معمای حضور اصلاحطلبان در انتخابات۱۴۰۰
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۱۹۹۶۱
ساعت24-الهه کولایی، استاد علوم سیاسی و نماینده اسبق مجلس میگوید: تفکر اصلاحات ظرفیت بالایی دارد که از طریق آن میتوان بخشی از مطالبات اجتماعی مردم را نیز تأمین کرد.
«شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان» از زمان تاسیس به عنوان یک نهاد که بیشتر نگاه انتخاباتی داشت، توانست برخی از آسیبهای موجود در جریان اصلاحات را شناسایی و حتی در مسیر رفع آنها نیز گام بردارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نحوه ایجاد این شورا و نوع رفتار آن با گروههای سیاسی مختلف چنان تأثیری در روند سیاسی کشور داشت که حتی برخی از کارشناسان موضوع تشکیل «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب» را الهام گرفته از همین نهاد سیاسی بدانند. اما امروز و پس گذشت چندسال فعالیت انتخاباتی، شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، این نهاد سیاسی در موقعیتی قرار گرفته که بخشی از اصلاح طلبان موضوع پایان کار این نهاد شورا و رفتن به سمت تشکیل یک ساختار انتخاباتی جدید را مطرح میکنند.
الهه کولایی، بانوی سیاستمداری که تفکر اصلاح طلبی نیز دارد در خصوص آینده کاری شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان با کمی بیم و امید صحبت میکند. او ادامه حیات سیاسی این نهاد را ملزم به خواست مردم و همچنین نگاه باز حاکمیتی میداند.
این استاد دانشگاه معتقد است جریان اصلاحات ظرفیت بالایی برای معرفی نیرو در جهت لیدری شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان دارد، اما همچنان تأکید میکند که تنها راه ورود دوباره اصلاح طلبان به کار تشکیلاتی در آستانه انتخابات، خواست مردم و باز شدن فضای سیاسی برای اصلاح طلبی است.
او البته اصلاح طلبی را محدود به عالم سیاست نمیداند و قائل به این تفکر است که میتوان در حوزههای مختلفی دیگر، به خصوص در امور اجتماعی نیز دست به اصلاحات زد و در مسیر تأمین خواستههای مردم نیز گام برداشت.
آنچه در ادامه میخوانید؛ گفتگوی خبرآنلاین با الهه کولایی، فعال و تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب است؛
******
* خانم کولایی! لطفا ارزیابی خود را از شرایط حاکم بر «شورای عالی سیاستگذاری اصلاح» طلبان در مقطع کنونی بفرمایید؟ پیش بینی می کنید این شورا به مرحله انحلال برسد یا...
شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان به عنوان نهادی که اجماع سازی و یکپارچه سازی فعالیت اصلاح طلبان را در دورههای انتخاباتی مشخص هدف قرار داده بود، توانست با جلب آرای مردم؛ در عرصه سیاسی کشور تأثیرگذار باشد. این شورا حتی آرای مردم را نیز در مسیر تحقق خواستهها و مطالبات آنان؛ سامان داد. بر اساس رویکرد مناسب و همچنین استقبال مردم، این نهاد توانست تأثیرگذاری خود را تثبیت کند. اما امروز نکتهای که باید در مورد این شورا به آن توجه شود؛ مسأله فضا و شرایط مناسب برای ادامه فعالیت این نهاد سیاسی است.
شورایعالی سیاستگذاری موجب همگرایی احزاب اصلاح طلب شد
باید شرایطی فراهم شود که شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان بر پایه موازین و شرایط قانونی، «احزاب اصلاح طلب» را ساماندهی کرده و در هنگام انتخابات؛ آنها را به حرکت در آورده تا بر پایه پذیرش و اقبال مردم، در شکلگیری نهادهای انتخابی؛ تأثیرگذار باشد. آنچه امروز اهمیت دارد؛ «اقبال»، «پذیرش» و «برآورده شدن انتظار» مردم از صندوق رأی و همچنین پیامدهای رأی دادن است. این مطالبه مردمی باید در عملکرد منتخبین ایشان نیز مورد ارزیابی قرار گیرد. پس باید فضا، شرایط و امکانات؛ برای تأمین مطالبات و خواستههای مردم در درون نهادهای شکل گرفته بر پایه انتخابات فراهم باشد.
* با وجود استعفای آقایان «عارف» و «موسوی لاری» از شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، این نهاد تا چه زمانی بدون رئیس خواهد ماند؟
تلاشهای زیادی صورت گرفت تا این نهاد سیاسی فراتر از دورههای انتخابات فعالیت کند. اما آنچه در انتخابات مجلس در اسفندماه گذشته رخ داد، بر عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان تاثیر منفی داشت. شکل نگرفتن شرایط مناسب برای رقابت نامزدهای شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و دیگر نامزدهای احزاب اصلاح طلب، از جمله عواملی بود که مانع از حرکت رو به پیش این نهاد سیاسی شد.
اساس کار شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان فعالیت در دورههای انتخاباتی بود، زمانی که فضایی برای رقابت و فعالیت انتخاباتی وجود داشته باشد، این شورا میتواند به نقش آفرینی مثبت خود ادامه دهد.
استعفای آقایان عارف و موسوی لاری را میتوان بازتاب شرایطی که برای اصلاح طلبان پیش آمده دانست. عملکرد شورای عالی سیاستگذاری نیز تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته است. در صورتی که شرایط مناسبی برای فعالیت این «جریان فکری» شکل بگیرد؛ شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان میتواند در مسیر سازماندهی دوباره و فعال سازی جریان اصلاحات گام بردارد.
افراد شایسته زیادی میتوانند جایگزین عارف شوند
* این شورا قرار است چگونه خلاء جایگاه ریاست خود را جبران خواهد کرد؟
خوشبختانه افراد «توانمند»، «شایسته» و «با تجربه» بسیاری در این جریان وجود دارند که میتوانند، اعتماد عمومی و نیز احزاب و افراد مختلف در جریان اصلاحات را جلب کنند. اگر شرایط مناسب برای حضور حداکثری مردم در پای صندوقهای رأی و فعالیت اصلاح طلبان در عرصه انتخابات فراهم شود، میتوان انتظار داشت شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان با شیوه و شاید شکل جدیدی در ساختار، فعالیت خود را از سر بگیرد. این برآورد زمانی تحقق خواهد یافت که مردم آماده مشارکت در انتخابات باشند و شرایط مناسب برای برگزاری یک انتخابات آزاد با حضور سلیقههای مختلف سیاسی فراهم آمده باشد.
* برخی گمانه زنیها خبر از حضور آقای «عبدالله نوری» و حتی «بهزاد نبوی» در جایگاه ریاست شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان میدهد. نظر شما در خصوص این دو چهره و یا افراد شاخص دیگر برای تصدی مسئولیت ریاست شورای عالی چیست؟
اگر شرایطی را که پیش از این گفتم تحقق یابد؛ افراد زیادی در جریان اصلاحات وجود دارند که میتوانند در این جایگاه قرار بگیرند.
اصلاح طلبی فقط در حوزه سیاست تعریف نمی شود
* زمان زیادی تا انتخابات ۱۴۰۰ باقی نمانده است، فکر نمیکنید اصلاح طلبان در حال از دست دادن زمان برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری سال آینده باشند؟
تجربه نشان داده که انتخابات مجلس شورای اسلامی به گونهای مقدمات انتخابات ریاست جمهوری را فراهم میآورد. اگر قرار باشد همان شرایط محدود کننده که بر انتخابات اسفندماه حاکم بود در سال آینده نیز تکرار شود و خواستهها و مطالبات رأی دهندگان به وسیله نامزدهای انتخاباتی اصلاح طلبان تامین نشود؛ ورود به عرصه انتخابات و حتی فعالیت برای سال آینده با پرسشهای جدی روبرو میشود.
البته اصلاحات و اصلاح طلبی تنها در حوزه سیاست خلاصه نمیشود. این رویکرد را در عرصههای «اقتصادی»، «اجتماعی»، «فرهنگی» و حوزههای دیگر نیز میتوان دنبال کرد و در مسیر بهبود شرایط عمومی کشور گام برداشت.
احتمال حضور جدی اصلاح طلبان در ۱۴۰۰ وجود دارد
* با این تفاسیر میتوان به این نتیجه رسید که شاید اصلاح طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ دست به یک کار تشکیلاتی وسیع برای معرفی کاندیدا نزنند؟
احزاب اصلاح طلب فعالیت قانونی خود را ادامه میدهند. در همین مسیر «شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب» به عنوان یک نهاد تنظیم کننده فعالیت احزاب جریان اصلاحات فعال است. در کنار احزاب؛ نهادهای سیاسی درون جریان اصلاحات نیز بر اساس شرایط قانونی موجود در کشور فعال هستند.
چنانچه شرایط اجتماعی - سیاسی و ظرفیتهای مناسب برای فعالیت اصلاح طلبان فراهم شود، در صورت اقبال و پذیرش مردم؛ برنامه ریزی برای تامین خواسته های آنان، ورود اصلاح طلبان به انتخابات ۱۴۰۰ دور از ذهن نخواهد بود.
منبع: خبرآنلاینمنبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان شرایط مناسب احزاب اصلاح طلب نهاد سیاسی اصلاح طلبان جریان اصلاحات اصلاح طلبی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۱۹۹۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!
منبع: جوان
انتهای پیام/