Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین - مهدی تهرانی: کرونا برای سینمای ایران که قویا متکی به پول دولت و بهره‌گیری از وام‌های صنفی است، تیر خلاص است. حال که بازگشایی سینماها در دستور کار قرار گرفته و سامانه سمفا نیز اخیرا رونمایی شده بد نیست دوباره تابوی همیشگی سینمای این ۴۰ سال، مورد بررسی جدید قرار گرفته و شکسته شود. این تابو چیزی نیست جز اکران فیلم خارجی.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تهیه کننده دولتی می‌تواند تعدادی فیلم خارجی خوب که با فرهنگ ما نیز هم‌خوانی دارد از بازار سینمای جهان بخرد و طبق روال قانونی و با حمایت سازمان سینمایی در اختیار سینماداران قرار دهد.

اکران فیلم خارجی در دوران پساکرونا می‌تواند برای سینمای بومی ما زمان بخرد. تجربه نشان داده مخاطب قشر متوسط در هر حالی از اکران فیلم خارجی فاخر بسیار استقبال می کند. یکی از موفقترین تجربه‌ها و متاسفانه آخرین آن نمایش فیلم هوگو مارتین اسکورسیزی در پردیس های نونوار و تازه افتتاح شده تهران در ۱۰ سال پیش بود.  

در این روزها برخی فیلم‌های در حال انتظار اکران، پیه ۶ ماه محرومیت از اکران را به تن مالیده‌اند و حاضر به اکران آثارشان به صورت آنلاین نشدند. با باز شدن تدریجی سینماها در روزهای اخیر نیز به یقین می‌توان مشاهده کرد تب و تاب رفتن به سینماها فروکش خواهد کرد. خانواده‌ها حاضر به رفتن به سینماها نیستند و بنا بر آمار و ارقام عمده مخاطبان این هفته سینماهای تهران جوانان ۲۰ تا ۳۵ بودند.

رشد مرگ و میر کرونا با ایستایی ۳ رقمی و همچنین اعلام آمار مبتلایان جوان و فوتی‌های جوان به سبب کرونا این قشر را نیز به فکر فرو خواهد برد. این وسط سینمادار، صاحب فیلم و مجموعه‌ای از افراد ضررو زیان قطعی می‌بینند. پیش از این اصل کلام مخالفان اکران فیلم‌های خارجی به همان حرف‌های همیشگی ترس از ورشکستگی سینمای داخلی ختم می‌شد. با این مطلع تکراری که در سینمایی که به نان شبش محتاج است؛ وارد کردن یک رقیب؛ در هر حد و اندازه‌ای که باشد، باعث سقوط بیشتر است و سری که درد می کند؛ زدن چند پس گردنی محکم؛ ظلم و جفای بی‌حدی است که گریبان ظالم را خواهد گرفت و در این میان معلوم است که به زعم مخالفان؛ مظلوم تهیه کنندگان سینما و ظالم؛ فیلم خارجی بود. اما در همیشه به روی یک پاشنه نمی چرخد. حالا همان هوو و همان رقیب می تواند مایه حیات و نوشداروی حقیقی و در زمان مناسب باشد. اکران فیلم خارجی برای حداقل تا آخر شهریور ۹۹ می‌تواند دلیلی برای بقای سینمای ایران باشد.

فیلم خارجی با اکران در دوره پساکرونا ایجاد شغل می‌کند. تنور اکران را گرم نگه می‌دارد. فیلم‌های در نوبت اکران را در آب نمک می خواباند،  و مهم تر اینکه با رعایت پروتکل‌های بهداشتی از سوی مخاطبان، آنها دوباره به سمت و سوی پردیس‌های سینمایی خواهند رفت تا فیلم خارجی فاخر ببینند.. اکران فیلم خارجی در دوران پساکرونا برای سینمای ایران زمان خواهد خرید. زمانی طلایی که سبب تخفیف ضرر و زیان مادی و معنوی حاصل از ظهور و بروز کرونا برای آن بوده است.

کد خبر 527306 برچسب‌ها مهدی تهرانی سینمای ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: مهدی تهرانی سینمای ایران اکران فیلم خارجی سینمای ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۰۳۰۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

باغ بدشگون به سینمای ایران رسید

همشهری آنلاین- صفورا صادقی: محله باغ فردوس در منطقه شمیران، با عمارت و باغ فردوس دوره قاجار شناخته می‌شود. این محله که از شمال به تجریش ، از جنوب به الهیه، از شرق به شریعتی و از غرب به زعفرانیه محدود می‌شود جزء مناطق مورد علاقه شاهان و درباریان قاجار بود.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

نصرالله حدادی، تهران‌شناس، درباره تاریخچه و اتفاقات باغ فردوس چنین می‌گوید: «در تهران دو تا باغ فردوس داریم یکی باغ فردوس خیابان مولوی در حوالی زایشگاه شهید اکبرآبادی (زایشگاه فرح سابق) که زمانی قبرستان ۱۴ معصوم بود و امتداد پیدا می‌کرد تا سرقبرآقا که امام جمعه تهران و محل دفن او بود. بعدها در دهه ۳۰ و ۴۰ زمان خیابان کشی جدید تهران که خیابان مولوی به وجود آمد قبرستان خراب شد و محله جدیدی به نام باغ فردوس که چندان باغ هم نبود و بعدها محله جرم‌خیزی نیز شد پدید آمد. و اما باغ فردوس دیگر که هم اکنون وجود دارد در نزدیکی تجریش و همجوار موسسه دهخدا است که مرحوم دهخدا برای ترویج فرهنگ و زبان فارسی آن را بنیان گذاشت و بزرگانی همچون استاد جعفر شهیدی، استاد عبدالله انور، استاد معین و دیگر بزرگان در آنجا خدمت کردند.»

حدادی قصه بوجود آمدن باغ فردوس را این گونه شرح می‌دهد: «دوستعلی خان معیرالممالک نوه دختری ناصرالدین شاه، کتابی دارد در مدح پدربزرگش به نام «یادداشت‌هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه» شرح زندگی شاه و عادات و رفتار او را به صورت تعریف و تمجید نوشته و آخر کتاب هم یک شعر با مضمون این که «اگر نام بزرگان را خراب کنی خودت را خراب کردی» تمام می‌کند. از شواهد و قراین این‌طور برمی‌اید که باغ فردوس حوالی سال ۱۲۲۶ شمسی ساخته شد؛ زمانی که قصر محمدیه را برای محمدشاه قاجار می‌ساختند درباریان در اطراف باغ او باغ‌های ییلاقی بنا کردند. ولی قصرمحمدیه برای شاه بدشگون بود و بعد از سکونت در این باغ فوت کرد و در همان‌ جا پسرش ناصرالدین شاه تاجگذاری کرد. مالکین اولیه باغ فردوس دوستعلی خان معیرالممالک و ورثه او بودند.»

استمداد از معماران اصفهانی و یزدی

حدادی با بیان اینکه دوستعلی‌خان معیرالممالک مسجدی ساخته با همین نام (مسجد دوستعلی خان معیرالممالک) در خیابان ۱۵ خرداد غربی در کوچه ای که به شورای شهر کنونی منتهی می‌شود، می‌افزاید: «کلمه «معیر» به معنای «عیارگیر» یا عیارسنج برای کسانی به کار می‌رفت که حرفه آنها «عیاری» بود. در قدیم سکه‌هایی که در ضرابخانه ضرب می‌شد ۴ نوع بود: «طلا، نقره، مس و نیکل» که طلا و نقره را پول سفید می‌گفتند و مس و نیکل را پول سیاه یا بی‌ارزش. مثلی بود که می‌گفتند «به یه پول سیاه نمی‌ارزه» اشاره به کم ارزشی یا بی ارزشی جنس داشت.کل دوران پادشاهی قاجار این روش ضرب سکه وجود داشت بجز سال‌های پایانی دوران ناصرالدین شاه که اسکناس چاپ شد و مردم اهمیت چندانی برای آن قائل نبودند. شغل معیرالممالک این بود که در ضرابخانه مراقب عیار سکه ها باشد که معمولا در آن غل و غش زیاد بود. تا اواخر دوران ناصرالدین شاه و تاسیس بانک شاهی که سکه با عیار خاصی ضرب می‌شد و دیگر امکان تقلب نداشت.»

این تهران‌شناس در مورد معماری این عمارت می‌گوید: «دوستعلی‌خان عمارت باغ فردوس را به شیوه معماری قاجاری و با کمک معماران اصفهانی و یزدی در دو طبقه ساخت. از قسمت جنوبی باغ که به آن رشگ بهشت می‌گفتند با سنگ مرمر و بصورت مطبق و ۷ طبقه با فواره و آبنما بود. بعد از فوت او این باغ به دوست محمدخان فرزندش رسید که توجهی به این باغ عمارت نکرد و پس از چند سال درختانش خشک شد و از بین رفت تا اینکه زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار این باغ را محمدولی تنکابنی که از فاتحان تهران بود از ورثه امین‌الملک خریداری کرد.»

خودکشی فاتح تهران

حدادی در باره فرجام تلخ محمدولی خان می‌گوید: «محمدولی خان تنکابنی مرد ثروتمندی بود که از رشت تا تنکابن زمین داشت و هرچه نام فامیل خلعتبری است از خاندان او هستند. گفته می‌شود اجداد او در زمان قدیم به مکه سفر کرده بودند و برای حضرت علی(ع) «خلعت» برده بودند. هنوز هم در شمال کشور وقتی برای کسی هدیه پارچه یا لباس می‌برند به آن «خلعتی» گفته می‌شود. محمد ولی خان در ماجرای مشروطه و فتح تهران نقش مهمی داشت ولی بعد از استبداد صغیر و روی کار آمدن رضا شاه بسیار تحت فشار پهلوی قرار گرفت. رضا شاه برای املاک و زمین های او مالیات زیاد درخواست کرد. فردی به نام «میلسپو» که یک مستشار آمریکایی بود رئیس کل مالیه ایران شد و تمام دخل و خرج کشور زیر نظر این فرد بود. محمد ولی خان نتوانست این اوضاع را تاب بیاورد و در باغ زرگنده خود اسلحه زیر چانه خودش نشانه گرفت و خودکشی کرد. او در روزهای آخر عمر همواره این شعر را زمزمه می‌کرد: مرا عار باشد از این زندگی / که سالار باشم کنم بندگی»

محمدولی خان زمانی که باغ فردوس را خرید اوضاع آن خوب نبود. او باغ را احیا کرد، فواره و استخرهای مطبق را بازسازی و قنات باغ فردوس را نیز زنده کرد و سردری با شکوه جلوی قنات (میدان گاه فعلی باغ فردوس) ساخت. اما به دلیل بدهی به تجارت‌خانه طومانیانس(نخستین صرافخانه ایران که در سال۱۲۵۷ خورشیدی فعالیت خود را آغاز کرد) باغ فردوس را به او داد و طومانیانس نیز باغ را در ازای بدهی به دولت پهلوی اول واگذار کرد.

اراضی امین‌الملک وقف سبزیکاری

یکی از مالکین باغ فردوس امین‌الملک بود که محمدولی خان تنکابنی ملقب به سپهسالار این باغ را از ورثه او خریداری کرد. حدادی می‌گوید: «امین‌الملک در محل یافت آباد کنونی اراضی زیادی داشت که بخشی از آن را در اختیار عموم مردم قرار داده بود که برای خود سبزی بکارند. هنوز هم در آن محل خیابانی به نام امین الملک موجود است.»

سرنوشت باغ دختر شاه

این باغ طی سال‌ها و دوره‌های طولانی از مالکی به مالک دیگر دست به دست شد تا بالاخره در سال ۱۳۵۰ ساختمان عمارت باغ به یک مرکز فرهنگی و هنری تبدیل شد و فعالیت آن تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت. پس از انقلاب این باغ و عمارت در اختیار وزارت ارشاد اسلامی قرار گرفت و اکنون موزه سینمای ایران است.

کد خبر 844293 برچسب‌ها منطقه ۱ شهردارى تهران

دیگر خبرها

  • رکوردشکنی شمس و مولانا در سینمای ایران؛ «مست عشق» نیامده از ۵ فیلم سبقت گرفت
  • رکوردشکنی شمس و مولوی در سینمای ایران
  • «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست
  • «مست عشق» و رکورد تازه در سینمای ایران / یک فیلم غیرکمدی به صدر جدول فروش روزانه رسید
  • «مست عشق» و یک رکورد تازه در سینمای ایران / یک فیلم غیرکمدی به صدر جدول فروش روزانه رسید
  • ۷ فیلم‌ که مثل «بیبدن» بر اساس پرونده‌ای واقعی ساخته شده‌اند
  • «مست عشق» به سینماها آمد + بازیگران، خلاصه و آهنگ فیلم مست عشق
  • پاکستان؛ فرصتی طلایی برای اکران و تولیدات مشترک سینمایی
  • باغ بدشگون به سینمای ایران رسید
  • اکران فیلم سینمایی «مست عشق» در ۶ سینمای مشهد از فردا ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳