اختلال دو قطبی؛ نوعی از افسردگی که با شیدایی همراه است
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۰۶۲۰۹
مهرداد ثابت، روانشناس در گفت و گو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، در رابطه با اختلال دو قطبی اظهار کرد: از اختلال دو قطبی با عنوان افسردگی - شیدایی نام برده می شود و از اینرو، فردی که این اختلال را دارد دچار نوسانات خلقی شدید است که این نوسانات معمولا هفته ها یا ماه ها طول می کشد و با آن چه که مردم عادی در زندگی روزمره خود تجربه می کنند کاملا متفاوت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی بیان کرد: اختلال دو قطبی به دو نوع تقسیم می شود که عبارتند از اختلال دو قطبی نوع ۱ و نوع ۲ که هر یک از آن ها با یکدیگر تفاوت هایی دارند.
این روانشناس تصریح کرد: در اختلال دو قطبی نوع ۱، حالت خلقی شیدایی در مدت زمان حداقل یک هفته ای وجود دارد که اگرچه اغلب مبتلایان در این مدت افسرده هم می شوند اما برخی از آن ها صرفا دوره شیدایی را تجربه می کنند که ۳-۶ ماه مدت زمان دوره بدون درمان آن است و نکته حائز اهمیت این است که مدت زمان دوره های افسردگی در صورتی که مداوا نشوند ۶-۱۲ماه ادامه پیدا می کند.
ثابت با اشاره به اختلال دو قطبی نوع ۲ادامه داد: اگرچه در اختلال دو قطبی نوع۲، یک دوره افسردگی شدید وجود دارد امّا شدت خلق شیدایی کم است که به همین خاطر به این نوع از اختلال دو قطبی، شیدایی خفیف هم گفته می شود.
وی با بیان این که اختلال افسردگی، یکی از شایع ترین تشخیص های روانپزشکی است افزود: ویژگی های اختلال افسردگی با خلق افسرده، احساس غمگینی، اعتماد به نفس پایین، بی علاقگی به هر نوع فعالیت و لذت روزمره مشخص می شود که به آن سرماخوردگی روانی نیز می گویند.
این روانشناس خاطرنشان کرد: افسردگی، مجموعه ای از حالات مختلف روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت های روزمره را شامل می شود و اگر روند آن به سرعت پیش برود باعث ازکارافتادگی قابل توجه فرد در قلمروهای زندگی فردی، اجتماعی و اشتغال او می شود و عملکردهای روزمره او مثل خوردن، خوابیدن و سلامتی اش را تحت تاثیر قرار می دهد.
وی در پایان تاکید کرد: پژوهش ها نشان داده اند که بین افسردگی با عواملی مانند خودکارآمدی، عزت نفس و فعالیت های اجتماعی رابطه منفی وجود دارد. بدین معنا که افرادی با عزت نفس و کارآمدی بالا، افسردگی کمتری را تجربه می کنند.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اختلال دو قطبی دوره شیدایی دوران افسردگی اختلال دو قطبی نوع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۰۶۲۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از اثر دانینگ کروگر چه میدانیم؟
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا، اختلالهای شناختی به گروهی از اختلالات روانی اطلاق میشود که بیش از هر چیز بر تواناییهای شناختی انسان از جمله درک مطلب، تمرکز روی مسائل، قابلیت یادگیری و حل مسئله اثرگذار هستند. یکی از این اختلالات اثر دانینگ کروگر (Dunning-Kruger Effect) نام دارد که باعث می شود افراد میزان تسلط خود را روی حوزههای تخصصی بیش از حد واقعیت ارزیابی کنند. این اختلال شناختی اولین بار در پژوهشی که توسط دیوید دانینگ (David Dunning) و جاستین کروگر (Justin Kruger) سال ۱۹۹۹ در دانشگاه کرنل انجام گرفت مطرح شد.
دانینگ و کروگر در مقاله خود این مشکل به این صورت بیان کردند: «کسانی که اطلاعاتشان از حد میانگین کمتر بود، همزمان دو داشتند. آنها نه تنها نتیجهگیریهای اشتباه میکردند و برطبق آن سؤگیری مکررا مرتکب خطا میشدند، بلکه حتی عدم توانایی خود را نیز درک نمیکردند!»
تحقیقات نشان می دهد بروز اثر دانینگ کروگر به یک حوزه و یا قشر خاص محدود نمی شود و این پدیده در طیف گستردهای از افراد به وقوع می پیوندد. اثر دانینگ کروگر صرفاً مشکل افراد عادی نیست، بلکه افراد با ضریب هوشی بالا نیز گرفتار این مسئله بودهاند. در حقیقت نقطه ضعف افراد با ضریب هوشی بالا در همان حوزههایی است که آنها خود را در آن متخصص می دانند و تعصب خاصی بر آن دارند. این تعصب باعث می شود آنها نتوانند عملکرد و مهارت خود را بهصورت واقعی ارزیابی کنند؛ فرضاً افرادی که مهارت خود را در یک رشته خاص بالای ۸۰ درصد ذکر کرده بودند، با تحقیقات بیشتر مشخص شد اطلاعاتشان بسیار کمتر از چیزی بود که فکر می کردند.
برخی پژوهشگران معتقدند این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که افراد چون در هیچ رشتهای مهارت و تخصصی ندارند، آنگاه با کسب کمترین میزان دانش ممکن، خیال میکنند که بر تمامی جنبه های آن حوزه مسلط شدهاند. آنها صرفاً زمانی از این خیال باطل خارج میشوند که مطالعات خود را در آن حوزه بیشتر کنند.
برای بررسی اینکه من و شما هم تحت تأثیر این اثر هستیم یا نه یک روش ساده وجود دارد. نگاهی به گذشته کنیم و ببینیم آیا پیش آمده که افراد مختلفی به ما نصیحت یکسانی داشته باشند و ما حرف های آنان را نادیده بگیریم؟ اگر جوابتان به این پرسش مثبت است هیچ بعید نیست که شما نیز تحت تأثیر این اثر قرار گرفته باشید. اثر دانینگ کروگر جنبه دیگری هم دارد و آن اینکه افراد بادانش مهارتهای خودشان را دستکم می گیرند! به عبارت دیگر آنها گمان می کنند هر کسی می تواند به سادگی از پس وظایف آنها برآید.
انتهای پیام/