حواشی مصاحبه جنجالی احمدینژاد
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۴۰۵۰۳
آفتابنیوز :
آخر هفتهای که گذشت یک مصاحبه تصویری از محمود احمدینژاد منتشر شد با محوریت موسیقی که بازتاب وسیعی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی داشت. رئیسجمهور سابق ایران و عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام در این گفتوگو خیلی بیمحابا از خط قرمزهای رایج عبور کرد. از حبیب و معین سخن گفت. تعریف کرد که قبل از انقلاب ستار و داریوش گوش میداده.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه هفت صبح با این مقدمه نوشته است: این مصاحبه از سوی بهمن بابازاده، خبرنگار موسیقی انجام شده و او از احمدینژاد درباره بسیاری از جنجالهای دوران ریاستجمهوریاش در این حوزه فرهنگی سوال کرد. از ماجرای در آغوشگرفتن علیرضا افتخاری گرفته تا عکس مشترک او با محسن یگانه. در ادامه ۱۰بُرش از تمام حواشی این مصاحبه جنجالی را مرور میکنیم.
۱. شاید عجیبترین بخش این مصاحبه جایی بود که احمدینژاد از آهنگهایی که قبل از انقلاب گوش میداده تعریف کرد. رئیسجمهور سابق ایران اینطور شروع کرد که قبل از انقلاب برای سلیقههای مختلف موسیقی وجود داشت و همانطور که مثلا بعضی آمنه آغاسی گوش میدادند و ما هم میشنیدیم اما گرایش ما به سمت موسیقیهای اعتراضی مثل داریوش و ستار بود. خب ما به یاد نداریم که کسی بین مسئولین جمهوری اسلامی اینطور بیپروا از خوانندههای لسآنجلسی اسم ببرد آنهم با تعابیر مثبت. هرچند بهنظر میرسد احمدینژاد در کنار هم قراردادن این دو اسم یعنی دایوش و ستار دچار کمدقتی شده. چون اگرچه داریوش اقبالی در سالهای قبل از انقلاب یک خواننده معترض بود و حتی بازداشت و زندانی هم شد اما ستار(عبدالحسن ستار) یک خواننده اصطلاحا درباری بود و در جشنها و مراسم مجلل خانواده پهلوی به اجرای برنامه میپرداخت. داریوش اما حاضر نمیشد مقابل این خانواده آهنگ بخواند و حتی نقل میکنند یک مرتبه که اشرف پهلوی به هتل میامی میآید، داریوش اقبالی صحنه را ترک میکند و همان شب بابت این موضوع بازداشت و توبیخ میشود. بنابراین در یک طیف قراردادن این دو خواننده ایراد فنی دارد. هرچند که در سالهای بعد از انقلاب در ضدیت هر دو نفر با نظام جمهوری اسلامی تفاوتی وجود ندارد. ناگفته نماند احمدینژاد در این بخش از خوانندههای دیگری مثل گلپا و ایرج و بنان هم اسم برد و تاکید کرد که آن زمان خانمها هم بودند. او در مورد وضعیت فعلی هم گفت، دستهبندی رایج خوانندههای داخلی و لسآنجلسی را قبول ندارد.
۲. وقتی نوبت به شنیدن ترانهها و گپزدن درباره آنها رسید، آهنگ «من مرد تنهای شبم» حبیب محبیان پخش شد. حبیب، خواننده سبک پاپ و راک قبل از انقلاب بود که در سال ۱۳۶۲ از ایران خارج شد و بعد از سالها زندگی و فعالیت هنری در لسآنجلس، در سال ۱۳۸۸ با نگارش نامهای به احمدینژاد، خواستار بازگشت به ایران شد. مدتی بعد هم بیسروصدا به ایران برگشت اما بهرغم همه تلاشها هیچوقت موفق به دریافت مجوز رسمی برای فعالیت نشد و درنهایت در سال ۱۳۹۵ و در کتالم رامسر بر اثر ایست قلبی درگذشت. در این مصاحبه وقتی ترانه مرد تنهای شب پخش شد، احمدینژاد شروع به همخوانی با آن کرد؛ «من مرد تنهای شبم، صد قصه مانده بر لبم» او توضیح داد که: «حبیب را یک انسان عارف و پاک میدانستم که دور از وطن مانده بود» و گفت که بعضی انسانهای تنبل و جاهل و خودخواه با حبیب تماس میگرفتند و میگفتند حق بازگشت نداری. احمدینژاد گفت معتقد است که به حبیب ظلم شده و به این ظلم معترض است. در این بخش مجری به نام فرهاد مهراد و فریدون فروغی بهعنوان کسانی که سرنوشتی مشابه حبیب محبیان داشتند هم اشاره کرد اما احمدینژاد بهطور خاص و جداگانه درباره این دونفر صحبتی نکرد.
۳. یکی دیگر از ترانههایی که برای احمدینژاد در این مصاحبه پخش شد، آهنگ اصفهان بود از معین. این آهنگ در آلبوم پریچه این خواننده ساکن لسآنجلس در سال ۱۳۷۰ منتشر شد. مشخص بود که محمود احمدینژاد با این آهنگ آشنا نیست و مجری برای او توضیح داد که خواننده این اثر، «دلم میخواد به اصفهان برگردم»، نصرالله معین است. موضوع از این جهت جالب است که ۱۰سال پیش شایعه شده بود مقدمات بازگشت این خواننده به ایران فراهم شده و دولت وقت هم به او چراغ سبز نشان داده. این اتفاق اما هیچگاه رخ نداد و احمدینژاد در این مصاحبه توضیح داد که بازهم عدهای مانع بازگشت این خواننده به ایران شدند. او حتی توضیح داد که: «قسمتی از شعر معین را در اعتراض به همین موضوع در مجلس خواندم.» واقعا هم آن زمان رئیسجمهور وقت در مجلس شورای اسلامی، قسمتی از ترانه «مردم» نصرالله معین را در نطقی در صحن علنی مجلس خوانده بود که بازتاب وسیعی داشت: «این حق هیچکس نیست که با ثروت فقیر باشه، کسی که فرش میبافه نباید رو حصیر باشه.» احمدینژاد در این گفتوگو درمورد مهاجرت شادمهر عقیلی هم مورد پرسش قرار گرفت که گفت من معتقدم هرکسی حق بازگشت به وطنش را دارد. مجری از احمدینژاد پرسید که آیا واقعا قرار بوده سیاوش قمیشی با هواپیمای اختصاصی رئیسجمهور از نیویورک به ایران برگردد که احمدینژاد اصل موضوع را تایید کرد و گفت: »من نمیدانم دقیقا این فردی که شما میگویید بود یا نه اما به ما گفتند بعضی هنرمندان قصد بازگشت به ایران را دارند ما هم گفتیم هواپیما که جا دارد. مشکلی نیست.»
۴. در ادامه این مصاحبه دو ترانه از علیرضا افتخاری و محمد اصفهانی هم برای احمدینژاد پخش شد. «دل را ببین» از آلبوم شکوه عشق افتخاری و «نون و دلقک» از آلبومی به همین نام از محمد اصفهانی. احمدینژاد توضیح داد که آهنگ جامه احرام از اصفهانی را بیشتر میپسندد و مشخص شد که با آثار این هنرمند آشنایی دارد اما وقتی از او سوال شد که ماجرای امتناع محمد اصفهانی از اجرای موسیقی در حضور او چه بوده؟ ابراز بیاطلاعی کرد. درواقع اصل ماجرا این بود که مهرماه سال ۸۸ شایعه شد محمد اصفهانی گفته در اختتامیه نمایشگاه رسانههای دیجیتال اگر احمدینژاد حاضر شود، اجرای برنامه را متوقف میکند. همان زمان البته این شایعه تکذیب شد و خبرگزاری فارس نوشت، اصلا قرار نبوده محمد اصفهانی در این مراسم اجرا داشته باشد. احمدینژاد هم در این مصاحبه گفت: «بارها شده من در مراسمهای مختلف نشستم و آقای اصفهانی به اجرای برنامه پرداخته. این ماجرا اگر صحت داشته باشد، کسی به من نگفته بود.» در مورد ماجرای به آغوش کشیدن علیرضا افتخاری و مشکلاتی که برای این خواننده پیش آمده بود هم مجری از احمدینژاد پرسید که او پاسخ داد، این یک خوش و بش عادی بوده اما بعضی جریانات سیاسی آن زمان موضوع را جنجالی کردند. «من بارها و بارها از کارگر و کشاورز و همه مردم را در دیدارهای مختلف با کمال میل در آغوش گرفتهام. ولی این ماجرا بهطرزی عجیب تا این حد خبرساز شد. آنهایی که در پی قدرت سیاسی بودند فقط تهمت زدند.» احمدینژاد در مورد جنجالهایی که بهدنبال عکس مشترک او با محسن یگانه پیش آمده بود هم ابراز بیاطلاعی کرد و گفت مراسمی در بندرعباس بود به مناسبت روز جوان من دیدم خوانندهای اجرا میکند که گفتند فرزند شهید است و از من خواستند هدیه او را بدهم.
۵. پرواکنشترین بخش این گفتوگو جایی بود که ترانه «زبان آتش» یا «تفنگت را زمین بگذار»، پخش شد و احمدینژاد زیر لب با آن همخوانی کرد و گفت مضمون این آهنگ آرمان من است. نکته عجیبی که خیلی از کاربران به آن اشاره کردند، این بود که این آهنگ در واکنش به وقایع سال ۸۸ خوانده شده بود و انتظار نمیرفت که احمدینژاد به آن ابراز علاقه کند. بههرحال رئیسجمهور سابق ایران در مورد محمدرضا شجریان گفت: «یکی از نواهایی که از کودکی در گوش ما بوده و هست، صدای استاد شجریان است. صدایی که صدای خاطرات ماست. ربنای ایشان را همیشه در زمان افطار همه گوش میدادیم و لذت میبردیم. ایشان از شخصیتهایی است که بر گردن فرهنگ این مملکت حق دارد و خدمتهای زیادی کرده است.» او وقتی درباره محدودیتهایی که در آن دوران برای فعالیت محمدرضا شجریان اعمال شد، مورد پرسش قرار گرفت گفت: «آن زمان خود من هم بهعنوان رئیسجمهور با بایکوت مواجه شدم. آن زمان معاون من(مشایی) به ملاقات استاد شجریان رفت.»
۶. در سبک رپ هم در همان دوران اثری منتشر شد از سروش هیچکس به نام «یه روز خوب میاد»؛ انتشار این اثر سیاسی مدتی بعد باعث مهاجرت خواننده آن شد. وقتی این آهنگ پخش شد، بلافاصله محمود احمدینژاد آن را شناخت و حتی از دو آهنگ جدید او که اخیرا در آلبوم جدید «مجاز» منتشر شده، هم دقیقا اسم برد. «خلافکارهای اصلی» و «ترورشون کن» تا مشخص شود رئیسجمهور سابق ایران تسلط خوبی روی سبک رپ دارد و اشارهای به آثار توپاک شکور، رپر فقید آمریکایی هم داشت. خود سروش هیچکس البته در صفحه توئیترش نسبت به این ماجرا واکنش تندی نشان داده.
۷. در این گفتوگو احمدینژاد گاهی با بیان بعضی خاطرات از دوران مدیریتش، گریزی به سایر حوزههای فرهنگی هم میزد. بهطور مثال در جایی گفت: »خانم بازیگری رفته بود اروپا و جایزه گرفته بود، بدون روسری رفته یا دست داده به آقایی. اینها میگفتند نه حق نداری برگردی. من میگفتم چرا؟ مگر ما مالک مردم هستیم؟ ما نماینده مردمیم. حالا به حکومت رسیدیم باید به مردم خدمت کنیم. اینها میگفتند نباید بیاید. آنقدر من نوشتم به وزیر و مسئول و پافشاری میکردم به من میگفتند چشم اما به او زنگ میزدند، میگفتند اگر بیایی فرودگاه میگیریمت. این خاطره تلخ من است که یک انسان را خرد کردیم و آن خانم هم دیگر برنگشت.» در این بخش احمدینژاد از این بازیگر اسم نبرد و مجری هم نپرسید اما اکثر رسانهها اینطور تحلیل کردند که منظور او گلشیفته فراهانی بوده. البته ماجرای گلشیفته فراهانی با بازی در فیلم مجموعه دروغها شروع شد و بعد از این فیلم هم در مقطعی به ایران برگشت و مدتی بعد مهاجرت کرد. به همین دلیل بعضی تحلیل کردند که شاید منظور محمود احمدینژاد از آن بازیگر لیلا حاتمی بوده که البته این فرضیه هم نمیتواند درست باشد چون این حواشی برای لیلا حاتمی در سال ۹۳ پیش آمد و او هم درنهایت به ایران برگشت.
۸. خاطره احمدینژاد از ماجراهای گشت ارشاد هم از نکات جالب توجه این گفتوگو بود. «من یکبار مسئول مربوطه انتظامی را صدا کردم، گفتم چرا ماشین میبرید در خیابان مردم را میگیرید؟ چرا خانمها را میگیرید؟ من مخالفم. به مردم میگفتند، احمدی نژاد گفته و همانها عکس یکسری خانمها را که پوشش خیلی نامتعارف داشتند چاپ میکردند و خدمت علما در قم میبردند و به علما میگفتند، ما میخواهیم با اینها مقابله کنیم احمدینژاد مخالف است. من به آنها گفتم اگر میخواهید جزوه چاپ کنید و با دلیل و برهان توضیح دهید کدام بهتر است و چرا؟ یک شاخه گل در خیابان به هرکس که میخواهد بدهید تا خودش تصمیم بگیرد.»
۹. یکی از ایراداتی که گروهی از کاربران شبکههای اجتماعی وارد کردند، به نحوه قرارگیری مصاحبهکننده روی صندلی است. به اعتقاد این عده شخص مصاحبهکننده یعنی بهمن بابازاده، بهتر بود برای مصاحبهای در این سطح لباس رسمی بپوشد و مودبانهتر روی صندلی بنشیند. خود بابازاده هم البته در کانال تلگرامش این انتقاد را پذیرفته و بابت آن عذرخواهی کرده. یک ایراد دیگر هم این بود که بهمن بابازاده در این مصاحبه میگوید، محمدرضا شجریان ترانه زبان آتش یا تفنگت را زمین بگذار را برای دعوت جامعه به آرامش خوانده، در صورتی که خب واقعا اینطور نبود و این ترانه سمتوسوی دیگری داشت. بهمن بابازاده در پاسخ به این انتقاد به نسخه کامل مصاحبهاش با احمدینژاد ارجاع داده و توضیح داده که قبل و بعد از جمله او در تدوین خارج شده. در مجموع انتقاداتی هم نسبت به شیوه اجرا و سوالات بابازاده مطرح شده و گفتند او روی بعضی رویدادهای آن سالها تسلط کافی نداشته. بهرغم همه این انتقادات البته باید اشاره کنیم که خود این مصاحبه و ایدههایی مثل پخش آهنگهای جنجالی آن دوران برای احمدینژاد، جالب و جسورانه بود.
۱۰. آخرین سوالی که از احمدینژاد شد در مورد ممنوعیت صدای زنان بود. احمدینژاد در پاسخ به سوال پرسید: «قانون داریم برای ممنوعیت خوانندگی زنان؟» مجری پاسخ داد مشکل فقهی داریم و احمدینژاد گفت: «پس قانون نیست». در این بخش از گفتوگو انگار حرفهای احمدینژاد تقطیع شده بود.
منبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۴۰۵۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاصله بین محمود احمدی نژاد و صادق محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روایت ها از دوران استانداری محمود احمدی نژاد در اردبیل و ردپای محصولی در سوآپ نفتی در همان دوره، بارها و بارها تکرار شده است.
محمود عباسزاده مشکینی، نماینده فعلی مشکین شهر در مجلس که طی روزهای اخیر مهمان «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین بود، روایت خود از این ماجرا را دارد. . او که در دوران استانداری احمدی نژاد در اردبیل، مدیر کل امور شهری و روستایی استانداری اردبیل بوده است می گوید؛«ما نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیم که در اینجا پولی نصیب استان میشد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمیگرفتیم و یک خلاقیتی بود.»
او حضور محصولی در یکی از کارگزاری هایی که مسئول این سوآپ نفتی بودند را رد نمی کند و تاکید دارد؛«خیلیها بودند که نفت و گازوئیل را میگرفتند و میبردند میفروختند و حاشیه سودی هم داشتند. محصولی هم مسئول یکی از این کارگزاری ها بود.»
بخش هایی از گفتگو با محمود عباسزاده مشکینی، نماینده مشکین شهر در مجلس یازدهم را بخوانید؛ (مشروح این گفتگو طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.)
****
*آقای عباسزاده! روایت های زیادی از رابطه احمدی نژاد و محصولی در دوران حضورشان در ارومیه و اردبیل شنیده می شود، خصوصا در ماجرای سوآپ نفتی. روایت شما از این رابطه و پرونده چیست؟
در مورد محصولی قضیه به این ترتیب است که او در دورهای تحت عنوان فردی از بخش خصوصی به اردبیل آمد، آن زمان احمدینژاد استاندار اردبیل بود و این دو ارتباطی داشتند، بعد از آن هم در دولت احمدینژاد وزیر شد و همکاری افزایش پیدا کرد.
فاصله بین احمدی نژاد و محصولی بیشتر خواهد شدبا توجه به اینکه بنده هر دو نفر را میشناختم از ابتدا متوجه تفاوتهای فکری این دو نفر میشدم کما اینکه در شکلگیری جبهه پایداری که بنده فکر میکنم پایهگذار این جریان محصولی بود، این تفاوت خودش را نشان داد و معلوم بود که تفکر احمدینژاد این نیست و هر چه جلوتر آمدیم این تفاوتها آشکارتر و روشنتر شد.
بنده دو جریان احمدینژاد و محصولی را به عنوان دو جریانی که زاویه آنها کم شود، پیشبینی نمیکنم و حتی اعتقاد دارم این زاویه بیشتر و بیشتر هم خواهد شد. اگر محصولی و احمدینژاد را به عنوان دو فرد در نظر بگیریم فاصله آنها بیشتر خواهد شد اگر به عنوان دو جریان هم در نظر بگیریم، باز هم فاصله آنها بیشتر خواهد شد چراکه تفاوتهای فکری ساختاری دارند.
سوآپ نفتی خلاقیت خوبی بود زیرا...*شما در جریان مسائل مرتبط با قضیه سوآپ نفتی هم هستید؟
از نزدیک خیر اما از دور بله. جریان به این ترتیب بود که در آن زمان میان آذربایجان و ارمنستان اختلاف بود و ارمنستان میان آذربایجان و نخجوان که مربوط به خاک آذربایجان است، فاصله انداخته بود و آذربایجان نمیتوانست به این استان سوخت برساند، از طرفی استانهای ایران سهمیه نفت و گازوئیلی ندارند، آن زمان خلاقیت خوبی صورت گرفت و از داخل کشور چیزی به بیرون نرفت.
آن زمان میان ایران و جمهوری آذربایجان قراردادی بود که طبق آن نفت و گازوئیل را باکو از طریق پارسآباد وارد ایران میکرد، کامیونهای آذری عرض استان اردبیل و آذربایجان شرقی را میپیموندند، به سمت جلفا میرفتند و مجدداً وارد خاک نخجوان میشدند، قرار بود حق راهی به ایران پرداخت کنند اما از دولت وقت ایران مجوز قانونی گرفتند و با ابتکاری گفتند که وقتی دولت مرکزی به اردبیل نفت و گازوئیل میدهد به جای اینکه این موارد را به پالایشگاه اردبیل بفرستد، سهم ما را از تبریز پرداخت کند و ما در داخل استان نفت و گازوئیل وارداتی باکو را استفاده میکنیم و کامیونها هم دیگر عرض استان اردبیل را نمیروند، بلکه ما همین نفت و گازوئیل وارد شده را مصرف میکنیم و از سهم اردبیل و میزان سوخت مصرفی نخجوان را از تبریز میدهیم.
نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیمما نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیم که در اینجا پولی نصیب استان میشد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمیگرفتیم و یک خلاقیتی بود.
البته این کار را به کارگزار میدادند که انجام دهد به این ترتیب که به او میگفتند سهم ما را بگیر و فلان جا بفروش، لذا این کار با مجوز و قانونی صورت گرفت و هم به نفع استان بود. دولت که تغییر کرد و اصلاحطلبان روی کار آمدند، پرونده تشکیل دادند شکایت کردند وکیل گرفتند و نهایتاً نتوانستند آنچه میخواهند را اثبات کنند.
هیچ کسی در جریان پرونده سوآپ نفتی بازداشت نشد*اما آقای اقبال عباسی، شهردار وقت گفته که چند نفر در جریان این پرونده بازداشت شدند...
خیر، هیچکس بازداشت نشد، اقبال عباسی شهردار اردبیل زمان استانداری احمدینژاد بود که بعد اصلاحطلب شد. خیر قضیه به این ترتیب نبود، پرونده تشکیل شد، به تهران آمد و تا دیوان عالی کشور و آن اتهاماتی که اصلاحطلبان به اینها زده بودند، رأی برائت گرفتند که اگر این رأی صادر نمیشد اینها نمیتوانستند وزیر و و کیل شوند...(با خنده)
*همه پولهای ناشی از سوآپ...
من شخصاً در جریان روند آن پرونده قضایی بودم که نهایتاً رأی برائت صادر شد.
محصولی، مسئول یکی از کارگزاری هایی بود که نفت و گاز را می فروخت و حاشیه سودی داشت*بنابراین منظور شما این است که از این سوآپ نفتی هیچ پولی عاید محصولی و احمدینژاد نشد؟
آن زمان سازمان همیاریهای احمدینژاد بود که این سازمان هیئت امناء داشت و درآمد آن با سیاستگذاری هیئت امناء هزینه میشد، لذا بحث شخصی نبود. البته آن زمان فقط یک کارگزار نبود بلکه کارگزاران فراوانی بودند که با سازمان همیاریهای شهرداری قرارداد میبستند و این کار را انجام میدادند، لذا کارگزار سود میکرد.
*محصولی هم یکی مسئول یکی از آن کارگزاری ها بود...
بله محصولی هم به عنوان کارگزار طرف قرارداد بود، البته خیلیها بودند که نفت و گازوئیل را میگرفتند و میبردند میفروختند و حاشیه سودی هم استفاده میکرد. در حال حاضر هم شرایط به همین ترتیب است به عنوان مثال فردی که نفت ایران را به عراق میبرد، سود میکند. در این مورد خیلی حرفها گفته شد.
۲۷۲۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898751