چرا فرماندهان ارتش مسعود رجوی بیشتر زنان بودند؟ /منافقین وقتی نمازشان قضا میشود میگویند باید از محضر مریم و مسعود طلب استغفار کنیم
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۱۹۹۵۵
محمدعلی صمدی نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس شب گذشته در گفتگویی با موضوع «نقش منافقین در جنگ ایران و عراق و عملیات مرصاد» اظهار داشت: به عقیده من اعضای سازمان مجاهدین خلق جانورهایی هستند که وطن و انسانیت و هیچ چیز برایشان مهم نیست. تنها چیزی که برای آنان اصالت دارد، سازمان است؛ البته سازمان هم دیگر معنی ندارد و شخص مسعود رجوی مهم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در اسفند سال ۵۹ رجوی سفر مخفیانهای به فرانسه داشت. در نوروز ۶۰ از مرز سیستان و بلوچستان به داخل کشور برگشت و به مرکزیت سازمان اعلام کرد که وارد فاز مسلحانه خواهند شد. سازمان پس از ورود به فاز مسلحانه، از ایران خارج شد و به کشور فرانسه رفت.
فرانسه در جریان جنگ ایران و عراق، تراز تجاری بالا و قراردادهای همکاری ۱۰ ساله با عراق داشت. فرانسه در طول جنگ تنها علیه ما اعلان جنگ رسمی نکرد. او به طور رسمی در تمامی میدانها حضور داشت. خلبانانش علیه ما میجنگیدند، اسلحههایشان در جبههها به وفور بود و نیروی دریاییاش در خلیج فارس حضور داشت، اما اینکه بیانیه بدهد که من به طور رسمی وارد جنگ با ایران شدم، نکرد.
به هرحال فرانسه در سالهای ۶۴ و ۶۵ و به دلیل درخواستش از ایران برای آزادی گروگانهای فرانسوی در لبنان، وادار شد طی مذاکراتی طولانی سازمان را فرانسه اخراج کند. ایران به دلیل قرابت معنوی که با شیعیان و گروههای مبارز لبنانی داشت، مورد درخواست کشور فرانسه قرار گرفت. ایران نیز در قبال این درخواست موضوع بازپرداخت مطالبه بیش از یک میلیارد دلار پولی که در زمان شاه به آنان داده شده بود، آزادی برخی از زندانیان ایرانی در فرانسه و اخراج سازمان مجاهدین خلق از فرانسه را مطرح کرد؛ البته فرانسه هیچگاه مطرح نکرده که به دلیل مذاکره با ایران حاضر شد منافقین را از آن کشور اخراج کند.
البته رجوی هم از ابتدای شکلگیری مذاکرات پیشبینی کرده بود که ماجرا به کجا ختم خواهد شد. به همین دلیل پیشاپیش و در سال ۶۴ بخش بزرگی از سازمان را به عراق فرستاده بود و به همین دلیل بنیصدر از شورای مقاومت ملی خارج و آن شورا از هم پاشیده شد. رجوی خیلی چیزها را به بنیصدر تحمیل کرد. بنیصدر هم در پایان سال ۶۰ و ابتدای سال ۶۱ فهمید که بازی بزرگی خورده است. شورای ملی مقاومت یک دولت در تبعید بود.
به هر حال فرانسه به رجوی فشاور آورد و رجوی در سال ۶۵ به صورت رسمی و با استقبال طارق عزیز معاون رئیسجمهور عراق وارد فرودگاه بغداد شد. سازمان چند پادگان در عراق تحویل گرفت، اما هنوز پادگان اشرف شکل نگرفته بود. آنان کمکهای خوبی از صدام گرفتند و طی یک سال توانستند حدود دو هزار نفر را مسلح کنند و به عنوان یگان عراقی در طول جنگ عمل کنند.
البته منافقین پیش از آن هم در جنگ به نفع عراق عمل میکردند. منافقین در سال ۶۰ که از ایران خارج شدند، با حمایت صدام در کردستان عراق با گروهکهایی که از قبل ارتباط داشتند، رادیو مجاهد و واحد نظامی کوچکی راه انداختند.
در سی خرداد سال ۶۶ اعلام شد که ارتش آزادیبخش ملی تشکیل شده است. تا عملیات مرصاد، تعداد اعضای این ارتش به ۷ هزار نفر رسید که برای عملیات مرصاد، به تمامی کشورها فراخوان زده شد. منافقین تا قبل از عملیات مرصاد، تحت امر استخبارات عراق بودند. این واحد تحت امر صدام بود. منافقین در یگانهای عراقی پخش میشدند و بیسیمهای فرماندهان و یگانهای ایرانی را شنود میکردند. وظیفه شنود و تخلیه اطلاعاتی خطوط رزمی ایران برعهده آنان بود. منافقین به این دلیل که به شهرها و لهجههای ایران آشنا بودند، کمک خوبی به صدام و ارتش عراق کردند. اگر این کمکها به عراق نمیشد، استخبارات عراق توفیقات چندانی نداشت.
البته سازمان همواره در یگانهای خودی نفوذی داشت و اقدامات خرابکارانه انجام میدادند. مجاهدین در سال ۶۴ بیانیه دادند که با دستکاری در یک سیستم راهبری در داخل کشور، این تعداد هواپیما و سلاح را از رده خارج کردند. البته معلوم نیست که این ادعا چقدر درست باشد، اما به اینکه در جنگ با دشمن، به کشور خود ضربه وارد کنند، افتخار میکردند، جای تعجب است.
ضمن اینکه آنان اقدام به ترور رزمندهها و فرماندهان میکردند. مواردی داشتیم که رزمنده از جبهههای جنگ برگشته و درب منزلش توسط منافقین ترور شده است. به هرحال اعضای سازمان هر سطحی از نابکاری و رذالت را که فکر کنید، به کار بردند. و واقعاً جای سوال است که اینها چگونه این سطح از خیانتهای آشکار را با افتخار انجام دادند.
در سال ۶۷ و در بحرانیترین شرایط جنگ که ایران در وضعیت منگنه مانندی قرار داشت، منافقین به قول خودشان سه عملیات مستقل علیه ایران انجام دادند. البته من قبول ندارم که عملیاتشان مستقل بود؛ چرا که از سوی ارتش عراق به شدت پشتیبانی و کمک میشد. یکی از آن عملیاتها آفتاب بود که به فکه حمله کردند و تعداد بسیاری اسیر گرفتند. یکی دیگر از عملیاتها چلچراغ بود که به مهران حمله کردند. سومین عملیات فروغ جاویدان بود. جالب این است که ادعاهای عجیب و غریبی هم در مورد تعداد کشتهشدگان آن عملیاتها مطرح میکنند. به طور مثال ادعا میکنند در چلچراغ ۸ هزار نفر و در فروغ جاویدان ۵ هزار نفر از ایرانیها را کشتیم.
هدف عملیات فروغ جاویدان براندازی نظام جمهوری اسلامی بود؛ اما من باور نمیکنم که صدام اینها را جدی بگیرد. صدام از اینها به عنوان وسیله استفاده میکرد. صدام نسبت به دیگر همردههای خود در جهان عرب به نسبت باهوش بود. اینگونه نبود که فکر کند یک نفر با چندهزار نفر کاری که خودش در طول چند سال نتوانسته انجام دهد، در چند روز انجام بدهد. اگر شدنی بود، خودش با ۷ سپاه و تعداد بسیاری تیپ و لشکر این انجام میداد. اکثر فرماندهان ارتش منافقین زن بودند. صدام با آن نگاهی که داشت چنین یگانی را جدی نمیگرفت.
اما اینکه رجوی خودش چقدر خوشخیال بود که میتواند نظام را سرنگون کند باید به بررسی سابقه او از زمانی که در زندان بود، پرداخت. او علاوه بر اینکه قدرت اهریمنی بر نیروهای تحت امرش دارد، به شدت خیالپرداز قویای است. او واقعاً در خیالپردازی نبوغ دارد. به صحبتهای او توجه کنید، تمام حرفها هیجانی و احساساتی است و کمتر وجه عقلانی دارد. صحبتهایی هم میکرد که بیشتر مورد توجه زنان قرار میگرفت. به همین دلیل هم فرماندهان ارتشش زنان بودند.
۲۷۲۱۹
کد خبر 1413378منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: مسعود رجوی مریم رجوی گروهک منافقین دفاع مقدس جنگ تحمیلی صدام حسین فروغ جاویدان عملیات مرصاد هزار نفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۱۹۹۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیین تکریم آیت الله موسوی جزایری با حضور شیوخ طوایف عراق و خوزستان برگزار شد
به گزارش حوزه استان ها خبرگزاری تقریب، در این مراسم باشکوه پس از قرائت قرآن کریم، جمعی از بزرگان طوایف عراق و خوزستان در خصوص مجاهدت ها و اقدامات شایسته آیت الله موسوی جزایری در سالیان گذشته، سخنانی ایراد کردند. بسیاری از بزرگان طوایف و عشایر عراق به فعالیت های آیت الله جزایری در کشور اشاره کرده و نقش این عالم بزرگوار را در اتحاد بین اعراب کشور عراق و خوزستان موثر دانستند؛ همچنین خواستار حضور بیشتر وی در کشور عراق شدند. ناصر سودانی نماینده پیشن اهواز، کارون، باوی و حمیدیه در مجلس شورای اسلامی گفت: قطعا برگزاری چنین مراسمی، تجدید بیعت با مقام روحانیت، مرجعیت و ولایت فقیه است. وی افزود: این گونه مراسمات موجب همبستگی اجتماعی در جهت ایجاد انسجام ملی و رفع کدورت ها و اختلافها با محوریت روحانیت و مرجعیت بوده و اثر مثبتی دارد. این استاد دانشگاه بیان کرد: تکریم شخصیت های دارای جایگاه علمی، اخلاقی، تربیتی، سیاسی، اجتماعی، جهادی و انقلالی برای نسلهای جدید به عنوان یک الگو تلقی شده و خدمات شایسته این بزرگواران بهتر معرفی می شود.
وی تصریح کرد: امیدواریم برپایی چنین مراسماتی رو به افزایش بوده تا نسل جدید ما بیشتر با بزرگان خود آشنا شوند.
در ادامه حجت الاسلام و المسلمین سیدرضا موسوی جزایری فرزند آیت الله جزایری گفت: ابتدا لازم میدانم که از حجت الاسلام و المسلمین موسوی فرد نماینده ولی فقیه در خوزستان و امام جمعه اهواز و همچنین دیگر شخصیتهه به دلیل برگزاری آیین نکوداشت آیت الله موسوی جزایری تشکر کنم و امیدوارم این مراسمات به طور مداوم برقرار باشد. وی با اشاره به برگزاری مراسم تجلیل و تکریم از شخصیت یک عالم ربانی افزود: راه اندازی مراسمات تکریم و تجلیل علما، دانشمندان و انسان های خادم لازم و ضروری است. در پایان این مراسم آیت الله موسوی جزایری بیان کرد: برما واجب است تا از همگان به ویژه برادران عراقی تشکر و تقدیر کنیم.
وی با اشاره به اینکه برادری و محبت بین عشایر عراق و خوزستان از مهمترین مطالبات ما است افزود: هنگامی که برای کسب علم نزد آیت الله خویی به کشور عراق عزیمت کردم، شاهد مهمان نوازی و جوانمردی مردمان این خطه بودم.
آیت الله موسوی جزایری ایران و عراق را ۲ کشور مقتدر دانست و گفت: اگر این ۲ ملت، متحد شوند هیچ کشور مستکبری نمی تواند مقابل آنها ایستادگی کند همانگونه که در جریانات اخیر، آمریکایی ها رژیم صهیونیستی را از رویارویی با ایران منع کردند. وی افزود: از همه مردم و سیاستمدارن می خواهیم تا بین این ۲ کشور دوستی رواج پیدا کند البته این اتحاد به امید خدا روز به روز بیشتر می شود. بر اساس این گزارش، آیت الله موسوی جزایری سال ها به عنوان نماینده ولی فقیه و امامجمعه اهواز در استان خوزستان خدمت کرد و اکنون زعامت حوزه های علمیه استان خوزستان را برعهده دارد. وی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری به عنوان نماینده مردم تهران برگزیده شد.
انتهای پیام/