ایران تمدید موقت تحریم تسلیحاتی را نمیپذیرد | ترامپ به دنبال آلوده کردن ایران به ژست مذاکره است | جایگاه اروپا در مذاکرات باید تغییر کند
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۷۸۶۷۰
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از اعتماد، شامگاه سهشنبه به وقت ایران، جلسه عادی و دورهای شورای امنیت که هر ۶ ماه یک بار درباره نحوه اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ برگزار میشود به شکل مجازی در نتیجه محدودیتهای ناشی از شیوع ویروس کرونا تشکیل شد. این جلسه که سالانه دو بار برگزار میشود برای نخستین بار از زمان آغاز دور تازه تلاشهای ایالاتمتحده برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران که در اکتبر جاری(اواخر مهرماه) برداشته میشود، تشکیل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای کسانی که اروپا را میشناسند این دو حرکت دوگانگی به حساب نمیآید بلکه بازی با سکهای است که دو رو دارد. یک روی آن شیر و روی دیگر خط است. ما باید اروپا را آن طور که هست، بشناسیم. به رغم ادعای خود اروپاییها این مجموعه یکپارچه و متحد نیست. کشورهای اروپایی از لفظ «اتحادیه اروپا» استفاده و تلاش میکنند، منسجم رفتار کنند اما حقیقت این است که هر کدام از آنها منافع ملی خاص و متفاوت خود را دارند. هرکدام از این کشورها اولویتهای جداگانهای در حوزه سیاست خارجی دارند و حتی اگر در بیرون بروز ندهند اما باز هم چالشهایی در درون اتحادیه با یکدیگر دارند. این وضعیت حتی درباره فرانسه و آلمان هم که گفته میشود نزدیکترین کشورهای اروپایی به هم هستند، مصداق دارد. لذا نباید از رفتارهای اروپا تعجب کرد یا دچار فقدان تحلیل شد.
من درباره نقش اروپا در برجام پیش از این هم گفتهام که اروپا نمیتواند مقابل ایالاتمتحده بایستد و وضعیت فعلی برجام نتیجه همین ناتوانی است. حرف من از ابتدا این بود که اروپا نه میخواهد و نه میتواند در برابر ایالاتمتحده بایستد وگرنه به قول انگلیسیها اگر ارادهای وجود داشته باشد، راه تحقق آن هم پیدا میشود.
یک نمونه اجرایی شدن اینستکس بود. اروپاییها آنقدر راهاندازی این مکانیسم مالی را به تعویق انداختند تا ایران به نشانه نارضایتی روند کاهش اجرای تعهدات برجامی را آغاز کرد. این در حالی بود که اروپاییها میتوانستند اینستکس را ۳ سال قبل هم اجرایی کنند. لذا اروپا نه میخواهد و نه میتواند جلوی امریکا بایستد و اتفاقا جنبه نخواستن اروپا به جنبه نتوانستن آن میچربد. اروپا به دنبال حفظ برجام به شکل فعلی آن است چراکه در سایه آن ایران در چارچوب مشخصی به خصوص از حیث نظارت بر برنامه هستهای و شفافسازی این برنامه باقی میماند و همزمان امریکا هم دست به تندرویهای بیشتر نخواهد زد.
درباره قطعنامه اخیر شورای حکام باید گفت که با توجه به چیدمان این شورا، اروپاییها میدانستند که گرفتن قطعنامه از این شورا کار سختی نیست اما در ادامه تصویب قطعنامه ضد ایرانی در شورای امنیت کار آسانی نیست مگر آنکه به تهدید و تطمیع اعضای شورای امنیت روی بیاورند یا کشور دیگری جز امریکا مانند بریتانیا را برای اجرایی کردن مکانیسم ماشه پیش بیندازند. در جلسه مجازی بررسی پیشنویس قطعنامه پیشنهادی ایالاتمتحده علیه ایران هم هیچ چیز وفق مراد واشنگتن پیش نرفت چراکه بسیاری از کشورها با تلاش جدید تیم ترامپ برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران که خلاف برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ است، مخالفت کردند. البته که ما باید تلاش کنیم، قطعنامهای علیه ایران تصویب نشود چراکه تصویب این قطعنامه کار را برای ایران سخت میکند.
شما اشاره کردید که اروپا میدانست گرفتن قطعنامه از شورای حکام علیه ایران چندان سخت نیست. فکر نمیکنید وضعیت برای ما به رغم پایبندی کامل به تعهدات برجامی و گزارشهای مکرر آژانس درباره پایبندی ایران به تعهداتش در شورای حکام رضایتبخش نبود. به عنوان نمونه ما فقط توانستیم دو رای مخالف چین و روسیه را به دست آوریم.به این دلیل که اقدامهای ایران فنی است اما موضعگیریها و تصمیمگیریهای طرف مقابل سیاسی است و در کار سیاسی آنکه پول بیشتری خرج میکند یا از سایر ابزارها برای تطمیع استفاده میکند، برنده است. تیم ما در آژانس بینالمللی انرژی اتمی با استدلالهای فنی با درخواست بازرسیهای این نهاد برخورد میکنند اما این شیوه زمانی جواب میدهد که طرف شما هم به استدلالهای شما پاسخ فنی و تکنیکی بدهد نه اینکه با موضوع از پایه و اساس سیاسی برخورد کند.
پس میتوانم نتیجه بگیرم که تجربه برجام نشان داد هر گونه مذاکره در آینده با هر کدام از طرفین باید سیاسی و نه الزاما فنی باشد؟بله اما نه صرفا فنی و نه فقط سیاسی باید با این موضوع برخورد کرد. در مذاکراتی از این جنس گاهی باید استدلالهای فنی را روی میز بگذارید و گاهی هم از ابزارهای خود به عنوان اقدام سیاسی استفاده کنید.
اینجا در پرانتز به نکتهای اشاره کنم که طرف مقابل ما با اعمال شدیدترین تحریمها از فشار حداکثری و ما نیز در مقابل از مقاومت حداکثری سخن میگوییم اما انتهای این معادله به معنای باخت ماست. ما باید در برابر فشار حداکثری از ابتکار حداکثری سخن بگوییم و این به معنای آن است که در زمین خودمان بازی میکنیم و هر وقت توانستیم، زمین بازی را به نفع خودمان تغییر میدهیم.
شما اشاره کردید که اروپا نه میخواست و نه میتوانست مقابل امریکا بایستد اما به نظر میرسد که اروپاییها هم متوجه تبعات یکجانبهگرایی شخصی مانند دونالد ترامپ شدند و مثلا اخیرا صدر اعظم آلمان اعلام کرده که اروپا باید به جهانی فکر کند که در آن ایالاتمتحده قطب نیست. پیش از این هم فدریکا موگرینی تاکید کرده بود که برجام برای ما اهمیت امنیتی دارد. با این وجود اروپا برای دومین بار کارنامه منفی از خود به جا گذاشت. چرا ایران در دور بعدی مذاکرات باید مجددا با اروپا به عنوان یک طرف مذاکراتی برخورد کند؟این سوال جدی است. اروپاییها و ایالاتمتحده همان طور که شما هم به اظهارات فدریکا موگرینی اشاره کردید، اعتقاد داشته و دارند که برجام از تهدیدهای امنیتی آنها کاسته و به نوعی آن را ابزاری برای تضعیف یا مدیریت ایران میدانند. این در حالی است که ما برجام را برای گشایش اقتصادی و رفع تحریمها میخواستیم. بنابراین هدف ایران از مذاکره تقویت بیشتر خود و در مسیر مقابل هدف غرب تضعیف یا به زبان دیگر مدیریت ایران بود. این جمله من در نفی برجام یا فواید آن نیست و من از روز نخست هم اعتقاد داشتم که برجام یک ضرورت است. حرف من این است که ما و طرف مقابل با دو دیدگاه مختلف به سراغ مذاکره رفتیم.
معمولا در مذاکراتی از این جنس دو طرف دیدگاههای منطبق ندارند و اتفاقا دقیقا برای دو هدف مختلف مذاکره میکنند. اگر اهداف هم یکی بود که پرونده ایران آن پیچ و تابها را در شورای امنیت تجربه نمیکرد.بله اما گاهی اوقات اهداف متفاوت اما تکمیلکننده هم هستند یا حداقل نقضکننده هم نیستند. در مذاکرات برجام، اهداف دو طرف کاملا در تضاد با هم بودند. من در مصاحبههای پیشین با شما هم گفته بودم که رسیدن به توافق آسانتر از اجرای آن است. در مرحله اجرا طرف مقابل مانند همین دولت دونالد ترامپ احساس میکند که اجرای بندهای توافق به ضرر منافع اوست.
شما قطعا بهتر از من میدانید که در توافقهای بینالمللی اگر اراده سیاسی برای اجرا وجود نداشته باشد،طرف مقابل به خصوص اگر قلدری مانند ایالاتمتحده باشد، میتواند اجرای آن را متوقف کند و به همین دلیل نمیتوان چندان از ضمانت اجرایی چنین توافقهایی سخن گفت. میتوانیم به لیست بلندبالای توافقنامههایی که ترامپ از آنها خارج شده، نگاهی بیندازیم.موضوع ما برجام و نقد آن نیست وگرنه من معتقد هستم که ما باید در برجام ضمانت اجرایی میگرفتیم. با این همه من اعتقاد دارم که امروز هم و غم همه ما باید کمک به وزارت خارجه در این سال سخت باشد.
نکتهای که میخواهم بگویم این است که ایران به لحاظ فرهنگی، سیاسی و جغرافیایی متعلق به خانواده آسیایی است. زمانی که این حقیقت را پذیرفتیم در سایه آن اولویتهای ما هم تغییر میکند و اروپا دیگر اولویت نخست سیاست خارجی ما نخواهد بود.
چین هم متعلق به خانواده آسیایی است اما میبینیم که مهمترین طرفهای تجاری این کشور اروپا و امریکا هستند.من نمیگویم که ما نباید با اروپا کار کنیم بلکه حتما باید با اروپاییها کار کنیم اما نباید این کار را به اولویت در لیست سیاست خارجی خود تبدیل کنیم. طبیعتا کشورهای اروپایی ظرفیتهایی دارند که چین و روسیه ندارند و شاید یکی از آنها امکانات مالی و بانکی این کشورها باشد. ما باید برای کار با اروپا گامهای لازم را برداریم اما اگر طرف مقابل رغبت یا اراده کافی نشان نداد، بحث دیگری است.
اصل ثابت ما در سیاست خارجی باید در اولویت قرار دادن همسایگان باشد. متاسفانه گاهی ضروتها، اولویتها را به شما تحمیل میکنند که این خطاست. برخی اولویتها مانند حمایت ما از مسلمانان یا جریان مقاومت یا رابطه با همسایگان ثابت هستند. متاسفانه ما در چند سال اخیر از رابطه با همسایگان عفلت کردیم. رابطه با چین، روسیه، آذربایجان یا ارمنستان باید همواره در اولویت سیاست خارجی ما باشد.
دوره افول قدرت و جایگاه ایالاتمتحده آغاز شده است. فرید زکریا در یک مقاله از طلاق توافقی چین و ایالاتمتحده پس از ۴ دهه سخن گفته بود. امریکا دچار چالشهای جدی در سطح داخلی و بینالمللی شده است و این عین بیسلیقگی است که اکنون که امریکا دچار چالش شده ما تازه به فکر رابطه با این کشور باشیم.
همین امریکای دچار چالش و گرفتار با استفاده از ابزار تحریم و قدرت جهانی اقتصادی خود کاری کرده که ما با چین و روسیه هم نمیتوانیم تجارت داشته باشیم. چینیها از ترس تحریمهای امریکا از سطح رابطه تجاری با ایران کاستهاند و این قابل کتمان نیست.این مساله منافاتی با حرف من ندارد.
متاسفانه دارد. ما نمیتوانیم قدرت تخریبی تحریمهای امریکا و تاثیر آن بر اقتصاد خارجی کشورمان را نادیده بگیریم.بخشی از این شرایط نتیجه اشتباهات ما در رابطه با چین و روسیه است. ما در ۴۰ سال گذشته نتوانستهایم جایگاه ثباتی به چین و روسیه در سیاست خارجی خود بدهیم. هنوز چینیها و روسها وقتی با هم مینشینند به این نتیجه میرسند که ایرانیها ما را به عنوان محلل میخواهند و هر زمان کار آنها با غرب روی غلتک بیفتد ما را رها میکنند.
تحریمهای ایالاتمتحده در مسیر تجارت آسان ما با چین و روسیه مشکلاتی ایجاد کرده اما این رابطه قطع نشده است و هر چند نمیتوان به جزییات اشاره کرد اما واقعیت آن است که روسها به تعهداتی که به ایران داشتهاند عمل کردهاند. حالا که امریکا راه تجارت ما را بسته است ما باید به سمت همین امریکا بچرخیم.
خیر اما شاید به قول شما بتوانیم در برابر فشار حداکثری ابتکار حداکثری را بگذاریم و راهی برای عبور از این بنبست بیابیم. بخشی از این راه هم شاید در آیندهای نه چندان دور مذاکره باشد.ایراد در اینجاست که دولت فعلی ایالاتمتحده به ریاست دونالد ترامپ به ژست یا همان عکس مذاکره نیاز دارد و با نتیجه کاری ندارد. به محض آنکه با این دولت پای میز مذاکره بنشینید، واشنگتن به هدف خود رسیده و زیر میز میزند. من هم قبول دارم که دونالد ترامپ به مذاکره با ایران نیاز دارد اما به دنبال نتیجه نیست.
ما به چه نیاز داریم؟ما به مذاکراتی نیاز داریم که نتیجه آن حداقلی از نیازهای ما را مرتفع کرده و باعث آبروریزی برای ما نشود. در برجام ما با حسن نیت وارد مسیر مذاکره شدیم و طرف مذاکراتی ما در امریکا هم باراک اوباما، رییسجمهور پیشین بود که فردی معقولتر از ترامپ به حساب میآمد اما با تغییر دولت، سکاندار جدید کاخ سفید از آن توافق با متن نهایی مفصل و کامل خارج شد. مساله اینجاست که هیچکس نمیداند پس از عکس مقدماتی در صورت شروع مذاکرات با ترامپ در مرحله بعد چه اتفاقی رخ خواهد داد.
سوال من بیپاسخ ماند. در دور بعدی مذاکرات با جامعه جهانی اروپا با تجربه بدی که از خود بهجا گذاشته جایی دارد یا خیر؟اروپاییها امتحان خوبی پس ندادند. به نظر من اروپا در هر گونه مذاکرهای در آینده نمیتواند از همان جایگاهی برخوردار باشد که در برجام بود.
چین، روسیه و امریکا برای ترکیب بعدی چنین مذاکراتی کفایت میکنند؟این ترکیب به اضافه دو کشور مثلا منطقهای دیگر و البته که از اروپا هم شاید وجود یک کشور کفایت کند.
اگر ما به جای اروپا یکی از کشورهای منطقه را درگیر مذاکرات برجام کرده بودیم این احتمال وجود داشت که برجام به سرانجام امروز نرسد؟نه الزاما. برخی کشورهای منطقه آنقدر اعتماد به نفس ندارند که در چنین مذاکراتی حضور پیدا کنند و از سوی دیگر تعدادی از آنها اگر هم بازی داده میشدند وزنه امریکا را قویتر میکردند، چراکه رویکردهای مستقلی ندارند.
شما که به عدم استقلال اروپا هم در ابتدای مصاحبه اشاره کردید.بله اما درباره منطقه وضع متفاوت است هر چند شاید ترکیه وزن قابلتوجهی داشته باشد. اگر قرار باشد روزی مذاکره مجددی صورت بگیرد کشورها باید براساس توانمندی آنها برای اجرای مستقل تعهداتشان انتخاب شوند.
پس قبول دارید که فرمول ایران و ۱+۵ با تجربه برجام دیگر کارایی ندارد.بله، چراکه اروپاییها نشان دادند حضور آنها در این توافق تاثیر چندانی ندارد یا در بهترین حالت میتوانیم بگوییم حضور آنها کفه امریکا را سنگینتر کرده است.
خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا تا چه اندازه میتواند تهدیدی برای پرونده ایران در شورای امنیت در چند ماه آتی باشد؟بریتانیا با خروج از اتحادیه اروپا سیاست نزدیکی بیشتر به ایالاتمتحده را در پیش خواهد گرفت. جان بولتون در بخشی از کتاب جدیدش که
به تازگی منتشر شده، نوشته است که بوریس جانسون مخالفتی با خروج ترامپ از برجام نداشت. چطور میتوان به چنین کشوری اعتماد کرد یا از لندن خواست که به تعهدات خود عمل کند.
البته مذاکره مجدد طرح ترامپ نبود بلکه طرح امانوئل مکرون، رییسجمهور فرانسه بود.
امانوئل مکرون سه ماه قبل از خروج ترامپ از برجام این طرح را به عنوان مشوقی برای خودداری از خروج ترامپ از برجام مطرح کرد. البته که او هم به دنبال توافقهای مکمل با ایران بود اما با حفظ برجام.نه. شخص باراک اوباما و جان کری هم از توسعه برجام به توافقهای موضوعی دیگر با ایران سخن گفته بودند.
توسعه توافق با خروج از آن متفاوت است.بله. حرف من این است که برجام نهایت خواسته طرف مقابل نبود بلکه حداقلی از نظر آنها بود. اینجا باید دقت تیم مذاکرهکننده کشورمان را تحسین کنیم که نهایت آنچه آنها خواستند را به آنها ندادند. شکی نیست که اوباما و رهبران سه کشور اروپایی حاضر در برجام همگی به این توافق به چشم ترمزی برای فعالیتهای ایران و فرصت تنفسی برای محدود کردن بیشتر تهران در سایر حوزهها نگاه میکردند. دونالد ترامپ با خروج از برجام روش غیرمتمدنانهای را انتخاب کرد اما طرز تفکر سایرین هم با او چندان متفاوت نبود.
با این همه اروپاییها همچنان به دنبال حفظ این برجام با همین کاستیهایی که شما اشاره کردید هستند. اروپاییها به خوبی درک کردهاند که اگر پا بر گلوی ایران بگذارند ایران غیرقابل مهار میشود. به زبان دیگر میدانند که با ایران نمیتوانند مانند سایر کشورها برخورد کنند و ایران تسلیم فشار نمیشود.
اروپاییها حاضرند برای حفظ این توافق در شورای امنیت هزینه کنند؟وضعیت پرونده ما در شورای امنیت قابل پیشبینی نیست. من اعتقاد دارم که قطعنامه امریکا درباره تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت تصویب نمیشود. حتی اگر از سد
۹ رای مثبت هم عبور کند باز هم با وتوی روسیه یا چین روبهرو خواهد شد. در حال حاضر برخی کشورهای اروپایی از تمدید موقت تحریم تسلیحاتی ایران سخن میگویند و برخی منابع آگاه آنها در گفتوگو با رسانههای غربی بازههای زمانی مانند یک تا سه سال را مشخص میکنند.
بله. مساله تمدید ولو موقت تحریم تسلیحاتی ایران برای ایران به هیچوجه خبر خوبی نخواهد بود. من فکر میکنم که ایران چنین سناریویی را نمیپذیرد. اگر به چنین چیزی تن بدهیم در حقیقت فضایی را برای افزایش فشار طرف مقابل و زیادهخواهیهای بیشتر آنها فراهم کردهایم.
در صورت عدم تصویب قطعنامه جدید تحریمی امریکا، تیم ترامپ میتواند به ادعای حضور در قطعنامه ۲۲۳۱ و بازگرداندن مکانیسم ماشه متوسل شود؟ایالاتمتحده نه فقط به اعتقاد ایران بلکه به گواه سایر کشورهای حاضر در برجام و همچنین حقوقدانها دیگر عضوی از برجام نیست که بتواند از مکانیسم ماشه موجود در این توافق استفاده کند. اما ممکن است که یک کشور اروپایی مانند بریتانیا را برای پیشبرد اهدافش در شورای امنیت و در چارچوب برجام مامور کند.
چرا دونالد ترامپ تا این اندازه مایل به خروج ایران از برجام است. قطعا یکی از اهداف تلاش برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران تحریک تهران به خروج از برجام است.به نظر من برای اقدامهای رییسجمهور کنونی امریکا نباید چندان به دنبال علت گشت. ترامپ مانند کودک لجبازی است که میداند رفتارش اشتباه است اما حاضر به پذیرش اشتباه نیست. دونالد ترامپ به اصطلاح «آدم اشتباهی» برای حضور در کاخ سفید بود.
تا انتخابات امریکا چند ماه فرصت باقی مانده است. استفاده ایران از نیاز ترامپ به برگ برندهای در حوزه سیاست خارجی را به مصلحت میدانید؟رییسجمهور امریکا به دنبال نتیجه مذاکره نیست و صرفا میخواهد ایران را آلوده ژست مذاکره کند. ترامپ اگر در مذاکره با ایران جدیت داشت حداقل از حجم تحریمها علیه ایران میکاست اما در مسیر معکوس هر روز بر حجم این تحریمها میافزاید. به نظر من در این ایام (تا انتخابات امریکا) مذاکره با دونالد ترامپ به مصلحت نیست. البته این جمله بدان معنا نیست که مثلا فرق ساختاری میان جو بایدن و دونالد ترامپ وجود دارد. اظهارنظرهای جو بایدن درباره ایران هم کم و بیش شبیه دونالد ترامپ است و صرفا روش دوطرف با هم فرق دارد.
کد خبر 527076 برچسبها هستهای - برجام ایران و آمریکا حمید رضا آصفیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: هسته ای برجام ایران و آمریکا تمدید تحریم تسلیحاتی ایران کشورهای اروپایی دونالد ترامپ شورای امنیت اروپایی ها کشور اروپایی ایالات متحده قطعنامه ۲۲۳۱ سیاست خارجی اشاره کردید چین و روسیه رییس جمهور کشور اروپا تمدید موقت شورای حکام علیه ایران بین المللی اولویت ها طرف مقابل تحریم ها گفت وگو هسته ای حرف من
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۷۸۶۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مقاومت برخی کشورهای اروپایی برای ممنوعیت واردات الانجی از روسیه
در حالی که اتحادیه اروپا برای ممنوعیت واردات الانجی روسیه آماده میشود اما تحریمهای پیشنهادی احتمالا با مقاومت شماری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا، بهویژه کشورهایی که به شدت به انرژی روسیه وابسته هستند، مواجه خواهد شد.
به گزارش ایسنا، در اقدامی که میتواند چشمانداز انرژی اروپا را تغییر دهد، کمیسیون اروپا آماده است تحریمهای جدیدی را علیه واردات گاز طبیعی مایع (الانجی) روسیه پیشنهاد کند. اقدامات پیشنهادی شامل ممنوعیت صادرات مجدد در داخل اتحادیه اروپا و تحریم سه پروژه الانجی روسیه است. تصمیم کمیسیون اروپا در بحبوحه نگرانیهای فزاینده نسبت به وابستگی اروپا به انرژی روسیه، به خصوص در پی نبرد جاری در اوکراین اتخاذ میشود.
اتحادیه اروپا در اوایل سال میلادی جاری، ممنوعیت واردات نفت روسیه از طریق دریا را اعمال کرد، اما تاکنون از انجام اقدامات مشابه علیه واردات الانجی خودداری کرده بود. با این حال، با افزایش واردات الانجی روسیه از آغاز جنگ اوکراین که حدود ۱۵ درصد از عرضه گاز اتحادیه اروپا را تشکیل میدهد، فشار بر بروکسل برای اقدام در این زمینه، افزایش یافته است.
هدف از ممنوعیت پیشنهادی حمل در داخل اتحادیه اروپا، جلوگیری از انتقال محموله های الانجی روسیه به مقاصد دیگر است. در حال حاضر بلژیک، فرانسه و اسپانیا، بزرگترین واردکنندگان الانجی روسیه هستند که بسیاری از این واردات مجددا به کشورهای دیگر از جمله چین صادر میشود. اتحادیه اروپا امیدوار است با اعمال محدودیتهایی بر حمل، اطمینان حاصل کند که الانجی روسیه به بازارهای خارج از اروپا راه پیدا نمیکند.
علاوه بر ممنوعیت انتقال الانجی روسیه، کمیسیون اروپا همچنین سرگرم بررسی تحریمهایی علیه سه پروژه روسیه آرکتیک الانجی ۲، اوسک لوگا و مورمانسک است. در حالی که جزئیات این تحریمها، هنوز مورد بحث قرار نگرفته است، انتظار می رود پروژه هایی را هدف قرار دهند که هنوز عملیاتی نشده اند و تلاشهای روسیه برای گسترش صادرات الانجی را پیچیده تر میکند.
اقدام کمیسیون اروپا، منعکس کننده نگرانی فزاینده در اتحادیه اروپا از وابستگی این بلوک به انرژی روسیه است. در شرایطی که تنشها بین روسیه و غرب هیچ نشانه ای از کاهش نشان نمی دهد، سیاست گذاران اروپایی به طور فزاینده، به دنبال راههایی برای کاهش وابستگی اروپا به منابع انرژی روسیه هستند. اتحادیه اروپا امیدوار است با هدف قرار دادن واردات الانجی روسیه، پیامی روشن به مسکو ارسال کند که اقداماتش در اوکراین بدون مجازات نخواهد ماند.
بر اساس گزارش اویل پرایس، با این حال، تحریمهای پیشنهادی احتمالا با مقاومت شماری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا، بهویژه کشورهایی که به شدت به انرژی روسیه وابسته هستند، مواجه خواهد شد. اما با افزایش فشار بر بروکسل برای اقدام، احتمال زیادی دارد که چشم انداز انرژی اروپا در ماههای آینده، دچار تغییرات قابل توجهی شود.
انتهای پیام