ظرفیت مغفول شبکههای استانی صداوسیما/سریالهایی که جلب توجه کردند
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۲۸۲۲۰
به گزارش خبرنگار مهر، رضا صائمی منتقد سینما و تلویزیون یادداشتی را درباره موفقیت شبکههای استانی و برنامهها و تولیدات و محصولاتی که در استانها تولید میشوند به نگارش درآورده که ضمن آن به سریال «دخترم نرگس» به عنوان یکی از این موفقیتها نگاه کرده است.
متن این یادداشت با عنوان شبکههای استانی و تامین خوراک رسانهای در سطح ملی را در زیر میخوانید:
صدا و سیمای مراکز استانها طی سالهای اخیر رشد چشمگیری هم از نظر کمی و هم کیفی داشتهاند و توانستهاند بر همین مبنا، بخشی از آنتن شبکههای سراسری را به خود اختصاص داده و نیاز به تامین برنامه چه در بخشهای نمایشی مثل فیلم و سریال و چه در بخشهای غیر نمایشی از جمله مستند و انیمیشن را در سطح ملی پاسخ داده و تضمین کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
واقعیت این است که راهاندازی شبکههای استانی رادیویی و تلویزیونی در بدو امر به عنوان اتفاقی مثبت و رو به جلو از سوی رسانه ملی قلمداد شد اما کمتر کسی فکر میکرد همین شبکهها روزی به عنوان تامینکننده بخش مهمی از آنتن شبکههای سراسری نقشآفرینی کنند و حتی باکس اصلی سریال شبکههای پرمخاطبی همچون شبکه اول سیما هم در اختیار آنها قرار بگیرد؛ این اتفاقی بوده که از چندی پیش رخ داده و حالا شاهد بالندگی و فراگیری آن در بین تعداد بیشتری از مراکز هستیم، روندی فزاینده، پُرشتاب و در عین حال مبتنی بر کیفیسازی و پرهیز از سطحینگری و سطحیسازی، چرا که اگر چنین بود، این موج باید خیلی زود فروکش میکرد و اثری از آن باقی نمیماند اما طی سالهای اخیر، حتی سختگیرترین مخاطبان و منتقدان هم به رشد کیفی آثار تولیدی مراکز معترف بودهاند و این خیزش ملی را نشانهای جدی از موج نو تلویزیون در ایران بر میشمارند، موجی برآمده از خرده فرهنگهای رنگارنگ و بومی این سرزمین که به عنوان نماد فرهنگ ایران زمین، در حال درخشش و اوج گرفتن است.
بدون شک احیای دوباره جشنواره تولیدات مراکز را که با رویکرد تازه و کیفیت بالاتری برگزار شد باید در تجدید حیات شبکههای استانی و ارتقاء کیفی آنها لحاظ کرد. اینکه امروز شبکههای استانی به این سطح از بازدهی رسیدهاند حاصل سیاستهای کارآمد و راهگشایی بود که در چشمانداز جشنواره استانی قرار گرفت و موجب تجلی اثربخش شبکههای استانی شد.
یکی از مهمترین بخشهای این جلوهگری شبکههای استانی بر روی آنتن شبکههای سراسری، تولیدات نمایشی مراکز است، سریالهای کوتاه و بلندی که با حضور هنرمندان، کارگردانان، تهیهکنندگان و عوامل فنی بومی در مراکز تولید میشوند و نه تنها نظر مدیران رسانه ملی را برای سپردن زمان طلایی آنتن در شبکههای سراسری به خود جلب میکنند، بلکه بر اساس نظرسنجیهای صورت گرفته توسط سازمان صدا و سیما، جزو پرمخاطبترین مجموعههای نمایشی سیما هم قرار میگیرند.
گواه این مدعا، معرفی سریال «دخترم نرگس» از تولیدات صدا و سیمای مرکز آذربایجان غربی به عنوان پرمخاطبترین اثر نمایشی تلویزیون در نیمه دوم تیرماه است، درخششی دوباره که نشاندهنده حرکتی با برنامه برای ورود مراکز به عرضه تولیدات ملی است. البته سریالهای دیگری هم طی این سالها خوش درخشیدهاند و توانستهاند مخاطبان شبکههای سراسری را به خود جذب کنند، مجموعههایی همچون «بانوی سردار»، «جلال»، «وقت صبح» و «میانبُر» که هر یک در زمان پخش، جزو پرمخاطبترین آثار تلویزیونی محسوب میشدند.
حقیقت آن است که این موفقیت، ارزشی دو چندان برای شبکههای استانی دارد زیرا این شبکهها در کنار فعالیتهای روزانه خود که بعضاً گستردهتر و با حساسیت بیشتری نسبت به شبکههای سراسری است، دست به تولید آثاری در ژانر نمایشی زدهاند که توان رقابت با تولیدات ملی را داشته و به عنوان سریال اصلی شبکههای پر مخاطب روی آنتن میرود. علاوه بر این باید به امکانات فنی و بسترهای هنری و فرهنگی موجود در مراکز هم توجه داشت، به یقین امکاناتی که در مرکز وجود دارد در سایر استانها نیست اما فعالیت دو چندان و تلاش در راستای بهرهوری بیشتر نیروی انسانی، سببساز تولید آثاری شده که در این سطح، توان عرضه و استقبال را دارند.
در کنار اینها باید به ظرفیت شکفته شده مراکز در تولید آثار نمایشی هم اشاره کرد، اینکه فعالیت در این حوزه، توانمندی بالای صدا و سیمای مراکز را به اثبات رسانده و میتواند زمینهساز اتفاقات خوب دیگری در آینده باشد. تداوم این مسیر و رویکرد در سال جدید و توجه به ظرفیتهای استانی در تولیدات نمایشی و ترکیبی میتواند به پویایی بهتر و بیشتری برای این رسانهها بدل شود.
شبکههای استانی از پتانسیل بالایی در تولید پیام و محتوا با توجه به مولفه ها و ظرفیتهای بومی برخوردارند که سرمایه گذاری روی آنها میتواند در بلند مدت به نفع صدا و سیما در یک گستره ملی شود. مخاطب امروز اگرچه با رسانههای جهانی و جهانی شدن رسانهها مواجه است اما علقه و عقبهاش را باید در پیوند با رسانههای محلی و بومی پیدا کند. طبق آخرین نتایج نظرسنجی مرکز تحقیقات رسانه، ۶۲ درصد مخاطبان برنامههای تلویزیون، مخاطبان شبکههای استانی هستند و این نشان میدهد که برخلاف تصور عامه، شبکههای استانی بیش از شبکههای سراسری در جذب مخاطب موفق بوده و رسانه ملی باید سرمایههای اجتماعی و رسانهای خود را در بین شبکههای استانی جستجو کند.»
کد خبر 4981615 عطیه موذنمنبع: مهر
کلیدواژه: سریال ایرانی امور استان های صدا و سیما سازمان صداوسیما ویروس کرونا تئاتر ایران فیلم سینمایی فیلم کوتاه برنامه تلویزیونی موسیقی ایرانی شبکه پنج سیما سازمان صداوسیما شبکه یک سیما شبکه دو سیما کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فیلم مستند سریال ایرانی شبکه های استانی شبکه های سراسری صدا و سیما رسانه ها شبکه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۲۸۲۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه آذری جهرمی به صداوسیما: «بنیاد آقاخان» عکسالعملی شبیه «ساترا» نداشت
آذری جهرمی در مطلبی به تحلیل سریال «حشاشین» پرداخت.
وزیر سابق ارتباطات در کانال تلگرامی خود نوشت: دیشب آخرین قسمت سریال «حشاشین» رو دیدم.
روایتی از یک رویداد تاریخی با عینک سازندگان، در هر حال ممکنه در بیان این روایت نقصها یا تحریفاتی هم باشه، اما تصویر کلان تاریخی ساخته شده از عصر سلجوقیان، قابل توجه بود.
مطلبی که توجهم را جلب کرد این بود که بنیاد آقا خان مستقر در انگلیس -که ادامه سلسله اسماعیلیه هستند- با آن همه امکانات و ثروت و مکنت، عکس العملی شبیه «ساترا» نداشت. کاش حداقل توضیح دهند دلیل اعلام ممنوعیت انتشار این سریال در سکوهای ایرانی چیست و همچنین تبیین کنند که انحرافات چیست تا کسانی که به طرقی دیگر این سریال را دیده اند، توجیه شوند.
از قدیم گفته اند وقتی زور هست، عقل چرا؟