مهدی آذر یزدی از ده حکایت تا حق و ناحق + روز ملی ادبیات کودک و نوجوان
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۶۴۱۰۲
مهدی آذر یزدی نویسنده کودک و نوجوان و خالق مجموعه کتابهای قصههای خوب برای بچههای خوب و قصههای کهن ۱۸ تیر ۱۳۸۸ درگذشت و این روز به نام روز ملی ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شد.
به گزارش ایمنا مهدی آذریزدی نویسنده ادبیات کودکان ایران در بازنویسی و بازآفرینی آثار کهن پیشگام بوده است و پرتیراژترین نویسنده تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهدی آذریزدی ۲۷ اسفندماه سال ۱۳۰۰ در خرمشاه شهر یزد متولد شد، کودکیاش را به یاری پدر در کشاورزی پرداخت و سپس تا ۲۰ سالگی در بیشه بنایی مشغول به کار شد. او سپس رهسپار حرفهای جوراببافی شد و این انتخاب سرآغاز آشنایی او با کتاب و قلم و قصه شد.
در واقع صاحب این کارگاه بافندگی تصمیم به راهاندازی دومین کتابفروشی شهر یزد در آن سالها گرفت و از میان شاگردانی که در کارگاهش مشغول به کار بودند، آذریزدی را جهت کار در کتابفروشی معرفی کرد و کار در حوزه کتاب همانا و آشنایی با نویسندگان و شاعران و اهالی ادب همانا. اتفاقی که آذریزدی خود در توصیف آن چنین گفت: «دیگر گمان میکردم به بهشت رسیدهام. تولد دوباره و کتاب خواندن من شروع شد.»
آذریزدی مدتی در چاپخانه علمی، کتابفروشیهای «خاور»، «ابن سینا»، «امیرکبیر»، «بنگاه ترجمه و نشر کتاب»، روزنامه «آشفته» و روزنامه «اطلاعات» کار کرد و سالهای سال به شغل غلطگیری نمونههای حروفچینی شده یا تصحیح کتاب مشغول بود.
تحصیلات مهدی آذریزدیمهدی آذر یزدی هیچگاه به مدرسه نرفت اما در ۵۴ سالگی برای اولین بار وقتی در مقابل یک کلاس درس ایستاد، نتوانست جلوی گریهاش را بگیرد. وی الفبا را از پدرش یاد گرفته بود، پدری که موافق رفتن او به مدرسه نبود و او را پای منبرهای مذهبی بزرگ کرد.
قصههای خوب برای بچههای خوبمهدی آذر یزدی در سال ۱۳۳۵ و در ۳۵ سالگی، پس از آنکه قصهای از انوار سهیلی در چاپخانه توجهاش را به خود جلب کرد به فکر سادهنویسی قصه آنطور که مناسب کودکان باشد افتاد. این ایده، زمینهساز خلق جلد اول کتاب قصههای خوب برای بچههای خوب شد، او این مجموعه را شبها در یک اتاق دو در سه متری زیر شیروانی مینوشت و نگران بود که کتاب خوبی نشود و او را مسخره کنند.
وی سپس دوره هشت جلدی قصههای خوب برای بچههای خوب شامل دفترهای قصههای کلیله و دمنه، قصههای مرزبان نامه، قصههای سندباد نامه و قابوس نامه، قصههای مثنوی مولوی، قصههای قرآن، قصههای شیخ عطار، قصههای گلستان و ملستان و قصههای چهارده معصوم را منتشر کرد. این کتابها بازنویسی کلیله و دمنه، مرزبان نامه، سندبادنامه و قابوسنامه، گلستان، مثنوی و آثار عطار به زبان ساده است.
این مجموعه تا به امروز به زبانهای اسپانیایی، ارمنی، چینی و روسی ترجمه شده است و دوره هشت جلدی این کتاب تا به حال بیش از ۶۴ بار تجدید چاپ شده است.
همچنین از این مجموعه انیمیشنی ۲۶ قسمتی نام «قصههای خوب، برای بچههای خوب» به تهیهکنندگی مرکز پویانمایی صبا تولید شده است که در اقدامی جالب قصهها توسط خود او برای کودکان روایت میشود.
جوایز مهدی آذر یزدیمهدی آذریزدی برای قصههای خوب برای بچههای خوب در سال ۱۳۴۲ (۱۹۶۷ میلادی)، برنده جایزه یونسکو شد و سال ۱۳۴۵ جایزه سلطنتی کتاب سال را از آن خود کرد.
کتابهای وی از طرف شورای کتاب کودک نیز کتاب برگزیده سال شدهاند. او در سال ۱۳۷۹ به سبب نگاشتن داستانهای قرآنی و دینی، خادم قرآن شناخته شد. چندین دفعه از سوی حوزه هنری استان یزد، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، بنیاد ریحانة الرسول (س) برای وی مراسم بزرگداشت برگزار شدهاست. پس از مرگ او در شهر یزد به همت حوزه هنری استان یزد و با همکاری ادارهٔ پست آن شهر تمبر یادبودی با شمارگان ۱۶۰۰ چاپ شد.
ازدواج مهدی آذریزدیمهدی آذر یزدی هرگز ازدواج نکرد. وی دارای یک فرزندخوانده بود.
درگذشت مهدی آذریزدیمهدی آذر یزدی ۱۸ تیر ۱۳۸۸ در بیمارستان آتیه تهران درگذشت و پیکر او در حسینیه خرمشاه یزد در نزدیکی محل زندگیاش به خاک سپرده شد.
روز ملی ادبیات کودک و نوجوانروز درگذشت مهدی آذر یزدی یعنی ۱۸ تیر هرسال به پاس بیش از ۵۰ سال تلاش وی برای خلق آثار ارزشمند در حوزه کتاب کودک روز ملی ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شدهاست.
کتابهای مهدی آذر یزدی اصل موضوع. تهران: اشرفی, ۱۳۴۵. (قصههای تازه از کتابهای کهن ۱۰) بافنده داننده قصه از جامع الحکایت دهستانی. تهران: اشرفی، ۱۳۵۰.( قصههای تازه از کتابهای کهن ۹) بچه آدم: قصه ساده و کوتاه حی بن یقظان. تهران: اشرفی، ۱۳۴۵.( قصههای تازه از کتابهای کهن ۴) پنج افسانه: درباره حیوانات-برگزیده از منابع ایرانی. تهران: اشرفی، ۱۳۴۵.( قصههای تازه از کتابهای کهن ۵) حق و ناحق: یک داستان از سیاست نامه خواجه نظام الملک. تهران، ۱۳۴۵. (قصههای تازه از کتابهای کهن ۲) خاله گوهر. شیراز: کمیته ملی پیکار با بیسوادی, ۱۳۵۴. خیر و شر: یک داستان از هفت گنبد نظامی گنجوی. تهران: اشرفی ،۱۳۴۴.( قصههای تازه از کتابهای کهن ۱) ده حکایت: داستان برای کودکان. تهران: اشرفی، ۱۳۴۵. (قصههای تازه از کتابهای کهن ۳) شعر قند و عسل، یا حکایت پشه و زنبورعسل و گاو. تهران: اشرفی، ۱۳۴۵. فالگیر. شیراز: کمیته ملی پیکار با بیسوادی, ۱۳۵۴. قصهها و مثلها: نمونههایی از مثلهای قصهدار. تهران: اشرفی ،۱۳۴۶. (قصههای تازه از کتابهای کهن ۷) قصههای تازه از کتابهای کهن: مجموعه کامل ده دفتر در یک کتاب. تهران: اشرفی، ۱۳۶۹ قصههای خوب برای بچههای خوب: قصه برگزیده از مثنوی معنوی. تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۳. قصههای خوب برای بچههای خوب: قصه برگزیده از کلیله و دمنه. تهران: امیرکبیر، ۱۳۳۶. قصههای خوب برای بچههای خوب: قصه برگزیده از مرزباننامه. تهران: امیرکبیر، ۱۳۳۸. قصههای خوب برای بچههای خوب: قصه برگزیده از مثنوی معنوی. تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۳. قصههای خوب برای بچههای خوب: قصه برگزیده از سندبادنامه و قابوسنامه. تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۱. قصههای خوب برای بچههای خوب: قصه برگزیده از گلستان و ملستان. تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۲. قصههای خوب برای بچههای خوب: قصه برگزیده از آثار شیخ عطار. تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۷. قصههای خوب برای بچههای خوب: قصه برگزیده از قصههای قرآن. تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۵. قصههای خوب برای بچههای خوب: قصههای چهارده معصوم. تهران: امیرکبیر, ۱۳۶۳. قصههای ساده، تهران، دادجو، ۱۳۶۳. گربه تنبل، تهران، نشر جهان دانش، ۱۳۷۱. گربه ناقلا، تهران: اشرفی، ۱۳۵۱. مثنوی بچه خوب. تهران: اشرفی، ۱۳۵۱. مرد و نامرد: یک داستان از هزار و یک شب. تهران: اشرفی، ۱۳۴۶.( قصههای تازه از کتابهای کهن ۶) هشت بهشت: هشت اثر منظوم. تخران: سازمان انتشارات اشرفی ۱۳۵۰. (قصههای تازه از کتابهای کهن ۸) کد خبر 432628منبع: ایمنا
کلیدواژه: چه کسی چه روزی مهدی آذر یزدی نویسنده روز ملی ادبیات کودک و نوجوان ادبیات کودک و نوجوان قصه های خوب برای بچه های خوب قصه های کهن روز ادبیات کودک و نوجوان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق روز ملی ادبیات کودک و نوجوان قصه های خوب برای بچه های خوب قصه برگزیده مهدی آذر یزدی قصه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۶۴۱۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بحران ادبیات داریم
مریم حسینیان با تأکید بر اینکه بحران ادبیات داریم، میگوید: مسئله نقد ادبی، کارگاههای ادبی و خاموششدن چراغ جایزههای معتبر را از دلایلی میدانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.
این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب میشود یا باعث میشود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.
او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاعرسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانههای معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاریها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک میکردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی میتواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر میشود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوانهای کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتابها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمیدانیم کدام را انتخاب کنیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاههای آموزشی به ادبیات آسیبزده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار میشود، دو یا سه نفر کتاب منتشر میکنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.
او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سختگیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرونآمده رمان یا مجموعه داستانی مینویسد و ناشران نیز کارشناسی سختگیرانهای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوعها باعث میشود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سالها عنوانهای گردنکلفت نداشتیم.
این داستاننویس یادآور شد: در این سالها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کمرنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصیاش معرفی میکند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموششدن چراغ جایزههای ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ بههرحال کتابها از چند مسیر داوری عبور میکردند که همه اینها فروکش کرده است.
او با بیان اینکه باتوجهبه قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب میشود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود میخرید و شاید از دوتایش خوشش میآمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجهبه قیمت بالای کتاب، مقداری دقیقتر شده و میخواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سالهای اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوانهای متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر میشود اما کتابها کمفروغ هستند. البته این موضوع به نسلهای مختلف داستاننویسی نیز بر میگردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آنها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات میگذارم و همین باعث میشود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.
او درباره اینکه گاه اینطور برداشت میشود که نویسنده برای مخاطبان خاصی مینویسد و به مخاطب وسیع فکر نمیکند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همانطور که ادبیات سطحبندی شده است، مخاطب نیز سطحبندی میشود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمیشود. ما سبکهای مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایینبودن سطح مخاطب است نه ضعیفبودن اثر.
نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم میمیریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان میخوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامهپسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحبنام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابهحال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسندهها سبک خاصی دارند و نمیشود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده میشود.
این داستاننویس خاطرنشان کرد: بهشدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینهبهسینه و از طریق خود مخاطب کشف میشود. اگر کار قابلتأمل باشد، فرق نمیکند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفهای، خوانده میشود. گاه در کارگاهها اثر شگفتانگیزی نوشته میشود که نشان میدهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفهای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کمرمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک میکند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده میشود.
مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی میداند و با بیان اینکه صفحات مجازیاش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگها» هم روایت این بیماریام است و در این دو سال نمیتوانستم در جلسهای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباطهایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسندههایی هستم که پاسخ تمامی پیامها را میدهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتابهایم چه نظری دارند و از جمعبندی نظرها استفاده کردهام.
انتهای پیام