راز همسرم با یک تصادف برملا شد!
تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۹۵۹۴۲
زن ۳۸ ساله که به حال و روز خود میگریست و برای روزهای گذشته افسوس میخورد، درباره سرگذشت خودش به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد توضیحاتی ارائه داد.
به گزارش گروه روی خط رسانههای خبرگزاری برنا؛ کنار دریای شمال در حال تفریح و خوش گذرانی بودیم که صدای زنگ تلفن دلهره عجیبی را در وجودم به راه انداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زن ۳۸ ساله که به حال و روز خود میگریست و برای روزهای گذشته افسوس میخورد با بیان این که خیانت همسرم قلبم را شکسته است، درباره سرگذشت خودش به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: بعد از آن که در یکی از رشتههای علوم تجربی لیسانس گرفتم، به عنوان حق التدریس در آموزش و پرورش مشغول کار شدم و همزمان به تحصیلاتم ادامه دادم تا این که استخدام شدم. در همان روزها بود که «مسعود» به خواستگاری ام آمد.
او هم کارمند رسمی یکی از ادارات دولتی بود و به نوعی همکارم محسوب میشد. بعد از برگزاری چندین جلسه خواستگاری که به شیوه سنتی و با رعایت آداب و رسوم محلی صورت گرفت من و مسعود به توافق رسیدیم و با یکدیگر ازدواج کردیم. همه اعضای خانواده من در مشاغل فرهنگی و آموزشی فعالیت دارند و در واقع خانوادهای فرهنگی با درآمد متوسط جامعه هستیم با این حال همواره مادرم تاکید میکرد که هیچ گاه در زندگی مشترک نباید مال من یا مال تو! وجود داشته باشد. درآمدهای زن و شوهر هیچ تفاوتی با هم ندارند و هر دو برای آسایش و آرامش فرزندان شان تلاش میکنند بنابراین اگر روزی پول من یا پول تو! به میان آمد اختلافات زندگی و بی اعتمادی به همدیگر آغاز میشود به همین دلیل، نصیحتهای دلسوزانه مادرم را همواره آویزه گوشم قرار دادم و از روزی که خطبه عقد بین من و مسعود جاری شد، کارت بانکی واریز حقوقم را در اختیارش قرار دادم تا او هزینههای زندگی را مدیریت کند. اما همسرم از خانوادهای مردسالار بود و دوست داشت همه امور زندگی را به تنهایی در دست داشته باشد. مسعود مرا وادار کرد برای زندگی در رفاه بیشتر دو شیفت کار کنم. من هم با آن که باردار بودم به دلیل اصرارهایش پذیرفتم چرا که او مردی پول دوست بود و به درآمد بیشتر اهمیت میداد، ولی آرام آرام و همزمان با به دنیا آمدن فرزند دومم، دیگر رفتارهایش به کلی تغییر کرد. بعضی شبها به منزل نمیآمد و اعتراضهای مرا با کتک پاسخ میداد. دیگر در چشمان مسعود عشق و مهربانی را نمیدیدم، برای هر موضوع کم اهمیتی دعوا راه میانداخت و لوازم منزل را خراب میکرد. گویی هیچ مسئولیتی در قبال خانواده اش ندارد و توجهی به من و فرزندانم نداشت.
با این حال من این اختلافات را برای حفظ آبروی خانواده ام پنهان میکردم تا کسی از درگیریهای من و همسرم مطلع نشود، ولی مسعود به این رفتارهایش ادامه میداد تا جایی که حتی در سفرها نیز همراه ما نمیآمد و من باید به همراه خانواده و فرزندانم به سفر میرفتم. خلاصه مدتی قبل تصمیم گرفتیم برای سفر چند روزه به شمال کشور برویم. مسعود طبق معمول ما را همراهی نکرد و به ناچار من و فرزندانم به همراه پدر و مادرم عازم دریای خزر شدیم. در حالی که مشغول تفریح و لذت بردن از طبیعت بودیم ناگهان پرستار یکی از بیمارستانهای اصفهان خبر تصادف همسرم را داد.
نفهمیدم چگونه به بیمارستان رسیدم، اما آن جا مشخص شد همسرم با زنی که سرنشین خودرواش بوده در مسیر سفر به اصفهان تصادف کرده و قطع نخاع شده است. تازه فهمیدم زن آسیب دیده همراه شوهرم، همسر صیغهای اش است که از دو سال قبل به عقد موقت او درآمده. با آن که قلبم شکست، اما در کنار همسرم ماندم تا بهبود یابد. اما آن زن صیغهای از مسعود شکایت کرد و همه سرمایه و مال و اموالی را که در این سالها اندوخته بودیم از او گرفت و به دنبال سرنوشت خودش رفت. اماای کاش...
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: خراسان
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: تصادف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۹۵۹۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات مسلمان شدن ژوزه مورایس سرمربی سپاهان اعلام شد
وقتی مورایس در اروپا زندگی میکرد بر اثر تصادف شدید به کما میرود و پس از بهبودی نوع نگاهش به زندگی کمی متفاوت میشود.
گذر ایام و مسیر زندگی حرفهای طوری پیش رفت که او به ایران آمد و هدایت تیم سپاهان را برعهده گرفت. سرمربی طلاییپوشان اصفهانی بعد از یک فصل و نیم حضور در این تیم، حدود دو ماه قبل به باشگاه اصفهانی مراجعه کرد و اذعان داشت که قصد دارد مسلمان شود.
بعد از مراجعه دستیار سابق مورینیو به باشگاه سپاهان برای مسلمان شدن، از طرف این باشگاه عرف و قانون در ایران و کلیت دین اسلام برای او توضیح داده شد. در ادامه در محضر یکی از علما شرعاً به دین اسلام گروید و شیعه شد.
در فرایندی دو ماهه هم یک وکیل کارهای مربوط به امورات دینی مورایس را دنبال میکرد.
این در حالی است که مربی پرتغالی به دختری ایرانی هم علاقهمند شده است. گویا در این مدت کارهای مراسم ازدواج خود را هم به انجام رسانده است تا به صورت رسمی و قانونی عضوی از یک خانواده ایرانی باشد. او دیروز (جمعه) در نشست خبری بعد از بازی با استقلال ملاثانی در مرحله یک هشتم نهایی جام حذفی هم اعلام کرد عضوی از یک خانواده ایرانی شده است.
به موازات این اقدامات یک مشاور مذهبی متبحر و با آشنایی کامل به زبان انگلیسی در کنار مورایس فرآیند آشنایی و آموزش مبانی اعتقادی و نیز پاسخگویی به سؤالات او را برعهده دارد.
منبع: تسنیم
tags # ژوزه مورایس سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!