Web Analytics Made Easy - Statcounter

نماینده کارگران شرکت هپکو می‌گوید: هپکو وکیل داشت، وکیلی که در اختیار مدیرعامل بود، کارگران هم اعتراض داشتند اما پول و توانی برای گرفتن وکیل نداشتند.

خبرگزاری فارس ـ اراک؛ قصه هپکو از آنجا شروع شد که عده‌ای تاب دیدن غارت اموال بیت‌المال را نداشتند، به همین دلیل به آب و آتش زدند تا به هر طریقی که شده مانع چپاول سرمایه بیت‌المال توسط عده‌ای فرصت‌طلب شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شرکت هپکو در سال ۸۵ در اوج شکوفایی و رونق به بخش خصوصی واگذار شد، واگذاری که نه‌تنها شرکت را به تولید نرساند، بلکه روز به روز آن را در ورطه نابودی قرار داد.

واگذاری شرکت هپکو به بخش خصوصی که از آن به عنوان بزرگ‌ترین عرضه سازمان خصوصی‌سازی در سال ۸۵ یاد می‌شود به این شکل بود که بیش از ۶۰ درصد سهام آن به قیمت ۷۰۵ میلیارد ریال به فردی به نام آقای عطاریان واگذار شد که وی از مجموع قیمت تعیین‌شده ۲۵ درصد را به‌صورت نقدی با اخذ تسهیلات از بانک پرداخت کرد و مقرر شد ۷۰ درصد الباقی را ظرف چهار سال یعنی در قالب ۱۶ قسط سه‌ماهه به سازمان خصوصی‌سازی ارائه دهد که هیچ‌گاه این پرداخت صورت نگرفت.

ابرصنعت ایران در اوج شکوفایی خود در سال ۸۵ با ۲۰ میلیارد سود خالص به شرکت واگن‌سازی کوثر واگذار شد، این در حالی است که این شرکت در این سال در بین یکی از ۱۰۰ شرکت برتر ایران از نظر تولید و سوددهی قرار داشت.

طی سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ طرح حقایقی از تخلفات و پشت پرده شرکت هپکو توسط مدیرعامل وقت کافی بود تا اعتراضات کارگری به دلایل مختلف از جمله معوقات حقوقی درون شرکت هپکو صورت بگیرد، کارگرانی که چندین ماه حقوق نگرفته و حیات تولید در این شرکت را در خطر می‌دیدند و شاهد ظهور مشکلات یکی پس از دیگری بودند، دست به اعتراضات زدند که در نتیجه آن فشارهای بسیار فسخ قرارداد با عطاریان انجام و هپکو به شرکت هیدرواطلس به مبلغ نقدی ۱۰ میلیون تومان واگذار شد.

ابرصنعت ایران در اوج شکوفایی خود در سال ۸۵ با ۲۰ میلیارد سود خالص به شرکت واگن‌سازی کوثر واگذار شد، این در حالی است که این شرکت در این سال در بین یکی از ۱۰۰ شرکت برتر ایران از نظر تولید و سوددهی قرار داشت

در سال ۹۵ با تصمیم سازمان خصوصی‌سازی ۶۰/۷۲ درصد سهام شرکت هپکو به قیمت ۲،۱۶۰ میلیارد ریال(۱۰ میلیون تومان نقد و اقساط ۶ ساله) به شرکت هیدرواطلس سازنده جرثقیل‌های هیدرولیک واگذار و این واگذاری موجب شد این صنعت بزرگ تا سر حد مرگ در ورطه نابودی قرار گرفته و کارگران را بارها و بارها به نشانه اعتراض به این وضعیت به کف خیابان‌ها بکشاند.

این جریانات ادامه یافت تا اینکه در اواخر سال ۹۸ به دلیل گسترده‌تر شدن اعتراضات کارگری این شرکت از سهامدار دوم نیز خلع و در اختیار سازمان خصوصی‌سازی قرار گیرد.

اما آنچه کارگران به آن اعتراض داشتند و بارها و بارها آن را مطرح کردند، تنها معوقات حقوق نبود، بلکه چپاول و نابودی شرکتی بود که نه‌تنها در ایران، بلکه در خاورمیانه همچون خورشید می‌درخشید و بی‌مانند بود.

سید امیر میرناصری نماینده کارگران شرکت هپکو اراک که به عنوان چهره شاخص در مبارزه با چپاول این شرکت شناخته شده است، در این رابطه به خبرنگار فارس در اراک می‌گوید: کسی نیست که از اخبار مربوط به اعتراضات کارگری هپکو چیزی نشنیده‌ باشد، اکثراً کم و بیش در مورد حقایقی که بر این شرکت گذشت اطلاع دارند، هرچند کارگران شرکت هپکو بارها به نشانه اعتراض به عدم دریافت حقوق به کف خیابان‌ها ریختند، اما این یک روی سکه بود، حقیقت اعتراض‌های کارگری جلوگیری از نابودی این ابرصنعت و چپاول آن بود.

هرچند کارگران شرکت هپکو بارها به نشانه اعتراض به عدم دریافت حقوق به کف خیابان‌ها ریختند، اما این یک روی سکه بود، حقیقت اعتراض‌های کارگری جلوگیری از نابودی این ابرصنعت و چپاول آن بود

وی تصریح کرد: کارگران عدم تولید را می‌دیدند، نبود برنامه برای تولید را لمس می‌کردند، گرفتن وام‌های میلیاردی به اسم تولید و سرمایه‌گذاری در جاهای دیگر را می‌فهمیدند، بدهکار کردن شرکت هپکو را می‌دیدند، نااهل بودن مدیران را درک می‌کردند، خیانت‌ها را می‌فهمیدند و ‌نابودی شرکت در آینده‌ای نه‌چندان دور را می‌دیدند و این‌ها حقایقی بود که کارگران را به کف خیابان‌ها می‌کشاند، آن‌هم زمانی که دستشان از همه‌جا کوتاه بود و دادرسی نبود.

نماینده کارگران شرکت هپکوی اراک در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس مبنی بر اینکه کارگران خواسته‌های خود را چگونه دنبال کردند و آیا برای پیگیری درخواست‌های خود وکیلی داشتند، می‌گوید: خوب شرکت هپکو یک ابرصنعت بود که برای پیگیری مسائل حقوقی باید وکیلی داشته باشد که مباحث را پیگیری کنند، شرکت هپکو یک وکیل داشت، اما وکیل شرکت را مدیرعامل استخدام می‌کرد، هرچند از شرکت هپکو حقوق دریافت می‌کرد، اما زیر چتر مدیرعامل بود و از آنجا که اعتراضات کارگران نسبت به عملکرد مدیرعامل بود به طبع وکیل شرکت هم در راستای اهداف مالک شرکت که مدیرعامل بود، حرکت می‌کرد نه خود کارخانه و کارگران.

وکیل شرکت هم در راستای اهداف مالک شرکت که مدیرعامل بود، حرکت می‌کرد نه خود کارخانه و کارگران

میرناصری بیان می‌کند: طی سال‌های گذشته کارگران بارها و بارها نسبت به غارتی که از این شرکت می‌شد، اعتراض کردند، اعتراضاتی که گمان می‌شد به‌صورت جدی به آن پرداخته و جلوی چپاول بیت‌المال گرفته و با مسببان آن برخورد شود، اما تا سال گذشته نتیجه‌ای نداشت، کارگران با دیدن چپاول کارخانه اولین بار در بحث کارگری شکایت‌نامه‌ای تنظیم کرده و در آبان‌ماه سال گذشته نسبت به انتخاب یک وکیل اقدام و علیه مدیرعامل و سهامدار قبلی شکایتی را تنظیم کردند.

وی بیان می‌کند: به وکیل مربوطه تمام حقایق را شرح دادیم و حتی مطرح کردیم که ممکن است با قبول وکالت این پرونده به شما فشارهای زیادی تحمیل و هجمه زیادی وارد شود، وکیل قبول کرد، شرکت هپکو یک سرمایه چندین هزار میلیاردی است و وکیلی که بخواهد پرونده آن را قبول کند حق الوکاله میلیاردی می‌خواهد، حق‌الوکاله‌ای که از توان کارگران خارج است و توانی را برای پرداخت آن از سوی کارگرانی که حتی حقوق‌های چندین ماهه خود را دریافت نکرده‌اند نیست، اما آقای محرابیان در ازای دریافت هزینه‌های وکالت به مبلغ تنها 5 میلیون تومان و تنها برای دفاع از بیت‌المال این پرونده را قبول کرد، 5 میلیون تومانی که آن را هم کارگران از جیب خود و برای جلوگیری از غارت بیت‌ المال قرار است پرداخت کنند.

 

 شرکت هپکو یک سرمایه چندین هزار میلیاردی است و وکیلی که بخواهد پرونده آن را قبول کند حق الوکاله میلیاردی می‌خواهد، حق‌الوکاله‌ای که از توان کارگران خارج است و توانی را برای پرداخت آن از سوی کارگرانی که حتی حقوق‌های چندین ماهه خود را دریافت نکرده‌اند نیست 

 نماینده کارگران شرکت هپکو بیان می‌کند: وکالت 5 میلیون تومانی برای دفاع از کارخانه‌ای به ارزش میلیاردها تومان چیزی نیست و قطره‌ای است در برابر دریا اما وکیل پرونده گفت من برای دفاع از بیت‌المال و جلوگیری از چپاول بیت‌المال هرچه از دستم بر بیاید انجام می‌دهم.

میرناصری ادامه می‌دهد: وکیل کارخانه از تمام حقایقی که بر این شرکت می‌گذشت اطلاع داشت، از تمام خیانت‌هایی که در حق بیت‌المال می‌شد آگاه بود، می‌دانست مدیرعامل شرکت چه بلایی سر شرکت می‌آورد، می‌دانست قرار است آینده شرکت به کجا کشیده شود، اما چون استخدام مدیرعامل بود هیچگاه سخنی بر زبان جاری نکرد و این خیانت بزرگی بود که دیدگان پنهان مانده است.

وکالت 5 میلیون تومانی برای دفاع از کارخانه‌ای به ارزش میلیاردها تومان چیزی نیست و قطره‌ای است در برابر دریا، اما وکیل پرونده گفت من برای دفاع از بیت‌المال و جلوگیری از چپاول بیت‌المال هرچه از دستم بر بیاید انجام می‌دهم 

وی می‌گوید: این یک ضعف است که کارگران برای پیگیری مطالبات خود وکیلی ندارند، و از آن سو پولی هم برای گرفتن وکیل ندارند، حتی کارگران دانش و سواد کافی را برای دفاع از خود ندارند، چراکه مدیران با اشرافی که برای قانون دارند به‌راحتی می‌توانند یک کارگر را دور بزنند و این یک خلأ قانونی در بخش صنعت است و اگر این خلأ نبود امروز شاهد نابودی شرکت هپکو نبودیم، چراکه از همان سال‌های نخست که کارگران ترس را احساس کردند می‌توانستند از طریق وکیلشان حرف خود را زده و مانع تداوم خراب‌کاری شوند.

نماینده کارگران شرکت هپکو با بیان اینکه صنایع باید برای دفاع از بیت‌المال وکیل داشتند تا اجازه ندهند سرمایه‌های بیت‌المال توسط غارتگران به یغما برود، می‌افزاید: شاید اگر شرکت هپکو وکیلی داشت که خداترس بود و رضای خدا را در نظر می‌گرفت هیچ‌گاه اجازه نمی‌داد عاقبت این شرکت به اینجا کشیده شود، شاید اگر کارگران حق برای انتخاب وکیل خبره و کارآزموده داشتند به‌راحتی می‌توانستند از حق بیت‌المال دفاع کنند و اجازه ندهند این صنعت بزرگ به زمین زده شود.

اگر از روز اول نظارت درستی بر نحوه واگذاری و یا نحوه عملکرد مدیران شرکت هپکو می‌شد، امروز شاهد نابودی شرکت هپکو نبودیم 

 

میرناصری در ادامه یکی از ضعف‌های موجود را نبود قانون برای نظارت در بخش خصوصی دانسته و اظهار می‌کند: نظارت بر بخش خصوصی در قانون مغفول مانده است، اگر از روز اول نظارت درستی بر نحوه واگذاری و یا نحوه عملکرد مدیران شرکت هپکو می‌شد، امروز شاهد نابودی شرکت هپکو نبودیم، این یک خلأ قانونی است که باید به آن رسیدگی شود.

وی تأکید می‌کند: تا امروز هیچ پرونده‌ای در دادگاه علیه مدیران و سهامداران هپکو رسیدگی نشده و تنها این کارگران بودند که بازخواست شدند، از رسیدگی به پرونده شکایت کارگران هم هیچ خبری نیست، ما همچنان منتظر جلسه دادگاه هستیم.

**********************

گفت‌وگو از ریحانه جلالی

**********************

انتهای پیام/

 

 

منبع: فارس

کلیدواژه: اراک بخش خصوصی سازمان خصوصی سازی کارگران هپکو هپکو اراک واگذاری هپکو چپاول چپاول بیت المال اعتراضات کارگری سهامدار هیدرواطلس فسخ قرارداد نماینده کارگران شرکت هپکو برای دفاع از بیت المال سازمان خصوصی سازی کف خیابان ها میلیون تومان شرکت هپکو یک نابودی شرکت حق الوکاله بخش خصوصی واگذار شد سال ۸۵

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۶۶۷۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پرونده مافیایی در دنیای ایجنت‌ها؛ وقتی کمیسیون انتقال منجر به تهدید می‌شود

 از نقش واسطه‌ها در نقل و انتقالات چیزهای زیادی شنیده‌اید اما آن‌ها گاهی برای دریافت کمیسیون دست به اقدامات عجیبی می‌زنند. 

طرفداری | همه‌چیز به دوران حضور مارینا گرانووسکایا در چلسی بر می‌گردد. در ماجارای انتقال کورت زوما به وست‌هم، فردی به اسم سیف الربیعی به مدیر چلسی ایمیل زده و درخواست کمیسیون 300 هزار پوندی دارد. او می‌گوید با پینی زهاوی صحبت کرده و درآمد چلسی از انتقال، به خاطر تلاش‌های او بوده است. گرانووسکایا این درخواست را نادیده می‌گیرد و الربیعی در پاسخ او را تهدید می‌کند. 

به گزارش مت لاو از تلگراف؛ سیف الربیعی در آخرین ایمیل خود ضمن تهدید فیزیکی مارینا گرانووسکایا، به او هشدار داده بود که در مورد عواقب کارش با کیا جورابچیان صحبت کند. به نظر می‌رسید او پیشتر ایجنت ایرانی - بریتانیایی را نیز تهدید کرده بود. به همین دلیل قرار شد جورابچیان به عنوان شاهد پرونده در دفاع از مدیر سابق چلسی در دادگاه حاضر شود. با این حال در آخرین لحظه همه‌چیز به شکل عجیبی تغییر کرد. یک روز پیش از دادگاه، ایجنت ایرانی بدون اطلاع پلیس با یک جت شخصی راهی آمریکا شد. دادگاه پیرامون او به هیئت منصفه گفت:

از کیا جورابچیان خواسته شد در روز سه‌شنبه 23 آوریل 2024 برای ارائه مدرک در دادگاه حاضر شود. روز دوشنبه، 22 آوریل 2024، دادستانی با او تماس گرفت تا حضورش را در دادگاه تأیید کند. افسر پرونده با آقای جورابچیان صحبت کرد و او ابتدا گفت که ممکن است نتواند بعد از ظهر در دادگاه حاضر شود زیرا قرار است به خارج از کشور پرواز کند. او به افسر نگفت که مقصدش خارج از بریتانیا است. پس از تماس مجدد با آقای جورابچیان، او گفت که احساس ناخوشی می‌کند و حال خوبی ندارد، اما ظاهرا می‌تواند این کار (شهادت در دادگاه) را از طریق تماس ویدیویی انجام دهد. از آقای جورابچیان خواسته شد برای تایید بیماری‌اش، گواهی پزشکی تهیه کند. پلیس تماس‌های مکرر دیگری برقرار کرد که پاسخی دریافت نکرد. هنگامی که افسر پرونده توانست دیروز بعد از ظهر با او تماس بگیرد، جورابچیان اطلاع داد که او دوشنبه شب با یک جت شخصی به آمریکا رفته است. 

مارینا گرانووسکایا در حال ورود به دادگاه 

کیا جورابچیان پیش‌تر مورد حمله افراد نزدیک به سیف الربیعی قرار گرفته بود. این فرد در ایمیلش به گرانووسکایا گفته بود «مطمئن هستم داستان دوست دیگرتان کیا را زمانی که او یک سال به من بدهکار بود و در نهایت آن را پرداخت کرد، شنیده‌اید. من نمی‌خواهم شما به خاطر یک مشکل شخصی در همان موقعیت قرار دهم». او به ماجرایی اشاره می‌کند که 12 نفر ساعت گرانقیمت ایرانی را در در یک رستوران تا زمان پرداخت کمیسیون مدنظر الربیعی را از چنگ او در آوردند. البته پلیس در این مورد نتوانسته به شواهد و مدارک لازم دست یابد. دوربین‌های مداربسته رستوران لحظه درگیری طرفین را ضبط نکرده‌اند. الربیعی در مورد به دادگاه گفت:

او حدود 50 هزار پوند بدهکار بود و دوباره، همانطور که گفتم، اگر می‌خواستم این پول را به دست آوردم، کارهای بیشتری برای به دست آوردن این پول انجام می‌دادم. یکی از همکارانم، که دیگر همکارم نیست، کیا را در رستوران در حال شام خوردن با تیم ملی برزیل دید. او به سراغش رفت و کیا چون می‌دانست که پول بدهکار است، گفت: «باشه، من پرداخت می‌کنم، پرداخت می‌کنم، پرداخت می‌کنم». اما بدیهی است که کیا برای مدتی از پرداخت پول طفره می‌رفت و اجتناب می‌کرد، بنابراین او در نهایت ساعتش را به طور داوطلبانه تحویل داد. فردای آن روز او ساعتش را پس گرفت و پول را پرداخت کرد و تمام شد و این همه ماجرا بود، هیچ اتفاقی نیفتاد، هیچ برخورد فیزیکی و تهدیدی وجود نداشت. 

 الربیعی که به خاطر نقش واسطه‌گری در انتقال کورت زوما به دنبال کمیسیون است، رقم 300 هزار پوندی را حقش می‌داند. او در مورد ایمیل ارسالی به گرانووسکایا گفت:

من پولم را مطالبه می‌کنم، بنابراین نمی‌خواهم مثل یک احمق دراز بکشم و بگذارم او مرا مسخره کند. 

سیف الربیعی در دادگاه؛ بررسی این پرونده همچنان ادامه دارد

از دست ندهید ????????????????????????

افتضاح تاریخی و رکورد بی‌سابقه چلسی در لیگ برتر دل هوادار کودک چلسی شکست؛ قرار بود بجنگید! سرمربی پاری سن ژرمن قول چهارگانه داد! حمایت امیر جعفری از سیدحسین حسینی + عکس

دیگر خبرها

  • پرهزینه و زیان‌ده؛ پول قرارداد پرداخت بازیکنان استقلال و پرسپولیس از جیب کارگران و بازنشستگان!
  • همت والای کارگران زمینه ساز تحقق شعار سال خواهد شد
  • درویش مدیرعامل پرسپولیس پس از خصوصی‌سازی
  • پرونده مافیایی در دنیای ایجنت‌ها؛ وقتی کمیسیون انتقال منجر به تهدید می‌شود
  • تأمین آب آشامیدنی قشم با یارانه میلیاری/ صرفه‌جویی کنید
  • وقتی دولت و بذرپاش ابلاغیه رهبری را دور می‎زنند
  • مدیریت پرسپولیس به شهرداری تهران رسید
  • همکاری کمرنگ برخی بانکها برای پرداخت تسهیلات ازدواج در بویراحمد
  • وقتی ابتکار یک کارگر برای دریافت انگشتر از رهبر انقلاب جواب می‌دهد! | ویدئو
  • بازدید مدیرعامل بانک مسکن از شرکت ناواکو و تاکید بر استفاده از ظرفیت ها، تجارب و دانش بومی شرکت در جهت افزایش نوآوری، درآمدزایی و خودکفایی مالی