Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-27@04:10:35 GMT

«خانه ما»، یک رئالیتی‌شوی ایرانی

تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۰۶۲۷۶

«خانه ما»، یک رئالیتی‌شوی ایرانی

سویه هایی که شاید در ظاهر قابل جمع نباشد. مثلا اینکه چطور یک مسابقه تلویزیونی می تواند مستند باشد. برای درک بهتر این معنا باید وجوه مستندگونه آن را در ویژگی خانوادگی آن ردیابی کرد. به این معنا که خانوادگی بودن آن صرفا به دلیل رقابت خانواده ها در آن نیست که نمونه آن را در مسابقه کودک شو شبکه نسیم شاهدیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در اینجا محیط خانه و روابط و مناسبات آنها بستر رقابت قرار گرفته و به دلیل ماهیت و شکل و شیوه مسابقه، فضایی خلق می کند که می توان آن را به فضای مستند نزدیک دانست. مستندی خانوادگی با رقابتی خانگی. در این مسابقه شرکت کنندگان با دریافت مبلغ مشخصی به عنوان حساب مسابقه، باید بتوانند هزینه های خانواده خود را به صورت صرفه جویانه مدیریت کنند. سه خانواده در رقابتی حدودا یک ماهه به خرج گروه سازنده زندگی می کنند و با چالش هایی روبرو می شوند. هر خانواده‌ای که فکر می‌کند الگوی مصرف خاص خود را دارد، می‌تواند در این مسابقه شرکت کند. در واقع مسابقه مستند خانه ما آموزش مهارت های زندگی به ویژه مدیریت اقتصادی زندگی به روش عملی و با ارجاع به تجربه های متفاوت است. مسابقه ای که به نوعی اقتصاد مقاومتی در ساحت خانه و خانواده را نه با شعارهای ایدلوژیک که با راهکارهای استراتژیک، تجربه پذیر می کند. تماشای این مسابقه به ویژه در شرایط کنونی که با بحران اقتصادی و مشکلات معیشتی عحیب و غریبی مواجه هستیم بیش از هر زمان دیگری مفید است. هم فال است هم تماشا. هم سرگرم می کند و هم آگاهی می بخشد. به عبارت دیگر این مسابقه را می توان تمرین شهروند آگاه و مدرن بودن دانست.

با این حال آنچه که باید به عنوان ستون اصلی و ماهیت ذات گرایانه این مسابقه لحاظ شود، الگوی صحیح مصرف است. از این حیث هدف غایی خانه ما را نه سرگرمی که باید فرهنگ سازی دانست. فرهنگ سازی رسانه ای که مهارت های رفتاری را در بستر یک تجربه عملی امکان پذیر می کند. هدفی که درست در مقابل تجمل گرایی قرار می گیرد که مصرف زدگی افسارگسیخته است. مستند مسابقه «خانه ما» از حیث ساختاری و گونه شناسی مسابقات تلویزیونی یک رئالیتی شو است که نمایشی واقع گرایانه داشته و توانمندی افراد را می سنجد لذا گزافه نیست که آن را رئالیستی ترین شکل استعدادیابی و حتی استعداپروری بدانیم که در آن نوعی یادگیری رخ می دهد و از منظر منطبق با تعریف جدید سواد از سوی سازمان یونسکو است که سواد را توانایی تغییر در رفتار می داند.

از سوی دیگر این مسابقه دست به نوعی تمرکززدایی زده و مسابقه را در استان های مختلف نه فقط تهران برگزار کند. این رویکرد کمک می کند تا خرده فرهنگ بومی و قومی و در واقع سبک زندگی ایرانی در رنگین کمان اقوام بازنمایی شده و الگوهای مصرف در نسبت با نسبیت آنها مورد خوانش و استفاده قرار بگیرد. در واقع مسابقه خانه ما هم مرزهای جغرافیایی هم مرزهای فرهنگی را در قلمروه وسیع ایران نه تهران تعریف کرده و از مولفه های بومی در قوام بخشی به اهدافی که دارد بهره می برد. از این طریق مخاطبان نیز با خرده فرهنگ های قومی و محلی در بستر سبک‌ زندگی ایرانی آشنا شده و نوعی ایرانشناسی رسانه ای رخ می دهد.

اما فراتر و مهمتر از همه اینها باید به نهاد خانواده به عنوان ساحت اصلی مسابقه توجه داشت که کارکردها و کارویژه های خانه و خانواده در فرهنگ ایرانی را برجسته کرده و برنامه ریزی اقتصادی و معیشتی در خانواده را در قالب یک مسابقه آموزش می دهد. در پس هیجان مسابقه باید به کارکردهای تربیتی و آموزشی مسابقه در شکل گیری یک خانواده پویا و کارآمد توجه داشت. چه بسا بتوان گفت این برنامه نظام برنامه ریزی در مفهوم کلان را در موقعیت خرد اما مهم خانواده بازنمایی وصورت بندی کرده و می آموزد که اصلاح نظام اجتماعی از طریق اصلاح خانواده و در یک کنش عقلانی و خرد جمعی میسر و ممکن است. نکته جالب اینکه در عین همین آموزش ها و تمرین الگوهای درست مصرف، نوعی آسیب شناسی رفتاری چه فردی چه اجتماعی هم رخ می دهد. در واقع خانواده ها متوجه رفتارها و نگرش های غلط خود در مدیریت اقتصادی خانواده شده و مخاطب نیز از طریق تماشا و همذات پنداری با آنها به غلط های مشابه خود آگاهی پیدا می کند. همین که مسابقه به سراغ خانواده های معمولی رفته امکان همدلی و همذات پنداری بیشتر مخاطب را هم با اعضای شرکت کننده در مسابقه خواهد داشت.

محیط غیر استودیویی مسابقه و بازنمایی درون خانواده فارغ از نوعی ساختارشکنی در ساختار متعارف مسابقات تلویزیونی از یک فضا و موقعیت نمایشی برخوردار شده که روایت یک نوع مستند داستانی را فراهم می کند. همچنین در اینجا نه با قهرمان فردی که با قهرمان جمعی مواجه هستیم که از طریق تعامل و همکاری به موفقیت رسیده اند. این ویژگی می‌تواند تمرینی برای انجام کار گروهی وتیمی باشد که یک خلاء فرهنگی در جامعه ماست. در نهایت باید گفت مستند مسابقه خانه ما یک پیشنهاد و فضای تازه برای تجربه متفاوت یک مسابقه تلویزیونی است که مدیریت خانوار را در قالب یک مسابقه آموزش می دهد یا تبدیل به یک تجربه جمعی مسرت بخش می کند. خانواده های که با چالش های اقتصادی در درون خانواده و نحوه مدیریت آن آشنا شده که دستاورد آن نه فقط برنده شدن و جایزه گرفتن که می تواند ارتقاء کیفی سطح و سبک زندگی در عمل باشد. طراحان این مسابقه هوشمندانه روح زمان را در کالبد این مسابقه دمیده و بنای کار خود را بر تجربه زیسته مشترکی گذاشته اند که زیر سقف خانه و در جمع صمیمی خانواده یک رقابت سالم را به مهارت آموزی و توانمندی در سبک زندگی سالم کرده که نه فقط به شادی که به رشد مخاطب آن نیز کمک می کند.

۲۴۱۲۴۱

کد خبر 1412954

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: تلویزیون مسابقه تلویزیونی برنامه های تلویزیونی یک مسابقه خانه ما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۰۶۲۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب «اُمّ علاء» نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «اُمّ علاء» نوشته سمیه خردمند توسط انتشارات شهید کاظمی به زودی منتشر و در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می‌شود. این کتاب روایت زندگی اُمُّ¬الشهداء فخرالسادات طباطبایی تبریزی، بانویی که هفت نفر از اعضای خانواده اش را تقدیم اسلام کرد، است.

پدر و مادر فخرالسادات در جوانی به بهانه تعلیم در حوزه علمیه نجف، از تبریز به نجف اشرف هجرت می‌کنند و همان جا ماندگار می‌شوند. فخرالسادات در سن سیزده سالگی با آیت الله سید حسن قبانچی که یکی از شاگردان ممتاز پدرش سید محمد جواد طباطبایی تبریزی بود ازدواج می‌کند. آنها در خانه وقفی کوچکی در جوار حرم امیرالمؤمنین (ع) زندگی شأن را با عشق آغاز می‌کنند.

خانه‌ای که هر وقت پنجره اش را باز می‌کرد؛ چشمانش به گنبد مطهر حرم حضرت علی (ع) گره می‌خورد و نسیم رأفت جناب ابوتراب وارد خانه و زندگی شأن می‌شد. حاصل ازدواج آنها می‌شود هجده فرزند، نه پسر و نه دختر. فرندانی که برخی‌هایشان شاگرد کلاس استادی چون آیت الله سید محمدباقر صدر می‌شوند و علوم اسلامی را فرا می‌گیرند.

همسرش، چهار پسر، برادر و دامادش در راه اسلام به شهادت می رسند و چند سال آخر عمرش را، در حالیکه دست و پای چپش به خاطر یک سال و نیم اسارت در زندان‌های رژیم بعث از کار افتاده بود، راهی ایران و شهر قم می‌شود و سرانجام در جوار بانوی کریمه حضرت معصومه (س) برای همیشه آرام می‌گیرد.

همیشه در طول عمرش فرزندانش را به پشتیبانی از حضرت امام خمینی (ره) و پیروی از ایشان توصیه می‌کرد. به آنها می‌گفت: اگر همه شما هم فدای اسلام شوید ناراحت نمی‌شوم؛ بلکه افتخار می‌کنم و بدانید خون فرزندان من رنگین‌تر از خون فرزندان اباعبدالله نیست.

کد خبر 6087386 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابی‌ثانی
  • اکوسیستم جدید «چری» صنعت خودرو را متحول می‌کند؟
  • اهدای جایزه باران مسطورا در کرمان
  • آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه
  • سریال مشاور و روایتی از باز کردن کلاف‌های پیچیده زندگی
  • یولیا زوتوا: عروس ایرانی ها شدم و بسیار خوش شانس هستم
  • تجلیل از ۲۹ زوج دهه شصتی در قزوین
  • حضور دانش‌آموز عکاس ایرانی در جشنواره‌ای در روسیه
  • کتاب «اُمّ علاء» نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • تکرار قصه ناتمام زن‌کشی/ زیبا؛ زن ارومیه‌ای که تاوان طلاقش را با مرگ داد