Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری میزان»
2024-04-26@05:26:29 GMT

«زیست نامه مادر امام رضا(ع)» منتشر شد

تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۳۸۵۵۰

«زیست نامه مادر امام رضا(ع)» منتشر شد

خبرگزاری میزان- همزمان با ایام ولادت «حضرت رضا (ع)» کتاب «زیست نامه مادر امام رضا(ع)» توسط انتشارات آستان قدس رضوی «به نشر» منتشر شد. تاریخ انتشار: 12:05 - 16 تير 1399 - کد خبر: ۶۳۵۱۰۵

خبرگزاری میزان - کتاب زیست نامه مادر «امام رضا(ع)»، بازپژوهی روایات مربوط به «أروی» مادر «امام رضا (ع)» به کوشش ناهید طیبی در ۲۴۴ صفحه و قطع رقعی توسط به نشر انتشارات آستان قدس رضوی همزمان با دهه کرامت منتشر شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این اثر در چهار فصل بررسی روایات مربوط به مادر «امام رضا(ع)»، بررسی هویت و شخصیت مـــادر «امام رضا(ع)»، ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی مادر «امام رضا(ع)» و مادر «امام رضا(ع)» در خاندان امامت گردآوری شده است.

در فصل اول این کتاب در خصوص ارزیابی بیرونی و درونی روایات مربوط به مادر «امام رضا(ع)» و تفاوت‌ها و تعارضات روایات و حل آن‌ها و تفاوت‌ها و تعارضات در اسامی بانو مطالبی آمده است.

بیشتر بخوانید: برا مشاهده آخرین کتب منتشر شده از انتشارات به نشر اینجا کلیک کنید

نام‌های مادر امام رضا (ع)، دلایل تعدد نام‌های کنیزان، مفهوم شناسی اسامی مادر «امام رضا(ع)»، کنیه و نسب و تبار مادر «امام رضا(ع)» مذهب و فرزندان بانو از مهم‌ترین سرفصل‌هایی است که در فصل دوم این اثر منتشر شده است.

اما در فصل سوم این کتاب در خصوص صفات ظاهری بانو، صفات اخلاقی به عنوان عاقل‌ترین و متدین‌ترین بانوی زمان خود و رازدار بزرگ خاندان امامت مطرح شده است.

در فصل پایانی نیز در خصوص کیفیت ورود بانو به خانه «امام موسی کاظم (ع)»، نقش سیاسی اجتماعی وی، تاریخ رحلت و محل قبر بانو مطالبی آمده است.

این کتاب در پـی پاسـخگویی بـه ایـن پرسـش است که مادر «امام رضا(ع)» کیست و به لحاظ شخصی و شخصیتی چـه ویژگیهایـی دارد. از نظـر روشـی، تلاش نگارنـده بـر ایـن بودهاسـت کـه بـه روش توصیفـی و تحلیلـی بـدون تأ کیـد، تمرکـز و تعصـب بـر مشهورات و بـا اسـتفاده از منابـع متقدم و پس از ارزیابی‌های سندی و دلالی و در مواردی پس از حل تعارضات روایات و گزارش‌های تاریخی به حقیقت نزدیک شده و تصویری واقعی‌تر از شحصیت مادر«امام رضا(ع)» ارائه دهد.

انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: اخبار ادبیات ولادت امام رضا ع مادر امام رضا امام رضا ع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۳۸۵۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حضرت زهرایی بود و با اقتدا به حضرت مادر(س) جانش را فدا کرد

در گوشه‌ای از گلستان شهدا و بالای یکی از مزارها نام مادر بیش از هرچیز دیگر، حتی جمعیت همیشگی که به دور مزار او جمع شده‌اند، خودنمایی می‌کند؛ روایت‌های هم‌رزمان در توصیف او بسیار است اما عاشقانه‌ترین توصیفی که می‌توان از او داشت این است که عاشق حضرت زهرا (س) بود و با اصابت ترکش به پهلو به شهادت رسید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، گلستان شهدای اصفهان و خاک مقدس آن، آرامگاه و دربرگیرنده مردانِ مرد این دیار است که هر کدام از هستی خود گذشته و برگی زرین به کتاب تاریخ این دیار افزوده‌اند، خاکی که در پس آن روایت‌های فراوانی جا خوش کرده و باید خواند و شنید.

در گوشه‌ای از گلستان شهدای اصفهان و بالای سنگ یکی از مزارها، حکاکی «یازهرا (س)» بیش از هرچیز دیگر، حتی جمعیت همیشگی که به دور مزار او جمع شده‌اند، خودنمایی می‌کند؛ واژه‌ها و روایت‌های هم‌رزمان در توصیف او بسیار است اما عاشقانه‌ترین توصیفی که می‌توان از او داشت این است که عاشق حضرت زهرا (س) و فرمانده گردان یازهرا (س) بود و با اصابت ترکش به پهلو شهید شد؛ مداحی دلسوخته بود و وقتی به پای صوت دعای کمیل او بنشینی، از سوز دل خواندن او را متوجه می‌شوی و میان همین اشک‌ها بود که رزق شهادت خود را از حضرت مادر (س) گرفت.

گفته بود من در عملیاتی شهید می‌شوم که رمز آن یازهرا (س) است و خودش هم وصیت کرده بود که بر روی سنگ قبرش بنویسند: «یازهرا (س)»؛ عجیب است این دلدادگی میان مادر و برخی از فرزندانش.

محمدرضا تورجی‌زاده متولد ۱۳۴۳ بود و پدرش اطراف مقبره علامه مجلسی نانوایی داشت؛ در گرمای طاقت‌فرسای تابستان و کنار تنور روزه‌هایش را می‌گرفت و مقلد امام (ره) بودند و در همان روزهایی که بسیاری حتی جرئت بردن نام امام (ره) را نداشتند و داشتن رساله او جرم بود، آن را در منزل داشت.

تا ۴ سالگی محمدرضا اتفاقات زیادی برای او می‌افتاد و به همین واسطه مادرش هم زیاد به حضرت زهرا (س) متوسل می‌شد و در میان یکی از همین توسل‌ها بود که با خدای خود گفته بود «دوست دارم پسرم سرباز امام زمان (عج) بشود» و از همان روز بود که مشکلات قبلی به سراغ محمدرضا نیامد.

سال ۱۳۵۷ بود که محمدرضا ۱۴ سال داشت و با چند جوان انقلابی از هم محله‌ای‌هایش اعلامیه‌های امام (ره) را پخش می‌کرد؛ یک‌شب که با برادر و پدرش به مسجدی در خیابان فروغی رفتند آقای کافی سخنرانی داشت و با پایان سخنرانی بود که همه جمعیت به سمت بیرون حرکت کردند و شعار دادند و همان حین بود که مأموران ساواک هم به مردم حمله کردند پدر و برادر محمد همدیگر را پیدا کردند اما محمد چند ساعت بود که گم شده و وقتی پیدا شد، کمر او سیاه و کبود شده بود و ظاهراً چندین ضربه با باتوم خورده بود اما بعد از این اتفاق هم دست از فعالیت‌هایش برنداشت و حتی شب‌های بعد مشغول به شعار نویسی شدند.

با آغاز جنگ تحمیلی چندین بار به محل اعزام رفت اما شرط اعزام اجازه کتبی پدر بود و و پدرش هم می‌گفت دیپلمت را که گرفتی برو؛ سال ۱۳۶۰ و در زمانی که ۱۷ ساله بود، یک روز به خانه آمد و وسایلش را جمع کرد و در پاسخ به تعجب مادرش گفت: «حضرت امام پیام دادند برای جبهه رفتن کسب اجازه از پدر شرط نیست و من اگر تا الآن صبر کردم به احترام شما بوده اما دیگر جای صبر نیست.»

محمدرضا احترام و علاقه زیادی برای سادات قائل بود؛ روزی یکی از هم‌رزمانش که برای بار اول به جبهه رفته بود دنبال بود تا به گردان یازهرا (س) برود اما می‌گفتند ظرفیت تکمیل است؛ نزد فرمانده گردان رفت و گفت: «آقای تورجی من دوست دارم به گردان یازهرا (س) بیایم.» و محمدرضا پاسخ داد: «شرمنده جا نداریم» و او نیز گفت: «من می‌خواهم به گردان مادرم بروم، برای چی جا ندارید؟»؛ محمدرضا جا خورد و پرسید: «اسمت چیه؟» که پاسخ گرفت سید احمد و همان موقع نام او را در گردان ثبت کرد و وقتی سید احمد به داخل گردان رفت متوجه شد بیشتر بچه‌ها از سادات هستند.

پنجم اردبهشت ۱۳۶۶ بود که محمدرضا بعد از سرکشی به نیروها به سنگر رفت؛ ۵ نفر در سنگر کنار هم نشسته بودند و با انفجار مهیبی که رخ داد، محمدرضا در همان حالتی که نشسته بود مجروح شده بود و لبخندی به لب داشت و وقتی قرار شد او را از سنگر بیرون بیاورند تازه متوجه شکاف عمیق پهلوی چپ و خونی شدن بازوی راست او شده بودند؛ قرار شد او را منتقل کنند و هنوز چند دقیقه از رفتنش نگذشته بود که پشت بی‌سیم اعلام شد: «برادر تورجی رفت پیش حاج حسین…» و در آن لحظات باید کسی حضور داشت و می‌خواند «در بین آن دیوار و در، زهرا صدا می‌زد پدر…»

شهید تورجی‌زاده نیروی رسمی سپاه بود اما بنا به اذعان دوستانش تقریباً هیچگاه از لباس سپاه استفاده نکرد چرا که معتقد بود: «این لباس حرمت دارد و مقدس است اما قبل از دفن این لباس را به من بپوشانید می‌خواهم با آن وارد محشر شود»

وصیت کرده بود مادر و پدرش او را داخل قبر بگذارند و انگار که می‌خواست صبر آن‌ها را زینبی کند؛ مادر درب تابوت را باز کرد و موهای پسرش را شانه کرد، به او عطر زد و بعد هم شروع به سخنرانی کرد و اجازه نداد کسی گریه کند و می‌گفت پسرم راضی نیست.

یک ماه قبل از شهادتش بود که قبر کنار سید رحمان را به مسئول گلستان شهدا نشان داده و گفته بود اینجا را یک ماه برای من بگذارید و جانش را داد و پای وعده‌اش ماند؛ شب جمعه اول ماه رمضان با هفتم محمدرضا هم‌زمان شده بود و قرار شد اول مراسم افطاری و بعد دعای کمیل برگزار شود؛ یکی از دوستان محمد به محض ورود به مراسم شروع به گریه کرد و وقتی اطرافیان علت را پرسیدند این‌طور پاسخ داد: «محمد چند روز قبل از شهادتش می‌گفت من دوست دارم در مراسمم اول به مردم شام بدهند و بعد دعای کمیل باشد.» و بدون هیچ دخالتی بود که این خواسته محمد هم اجرا شد.

کد خبر 747483

دیگر خبرها

  • ­کتاب تاریخ شفاهی دفاع مقدس منتشر شد
  • آیین‌نامه طبیعتگردی منتشر شد
  • کتاب آداب آبادانی منتشر شد
  • حضرت زهرایی بود و با اقتدا به حضرت مادر(س) جانش را فدا کرد
  • مجموعه شعر طنز «دیزی در پنت هاوس» منتشر شد
  • خبر بیماری ترانه علیدوستی به حاشیه کشیده شد!
  • کتاب «فقه و حکمرانی قاعده لا ضرر و لاضرار» منتشر شد
  • «نقاشی قشنگ» با حدیثی از امام رضا(ع) برای بچه‌ها
  • کتاب شعر جشنواره نفس پاک منتشر می‌شود
  • مجموعه ویدئو کتاب‌های سلامت اجتماعی منتشر شد