روز بزرگداشت حضرت شاهچراغ در دهه کرامت ۹۹ + جزییات زندگی سید میر احمد
تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۴۴۰۴۷
ششم ذی القعده برابر با هشتم تیرماه ۹۹، پنجمین روز از دهه کرامت، روز بزرگداشت حضرت احمد ابن موسی شاهچراغ علیهالسلام فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است.
به گزارش ایمنا شاهچراغ، نام مسجد و آرامگاهی ا در شیراز است که احمد بن موسی، پسر ارشد موسی کاظم و همچنین محمد بن موسی، از برادران علی بن موسی الرضا، در آن به خاک سپرده شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاهچراغ آرامگاه «میر سید احمد» ملقب به شاهچراغ، برادر تنی امام رضا (ع) و پسر موسی کاظم هفتمین پیشوای شیعیان است.
شاهچراغ کجاست؟آرامگاه شاهچراغ در شمال خیابان احمدی در شهر شیراز قرار دارد. آرامگاه سید میرمحمد برادر سید میراحمد نیز در نزدیکی شاهچراغ است.
تاریخ روز بزرگداشت شاهچراغششم ذیالقعده هر سال روز بزرگداشت سید میراحمد ملقب به شاهچراغ است این روز در سال ۱۳۹۹ برابر با هشتم تیرماه.
دلیل آمدن احمد بن موسی به ایرانداستان خانواده امام رضا (ع) و شیراز بدین شرح است که آنها برای کمک رسانی به برادر خود، امام رضا (ع) راهی خراسان شده بودند اما وقتی خبر شهادت حضرت به گوش آنها میرسد، تصمیم میگیرند مدتی را بهطور مخفیانه در منزل یاران خود در شیراز به سر ببرند. مأمون، قاتل امام رضا و حاکم حکومت عباسی، از این ماجرا خبردار میشود و دستور میدهد که هردوی آنها را به قتل برسانند. هر دو بزرگوار نیز در شیراز خاکسپاری میشوند.
روایت دیگر این است که شاهچراغ از مدینه برای دیدار امام رضا (ع) به سمت ایران آمدند منتها از راه فارس حرکت کردند و به این شهر که میرسند نماینده حکومت عباسی و نماینده مأمون که از حرکت ایشان و برادرانش باخبر شده بود، از شیراز اجازه حرکتشان به سمت خراسان را نمیدهند و یکی از علل این است که شاید مأمون وجود این بزرگواران در کنار یکدیگر را مانع فعالیت خود و تهدید جدی حکومتش میدانست، بنابراین در شهر شیراز نامه توقف قافله احمد بن موسی (ع) به حاکم شهر رسید و حاکم فارس هم از عبور آنها ممانعت کرد، بنابراین درگیری بین احمد بن موسی (ع) و یارانشان جنگی رخ میدهد و این ماجرا باعث شهادت ایشان میشود.
چرا به امامزاده احمد بن موسی شاهچراغ میگویند؟روایت شده است:
تا زمان عضدالدوله دیلمی کسی از محل دفن احمد بن موسی اطلاعی نداشت و اطراف محل دفن ایشان خانههای کوچک محلی بود. در نزدیکی آرامگاه کنونی پیرزنی زندگی میکرد که متوجه شد در شبهای جمعه نوری از بالای تپه نزدیک خانه بیرون میزند که نور چراغ نیست. چند وقتی این موضوع را پیگیری کرد تا اینکه تصمیم گرفت موضوع را به عضدالدوله اطلاع دهد. در ابتدا کسی حرف پیرزن را باور نکرد و اما امیر عضدالدوله خوابی میبیند که حرف پیرزن را تایید میکند. او نیز کنجکاو میشود تا ببیند ماجرا از چه قرار است! سرانجام متوجه محل دفن احمد بن موسی میشوند.
برای نامگذاری دو داستان وجود دارد:
با وجود آنکه هر دو نفر از خانواده امام رضا بودند و به قصد دیدار برادر به ایران آمدند اما زمان سفرشان باهم تقارن نداشت و هر کدام از مسیر متفاوتی و در زمان متفاوتی به ایران آمدند.
راهنمای بازدید از شاهچراغ
آرامگاه شاهچراغ چندین ورودی دارد. چند تا از این ورودیها رو به میدان احمدی و به شرح زیر هستند:
باب الموسی در شمال غربی باب الرضا در جنوب غربی باب السجاد در شمال شرقی و راه داشتن به بازار حاجی و خیابان لطفعلی خان زند سردر شرقی که به سمت مسجد جامع عتیق است. سردر جنوبی که به دارالشفای حرم میرود. سردر شمالی که به بازار شاهچراغ میروددو ورودی شمالی، مخصوص خانمها و دو ورودی جنوبی مخصوص آقایان است. در بین ورودیها، یک در طلای ایوان مطهر وجود دارد که بر روی آن اشعار منبتکاری شده حک شدهاند. خانمها باید با چادر وارد شوند و اگر چادر همراهشان نیست میتوانند از چادرهایی که در ورودی هست استفاده کنند.
سپس به صحن بارگاه میرسید. قبلاً هرکدام از آرامگاهها یک صحن داشت و از طریق بازار میان دو حرم به هم میرسیدند. اما اکنون با تخریب بازار، یک صحن وجود دارد. صحن حرم، یک حیاط مستطیل شکل با یک حوض زیبا و بزرگ در وسط خود دارد. اطراف صحن درختکاری و نورپردازی شده تا از جلوهی زیبایی برخوردار باشد. در اطراف حیاط، اتاقهایی دو طبقه با کاشیکاری استادانه تزئین شدهاند.
ایوان حرم شاهچراغ که قدمتی از دوران قاجار دارد در قسمت شرقی حرم شاهچراغ است. این ایوان قبلاً ۱۰ ستون هرکدام با ارتفاع ۱۰ متر از جنس چوب داشت اما اکنون جنس آنها آهنی شده است. بر روی سقف ایوان، نقش نام ائمه اطهار با چوب نارنج تزئین شده و جلوی ایوان سنگ مرمر دیده میشود.
حرم مطهر، دو گلدسته در قسمتهای شمالی و جنوبی دارد که بسیار زیبا معرقکاری شدند. روی گلدسته جنوبی اسامی ائمه و روی گلدسته شمالی اسامی خداوند حک شده است. در گنبد حرم شاهچراغ از کاشیهای طلایی، فیروزهای، لاجوردی، زرد، سفید، آبی و مشکی استفاده شده و طرح معرقی دارد.
چهار شاهنشین در چهار طرف حرم وجود دارد. در داخل ضریح، صندوق از جنس خاتم روی مقبره قرار دارد و ستونهای داخل و سقف نیز با خاتم تزئین شدهاند. آیینهکاری و شیشههای رنگی داخل حرم جلوهای معنوی و روحانی را به این مکان دادهاند. در این حرم شما هنر آیینهکاری و کاشیکاری را کنار هم میبینید که واقعاً ترکیبی بینظیر را ساخته و زائر را مبهوت خود میکنند.. سبک معماری شاهچراغ، به سبک آذری نزدیک است.
دهه کرامت چیست؟
دهه کرامت، دهه اول ماه ذیالقعده است که آغازش با ولادت حضرت معصومه (علیها السلام) و پایانش با ولادت حضرت ابوالحسن علی بن موسیالرضا (علیه السلام) است.
کد خبر 430937منبع: ایمنا
کلیدواژه: شاهچراغ دهه کرامت خواهر امام رضا چه روزی شاه چراغ روز بزرگداشت شاهچراغ شهادت شاهچراغ شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق روز بزرگداشت احمد بن موسی دهه کرامت امام رضا شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۴۴۰۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اجرای موسی عصمتی میلیونی شد+فیلم
غزلی از موسی عصمتی با اقبال عمومی همراه شده، این سروده که درباره کارگران معدن است، در یکماه اخیر بیش از دو میلیون بازدید داشته است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شعر میراث ایرانیان است، همواره و همیشه با ما بوده و هست, از گهواره تا گور، در سفر و در حضر این شعر است که لحظههای زندگی ما را معنایی دیگر میبخشد و آنقدر این همراهی همیشگی و نزدیک است که گاه حضور آن را س نمیکنیم.
با وجود این، شعر سهم ناچیزی از رسانه ملی را به خود اختصاص داده است. به جز معدود برنامههایی که حاضران در آن خود اهل شعر و فرهنگ بودهاند، عموماً نگاه به شعر نگاهی تفننی بوده است؛ بهطوری که میتوان از آن بهعنوان زینتالمجالس یاد کرد.
در چندماه گذشته پخش برنامه تلویزیونی "سرزمین شعر" که در آن شعر امروز و شاعران جوان در یک رقابتی ادبی، آثار خود را ارائه میکردند، توانست تا حدی این جای خالی را در قاب سیما پر کند. اجرای برخی از شاعران در این برنامه مقبولیت عام یافت و بارها در شبکههای اجتماعی بازنشر شد. از جمله این اجراها میتوان به شعرخوانی موسی عصمتی، شاعر روشندل اهل سرخس، اشاره کرد با غزلی درباره پدرش:
پدرم را خدا بیامرزد، مرد سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را،کارکرد بود، اهل معدن بود...
اجرای این غزل عصمتی حاضران را تحت تاثیر قرار داد و در یکماه گذشته بیش از دو میلیون بازدید در شبکههای مختلف اجتماعی به همراه داشت. خبرگزاری تسنیم با او درباره این غزل و دلیل استقبال مخاطبان به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید:
آقای عصمتی غزل شما درباره زندگی و تجربه پدر بزرگوارتان، چند روزی است که در شبکههای اجتماعی مورد اقبال قرار گرفته است. این سروده در چه فضایی خلق شده است؟
روستایی که من در آن زندگی میکردم، یک روستای کارگری است که بیشتر ساکنان آن در معدن کار میکردند. روستای «معدن» حوالی سرخس قرار دارد. کوههای اطراف این روستا سرشار از زغال سنگ است و 99 درصد مردم آنجا، امرار معاششان را از طریق معدن انجام میدهند، کارگرند، زندگی کارگری دارند و حتی خانههای آنها مربوط به شرکتی است که معدن را اداره میکند. من فرزند یک کارگر هستم و زندگی کارگری را تجربه کردهام.
کار کردن در معدن بسیار سخت است؛ چون نیروها با امکانات ابتدایی در داخل معدن تونل میزنند و افقی پیش میروند. گاه معدن ریزش میکند و برخی از نیروها زیر خاک و سنگ معدن میمانند و گاه تا بیمارستان برسند، جان خود را از دست میدهند.
«ما دو تن شاخههای یک بیدیم»پدرم در بخشهای مختلف معدن کار میکرد. مدتی داخل معدن کار میکرد و مدتی به قول خودش بیرونکار بود و خارج از معدن، در کنار کورههایی با درجه حرارت بالا که زغال سنگ را به کُک تبدیل میکند، کار میکرد. من از نزدیک شاهد دغدغهها و زحماتی بودم که او میکشید. بعد از اینکه پدرم درگذشت، تمام این سختیهایی را که او در این مدت کشید، پیش چشم من قرار گرفت. مثلاً گاه پیش میآمد که مهندس معدن به نفع شرکت، 10-12 روزی را که پدرم جلوی کوره داغ کار کرده بود، در نظر نمیگرفت و اضافهکاری او را خط میزد. شرکتها هم عموماً خصوصی هستند و پاسخگوی درخواستهای کارگران نیستند. کارگران معمولاً هشت یا 10 ماه حقوق عقبافتاده دارند، حقوقشان پرداخت نمیشود و عموماً با اعتراض و ... موفق به دریافت حق و حقوق خود میشوند.
.
از این موارد برای اهالی روستا زیاد رخ میداد. همه این مشکلات و سختیها پس از فوت پدر در من انباشته شده بود. من با این شعر خواستم روزگار سختی را که بر کارگران روستا گذشت، بیان کنم. این غزل را در برنامه سرزمین شعر خواندم و بازتاب خوبی داشت؛ چون درد دل جامعه و کارگران بود.
در این مدت چقدر بازدید داشته است؟
در اینستاگرام فقط یک میلیون و 300 هزار بازدید داشته است. در دیگر شبکههای اجتماعی نیز بازنشر شده، در مجموع بیش از دو میلیون تا امروز بازدید داشته است.
سالهاست در فضای شعر حضور دارید و فعالیت میکنید، به نظر شما چرا شعر اجتماعی با وجود داشتن مشکلات متعدد در جامعه، ضعیف عمل کرده است؟ فضای عمده شعر امروز فارغ از مسائل اجتماعی است و اگر هم بخواهد به این حوزه ورود کند، بیشتر از منظر سیاسی و جناحی به قضیه میپردازد. چرا با وجود گسترش اطلاعرسانیها، شاعر امروز درد و دغدغه جامعه خود را ندارد؟
این بخش از سوی دوستان شاعر مورد غفلت قرار گرفته است. شعر شاعران جوان عمدتاً فضای عاشقانه دارد و اگر پا را فراتر بگذارند، وارد فضای سیاسی میشوند که کارهای گروه دوم، کمی دیده شده است. اما متأسفانه سطرهای نانوشته بسیاری از اتفاقات تلخی که در دل جامعه رخ میدهد و آنچه در زیر پوست جامعه میگذرد، در شعر امروز دیده میشود. حرفهای ناگفته بسیاری در شعر امروز دیده میشود که اگر غیر از این بود، ارتباط مردم با شعر امروز بیشتر میشد. شاید یکی از دلایل بازخورد خوب این غزل در جامعه طی روزهای گذشته، همین موضوع باشد.
دغدغه کارگران، موضوعی است که در شعر امروز کمتر گفته شده است؛ وگرنه غزلی که از طرف من ارائه شد، از نظر تکنیک ویژگی خاصی نسبت به دیگر آثار نداشت. حرف صمیمانهای که در شعر گفته شد، از جنس آن حرفهایی بود که کمتر در شعر امروز مجال بروز یافته است. شاعران جوان باید در این زمینه فعالتر باشند و راههای نرفته را بیازمایند.
درست است که مشکلات جامعه و دغدغه مرم در رسانهها مطرح میشود، اما ما تنها نوک قله یخ را میبینیم. برای طرح بهتر این دغدغهها، لازم است که شاعر خود تجربه و لحظات را کشف کند. در شهر پرسه بزند و با اقشار مختلف و آسیبپذیر جامعه زندگی کند.
با توجه به تجربه حضور در برنامه سرزمین شعر، در یک نقد منصفانه فکر میکنید چقدر این برنامه در ایجاد ارتباط میان مردم و شعر موفق بوده است. ما پس از برنامه مرحوم حسینی یا ساعد باقری و یا مشاعره، برنامهای با محوریت شعر که بتواند در ایجاد این ارتباط موفق عمل کند، کمتر داشتهایم.
به نظرم این برنامه در سطح قابل قبولی موفق بوده و توانسته این ارتباط را ایجاد کند؛ چرا که این برنامه مستقیماً خود شاعر را مورد توجه قرار داده بود. برنامه مرحوم حسینی با تمرکز بر شعر کلاسیک بود، اما برنامه سرزمین شعر، شعر امروز را محور کار خود قرار داده است.
رقابت در کنار شاعران مطرح امروز، سبب شد اقبال مردم به برنامه بیشتر شود. از سوی دیگر، در این برنامه شعرهایی خوانده شد که از کیفیت بالایی برخوردار بودند. مردم نیز با شعر و جریانهای شعر امروز بیشتر انس گرفتند و آشنا شدند. مطمئناً اگر این برنامه با جضور چهرههای جدید ادامه پیدا کند، میتواند جریانساز باشد.
انتهای پیام/