تازه دامادی که عاشق خواهر شوهر عمه اش شد / من و ترانه آبرویمان رفت + عکس
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۰۴۵۸۲
به همین دلیل برای گرفتن یک وام، درخواستی را در سایت دیوار مطرح کردم اما زمانی فهمیدم در دام شیادان و کلاهبرداران گرفتار شده ام که ده ها نفر از من شکایت کرده بودند.
به گزارش گروه حوادث رکنا، این ها بخشی از اظهارات جوان 22 ساله ای است که به قول خودش از هول حلیم در دیگ افتاده بود. این جوان با بیان این که زندگی ام در آستانه نابودی قرار دارد، به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: پدرم دارای تحصیلات ابتدایی و کارگر ساختمانی است و اوضاع مالی خوبی ندارد به همین دلیل من که فرزند ارشد خانواده هستم در کلاس سوم راهنمایی ترک تحصیل کردم تا کمک خرج خانواده باشم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خلاصه، با اندک پس اندازی که داشتم، عازم خدمت سربازی شدم و پس از پایان خدمت دوباره به کارگری روی آوردم تازندگی مستقلی داشته باشم. در همین روزها، شبی در یک مهمانی خانوادگی برق چشمان «ترانه» وجودم را لرزاند. او خواهر شوهر عمه ام بود و من احساس کردم او هم به من علاقه دارد ولی آن ها از افراد متوسط جامعه بودند و اوضاع مالی نسبتا خوبی داشتند. از سوی دیگر «ترانه» خودش را برای آزمون سراسری آماده می کرد و من جرئت خواستگاری از او را نداشتم چرا که هنوز خواهر بزرگ تر او هم ازدواج نکرده بود.
با وجود این، وقتی موضوع را با خانواده ام مطرح کردم، آن ها ترانه را برای ازدواج با من مناسب دانستند و معتقد بودند ما در کنار یکدیگر خوشبخت خواهیم شد. با آن که خانواده ترانه کاملا مخالف این ازدواج بودند و مرا پسری ساده لوح تصور می کردند ولی در برابر اصرار خانواده ام دوام نیاوردند و به خاطر ترانه به این ازدواج رضایت دادند. در این شرایط تصمیم گرفتم خودم را به آن ها ثابت کنم و زندگی خوبی را برای ترانه فراهم آورم. می خواستم به خانواده همسرم بفهمانم که نه تنها ساده لوح و مظلوم نیستم بلکه تیزهوش و بلند پرواز هستم. از سوی دیگر، به دنبال مبلغ زیادی وام بودم تا مقدمات جشن عروسی باشکوهی را فراهم کنم.
آگهی وام در سایت دیوارحدود 10ماه ازنامزدی من و ترانه می گذشت که یک آگهی مبنی بر تقاضای وام یا کمک مالی برای ازدواج در سایت دیوار گذاشتم. طولی نکشید که فردی با من تماس گرفت و خود را از خیران یک موسسه خیریه معتبر در تهران معرفی کرد. او ابتدا با تبریک ازدواج، اطلاعاتی را درباره شرایط اجتماعی و اوضاع خانوادگی ام پرسید. آن مرد چنان با طمانینه و باوقار سخن می گفت که من سعی می کردم خیلی مودبانه با او صحبت کنم. در نهایت، وقتی شور و شوق مرا دید، عنوان کرد اگر مدارکم کامل باشد 50میلیون تومان به من وام می دهند که 10میلیون تومان آن هدیه عروسی و بلاعوض است و بقیه آن را باید 10ساله و با سود 4درصد بپردازم.
از خوشحالی جیغ می کشیدم و در پوست خودم نمی گنجیدم. ظرف یک ساعت همه مدارکی را که خواسته بود به اضافه شماره حساب بانکی و رمز دوم آن را برایش آماده کردم. آن مرد که به خاطر این سرعت عمل تحسینم می کرد، آن قدر از فعالیت های خیریه ای و کمک به زوج های جوان سخن گفت که مشخص بود مبلغ 50میلیون تومان برای موسسه خیریه آن ها پول خرد به حساب می آید. او از من خواست برای آن که هزینه پست ندهم مدارک وام بدون ضامن و کپی اسناد ازدواج و شماره حسابم را به راننده یک اتوبوس تحویل بدهم تا او در تهران آن ها را دریافت کند. من هم به پایانه مسافربری مشهد رفتم و مدارک را به راننده ای سپردم که آن فرد خیر مدعی بود از بستگانش است.
در حالی که هر روز نقشه های متفاوتی برای خرید لوازم یا رهن منزل می کشیدم، منتظر بودم تا 6 ماه زمان سپری شود و نوبت وام من برسد. بعد از این مدت بارها با همان شماره تلفن تماس گرفتم و پیام گذاشتم ولی کسی پاسخ گو نبود تا این که فرد دیگری تلفن را پاسخ داد و گفت آن مرد خیر به دلیل یک بیماری سخت در بیمارستان بستری است و به محض ترخیص از بیمارستان مبلغ وام شما را واریز می کند. من هم که به دلیل شرایط عالی آن وام حاضر بودم یک سال هم صبر کنم، همچنان منتظر ماندم. سه ماه بعد اخطاریه ای از دادگاه به دستم رسید. متعجب و نگران روانه دادگاه شدم و تازه فهمیدم که با مدارک و حساب بانکی من کلاهبرداری های گسترده ای در فضای مجازی انجام شده است. من و همسرم از متهمان پرونده هستیم، اگرچه دادگاه مرا با ده ها شاکی با سپردن وثیقه آزاد کرد اما پدر ترانه با بیان این که من خیلی ساده لوح هستم، می خواهد طلاق دخترش را بگیرد.
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو بورس کرونا حوادث مهمانی منزل کلاهبرداری فضای مجازی اخبار حوادث ازدواج خانواده طعمه عکس سایت دیوار عکس فیلم اخبار تهران حوادث تهران کرونا مرد تهران ویدئو تجاوز تلگرام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۰۴۵۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دام سیاه مرد رمال برای ۵ زن | میخواستم شوهر خوبی نصیبم شود اما این مرد...
به گزارش همشهری آنلاین، آذر سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام نسرین با مراجعه به پلیس آگاهی از مردی رمال شکایت کرد و اظهار داشت وی او را مورد آزار و اذیت و تعرض قرار داده است.
این زن در تشریح ماجرا به مأموران گفت: از ۴ سال قبل به یک بیماری مبتلا شدم و به پزشکان متعددی مراجعه کردم اما نه تنها بیماریام درمان نشد بلکه قدرت عضلاتم را هم از دست دادم. به صورت عادی نمیتوانستم راه بروم تا اینکه چند ماه قبل به واسطه یکی از دوستانم با مرد رمالی به نام سعید آشنا شدم.
وی ادامه داد: او ادعا میکرد که ظرف چند جلسه و با یک نسخه جادویی میتواند بیماریام را درمان کند. اظهارات این مرد دوباره من را امیدوار کرد و به خانه سعید در جنوب تهران رفتم. پس از چند جلسه او گفت برای درمان کامل باید به من انرژی بدهد و با حرفهایش فریبم داد و در نهایت هم من را مورد آزار و اذیت قرار داد. حالا هم من از او شکایت دارم.
در حالی که مأموران در حال تحقیق از متهم بودند، دومین شکایت مشابه به پلیس اعلام شد. دومین شاکی دختر جوانی به نام شیرین بود که اظهاراتش با شاکی اول شباهت زیادی داشت. در ادامه ۳ زن جوان دیگر هم با شکایتهای مشابه به پلیس مراجعه کردند و تعداد شاکیهای پرونده مرد رمال به ۵ نفر رسید.
به این ترتیب مأموران سعید را ردیابی کردند و بازداشت شد. وی پس از انتقال به پلیس آگاهی و در جریان بازجوییها منکر اتهام وارده شد. پس از آن مأموران او را در مقابل شاکیها قرار دادند که هر ۵ زن او را شناسایی کردند. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه ۵ شاکی پرونده برای مرد رمال درخواست اشد مجازات کردند.
پس از آن نسرین به جایگاه رفت و به قضات گفت: متهم به بهانه درمان بیماری به من تعرض کرد. حالا علاوه بر بیماری جسمی، به مشکلات روانی هم مبتلا شدهام و زندگیام نابود شده است. من به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستم.
شیرین دومین شاکی پرونده نیز به قضات گفت: من به خاطر اینکه دوست داشتم زودتر ازدواج کنم و همیشه به دنبال آن بودم که یک مرد خوب همسرم بشود از طریق یکی از دوستانم با سعید آشنا شدم. وقتی به خانهاش رفتم او گفت که میتواند با دادن یک نسخه جادویی کاری کند که خیلی زود مرد ایدهآلم به خواستگاریام بیاید و بختم باز شود اما این مرد شیاد من را مورد آزار و اذیت قرار داد.
سومین شاکی هم گفت: چند سالی بود که مشکلات اقتصادی من و خانوادهام را آزار میداد و فکر کردم میتوانم با گرفتن یک نسخه از متهم قفل مشکلاتمان را باز کنم اما سعید با ترفندی فریبکارانه به من تعرض کرد.
۲ شاکی دیگر هم که با همین ترفند فریب مرد رمال را خورده بودند جزئیات شکایت شان را مطرح کردند.
پس از اظهارات شاکیها، متهم ۵۰ ساله به جایگاه رفت و گفت: من منکر ارتباط با شاکیها نیستم و با هر ۵ نفر ارتباط داشتم اما من آنها را به زور به خانهام نیاوردم و خودشان از من نسخه جادویی میخواستند و هر ۵ زنی که حالا از من شاکی هستند خودشان از من خواستند و پیشنهاد دادند که با آنها ارتباط داشته باشم. من به هیچکدام از شاکیها تجاوز نکردهام و اتهامم را قبول ندارم.
متهم در ادامه افزود: من ۲ همسر دارم که یکی از آنها بیمار است و دیگری هم در افغانستان زندگی میکند. اگر هم میبینید که پیشنهاد شاکیها را رد نکردم، به خاطر دوری از همسرانم بود وگرنه با آنها ارتباط برقرار نمیکردم.
با اظهارات متهم قضات ادامه جلسه رسیدگی به پرونده را به تحقیقات بیشتر درباره ادعای متهم موکول کردند.
کد خبر 848582 منبع: ایران برچسبها خبر مهم خرافات و رمالی حوادث ایران