کتاب همهگیریهای عفونی نوظهور؛ چالش انسان توسعه یافته چاپ شد
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۱۴۱۴۱
این کتاب با الهام از موضوع داغ این روزهای جهان و گریبانگیری گسترش بیماری همه گیر مشتمل بر ۱۶۰ صفحه توسط انتشارات «راز نهان» روانه بازار شد؛ تیراژ چاپ اول این کتاب به ۱۰۰۰ جلد رسید.
جعفر محمدیان موسی آبادی، استادیار دانشگاه صنعتی مالک اشتر در مقدمه کتاب «همه گیری های عفونی نوظهور؛ چالش انسان توسعه یافته» آورده است: بیماری های عفونی واگیردار از بدو خلقت انسان همواره به عنوان یک عامل مزاحم و مخرب باعث آزار انسان شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در بخشی از مقدمه نویسنده در نکوهش دخل و تصرف های انسان در طبیعت به عنوان یکی از منشاءهای اصلی شیوع بیماری های عفونی می خوانیم: در گذشته بیماری ها به دلیل پایین بودن سطح علمی، آگاهی و فقر بهداشتی بود و در اثر ارتباط انسان با محیط به وجود می آمد. این اپیدمی ها بیش از جنگ های انسان ساز، باعث کشتار انسان ها شده است. اما در طول سه قرن اخیر انسان با ابزارهای علمی و فناوری توانسته به اطلاعات فزاینده ای در مورد کل هستی و موجودات زنده جدید دست یابد.
انسان می پندارد که با اطلاعات به دست آمده می تواند هرگونه دخل و تصرفی را در طبیعت انجام دهد و حیات را بر روی زمین مدیریت کند، اما پیشرفت های فناورانه همزمان با فوائد برای انسان دارای معایب و خساراتی نیز برای انسان و محیط زیست بوده است. از جمله این خسارات شیوع بیماری های عفونی نوپدید در بین انسان و حیوانات بود که به دلیل پیچیدگی ارتباط چرخه حیات در موجودات زنده پیش بینی آن بسیار مشکل است.
موسی آبادی همچنین در تبیین علل ظهور این دسته از بیماری ها و نقش انسان نوشت: یافته های علمی نشان می دهد این بیماری ها درحال حاضر به دلیل پیشرفت های صنعتی و ماشینیسم، جنگل زدایی و سایر تغییرات فیزیکی در محیط های مختلف، همزیستی انسان با حیوانات اهلی و وحشی، اهلی سازی حیوانات، بی توجهی به حیات وحش، تولید صنعتی غذا به ویژه غذاهای حیوانی، ناتوانی بشر در برقراری عدالت غذایی، پایبند نبودن به اصول اخلاقی، سوء استفاده از بیوتکنولوژی و تغییر در ژنوم عوامل عفونت زا به طور طبیعی یا مصنوعی است که انسان به نوعی در هر کدام از آنها نقش مستقیم یا غیر مستقیم دارد.
این بدین معنی است که اگرچه در گذشته همه گیری ها به دلیل فقر علمی و بهداشتی بود، اما اکنون همه گیری های نوپدید ریشه در پیشرفت ها و جسارت علمی انسان در دست بردن در طبیعت و موجودات زنده دارد که می تواند در آینده با ایجاد عفونت های کشنده مانند کرونا باعث مرگ و میر صدها هزار انسان و یا حتی انقراض گونه انسان در کره زمین شود.
برچسبها ویروس کرونا کتاب آنفولانزامنبع: ایرنا
کلیدواژه: ویروس کرونا کتاب آنفولانزا ویروس کرونا کتاب آنفولانزا همه گیری همه گیری ها بیماری ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۱۴۱۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترومای اجتماعی، طوفان خاموش
وحید محمود قره باغ؛ "شاید بتوان کشته شدن یک یا حتی ۱۰ انسان را در فهم گنجاند، اما کشته شدن هزاران و میلیونها انسان از حدود امکان هرگونه ادراک و پنداری خارج است. " این جملات گونتر آندرس، فیلسوف و شاعر بزرگ آلمانی است؛ زمانی که میخواست عمق فاجعه بمباران هستهای هیروشیما را به تصویر بکشد. کسی که توانسته بود از آلمان نازی فرار کند و این کلمات او به خوبی میتواند در قالب یک موضوع و یا به عبارتی فاجعه، تروما اجتماعی را تبیین کند.
تروما واژهای یونانی به معنای زخم است و اصطلاحا به هر ضربه و شوکی گفته میشود که از بیرون بر بدن و یا روان شخص وارد شود. در ابتدا تروما تنها مختص به پزشکی و جراحی بود و به زخم یا جراحتی اطلاق میشد که عامل خارجی داشت. به مرور این واژه وارد حوزه روانشناسی شد و از این رو یکی از انواع گونههای تروما، ترومای روانی (روان زخم) و همچنین ترومای اجتماعی است. فراموش نکنیم، غالب بیماریهایی که انسان را دچار میکند، ریشه روانی دارد.
ترومای روانی ضربهای است که بر روح و روان انسان وارد میشود که به دنبال خود اثرات سوء و ویرانگری را به دنبال دارد. از سویی ترومای اجتماعی حوزه بیشتر و وسیعتری را درگیر میکند؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و نمیتواند مستقل از محیط و اطرافیان زندگی کند. در واقع اتفاقاتی ناگواری که برای جوامع رخ میدهد، نمونه بارزی از ترومای اجتماعی است. از جمله این موارد میتوان به تلاطم و تشنجهایی اشاره کرد که گاه به کشتار نیز منجر میشود.
همچنین جنگ، قحطی، خشونت، سرکوبی، بی عدالتی و بیماری از عوامل ترومای اجتماعی هستند. متاسفانه آثار و عواقب مربوط به تروما، ماندگار بوده و شخص و جامعه دیگر جامعه قبلی نخواهد بود. ضمن اینکه ترومای اجتماعی، تالمات خود را به نسلهای آتی نیز سرایت میدهد. ناگفته نماند افسردگی، اختلال خواب، هراس، پوچ انگاری، بی تفاوتی، بی اعتمادی به دیگران، عدم تمرکز و عدم اعتماد به نفس از نشانههای تروماست.
هر چند ترومای اجتماعی قابل درمان است، ولی شرایط و ملزومات خاص خود را میطلبد. امید بخشی به منظور افزایش روحیه یکی از مهمترین عوامل جهت برون رفت از ترومای اجتماعی است. همچنین نگرش گذرا نسبت به گذشته نیز میتواند در این مقوله کارساز باشد. هر چند این مهم نیاز به مهارت و حتی آموزشهای خاص است. از سویی هر چند برخی جوامع با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند، ولی غالب جوامع نیز قادر نیستند و به ناچار از آسیبهای عمیق، ماندگار و جدی آن در امان نخواهند بود.
شکل ۱. برخی مجموعهها با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند.
ترومای اجتماعی درد و رنجی همگانی است و همت و بینش جمعی میطلبد. در نهایت به همان گونه که در روان شناسی یک انسان بالغ گاهی حتی از یک کودک نیز آسیب پذیرتر است، جامعه نیز نسبت به ترمای روانی شخصی میتواند بسیار آسیب پذیرتر باشد، صدمههای که در نهایت فرد فرد جامعه را متاثر میکند. ترومای اجتماعی همچون فرهنگی غلط است به مانند هوای آلودهای میماند که جامعه تنفس میکند. وقتی شخصی دچار ترومای روانی میشود، نه تنها خود که جامعه را نیز درگیر میکند. حال تصور کنید که افراد کثیری به این بیماری دچار شوند و در واقع تاثیرات سو آن به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت. این وضعیت بی شباهت به تکثیر ویروسها برای بیماری یک مجموعه نیست.
در ترومای اجتماعی، اشخاصی بیشترین تاثیر را دارند که نه تنها تعادل خود را حفظ میکنند بلکه جامعه را به سوی ثبات سوق میدهند. تاثیر این افراد به مانند نوشدارویی برای جوامع است. در ترومای اجتماعی افراد میبایست به جای بغرنج کردن شرایط به بهبود آن فکر کنند و به جای اینکه انگشت اتهام را به سوی اشخاص و یا برخی مجموعهها بگیرند، باید به فکر همگرایی باشند.
هر چند مهربانی، عطوفت، همدلی و همزبانی در همه مواقع کارساز نیست، ولی در برخی شرایط و موقعیتهای حاد راهگشاست. ترومای اجتماعی مستقل از اینکه در مدت کوتاه و یا زمان طولانی بر جامعه عارض شود، برای درمان نیاز به زمان دارد و به مانند بیماری میماند که هر چند آمدنش لحظهای است، ولی مدتهای مدیدی جوامع را درگیر میکند. امید که مجموعه ها، مهارتها و مقاومتهای لازم برای غلبه بر این چالش بزرگ را کسب کرده و بهره ببرند.