Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-05-02@12:45:00 GMT

چرا موسوی خویینی‌ها دست به قلم شد؟

تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۶۷۷۵۱

چرا موسوی خویینی‌ها دست به قلم شد؟

خبرگزاری فارس:: محمّد موسوی خوئینی‌ها، فرد پرکنشی نیست. برخلاف بسیاری از سیاسیون، کم می‌نویسد و می‌گوید. شاید همین هم باعث شده تا لقب مرد خاکستری و مرد پشت پرده اصلاحات را به‌خود بگیرد. با این حال، چرا او رویه خود را کنار گذاشت و به رهبر انقلاب نامه نوشت؟

سؤال دیگر این است که آیا نامه دبیرکل مجمع روحانیون مبارز به رهبر انقلاب، نامه مهمی است یا نباید آن را جدّی گرفت؟

نامه، محتوای جدیدی ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مثل بسیاری از نامه‌هایی که از جایگاه اپوزیسیون به رهبر انقلاب نوشته می‌شوند عاری از جامع‌نگری و ارائه راهکار سازنده است. اگرچه با نامه‌های امثال عبدالکریم سروش، تفاوت‌هایی نیز دارد. نامه موسوی خویینی‌ها تلاش دارد بدون پرخاشگری و با ادبیات رسمی، جای خود را در فضای رسمی کشور باز کند و این پیام را به جامعه القا کند که آنچه مرقوم شده، از سر خیرخواهی و دلسوزی برای مردم و انقلاب است.

نامه، محتوای جدیدی ندارد. مثل بسیاری از نامه‌هایی که از جایگاه اپوزیسیون به رهبر انقلاب نوشته می‌شوند عاری از جامع‌نگری و ارائه راهکار سازنده است. اگرچه با نامه‌های امثال عبدالکریم سروش، تفاوت‌هایی نیز دارد. نامه موسوی خویینی‌ها تلاش دارد بدون پرخاشگری و با ادبیات رسمی، جای خود را در فضای رسمی کشور باز کند . امّا آیا جدید نبودن محتوای نامه، به معنای عدم اهمیت نامه است؟

امّا آیا جدید نبودن محتوای نامه، به معنای عدم اهمیت نامه است؟ برای یافتن پاسخ این سؤال و نیز این سؤال که چرا موسوی خویینی‌ها دست به قلم شد، باید ابتدا جایگاه نگارنده نامه و سپس شرایط حاکم بر آن جایگاه را بررسی کرد.

نکته نخست درباره جایگاه موسوی خویینی‌ها این است که نباید وی را از یک جریان و یک گفتمان، منفک کرد و نامه‌نگاری او را از جایگاه شخصیتی مستقل بررسی کرد. او را حتی نباید به عضو یک تشکل سیاسی به‌نام مجمع روحانیون مبارز، تنزل داد. موسوی خویینی‌ها نماینده یک جریان فکری و سیاسی و یک گفتمان در کشور است.

گفتمانی که سال‌هاست پیشرفت و سعادت ایران را از مسیر کنار آمدن با غرب و تبدیل شدن انقلاب اسلامی به یکی از واگن‌های قطار تمدن غرب، جستجو می‌کند. گفتمانی که معتقد است انقلاب ۵۷ هرچه که بود و هرچه که می‌خواست، امروز باید مسیر دیگری را در پیش گیرد. مسیری که ریل آن را قدرت‌های بزرگ دنیا تعیین کرده‌اند و انقلاب اسلامی به‌جای تلاش برای تغییر این ریل، صرفاً تلاش کند که در مناسبات کنونی حاکم بر جهان، سهم خود را افزایش دهد. به تعبیری، اگرچه موسوی خوئینی‌ها روزگاری به مارکسیسم گرایش داشت، امّا امروز او در جریانی قرار دارد که سودای لیبرالیسم در سر می‌پرورانند.

امّا توصیف شرایطی که موسوی خوئینی‌ها در آن، نامه‌نگاری کرده است؛ جریان لیبرال کشور در چه شرایطی به‌سر می‌برد؟ توصیف شرایطی که بر جریان متبوع موسوی خوئینی‌ها حاکم است، از دو بُعد داخلی و خارجی قابل ارزیابی است.

در بُعد داخلی، گفتمانی که موسوی خوئینی‌ها آن را نمایندگی می‌کند، در سال‌های اخیر دو دولت یازدهم و دوازدهم، مجلس دهم و شورای پنجم را در پایتخت در اختیار داشته است. حاصل حاکمیت این گفتمان در سال‌های اخیر، همان مشکلاتی است که موسوی خوئینی‌ها در نامه خود، آن‌ها را ردیف کرده است.

امّا این همه ماجرا نیست. گفتمانی که موسوی خوئینی‌ها به آن تعلق خاطر دارد، طی چند دهه اخیر، به مرور تمام بنیان‌های نظری، خواسته‌ها و آمال خود را به فعلیت رسانده و این فرآیند که از ابتدای روی کارآمدن دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی آغاز شده، در دولت حسن روحانی به اوج رسیده است. نقطه ‌ثقل این ماجرا را باید آنجایی دانست که دولت مورد حمایت موسوی خوئینی‌ها، محوری‌ترین شعار و خواسته خود، یعنی مذاکره با آمریکا و تعامل با غرب را بدون هیچ مانعی، با تمام قوا پیش برد و منجر به خلق برجام شد.

گفتمانی که موسوی خوئینی‌ها آن را نمایندگی می‌کند، در سال‌های اخیر دو دولت یازدهم و دوازدهم، مجلس دهم و شورای پنجم را در پایتخت در اختیار داشته است. حاصل حاکمیت این گفتمان در سال‌های اخیر، همان مشکلاتی است که موسوی خوئینی‌ها در نامه خود، آن‌ها را ردیف کرده است.

برجامی که هم‌قطاران موسوی خوئینی‌ها آن را دستاورد تاریخی گفتمان اصلاحات ـ اعتدال می‌دانستند و سودای آن داشتند تا با فرمان لیبرالیسم، جادّه برجام‌های موشکی و منطقه‌ای را نیز بپیمایند، به وضعیتی دچار شد که امضاء‌کنندگان توافق‌نامه به آن پشت کردند و امروز به جنازه‌ای بی‌جان و بلاتکلیف در یک تابوت شبیه است.

نامه موسوی خوئینی‌ها در حالی منتشر می‌شود که گفتمان لیبرال، تمام شعارها و ایده‌های خود را آزمایش کرده و فرصت کافی برای پیاده‌سازی آن‌ها به‌دست آورده است. خروجی آن نیز چیزی جز سکه ۸ میلیون تومانی و دلار ۲۰ هزار تومانی، نارضایتی‌های عمومی و حضور مردم در کف خیابان، اوضاع بغرنج مسکن، افزایش روز به روز قیمت‌ها، رکود، کاهش ارزش پول ملّی و ... نبوده است.

این شرایط، از چشم جامعه نیز دور نمانده و مردم در ۲ اسفند جامعه به کارنامه این گفتمان نمره داده است. مردم در انتخابات مجلس یازدهم به طرز معناداری در سراسر کشور به لیست اصلاحات ـ اعتدال «نه» گفتند؛ به نحوی که در تهران سرلیست این جریان که یکی از چهره‌های شاخص آن‌ها محسوب می‌شد، نه‌تنها به مجلس راه نیافت، بلکه حتی از برخی کاندیداهایی که در لیست اصول‌گرایان نبودند و به مجلس نیز راه نیافتند، رأی کم‌تری به‌دست آورد.

مجید انصاری، سرلیست اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس

در بُعد خارجی نیز وضعیت گفتمان متبوع موسوی خویینی‌ها و دوستان او، قابل تأمل است. آمریکا و اروپا (تمدّن غرب) به‌عنوان الگوی توسعه لیبرال‌های ایرانی، طی سال‌های اخیر، دست کم در ۴ مرحله به‌ واضح ترین حالت ممکن، هم چهره واقعی خود را به ملّت‌های دنیا و ملّت ایران نشان داده و هم دلسردی و ناامیدی تاریخی و بی‌سابقه‌ای را برای پیروان خود به ارمغان آورده است.

عرصه نخست، برجام بود که آمریکا و اروپا پس از مذاکرات طولانی با ایران، آشکارا و بدون هیچ پرده‌پوشی پای بر تعهدات خود گذاشتند و دولت حسن روحانی را در برجام تنها گذاشتند. حس بی‌اعتمادی که پس از خروج آمریکا از برجام و سرباز زدن اروپایی‌ها از تعهدات خود در ایران نسبت به آمریکا و اروپا وجود دارد، در وضعیت بی‌سابقه‌ای قرار دارد.

دومین مرحله، شهادت چهره شاخص محور مقاومت و سردار محبوب ملّت ایران، حاج قاسم سلیمانی با دستور مستقیم رئیس‌جمهور آمریکا بود. اتفاقی که تنفر از آمریکا را در ایران به اوج رساند و فضا را در ضدآمریکایی‌ترین دوران خود قرار داد و شعار محوری مردم را انتقام قرار داد. اروپایی‌ها نیز در این ماجرا یا سکوت کردند یا تلویحاً از ترور آمریکایی‌ها حمایت کردند.

در بُعد خارجی نیز وضعیت گفتمان متبوع موسوی خویینی‌ها و دوستان او، قابل تأمل است. آمریکا و اروپا (تمدّن غرب) به‌عنوان الگوی توسعه لیبرال‌های ایرانی، طی سال‌های اخیر، دست کم در ۴ مرحله به‌ واضح ترین حالت ممکن، هم چهره واقعی خود را به ملّت‌های دنیا و ملّت ایران نشان داده و هم دلسردی و ناامیدی تاریخی و بی‌سابقه‌ای را برای پیروان خود به ارمغان آورده است.

چندی بعد، شیوع ویروس کرونا، تمام زَروَرق‌های پیچیده‌شده دور تمدن غرب را کنار زد و در دو حیطه کارآمدی در حل بحران و اخلاق، پیام ضعف و زوال را از غرب به جهان مخابره کرد.

مرحله چهارم نیز با گذاشتن پا بر گلوی مرد سیاهپوست توسط پلیس آمریکا آغاز شد که منجر به راه افتادن جنبش ضد نژادپرستی در میان سرکوب‌های شدید دولت آمریکا شد. این، تازه‌ترین میخی بود بر تابوت آنچه سال‌هاست لیبرال‌های ایرانی و یاران موسوی خویینی‌ها سنگ آن را به سینه می‌زنند.

آن روی دیگر این سکّه حاکی از واقعیت‌های متفاوتی است. زمین‌گیر کردن آمریکا در غرب آسیا، امنیت مثال‌زدنی کشور در منطقه‌ای پر از آشوب و خونریزی، دستاوردهای نظامی که باعث اسقاط پیشرفته‌ترین پهپاد آمریکایی و موشک‌باران پایگاه آمریکا شد، تبدیل شدن ایران به قدرتی بلامنازع منطقه، زنده بودن شعارهای انقلاب در بین مردم ۴۰ سال پس از انقلاب، تربیت نسلی شهادت‌طلب، حفظ انسجام و وحدت ملّی در عین تنوع قومی و ... گوشه‌ای از دستاوردهایی است که تماماً با تدبیر و پایمردی‌های رهبری نظام حاصل شده است که ایشان آن را ذیل گفتمان اتکاء به درون و ما می‌توانیم، صورت‌بندی کرده‌اند.

حال این دو واقعیت و دو روی سکّه به اوج خود رسیده‌اند و گفتمان‌های تابع خود را در دو موقعیت تاریخی و البته متفاوت قرار داده‌اند. از طرفی ناکارآمدی گفتمان لیبرال، کوهی از مشکلات را به باور آورده و این گفتمان را در انتهای مسیر خود قرار داده، و از طرفی گفتمان تکیه به ظرفیت‌های کشور و غیرقابل اعتماد دانستن آمریکا و غرب، بیش از همیشه خود را ثابت کرده و در ابتدای گام دوم انقلاب قرار دارد. پررنگ شدن چنین فضایی، منجر به محو کامل گفتمان لیبرال از فضای سیاسی کشور خواهد بود (اگر چه احزاب و گروه‌های این جریان می‌توانند با بازتعریف خود، کماکان در دایره نظام، حیات داشته باشند). مرحله نخست این روند در اسفند ۹۸ رخ داد و مرحله بعدی را می‌توان در ۱۴۰۰ شاهد بود.

قطعه دیگری که تکمیل‌کننده توصیف شرایط موجود است، پیش کشیدن موضوع تحول‌خواهی و ضرورت ایجاد تحول در کشور از سوی رهبر انقلاب است. شاید بتوان گفت کلید زدن گفتمان تحول‌، پاسخی است به جامعه‌ای که از غربگرایان داخلی ناامید شده‌اند و پس از چشیدن گوشه‌هایی از ثمرات گفتمان اتکاء به درون، در تمنّای چیدن کامل میوه‌های آن است.

موسوی خویینی‌ها در چنین شرایطی به نامه‌نگاری روی آورده است. او اگرچه به ظاهر در نامه‌اش، خواهان تغییر و تحوّل است، امّا در اصل و در حقیقت، نوعی ایستایی و بازگشت به عقب را دنبال می‌کند! موسوی خویینی‌ها از طرفی اشاره‌ای به سهم خود و همفکرانش در ایجاد مشکلات کشور نمی‌کند و از طرفی، رویکردهای رهبر انقلاب را زیر سؤال می‌برد و تلویحاً رهبر انقلاب را به اتخاذ رویکردهای گفتمان متبوع خود، دعوت می‌کند! همان گفتمانی که محصولش باتلاق برجام، دلار ۲۰ هزارتومانی، سکه ۸ میلیونی و معضل مسکن است که رهبر انقلاب، پرچم تحول‌خواهی را در مقابل چنین وضعیتی بلند کرده‌اند.

تبدیل شدن تحول‌خواهی به گفتمان عمومی جامعه با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی و رویگردانی از نگاه ملتمسانه به بیرون، همان واقعیتی است که یک جریان را نگران کرده است. دست به قلم شدن موسوی خوئینی‌ها، بروز و ظهور این نگرانی است. آری، نامه موسوی خویینی‌ها را باید در مقابل پرچم تحول‌خواهی رهبر انقلاب تفسیر کرد.

مهم بودن نامه را نیز از همین منظر باید تفسیر کرد. این نامه، سندی است بر عجز و ناتوانی گفتمان لیبرال ایرانی در دورانی که در سراشیبی به‌سر می‌برد.

درماندگی و فرار رو به‌جلوی موسوی خوئینی‌ها در نامه به رهبر انقلاب، نمایانگر درماندگی و فرافکنی یک جریان است که اکنون در پایان مسیر خود قرار دارد. موسوی خویینی‌ها به آخر خط رسیده است، همان‌طور که جریان متبوعش به آخر خط رسیده است.

درماندگی و فرار رو به‌جلوی موسوی خوئینی‌ها در نامه به رهبر انقلاب، نمایانگر درماندگی و فرافکنی یک جریان است که اکنون در پایان مسیر خود قرار دارد. موسوی خویینی‌ها به آخر خط رسیده است، همان‌طور که جریان متبوعش به آخر خط رسیده است.

او که روزگاری از سر استیصال و درماندگی، در مجلس خبرگان و در روز تعیین جانشین امام راحل، عبای فرد کناری خود را می‌کشید تا به‌نفع آیت‌الله خامنه‌ای قیام نکند، امروز در قالب نامه سرگشاده استیصال خود را فریاد می‌کشد.

منبع: فردا

کلیدواژه: موسوی خوئینی ها رهبر انقلاب مرد خاکستری اصلاحات موسوی خوئینی ها در نامه آخر خط رسیده موسوی خوئینی ها موسوی خویینی ها سال های اخیر رهبر انقلاب آمریکا و اروپا گفتمان لیبرال تحول خواهی نامه موسوی یک جریان خود قرار ت ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۶۷۷۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گفتمان «شهر زندگی» نظام معنایی را منظم می‌کند

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان گفت: گفتمان «شهر زندگی» رقیبی برای موضوع یا برنامه‌ای نیست، این گفتمان چتری است تا نظام معنایی را منظم کند، در ادامه و ذیل این گفتمان، برنامه‌ها هم می‌تواند اجرایی و عملیاتی شود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا احمد مهرشاد امروز _چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت_ در هشتمین نشست شهراندیشان با موضوع تبیین گفتمان «اصفهان من شهر زندگی» اظهار کرد: وضعیت اصفهان همچون دیگر فضاهای موجود در کشور و جهان نشان می‌دهد که مشکلات ما پیچیده‌تر و سرمایه‌ها هم محدود شده است.

وی با اشاره به توجه به دو مقوله تمرکز و دقت برای هزینه کردن سرمایه‌ها گفت: گفتمان امری بدیهی است که همه ذیل آن گفتمان، فکر، زندگی و عمل می‌کنند.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه جامعه بدون گفتمان باقی نمی‌ماند گفت: یکی از فرم‌های شکل‌گیری گفتمان، طراحی شعاری است که جامعه نسبت به آن اجماع پیدا کند و در نهایت آن شعار به دستمایه اولیه برای شکل گیری گفتمان تبدیل می‌شود.

مهرشاد با بیان اینکه این دوره مدیریت شهر با شعار اصفهان من شهر زندگی آغاز به‌کار کرد، افزود: در آغاز این پژوهش واژگان و زمینه‌های موجود در فضای ادبیات شهری مانند شهر اسلامی، شهر همگرا، زیست پذیری و شهر زندگی مورد بررسی قرار گرفت، در نهایت به این نتیجه رسیدیم که زندگی مفهومی است که امکان اجماع گفتمانی دارد.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان با اشاره به انجام مصاحبه با مدیران و صاحب نظران، کد گذاری منابع، بررسی استاد مختلف، مطالعات مدیریت دانش، آمارنامه و اطلس شهر، مصاحبه با شهردار و معاونان و در مجموع انجام ۸۰۰ نفر ساعت کار پژوهشی گفت: روش علی_ لایه‌ای در طراحی گفتمان شهر زندگی استفاده شد، در این راستا عناوین اصلی بین همه ما باید مشترک شود تا بتوان آن را حل کرد.

وی ادامه داد: در مرحله دوم واکاوی، سنجش و شاخص سازی انجام شد، در این راستا وضعیت امروز اصفهان و بررسی نسبت مفهوم زندگی با مسأله را در دستور کار قرار دادیم.

مهرشاد با اشاره به بازبینی و اصلاح استعاره‌ها و تحلیل محتوای کیفی افزود: بر اساس مطالعات وضعیت موجود اصفهان نشان می‌دهد که شاخص زیست‌پذیری اصفهان پایین است و در کنار آن هم احساس زیست‌پذیری نیز در رده پایین قرار دارد؛ گاهی شاخص نگرانی جامعه به لحاظ زیست‌پذیری بیشتر از آمارها است.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان با تاکید بر اینکه یکی از معانی شهر زندگی، شهر قابل زیست است، گفت: هنوز الگوی شهرسازی برای دشت پر خطر فرونشست را طراحی نکردیم، قوانین شهرسازی بر اساس این مخاطرات پیش‌بینی نشده است.

وی با تاکید بر اینکه واگرایی سیستمی و گسست اجتماعی موجب زیست‌پذیری کم می‌شود و حتی احساس آن را هم ایجاد می‌کند، تصریح کرد: یکی از نمونه‌های واگرایی سیستمی این است تا حتی زمانی که می‌خواهیم تبادل ساده داده انجام دهیم، خودش تبدیل به مسئله می‌شود، همین امر زیست‌پذیری را دچار خدشه می‌کند.

مهرشاد با اشاره به اینکه در شهر زندگی باید به‌دنبال هم آهنگی و هم‌افزایی باشیم، یادآور شد: در اصفهان اجماع گفتمانی نداریم، اگر نیروهای فعال و مؤثر در اصفهان بررسی شوند می‌بینیم که هر کدام گفتمان و رویایی را در شهر پیش می‌برند، این امر بنابر نتیجه پیمایش انجام شده، حتی به مردم هم سرایت کرده است.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه در لایه چهارم پژوهش به سه استعاره وضع موجود و سه استعاره وضع مطلوب رسیدیم اظهار کرد: در نگاه مردم ما، شهر مثل سرمایه‌ای است که قدم به قدم در حال از دست رفتن است، در نگاه فرهنگی _ اجتماعی یک نوع افسوس به همراه دارد.

وی گفت: مدیریت شهر در انتخاب بعضی واژه‌ها آنجا که با مردم ارتباط دارد، باید دقت بیشتری کند، برای مثال واژه آزادسازی اینگونه به ذهن متبادر می‌شود که آن ملک یا زمین در تصرف دشمن قرار دارد و واژه آزادسازی برای آن به کار می‌رود.

مهرشاد با اشاره به اینکه ما نمی‌توانیم استعاره خلق کنیم اما مواردی از استعاره را که وجود دارد بازخوانی و فراخوان می‌کنیم گفت: آنچه برای شهر به آن رسیدیم ققنوس بود، استعاره‌ای که در همه اساطیر به ویژه اسطوره‌های ایرانی وجود دارد و نماد نامیرا بودن است.

وی ادامه داد: اصفهان در تاریخ خود روزهای تلخ بسیاری دیده است اما نامیرا مانده و حتی پس از آن به شکوه رسیده است، باید بدانیم استعاره ققنوس نفی مشکل نمی‌کند بلکه می‌گوید این سرزمین، این خاک، این نظام فرهنگی به رغم مشکلات تاب آوری و ظرفیت گذار را دارد.

مهرشاد یادآور شد: روز ۲۵ آبان برای مردم اصفهان مصداق بارزی از نماد ققنوس است که در یک روز بیش از ۳۰۰ شهید را تشییع کردند، آن مراسم را در همان روز به صحنه باشکوه اعزام فرزندان خود به جبهه‌ها تبدیل کردند، در این راستا معتقدم زاینده رود هم با ققنوس نسبتی دارد، ما همچون دیگر شهرها مسیر رودخانه را نه به پارکینگ تبدیل کردیم و نه در آن ساخت و ساز انجام دادیم، زیرا به زایندگی آن ایمان داریم و می‌دانیم با اینکه مشکل دارد اما زاینده است و از دل مشکلات خودش را عبور خواهد داد.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: شهرداری هم اگر می‌خواهد به نیک نامی عمل کند، باید یک اسطوره برای خودش داشته باشد، که آن اسطوره می‌تواند «شیخ بهایی» باشد، شخصیتی که تدبیر و قدرت را توأمان دارد، اگر شهرداری خود را به قامت شیخ بهایی نزدیک کند تعامل مردم با این نهاد به گونه‌ای دیگر خواهد شد.

وی تاکید کرد: در حوزه شهروندان باید بازتولید هویتی را انجام دهیم، بدانیم شهر زندگی، شهر روایت مند است، در شهر زندگی به روایت‌های شهر توجه می‌شود، اول شهر را می‌خوانند و بعد می‌نویسند، زیرا در این نگاه، شهر را موجود زنده می‌دانند.

مهرشاد با بیان اینکه پروژه‌هایی نظیر ارگ جهان نما و میدان امام علی (ع) ممکن است در زمان خود طرح‌های خوبی بوده باشند اما نمادهایی از گوش ندادن به روایت شهر هستند، مدیریت شهر اگر قرار است ساخت و سازی انجام دهند یا اقدامی داشته باشد باید روایت شهر را بشنوند تا ماندگار شود.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان گفت: گفتمان «شهر زندگی» رقیبی برای موضوع یا برنامه‌ای نیست، این گفتمان چتری است تا نظام معنایی را منظم کند، در ادامه ذیل این گفتمان برنامه‌ها هم می‌تواند اجرایی و عملیاتی شود.

کد خبر 749848

دیگر خبرها

  • تأکید رهبر انقلاب بر فهم معانی کلام خداوند در کارهای قرآنی
  • گفتمان قرآنی باید در خانواده‌ها ایجاد شود
  • زبان از بیان خدمات آیت الله جزایری برای انقلاب قاصر است
  • آیت‌الله جزایری از هیچ تلاشی برای اهداف انقلاب فروگذاری نکرد
  • گفتمان «شهر زندگی» نظام معنایی را منظم می‌کند
  • گفتمان انقلاب و ولایت در سراسر جهان تاثیرات گسترده داشته است
  • ۲۳۳ پایان‌نامه مرتبط با کنگره اندیشه‌های قرآنی آیت الله خامنه‌ای در حال تدوین است
  • نیم قرن مجاهدت «فقیه مجاهد»/ از تاسیس شبکه ماهواره ای تا دانشگاه
  • دفتر مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و دانشگاه جامع انقلاب اسلامی تفاهم‌نامه امضا کردند
  • نامه رهبر انقلاب به دانشجویان منشا تحولات عظیم اروپا و آمریکا شد