آلت دست گروه های خطرناک و ضد سلطنت نخوانند.. اگر چه پهلبد خود داشتن خبرچین قد و نیم قد در دستگاه ها و از آن جمله ـ اداره تئاتر و تالار و سانسور، نمایشنماه را خودنیز می خواند و تمرین ها را در مراحل مختلف می بیند.

جنبه مترقی جبری تئاتر دولتی در همین است که به حربه هایی شده می بایست چراغهایشان روشن باشد! اگر تالار خصوصی بود و جنبه شخصی داشت، ده ها بار درش را گل گرفته بودند و زن و بچه زندگی صاحبش را نیز با شایعه، به دست خودشان به باد فنا داده بودند. هنگامی که رقبای پهلبد، دکتر برکشلی، دکتر نامدار، مهندس سیحون و مهندس فروغی برای شاخ تراشیدن مقابل پهلبد، رشته تئاتر و موسیقی دانشگاه تهران را علم کردند و یوایش یواش تالارها و تلویزیون و جشنواره ها را قبضه فرح کردند، همه خیال کردند به جاه طلبی های پهلبد لطفمه ای وارد آمد.

در صورتی که او به دلیل پیچیدگی اداره کارهای نمایشی، از خدای دو جهان می خواست. در عمل دریافته بود گرم کردن سر مردم آنقدرها هم آسان نیست.آن هم مردمی که روز روشن، در ناف خیابان دولت، پاسبان های کلانتری را یک جا خلع سلاح می کنند. تئاتر سنگلج پرشتاب تر از آنچه تصور می شد، پیش می رفت و پایه های یک تئاتر واقع گرا را بر دوش ناخواسته رژیم، استوار می ساخت. نقش پیشگان در گرمای نفس تماشاگران مترقی و وطن دوست، سر در زیر خاک رشد می کردند وآماده شکوفایی در پرتو آفتاب می شدند. 

در آن زمان فردی از گرد راه نرسیده درجوی پر از سوظن های سیاسی و پلیسی، انباری را سه کیلومتر خارج از محدوده، به هنرکده و تالارهای قابل تحمل تبدیل کرد، از هفت خوان ترجمه و تشریفات، هفت نمایشنامه را گذراند. و هنوز سالی به پایان نرسیده، نظر مشکل پسندان را پر و پیمانه تامین کرد. نه یکسال که شش سال متوالی با حفظ نظم و ترتیب هنرمندانه، بدون دقیقه ای تاخیر بیش از 1100 نوبت صحنه  و 23 نمایش را نیز به طور زنده بر صفحه تلویزیون کشد. 

از احدی هم توقع یاری نداشته باشد، سهل است مال الاجاره، مترجم ، تحریر ، مالیات ، عوارض ، برق، آب و چه و چه ها بپردازد؟به فرض هم که از زیر بوته به عمل آمده باشد و پنج سر عائله و عوارض های ناشیه و ناگفتنی دیگر را هم نداشته باشد و آن وقت ناجوانمردانه همه چیزش را نابود کنند .. 

*شهریور 57

در عرصه هنر نخستین ترکش اتحاد هنرمندان و آزادی تئاتر این اطلاعیه بود:

«بنیانگذار گروه آناهیتا، طی اطلاعیه ای به روزنامه رستاخیز اعلام داشت که قصد دارد با تجدید سازمان گروه، فعالیت گسترده ای را آغاز کند... در این اطلاعیه آمده است اعضا به منظور جلوگیری از انحطاط بیشتر این هنر، به شهادت مردم و مقامات رسمی، به اتفاق سایر هنرمندانی که در سقوط هنر و صعود صنعت ساختمان سازی تئاتر را در گذشته اتفاق نظر دارند، در صدد تشکیل کانون هنرمندان تئاتر ایران است.»

 

اطلاعیه به موازات برانگیختن شور و شوق در هنرمندانی که اتحاد را یک ضرورت صنفی و تاریخی می دانستند و بارها در راه تحققش کوششی ناموفق مبذول داشته بودند، موجب شد هنرمندانی نیز که در استخدام دولت بودند چشم بر حقایق بگشایند. دومین ترکش اجرای نمایش تمام مستهجن خوک بچه و پرده دری نشریاتی بود که سالها نمی توانستند در فضای بسته دم بزنند.

در پایان این مرحله از انقلاب دگرگون ساز هنرهای نمایشی ایران، می توان برآورد کرد که مردم با استعداد و هوشمند ما با برداشتی صحیح از کشفیات نو و توجه به اوضاع پیچیده اجتماعی و سیاسی، موجب دگرگونی مناسبات عامه مردم در رأس آن روشنفکران جامعه نسبت به هنر شده ، مناسبات نوینی که حتی شاه و دولت را وادار به ترک مناسبات دیرینه و تاسیس وزارت فرهنگ و هنر شد. در نتیجه مشاغل هنری پذیرفته شد و رسمیت یافت، آموزشگاه های هنری ایجاد شد، احداث بناهای تئارتی جزو برنامه دولت قرار گرفت، صدها تن دختر و پسر جوانف شیفته آموزش هنر شدند و در داخل و خارج کشور به آموزش رشته های گونه گون هنری، به ویژه هنرهای نمایشی پرداختند.

دشواری های تصورناپذیر کنترل تالارها، درباره انقیاد هنرمندان در عرصه تئاتر، کار رژیم را به بن بست کشاند و به همین علت برنامه هنر احداث تالارهای تئاتر در تهران و سایر شهرها متوقف شد. رژیم نیک دریافت که کار ازدیاد تالار، نه تنها سبب سرگرمی نیروهای رو به ازدیاد تئاتری نمی شود ، بلکه نتایجی معکوس در میان جوانان به ارمغان می آورد. هنرمندان و استعدادهای جوان مترقی، مردمی و میهن پرست با استفاده از تمام فرصت ها، همراه و همگام مردم انقلاب، با استفاده از کلیه امکانات دولتی، دین خود را نسبت به میهن و مردمش انجام می دادند.

منابع: 

روزنامه رستاخیر ایران 20 شهریور 57

مصطفی اسکویی ، مجله فردوسی

خاطرات سفیر سابق انگلستان در ایران، سرآنتونی پارسونز. 1363

سیری در تاریخ تئاتر ایران. دکتر مصطفی اسکویی. 1378

انتهای پیام/

 

منبع: فارس

کلیدواژه: تماشاخانه های تهران تئاتر هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و هنر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۲۸۱۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

لزوم ایجاد یک سایت فرهنگی و هنری در استان البرز

به گزارش خبرنگار مهر، عصر دوشنبه جلسه همفکری مسوولان فرهنگی و هنری البرز به میزبانی حوزه هنری این استان با حضور مدیرکل تبلیغات اسلامی استان البرز، رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای اسلامی شهر کرج، رئیس حوزه هنری البرز، معاون فرهنگی و هنری سپاه استان و رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری کرج برگزار شد.

این جلسه با هدف بحث، تبادل نظر و هماهنگی برای انجام اقدامات و برنامه های فرهنگی و هنری در استان البرز برگزار و در خصوص برپایی ششمین کنگره شعر امام حسن مجتبی (ع) تحت عنوان حدیث حسن نیز مباحثی مطرح و مقرر شد این اقدام فرهنگی در قالب یک لایحه به شورای اسلامی شهر کرج ارسال و ردیف بودجه برای آن در نظر گرفته شود.

محمد مهرابی، رییس حوزه هنری استان البرز در این جلسه با تاکید بر ضرورت حمایت از گروه های فرهنگی و هنری استان گفت: باید با حمایت از هنرمندان بستر رشد روزافزون آنها را فراهم کنیم تا انگیزه این قشر برای فعالیت در این استان و کمک به ترویج فرهنگ و هنر انقلابی افزایش یابد زیرا با کمک هنرمندان می توانیم در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه گام برداریم.

حجت الاسلام علیرضا سعیدی، رییس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و فرهنگی شورای اسلامی شهر کرج نیز هنرمندان را بازوان ترویج فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی خواند و بیان کرد: همانگونه که در شهر و استان سایت اداری وجود دارد، لزوم ساخت یک سایت فرهنگی و هنری نیز به منظور ایجاد یک مجموعه منسجم جهت ساماندهی انجمن ها و فعالیت های هنری احساس می شود.

کد خبر 6092522

دیگر خبرها

  • سرپرست جدید اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دورود منصوب شد
  • در هفته هنر انقلاب اسلامی یزد چه گذشت؟
  • بوشهر در تعداد اجراهای موسیقی از برترین استان‌های کشور است
  • لزوم ایجاد یک سایت فرهنگی و هنری در استان البرز
  • تئاتر ۲ روز تعطیل می‌شود
  • نوای موسیقی مقامی خراسان در سواحل خلیج فارس
  • فراخوان چهارمین گروه هنرمندان واجد شرایط مسکن هنرمندان ساکن استان تهران
  • اتفاق ناگوار در انتظار تماشاخانه قدیمی سنگلج/ مسئولان شهرداری کجا هستند؟
  • بازیگران و عوامل «گنجشک مفرغی» معرفی شدند
  • دو انتصاب جدید در جشنواره اتقان