عواملی که موجب افت توان ذهنی میشوند
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۵۰۸۶۲
رویداد۲۴ بررسی ها نشان می دهد که استعمال سیگار، بالا بودن فشار خون و ابتلا به دیابت می تواند به مهارت های فکری و ذهنی در دوران میانسالی آسیب وارد کند.
پزشکان تاکید کردند: فاکتورهای خطرزای بیماری قلبی به ویژه فشار خون بالا و دیابت در دوران میانسالی بیشتر شایع می شوند.
متخصصان علوم پزشکی در آمریکا اظهار داشتند: دراین بررسی دریافتیم این دو فاکتور خطرزا و همچنین استعمال سیگار با افزایش احتمال افت و تحلیل رفتن قدرت ذهنی و شناختی حتی در یک دوره کوتاه پنج ساله همراه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنها تاکید کردند: رفتارها و عادت هایی هستند که افراد می توانند در دوران میانسالی آنها را اصلاح کنند تا به پیشگیری یا کاهش روند افت قدرت شناختی و ذهنی همزمان با بالا رفتن سن، کمک شود.
در این بررسی محققان به جمع آوری اطلاعات نزدیک به ۲۷۰۰ فرد با میانگین سنی ۵۰ سال پرداختند. همچنین قدرت ذهنی و شناختی این افراد در شروع مطالعه و پنج سال پس از آن مورد ارزیابی قرار گرفت.
بیشتر بخوانید: خستگی ذهن چگونه رفع میشود؟
به گفته محققان پس از گذشت پنج سال، در مجموع حدود پنج درصد دچار افت قدرت ذهنی و شناختی بوده اند که از این میان ۷.۵ درصد به فشار خون بالا و ۱۰ درصد به دیابت مبتلا بوده اند. همچنین نزدیک به هشت درصد مصرف سیگار داشته اند.
محققان با در نظر گرفتن فاکتورهایی همچون سن، نژاد، میزان تحصیلات و عوامل دیگر مشاهده کردند که افراد سیگاری ۶۵ درصد بیشتر در معرض افت قدرت شناختی و ذهنی هستند. همچنین در مبتلایان به فشار خون بالا این خطر حدود ۸۷ درصد و در مبتلایان به دیابت حدود سه برابر بیشتر است.
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 اخبار سلامت سلامت فشار خون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۵۰۸۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مالیات آری؛ اما نه ۳۰ و ۵۰ و ۷۰ درصد!
دریافت مالیات بر دستِ داریوش بزرگ شکل گرفته و بعدها در دوران انوشیروان دادگر بازنگری و بهروزرسانی شده، اما همواره در حدود ده درصد عایدی سالانه وتنها جوامع بردهدارِ غربی در حد سی تا پنجاه و گاه هفتاد درصد مالیات میستاندهاند.
به گزارش عصر ایران، کارگروه اجتماعی و سلامت حزب مهستان ایران دربارۀ آنچه «افزایش مهارگسیختۀ مالیاتها» خوانده در نامهای سرگشوده به وزیر امور اقتصادی و دارایی نکات متفاوتی را مطرح کرده است.
اگر چه افزایش اتکای بودجه دولت به درآمدهای مالیاتی را یک موفقیت برای دولت میداند، اما از آنجا که نه بین انواع مالیاتدهندگان نسبت عادلانه برقرار است و نه گاه نسبت مالیات پرداختی به درآمد چنین است و نیز در استقبال از کنش گری یک حزب در عصر رکود جامعه مدنی متن این نامۀ سرگشوده را منتشر میکند خاصه این که نکات تاریخی ایرانگرایانه هم در متن پررنگ است:
با سلام و احترام. با نزدیک شدن به خردادماه و موعد پرداخت مالیات نکتههای زیر را به عرض میرسانیم:
۱. خود نیک میدانید که وضعیت کنونی اقتصاد کشور، که در عین افزایش قیمتها شاهد کاهش رشد اقتصادی هستیم و اقتصاددانان به آن رکود تورمی میگویند، با افزایشِ بیمنطقِ مالیات ــ جدا از تالیهای فسادآور همچون افزایش خدمات، کالاها و ویزیتها یا فرار مالیاتی یا افزایش رشوه و زدوبند ــ در طول زمان به فرار بیشترِ کارآفرینان، افزایش نرخ بیکاری و باز بدتر شدنِ اقتصاد خواهد انجامید و این چرخهی معیوب را، در سالی که «جهش تولید با مشارکت مردم» نامیده شده است، شدیدتر خواهد نمود.
۲. دریافت مالیات و افزایش سالانهی آن باید بر مبنای خرد و عدالت باشد که به نظر نمیرسد هیچ کدام از مبانی حقوقی و اقتصادی در این شرایطِ رکود تورمی در نظر گرفته شده باشد.
برای نمونه، دریافت بالاترین ضریب از پزشکان (۳۵ درصد) در میان مشاغل، جدا از آنکه تبلیغی منفی برای دانشاندوزی خواهد بود و به دلسرد کردنِ این قشر فرهیخته و خروج بیشترشان از کشور آنهم در حالی که آمار این خروج در سالهای اخیر به سطحی دهشتناک رسیده میانجامد، آیا فشار بیشتر به مردمی را در پی نخواهد داشت که در زیرِ بدترین وضعیت اقتصادی کشور در دهههای گذشته قرار دارند؟ و آیا از نگاه دولتی که پیجویِ «ایران قوی» و «عدالتخواهی» است شایسته نیست که با نظارتی دقیق بر تعرفهی خدمات، هزینهی کالاها و نیز ویزیتهای پزشکان... اگر نمیتواند از آنها بکاهد دستکم آنها را ثابت نگاه دارد به جای آنکه بر میزان مالیات بیفزاید و در این وضعیت آشفته به اندیشهی بهرهبرداری خودش باشد و کسری درآمدِ سیستم مدیریتی ناکارآمدش را، به جای بازنگری سیاستهای کلانش، از این راه جبران نماید؟
۳. افزایش مهارگسیختهی مالیاتها در شرایط کاهش سطح درآمدی و نحوهی برخورد ادارهی مالیات در کنار تعامل دیگر سازمانهای ذیربط نشانهی خوبی از کارآمدی نهاد متبوع و زیر دست شما نیست، همچنان که خبری از این سختگیری بر روی بزرگترین نهادهای اقتصادی کشور وجود ندارد. شفافسازی شما در این زمینه مایهی امتنان است، نیز وزیر محترم بهداشت، آنهم در سالی که مشارکت مردم مورد طلب است، تا نسبت به چگونگی هزینهکردِ سهم یکنهمِ مالیاتها و عوارض وصولی موضوع مادهی ۷ و بندهای الف و ب مادهی ۲۸ قانون مالیات ارزشافزوده، که میبایست به حوزهی سلامت اختصاص یابد، گزارش دهند و به این ترتیب، پزشکان محترم از چگونگیِ تأثیر خود بر آبادانی کشور آگاه شوند.
۴. گفتنی است، دریافت مالیات که از نوآوریهای تمدن ایرانی بوده و نخستین شکل استانده (استاندارد) و فراگیر آن بر دستِ داریوش بزرگ شکل گرفته و بعدها در دوران انوشیروان دادگر بازنگری و بهروزرسانی شده است همواره در حدود ده درصد عایدی سالانهی افراد بوده، آنهم به شرط رونق زندگی و شرایط کلی جامعه که در آن زمان بیشتر معطوف به آبوهوا یا جنگ بوده است؛ و شایستهی توجه است که در همین حد و اندازه ــ زیرِ نامِ زکات ــ به دوران اسلامی هم رسیده است و در تاریخ تنها جوامع بردهدارِ غربی بودهاند که در حد سی تا پنجاه و گاه هفتاد درصد مالیات میستاندهاند که در واقع معادلِ همان رویهی پیشینشان، یعنی غارتگری، بوده است.
از این رو، خواهشمندیم هر چه سریعتر جلوی این بیداد گرفته شود و برای اصلاح قوانین مربوط و اجرای صحیح و درست آن از برای ایجاد امنیت و آسایش مردم و کارآفرینان کشور اقدام گردد. در آن صورت (عادلانه و منطقی بودن مالیات و شفاف بودن هزینهکردها) هم مردم با آن همراهی خواهند داشت و هم امید به بهبود اقتصاد بیشتر خواهد شد، در حالی که بر خلاف این رویه هم امنیت روانی و آسایش جامعه به خطر میافتد و هم پایداری نظم موجود.