خودکشی عاشقانه دو دختر در دریاچه شورابیل اردبیل
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۸۳۰۲۹
بازداشت ضاربان جوان در جهرم، نجات جوان گلپایگانی از مرگ حتمی، برق گرفتی مرد ۳۱ ساله در شیروان، تیراندازیهای مرگبار در مراسم عروسی، قتل پسر بچه توسط مادرش، خودکشی عاشقانه دو دختر در دریاچه شورابیل، تصادف هافبک تیم فوتبال تراکتور و کشف اسکلت انسان در سرخس را در بسته حوادث ایمنا بخوانید.
به گزارش خبرنگار ایمنا، دو راکب و ترک نشین موتورسیکلت که در شهرستان جهرم اقدام به ضربه زدن به سر و صورت افراد سالخورده کرده بودند، دستگیر شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرمانده انتظامی شهرستان جهرم با اشاره به دستگیری ضاربان افراد سالخورده در جهرم، اظهار کرد: در پی انتشار کلیپی در فضای مجازی مبنی بر اقدام دو نوجوان موتورسوار در زدن ضربه به سر و صورت افراد سالخورده و با توجه به جو روانی ایجاد شده در این خصوص موضوع به صورت ویژه در دستور کار مأموران انتظامی قرار گرفت.
افشین حیدری با بیان اینکه با اقدامات اطلاعاتی و پلیس دو نوجوان ۱۶ ساله در این رابطه شناسایی، دستگیر و به مقر انتظامی انتقال داده شدند، گفت: تحقیقات تکمیلی پلیس در خصوص انگیزه متهمان از این اقدام ادامه دارد.
نجات جان جوان گلپایگانی از مرگ حتمیجوان ۳۰ ساله گلپایگانی پس از ۱۲ ساعت گرفتاری در غار کوه صعب العبور قلعه جمال گلپایگان توسط تیم امداد و نجات کوهستان جمعیت هلال احمر و آتش نشانی شهرداری گلپایگان نجات پیدا کرد.
رئیس جمعیت هلال احمر گلپایگان گفت: پس از اطلاع دادن به تیم امداد و نجات جمعیت هلال احمر گلپایگان نیروها به محل حادثه اعزام شد که متأسفانه به علت بارندگی و تاریکی هوا عملیات نجات به صبح روز بعد موکول شد.
حمید رضا کریمیان خاطرنشان کرد: پس از طلوع خورشید عملیات امداد و نجات با همکاری تیم امداد و نجات جمعیت هلال احمر گلپایگان و آتش نشانی شهرداری شروع شد و خوشبختانه این جوان گرفتار، سالم و با سلامتی کامل از داخل غار صعب العبور این کوه نجات پیدا کرد.
برق گرفتی مرد ۳۱ ساله در شیروانفرمانده انتظامی شهرستان شیروان گفت: در پی اعلام مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع یک مورد برق گرفتگی در روستای "خانلق" از توابع شهرستان شیروان بلافاصله مأموران انتظامی به محل حادثه اعزام شدند.
مسعود وحیدی افزود: با حضور مأموران در محل حادثه مشخص شد، مرد ۳۱ ساله در حال شستوشوی فرش با دستگاه برقی بوده که به دلیل نوسانات برقی موجب برق گرفتگی شدید این فرد شده است.
وی با بیان اینکه این فرد توسط عوامل امدادی به مرکز درمانی منتقل شد، ادامه داد: با تلاش بی وقفه کادر پزشکی و عوامل اورژانس احیا دوباره این فرد مؤثر نبود و متأسفانه برق گرفتگی منجر به مرگ این مرد شد.
تیراندازیهای مرگبار در مراسم عروسیمعاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان مرکزی از مصدومیت ۱۳ نفر به علت شادی نامتعارف و تیراندازی سهوی به سمت میهمانان با سلاح شکاری در مجلس عروسی در یکی از روستاهای شهرستان خنداب خبر داد.
محمود خلجی گفت: گزارشی از یک مورد تیراندازی منجر به مصدومیت تعدادی از میهمانان یک مراسم عروسی در یکی از روستاهای شهرستان خنداب به مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ اعلام شد.
وی افزود: بلافاصله تیمی از مأموران انتظامی برای بررسی موضوع به محل اعزام شدند و مشخص شد که یکی از میزبانان مجلس در اقدامی نادرست و برای یک شادی نامتعارف، چند تیر هوایی با یک اسلحه شکاری شلیک کرده و در شلیک آخر و به علت بیاحتیاطی به سمت میهمانان تیراندازی میکند.
این مقام انتظامی اضافه کرد: بر اثر این بیاحتیاطی تعداد ۱۳ نفر از افراد حاضر در این مراسم عروسی به علت اصابت ساچمههای پخش شده در این تیراندازی از نواحی مختلف دچار مصدومیت شدند که بلافاصله جهت مداوا به مرکز درمانی انتقال شدند.
قتل پسر بچه توسط مادرشزن جوانی هراسان در حالی که بدن نیمه جان پسر دوساله خود به نام بهزاد را در آغوش داشت به درمانگاهی در شهریار رفت و مدعی شد حال پسرش بد شده و وی بلافاصله کودک را به درمانگاه رسانده است، اما پزشکان پس از معاینه بچه دریافتند وی ساعتی قبل جان باخته است و با توجه به مشکوک بودن علت مرگ کودک موضوع به پلیس اعلام شد و خیلی زود تیم ویژهای از کارآگاهان جنایی به دنبال اعلام مرگ مشکوک بهزاد کوچولو در درمانگاه حضور یافتند.
رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی غرب استان تهران در این باره گفت: در معاینات اولیه به خاطر اینکه آثار ضرب و جرح روی بدن کودک نبود جسد به دستور بازپرس کشیک قتل به پزشکی قانونی منتقل شد.
بهروز کریم خانی ادامه داد: مادر این کودک در اظهارات اولیه خود اعلام کرد که بهزاد درحال خوردن غذا خفه شده است، اما اظهارات متناقض مادر و همچنین مشکوک بودن علت مرگ باعث شد بازپرس دستور بازداشت زن جوان را صادر کند، مادر پسربچه پس از بازجوییهای پلیسی سرانجام به قتل پسر دو سال خود اعتراف کرد.
خودکشی عاشقانه دو دختر در دریاچه شورابیل اردبیلخودکشی عاشقانه دو دختر در دریاچه شورابیل اردبیل حادثه شوک آوری بود که بازتاب رسانهای گستردهای داشت.
دو دختر در دو حادثه جداگانه پس از شکست عشقی خود را به دریاچه شورابیل اردبیل انداختند که یکی از آنها جان خود را از دست داد، اما دومین دختر نجات یافت.
دختر اول که نام او عسل بود، تنها ۱۵ سال داشت و به خاطر شکست عشقی خود را به دریاچه شورابیل میاندازد و این اقدام منجر به مرگ دختر نوجوان میشود.
دختر دوم به علت اختلاف با نامزدش دست به خودکشی و غرق شدن در دریاچه شورابیل میکند، اما مردی جوان او را نجات میدهد.
تصادف هافبک سرشناس تیم فوتبال تراکتوررضا اسدی، هافبک تراکتور در مسیر بازگشت از تمرینات این تیم در اتوبان کسایی تبریز دچار حادثه رانندگی شد و اتومبیل او چپ کرد.
خوشبختانه این حادثه آسیبی به سرنشینان نزده است.
رئیس جمعیت هلالاحمر سرخس از کشف اسکلت فرد مجهولالهویه در ارتفاعات صعبالعبور روستای چکودر سرخس خبر داد.
محمد رضایی گفت: پس از اعلام مرکز EOC عوامل پایگاه امداد جادهای شهید عیار، جمعیت هلالاحمر سرخس به محل اعزام شدند.
وی تصریح کرد: با بررسی میدانی و نظارت نیروی انتظامی و بازپرس پرونده بقایای مانده جسد به سردخانه مزار شهدا انتقال داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
کد خبر 434578منبع: ایمنا
کلیدواژه: ضرب و شتم هلال احمر آتش نشاني مرگبار حادثه برق گرفتگی تیراندازی مراسم عروسی قتل عمد خودکشی قاضی منصوری تصادفات رانندگی کشف جسد کشف اسکلت انسان بسته خبری حوادث شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق دریاچه شورابیل اردبیل جمعیت هلال احمر امداد و نجات مراسم عروسی اعزام شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۸۳۰۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامهنویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفتوگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیریهای مکرر و چندین روزهام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفتههای دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبتهای مصاحبهشونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم میدانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پروندهای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.
«ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلقآویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان میدهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمیکند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانهها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانهها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامهنویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.
مرکز اطلاعرسانی پلیس نیز در اطلاعیهای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بیجان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافتههای پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشتهای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»
با این حال و با گذشت یکسال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.
پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفتوگویی داشته باشد.
پدرم میدانست
چه بلایی میخواهد سرش بیاید
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگشان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز میگوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.» ....
۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشتهای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشتهای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانوادهاش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسیهای اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاعرسانی میشود.»
این در حالی است که تاکنون و با گذشت یکسال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.
۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاریها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام میگرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم میکرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبتها، مسیجها و ویسهای پدرم در ساعتهای آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم میگیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیبدیده حلقآویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»
پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...