ضرورت پارادایم شیفت از اقتصاد غرب به شرق
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۶۴۴۳۴
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، با توجه به مشخص شدن نگاه به غرب در مذاکرات هستهای و نهایتاً قرارداد «برجام»، مسئولان و سیاستگذاران بینالمللی نگاه به شرق و افزایش سطح معادلات تجاری با چین را راهحل جایگزین در نظر گرفتهاند. چند روز اخیر برخی از کاربران در شبکههای اجتماعی با هشتکهای مختلف اعتراض خود را به این قرارداد اعلام کردند که این افراد عمدتاً یا آگاهی کامل از متن قرارداد ندارند یا منافعشان در مذاکره با غرب است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علی مظفری در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز با اشاره به قرارداد 25 ساله بین ایران و چین بیان کرد: در حال حاضر ایران برای واردات و صادرات خود به دلایل تحریمها و گرانی دلار دچار مشکلات عدیدهای است، اگر ایران سطح مبادلات اقتصادی خود را از غرب به شرق تغییر دهد با حذف دلار بخشی از تحریمهای یکجانبه را نیز دور زده است.
وی با بیان اینکه برخی از افراد خرده میگیرند که از شعارهای بنیادین انقلاب جمله «نه شرقی و نه غربی» بود پس چرا اکنون نگاه راهبردی به شرق در کشور وجود دارد گفت: در گسترش روابط بینالملل و معادلات اقتصادی باید مکاتب شرق و غرب را کنار گذاشت.
ایران باید روابط خود را کشورهای شرق آسیا و افریقا گسترس دهد
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بیان کرد: ایران اگر بخواهد از لحاظ اقتصادی بازارهای صادرات و وادرات خود را تقویت کند، باید نگاه ویژهای به کشورهای آفریقایی و شرق آسیا به ویژه چین داشته باشد.
وی با بیان اینکه چین یک ابر قدرت اقتصادی در جهان محسوب میشود گفت: نه تنها ایران بلکه بسیاری از کشورهای اروپایی شیفت پارادایمی از اقتصاد آمریکایی به اقتصاد چین انجام دادهاند.
مظفری با اشاره به همگرایی و چشمانداز همکاری ایران با چین عنوان کرد: شراکت راهبردی بر اساس الگوی قدرت شکل میگیرد، در نتیجه بر اساس عرف بینالملل باید منافع هر دو کشوری که در قراردادهای اقتصادی شرکت دارند، تامین میشود.
ایران و چین مواضع مشترکی در عرصه سیاست دارند
این دانشجوی دانشگاه علوم و تحقیقات ادامه داد: انعقاد کنوانسیون یا قرارداد با چین را اگر از لحاظ اجتماعی یا روابط بینالملل و اقتصادی مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که چین از لحاظ زیادی به ایران شبیه است. به عنوان مثال چین در مباحث حقوق بشر نیز همانند ایران از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی تحت فشار است.
وی با تاکید بر اینکه موضوعاتی که ایران و چین با آن درگیر هستند با یکدیگر شباهت دارد گفت: ایران و چین در برابر قطعنامههای بی اساس سازمان ملل متحد و شورای امنیت در موضوع حقوق بشر موضوع گیریهای یکسانی دارند.
مظفری با تاکید بر اینکه قرارداد 25 ساله با چین منافع خیلی از اشخاص و جریانان سیاسی به خطر خواهد افتاد گفت: تا به حال ایران بیشتر قراردهای اقتصادی و توسعهای را با کشورهای غربی منعقد میکرد و در حال حاضر که قصد ایجاد رونق اقتصادی در بازارها داخلی را دارد، آنهایی که سودشان در واردات کالاهای خاص بود اقدام به ایجاد هجمه علیه قرارداد با چین کردهاند.
نگاه به غرب ایران را متحمل ضرر کرد
مسئول بسیج دانشجویی واحد علوم و تحقیقات ادامه داد: میزان مشارکت قراردادهای تجاری چین در اروپا تقریبا از میزان تجارت ناشی از صادرات کالاهای آن به کشورهای دیگر، بیشتر است.
وی افزود: چشم اندازهای اقتصادی و توسعهای ایران در نگاه راهبردی به کشورهای شرق آسیا تامین خواهد شد، ایران از مذاکره با غرب و آمریکا نه تنها سودی نکرد بلکه تحت معاهده برجام ضررهایی را نیز متحمل شد.
به گفته مظفری؛ در چند روز اخیر کشورهای اروپایی که منافع خود در قرارداد ایران و چین در خطر میبینند، به صورت گسترده اقدام به جو سازی رسانهای کردهاند و تلاش میکنند این قرارداد را به ضرر ایران و در نهایت مردم جلوه دهند.
انتهای پیام/
300 / 31 قرارداد با چین علی مظفری کشورهای آفریقاییمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: قرارداد با چین علی مظفری کشورهای آفریقایی ایران و چین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۶۴۴۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند.
به گزارش ایسنا، محمد اسکندری، کارشناس رسانه در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی طی یک دهه گذشته با یک نگاه راهبردی تلاش داشتهاند تا حمایت از تولید داخل و رونق اقتصادی را به «گفتمان غالب» کشور تبدیل کنند. در راستای دستیابی به این هدف که تحقق آن میتواند «قدرت ملی» را دستخوش یک تحول شگرف کند عمدتاً - و البته بدرستی - راهکارهای اقتصادی مورد توجه بوده است. با این حال به نظر میرسد که یکی از ابعاد مغفول در زمینه دستیابی به هدف مهم «جهش تولید» آن هم در چهارچوب بهرهگیری از مشارکت مردم، «بر ساختن سیمای اقتصاد ایران» است.
واقعیت آن است که کشور ما طی چهار دهه گذشته تحت فشارهای اقتصادی رقبا و دشمنان خود قرار داشته است، با این حال در یک دهه گذشته عملاً ما درگیر یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» بودهایم. هدف اصلی این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران و به تبع آن افزایش فشارهای مردمی به حاکمیت و در نهایت تسلیم شدن نظام در برابر زیادهخواهیهای دشمن است. فراموش نمیکنیم که وزیر خارجه وقت آمریکا پیشتر به صراحت گفته بود: «ایران اگر میخواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف آمریکا گوش کند!»
با این حال به نظر میرسد جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران دو رکن اساسی دارد؛ رکنی در واقعیت اقتصاد ایران و رکنی در تصویر اقتصاد ایران. در عرصه واقعیت اقتصاد ایران باید گفت آمریکاییها تقریباً تمامی تیرهای در چنته خود را به سمت اقتصاد ایران پرتاب کردهاند و اگر جرمی هم باقی مانده است که در این جنگ نامشروع مرتکب نشدهاند به این دلیل است که توانایی ارتکاب آن را ندارند. به اذعان خود آمریکاییها ایران اکنون در عرصه صنایع دفاعی، هستهای، انرژی، بانکی، کشتیرانی، تجارت بینالمللی، بیمه، فلزات، معادن و حتی تبادلهای علمی و... تحریم است و تقریباً آنها هدفی برای تحریم در ایران باقی نگذاشتهاند. اما با وجود تمام این تحریمها، هدف اصلی تحریم که فروپاشی اقتصاد ایران بوده محقق نشده است. البته این سیل تحریم برای کشور هزینهها و فرصتهایی با خود به همراه آورده است.
اما در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند. متأسفانه یکی از پاس گلهای دولت قبلی به دشمن نیز شرطیسازی اقتصاد ایران نسبت به لبخند و تلخند دشمن بود؛ خطایی راهبردی که اثرات و پیامدهای شومی همچون سقوط ۱۰ برابری ارزش پول ملی در دهه ۹۰ را در پی داشت.
کارشناسان حوزه اقتصادی براین باورند که اقتصاد به عنوان معادله بین طرف عرضه و تقاضا میتواند تحت تأثیر مؤلفههای ذهنی، شناختی و ادراکی در سطوح فردی و جمعی باشد. سادهترین مثال اثر تصویر اقتصاد بر واقعیت اقتصاد را میتوان در مفهوم «تورم انتظاری و انتظارات تورمی» دانست. بر اساس این مفهوم درک و استنباط کنشگران اقتصادی از معادلات اقتصادی آینده - که میتواند صحیح یا ناصحیح باشد - بر معادلات واقعی اقتصاد در زمان حال و آینده اثرگذار خواهد بود.
در شرایط کنونی نیز ما شاهد یک شکاف بین واقعیتهای اقتصاد ایران و تصویر آن و آینده اقتصاد ایران هستیم. آمارهای مراجع رسمی کشور میگوید دولت در سال ۱۴۰۲ توانسته است نرخ رشد نقدینگی را از ۳۳.۱ درصد در فروردین به ۲۴.۳ درصد در اسفندماه، تورم تولیدکننده را از ۴۴.۷ درصد به ۲۴.۵ درصد و تورم نقطه به نقطه مصرف کننده را از ۵۵.۵ درصد به ۳۲.۳ درصد کاهش دهد. در سال ۱۴۰۲، بر اساس برآورد بانک مرکزی، تراز تجاری برابر ۲۰.۵ میلیارد دلار مثبت بوده است. همچنین نرخ رشد اقتصاد برای سال۱۴۰۲ بیش از ۶ درصد بوده است. طبق گزارشهای بینالمللی، در سال گذشته میلادی، ایران بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در منطقه داشته است. همچنین در سال ۱۴۰۲، معادل ۶۹ میلیارد دلار ارز کالاهای اساسی، مواد اولیه و تجهیزات سرمایهای با نرخ مصوب بموقع تأمین شده است که ۳۰ درصد بیشتر از متوسط آن طی۴ سال قبل بوده است. بخش عمده این ارزها به کالاهای سرمایهای و مواد اولیه کارخانجات تولیدی اختصاص یافته است.
با این حال شاید برای بخش عمدهای از نخبگان و مردم تصویر شرایط اقتصادی کشور چه در سال ۱۴۰۲ و چه سالجاری نه بر اساس آمارهای رسمی بلکه بر اساس ادراک برساخته در فضای رسانهای باشد و این احساس که با ریلگذاری جدید قطار پیشرفت حرکت خود را آرام آرام آغاز کرده است ایجاد نشده باشد؛ فضای رسانهای که بخش عمدهای از آن مملو از «دادههای تسلیحشده» از سوی دشمن در راستای ناامنسازی فضای اقتصادی و پمپاژ یأس و ناامیدی است.
البته پر واضح است که گزاره فوق به معنای گل و بلبل نشاندادن شرایط اقتصادی کشور یا اینکه تمام سیاستهای اقتصادی دولت به موفقیت رسیده است، نیست. به تعبیر دقیق یکی از مسئولان دولتی «آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله کار آسانی نیست و زمانبر است» اما باید در کنار بهبود تدریجی شاخصهای اقتصاد واقعی ایران برای ترمیم تصویر اقتصاد ایران نیز چارهاندیشی کرد.
این موضوع جزو تذکرات اخیر رهبر معظم انقلاب به مسئولان نظام نیز بود؛ آنجایی که ایشان فرمودند: «انتظار مردم آن است که تصمیمها و اقدامهایی که مسئولین کشور در مسائل اقتصادی انجام میدهند، در زندگی آنها اثر محسوس و ملموس داشته باشد؛ این انتظار مردم است. کاری کنیم که این انتظار برآورده بشود؛ انتظار بجایی هم هست.»
در خصوص اینکه تصویر اقتصاد ایران به عنوان پایه اصلی ادراک و احساس مردم از فضای اقتصادی چگونه باید سامان یابد گفتنیهای بسیاری وجود دارد اما خلاصه اینکه در دو بعد سلبی و ایجابی، به صورت متمرکز و با وحدت فرماندهی باید روایتهای صحیح را تحکیم و روایتهای ناصحیح را متزلزل کرد. آنچه که راقم این سطور تلاش داشت در این مجال کوتاه بر آن تأکید کند آن بود که تصویر اقتصاد ایران میتواند الزاماً مطابق با واقعیتهای اقتصاد ایران نباشد و در مسیر جهش تولید میبایست این تصویر را به دور از پارازیتهای ارسالی دشمن و با استفاده از سیگنالهای بومی، هنرمندانه و باورپذیر در جامعه ترمیم کرد.
انتهای پیام