تولد امام رضا (ع) چه کتابی بخوانیم؟
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۹۳۸۰۳
به مناسبت ایام دهه کرامت و میلاد ثامن الائمه (ع) دو کتاب «ما راهزن نیستیم» و «یک مشت نخودچی» در حوزه کتابهای رضوی به مخاطبان معرفی و پیشنهاد میشود.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، به مناسبت ایام دهه کرامت و میلاد ثامن الائمه (ع) دو کتاب «ما راهزن نیستیم» و «یک مشت نخودچی» در حوزه کتابهای رضوی به مخاطبان معرفی و پیشنهاد میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک مشت نخودچی
کتاب «یک مشت نخودچی» حاصل کارگاه داستان و رمان «ضامن آهو» به قلم جمعی از نویسندگان این کارگاه به زیور طبع آراسته شده است.
این کتاب ۱۶ روایت از نویسندگانی چون؛ معصومه قربانی، صدیقه شاهسون، شمسی وفایی، فاطمه طوسی و... است که اشاره به رفتار، سیره و معجزات و کرامات علیبن موسیالرضا(ع) دارد.
سادگی و عدم پیچیدگی متن یکی از امتیازات داستان محسوب میشود که به خوبی در آنها رعایت شده و مخاطب خود را با داستان همراه میکند. تنوع داستان نیز در کتاب به چشم میخورد؛ برخی داستانها به زمان حیات امام رضا(ع) برمیگردد و برخی داستانها به معجزات ایشان در سالهای اخیر اشاره دارد. در واقع کتاب برای مخاطبان از هر نوع سلیقهای مناسب است.
«شیرینتر از نیشکر»، «راز صندوقچه»، «پاپوش پاییزی»، «خادم بهشت»، «شبی از شبها»، «پناهگاه»، «مهمان مهربان» و... از عناوین این داستانهای خواندنی هستند.
در بخشی از داستان «قصه مهمان مهربان» به نویسندگی صدیقه شاهسون میخوانید: «فاطمه سقلمهای به زهرا میزند و میگوید: پس تو یک بار رفتی دیگر. زهرا تبسمی میکند. تیغ کارش را با احتیاط بر میدارد و همانطور که سعی دارد نخهای دار روی بریدگی دستش نیفتد کارش را شروع میکند.
-مامان... آنجا چطوری بود؟ دوباره برایمان تعریف میکنی؟
-فکر کنم دفعۀ صدم باشد که از من میپرسی! من هم برای دفعۀ صدم میگویم آنجا مثل بهشت میماند. انگار سقف آسمان سوراخ شده و یک تکه از بهشت افتاده پایین... لوسترهای آویزان بزرگ... صحن باصفا با حوض و آب نماهای قشنگ... آنجا پر از خادم با لباسهای یک رنگ است که با احترام مردم را راهنمایی میکنند... سقاخانه و... .
آهی میکشد و ادامه میدهد: تعریف کردنی نیست دخترم... انشاءالله میرویم، خودتان میبینید».
«یک مشت نخودچی» زیر نظر مریم بصیری و در ۱۶۶ صفحه رقعی منتشر شده است. این کتاب ۱۶ داستان کوتاه از ۱۶ نویسنده درخصوص رفتار و کرامات امام رضا(ع) است.
ما راهزن نیستیم
کتاب داستانی «ما راهزن نیستیم» نوشته زهرا اخلاقی برای مخاطبان نوجوان نوشته شده است.
راوی داستان «ما راهزن نیستیم» گاهی آفتاب است، گاهی باد و ... . انتخاب و جانبخشی به اشیا با توجه به زمینه تاریخی اثر و ویژگیهای امام رضا (ع( انجام شده و نویسنده تلاش کرده از اینترفند برای جذابیت بیشتر اثرش استفاده کند.
با تاکید بر اینکه کودکان و نوجوان تخیلات بسیار قدرتمندی دارند و در برنامههای انیمیشن، گلها، درختان و درکل اشیا، میخندند و گریه میکنند، نویسنده برای اینکه داستانهای کودکان و نوجوانان، جذابتر شوند از جانبخشی اشیا استفاده کرده است که جذابیت متن را دو چندان کرده است.
منابع اینداستان، تمام آثاری است که بهنحوی به زندگی امام هشتم (ع) پرداختهاند. نویسنده تلاش کرده است از آثاری چون «ولایت شمس» نوشته محمدتقی مقدم، «هشتمین امام» تالیف حمید قلندری، «منتهی الامال» و «عیون اخبار الرضا(ع)» و ...در نوشتن این داستان رضوی بهره ببرد.
یادآور می شود «یک مشت نخودچی» و «ما راهزن نیستیم» دو کتاب انتشارات سروش در زمینه کتابهای رضوی است که خواندن و هدیه دادن آن در این ایام پیشنهاد میشود.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: امام رضا انتشارات سروش چه کتابی بخوانیم داستان ها امام رضا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۹۳۸۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمان اجتماعی معمایی «آفرودیت» در نمایشگاه کتاب عرضه میشود
به گزارش خبرنگار مهر، رمان اجتماعی معمایی «آفرودیت» نوشته غزاله بزرگ زاده به زودی توسط نشر روزگار منتشر و در نماشیگاه کتاب تهران میشود. این رمان دارای داستان های فرعی از چند راوی در بازه های مختلف است.
شخصیت اصلی این رمان دختری است که حادثهای کابوسها ورنجهای گذشته را برای او زنده میکند. دختری که سرگردان است برای رمزگشایی از گذشته و اتفاقاتی که رنگ و بویی تازه به خود گرفتهاند، او را در مسیری تازه و چالشی قرار میدهند.شخصیتهای فرعی خواسته و ناخواسته پایشان به زندگی کاراکتر اصلی داستان کشیده می شود و حتی گاه راوی داستان میشوند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
با بدنی لرزان و لکلککنان جلو رفتم، تا رسیدم به آخرین قدمی که برای اولینبار پرهیبی تنها را دیدم. سرتاپا خیس عرق بودم. در حالیکه عرق از چهرهام میچکید، با بدنی لرزان و کلهای که به سختی بر گردنم بند بود، به دور و بر نگاه کردم. همهجا را همان درختان کاج پهن و قطور، نارون و بید مجنون پر کرده بودند و شعلههای مرتعش بر آنها سایه میانداختند. سرم را بالا گرفتم و شاخههای درهم تنیدهی درختان بالای سرم سقفی درست کرده بودند و از فضای خالی میانِ شاخهها آسمان را دیدم که سیاه و صاف بود و چند ستاره که گویی به من چشمک میزدند.
کد خبر 6093871 فاطمه میرزا جعفری