یک مینیبوس اصولگرا ؛ دو مرد بهاری و یک مرد متفاوت میخواهند رئیس جمهور شوند
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۶۱۳۶۳
خرداد: فهرستی ۸ نفره روی میز یکی از چند نهاد اجماعساز جناح راست قرار گرفته و فراتر از آن، حتی نسبتا مشخص شده کدامیک از این ۸ مرد خوشبخت، از رقبای دیگر خوششانسترند و از اقبال بیشتری برای معرفی به عنوان گزینه اصلی برخوردارند؛ «سیدابراهیم رییسی، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، پرویز فتاح، علیرضا زاکانی، مهرداد بذرپاش، علی نیکزاد و محمد قمی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خرداد به نقل از اعتماد، «یک مینیبوس آدمی» که بهگفته یکی از سرنشینانِ نیمکت ذخیرهها یا تعبیر مناسبتر «بوفه» این مینیبوس، از «اردوگاه اصولگرایان» راه افتاده تا مگر بهار ۱۴۰۰، بالاخره یکی از آنها که دستفرمان بهاصطلاح میزانتری دارد و با فوت و فنِ شوفری سیاسی آشناست، این مینیبوس را مقابل کاخ ریاستجمهوری واقع در میدان «پاستور» تهران پارک کند، ترمز دستی را بکشد، باقی سرنشینان را پشت دروازه کاخ پیاده کند و خودش یکه و تنها، درحالی که سوییچ مینیبوس را توی جیب عقب فرو میکند و جاکلیدی درِ ورود به اتاق ریاستجمهوری را بین انگشتان دستِ راستش میچرخاند، از پلهها بالا برود و بنشیند پشت میزی که ۸ سال گذشته، میز کار حسن روحانی بوده است.
عزتالله ضرغامی که پس از حضور در جمع ۵ کاندیدای نهایی جناح راست برای انتخابات اخیر ریاستجمهوری، در مرحله آخر گزینشِ اصولگرایان، پشت سر رییسی و قالیباف، از ادامه رقابت باز ماند، همان کسی است که چندی پیش، وقتی مقابل این پرسش قرار گرفت که آیا در انتخابات ۱۴۰۰ حضور خواهد داشت، از این «مینیبوس» سخن گفت: «برای ۱۴۰۰ یک مینیبوس آدم در صف هستند؛ واقعا کی مرده، کی زنده، خیلی اتفاقات خواهد افتاد. آنچه به من مربوط میشود، اگر نگوییم سرباز نظام، خودم را یک بازیگر یا بازیکن روی نیمکت نظام میدانم که اگر روزی لازم باشد، داخل زمین بروم و بازی کنم.»
آنچه به ضرغامی مربوط میشود، همان است که گفته؛ اینکه «سرباز نظام» است و هروقت لازم باشد از «نیمکتِ نظام» برخاسته، گرم میکند و وارد میدان میشود؛ آنهم هر میدانی که بود. اما آنچه در رابطه با این اظهارات ضرغامی به اصولگرایان مربوط است، همین یک نکته و به همین سادگی نیست. آنها حالا باز در آستانه انتخاباتی دیگر، یک مینیبوس - و چه بسا یک اتوبوس- کاندیدا و متقاضی دانهدرشت دارند که هر کدام خود را یکپا رییسجمهور میدانند و بعضا به غیر از صندلی شماره یک پاستور، به هیچ کرسی دیگری هم رضا نمیدهند. مشکل اصولگرایان اما این است که اتاق ریاستجمهوری جا برای پارک کردن وسایل نقلیه عمومی ندارد و آنها ناگزیرند به انتخاب از میان خیل مدعیان.
انتخابی که بیراه نیست اگر بگوییم دستکم در انتخابات دو دهه اخیر -ریاستجمهوری و غیر آن- عملا بزرگترین مشکل جناح راست بوده و بهویژه از آغاز دهه ۹۰ و پس از درگذشت چند شخصیت محوری این جریان همچون آیتالله مهدویکنی، دبیرکل فقید جامعه روحانیت مبارزه در مهر ماه ۹۳ و مرحوم حبیبالله عسگراولادی، دبیرکل پیشین جبهه پیروان خط امام و رهبری در آبان ماه ۹۲، تعبیری که بیش از «اجماع » و «اتحاد» و «اتفاقنظر» در وصف حال و روز اصولگرایان و سازوکار بالادستی و اجماعساز این جناح سیاسی، کاربرد دارد «اختلاف» است و «تشتت» و «چندرایی.»
هزار چاره ناکارسازاین حال و اوضاع اصولگرایان را برآن داشت تا از مدتی پیش از انتخابات مجلس دهم، دست به کار ایجاد نهادها و سازوکاری شوند تا مگر بهلطف همنشینی و مشورت احزاب و تشکلهای اصولگرا، خلأ و فقدان بزرگان وحدتآفرین را جبران کنند. الگویی که البته چندان نوآورانه و بدیع نبود و بهروشنی از روی دستِ جناح چپ و رقیبِ اصلاحطلب، گرتهبرداری شده بود، منتها با نام و شکل و شمایلی متفاوت. مشکل آنها اما نه با یک نهاد اجماعساز و بالادستی، بلکه حتی پس از تجربه چند نمونه متفاوت از این نهادها مرتفع نشد. چنانکه روزگاری با «شورای ۲+۱» و «فهرست وحدت» و «شورای ائتلاف» و «ائتلاف بزرگ» و حتی پیش از آن با انواع و اقسام ائتلافهای دو و چندحزبی و جبهههای مختلفی چون «وفاق» و شبیه به آن وارد انتخابات شدند، روزگاری دیگر با «جمنا» و «شانا» و «شاجا» و «شورای وحدت» و از این دست خود را در معرض آرای عمومی قرار دادند. نکته مشترک اما فارغ از اینکه خروجی انتخابات برایشان مثبت بود یا منفی، پیروز شدند یا نه، این بود که اجماع درونیشان حاصل نشد. البته بهجز یک استثنا در انتخابات ریاستجمهوری اخیر که بهویژه وقتی قالیباف به نفع رییسی کنار کشید، میشد از اینکه اجماعی نسبی حاصل شده، سخن گفت که آنهم بلافاصله در انتخابات بعد، وقتی در غیاب اصلاحطلبان، حدود ۱۷ لیست اصولگرا وارد انتخابات مجلس یازدهم شدند، بینتیجه ماند، آنهم باتوجه به آنکه همان یک نوبت هم که دستراستیها در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم به اجماع نسبی رسیدند، درنهایت توفیقی در رقابت اصلی و میدان انتخابات حاصل نشد.
۸ مرد رییسجمهوریاینها و مصایبی از این دست احتمالا مهمترین عاملی است که اصولگرایان را بر آن داشته، از هماکنون، درحالی که هنوز یک سالی تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری باقی است، به صرافت آن انداخته که دستکم فهرست اولیه کاندیداهایشان را تهیه و جلساتشان را با این گزینههای احتمالی آغاز کنند؛ آنهم بهرغم این شرایط وخیم کرونایی که نهتنها برگزاری بسیاری مراسم و جلسات را با چالش جدی مواجه کرده، بلکه باعث شده حتی موعد قطعی برگزاری انتخابات ریاستجمهوری دوره سیزدهم نیز نامشخص باشد. جالب آنکه آنها در این مسیر گامهای مهمی هم برداشتهاند و حالا فهرستی ۸نفره روی میز یکی از این چند نهاد اجماعساز جناح راست قرار گرفته و فراتر از آن، حتی نسبتا مشخص شده کدامیک از این ۸ مرد خوشبخت، از رقبای دیگر خوششانسترند و از اقبال بیشتری برای معرفی به عنوان گزینه اصلی برخوردارند؛ «سیدابراهیم رییسی، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، پرویز فتاح، علیرضا زاکانی، مهرداد بذرپاش، علی نیکزاد و محمد قمی.»
بنابر نتایج پیگیریهای خبرنگار «اعتماد» از جلسات یکی از نهادهای اجماعساز به عنوان «شورای ائتلاف جریان ارزشی انقلاب» یا همان «شاجا»، یک عضو این شورا که ازجمله نمایندگان ادوار و فعلی مجلس شورای اسلامی است، از این ۸ نفر به عنوان ۸ گزینه جناح راست برای انتخابات ریاستجمهوری خبر داده است. این عضو شاجا که بهشرط عدم اشاره به نامش، از این مهم سخن گفته، همچنین تاکید کرده که تاکنون، دو، سه جلسه نیز به این منظور تشکیل شده و اعضای حاضر در این جلسات، فعلا درمورد این ۸ گزینه به اتفاقنظر رسیدهاند.
روسای ۲ قوه برای ریاست قوه اصلیهرچند حمیدرضا ترقی، عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی در واکنش به پرسش خبرنگار «اعتماد» درباره این فهرست و برگزاری جلسات شاجا، این خبر را تایید نکرد و گفت که جلسهای نیز در این رابطه برگزار نشده اما بنابر گزارشی که یک منبع آگاه در اختیار خبرنگار «اعتماد» قرار داده، ظاهرا اصولگرایان حتی به نتایج اولیه درباره چند گزینهای که از این جمع ۸ نفره از شانس بالاتری برخوردارند، رسیدهاند . به این ترتیب، ۲ گزینه اول فهرست که ازقضا گزینههای نهایی جمنا و اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ بودند، احتمالا سال آینده نیز گزینههای اصلی جناح راست خواهند بود و درصورت ورود به انتخابات ۱۴۰۰، از حمایت این جناح راست برخوردار؛ سیدابراهیم رییسی که پس از ناکامی در انتخابات ۹۶ و البته کسب حدود ۱۵ میلیون رای، ریاست قوه قضاییه را برعهده گرفت و محمدباقر قالیباف که پس از انصراف دقیقه نودی بهنفع رییسی در همان انتخابات، اسفندماه ۹۸ بار دیگر وارد انتخاباتی دیگر شد و بالاخره برای نخستینبار در طول دوران زندگی سیاسیاش، توانست پیروز انتخابات باشد تا حالا پس از کسب رای نمایندگان دوره یازدهم مجلس، ریاست قوه مقننه را برعهده داشته باشد.
جالب اینکه آنطور که فریدون عباسی، رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی پیش از برگزاری انتخابات هیات رییسه کمیسیونهای مجلس یازدهم به «اعتماد» گفته بود، ظاهرا قالیباف در نشست فراکسیون اکثریت، هنگامی که با اجماع اکثریت اعضای این فراکسیون، به عنوان گزینه ریاست مجلس مطرح میشود، بهطور شفاهی به حضار قول میدهد که کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نباشد. حالا اما چنانکه این منبع آگاه در مجلس و البته شاجا به «اعتماد» خبرداده، او نهتنها همچنان در سودای «پاستور»، در «بهارستان» روزگار میگذراند که ظاهرا چندان هم با لمس این رویای قدیمی، فاصله ندارد و دستکم وضع و حالش درون اردوگاه خودی بد نیست.
یک گروه اصلی، ۳ گروه فرعیبهجز رییسی و قالبیاف اما وضع ۶ کاندیدای دیگر هم به این لحاظ که چقدر شانس حضور در انتخابات را به عنوان کاندیدای اصلی دارند و هم به این لحاظ که طرح نامشان به این عنوان، تاچه اندازه قابل پیشبینی بوده، با یکدیگر قابل مقایسه نیست. هرچند همچنان شاید بتوان این ۶ گزینه را از این منظر در ۳ گروه، دستهبندی کرد.
جلیلی و فتاح؛ مردان بهاریگروه اول شامل سعید جلیلی و پرویز فتاح به عنوان دو چهره نسبتا شناختهشده که نامشان پیش از این - بهویژه این سالهای اخیر- بارها و بارها در فهرست گمانهزنی کاندیداهای احتمالی جناح راست برای انتخابات ریاستجمهوری مطرح شده و اینکه در این جمع ۸ نفره جایی داشته باشند، چندان دور از ذهن نیست. اما اینکه کدامیک میتواند در میدان جذب آرای مردمی نیز موفق باشد، بحث دیگری است. میدانی که شاید در آن، کار برای فتاح نهتنها در رقابت با جلیلی، بلکه شاید در رقابت با دیگر اعضای این فهرست نیز بهنسبت آسانتر باشد. چه او این ۲ سال اخیر را در بنیاد مستضعفان گذرانده و به این واسطه، با آحاد مختلف مردم، بهویژه طبقات فرودست سروکار داشته است. نکته جالبتوجه دیگر درباره فتاح و البته سعید جلیلی ارتباط آنها با جبهه پایداری است. حال آنکه منبع آگاه «اعتماد» در شرح جزییات این خبر مهم درباره انتخاب ۸ گزینه نهایی در شاجا، تاکید کرده بود که جبهه پایداری حاضر با همراهی با این تصمیمگیری و تهیه این فهرست ۸ نفره نشده است. فتاح و جلیلی البته از یک جنبه دیگر نیز با یکدیگر قرابت دارند و آن، نزدیکی به احمدینژاد و حضور در دولت مهرورز. چه آنکه سعید جلیلی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی با دولت احمدینژاد همکاری میکرد و فتاح نیز مدتی وزیر نیروی او بود.
پارلمانتاریستها به «پاستور» میروند؟در این میان شاید بتوان نام گروه دوم از ۶ گزینهای که ظاهرا از شانس کمتری برخوردارند را گروه پارلمانی گذاشت. چه آنکه در این جمع ۳ نفره، ۲ نفر هماکنون نماینده مجلسند و سومی هم به جز یک دوره ۴ساله تجربه حضور در مجلس نهم، چهارشنبه هفتهای که گذشت با رای نمایندگان مجلس، به عنوان ریاست دیوان محاسبات انتخاب شد که او کسی نیست مگر مهرداد بذرپاش.
علیرضا زاکانی و علی نیکزاد نیز ۲ گزینه دیگری هستند که نامشان در این فهرست به چشم میخورد. نمایندگانی که اولی یعنی علیرضا زاکانی همزمان با بذرپاش، باحکم قالیباف به ریاست مرکز پژوهشهای مجلس رسید تا علاوه بر ریاست مهمترین فراکسیون سیاسی مجلس، مدیریت مهمترین بازوی پژوهشی پارلمان را نیز برعهده داشته باشد و دیگری، یعنی علی نیکزاد پس از ۸ سال حضور در کابینه احمدینژاد و یک وقفه ۸ ساله در دولت روحانی، حالا نایبرییس مجلس شورای اسلامی است.
جواناول فهرست ۸ نفرهدر این میان اما شاید ناشناسترین چهره محمد قمی باشد. روحانی خوشچهره و جوانی که مدتی است به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی رسیده و ازقضا هم او بود که پس از آغاز به کار مجلس یازدهم، در نطقی پرشور در صحن علنی درباره فضای مجازی و آنچه مخاطرات این فضا تعبیر کرد، زمینهساز طرح شایعاتی درباره فیلترینگ شبکههای اجتماعی شد.
یک مرد متفاوتاما شاید گزینهای که علاوه بر صحبت از او در یکی از این چند گروه، باید بهتنهایی نیز موردتوجه باشد، نه رییسی و قالیباف، نه حتی فتاح و جلیلی که علیرضا زاکانی است. گزینهای که بعید نیست ظرف یک سال پیشرو فهرستهایی مشابه را از طرق مختلف به رسانههای رفیق و رقیب برساند و به این ترتیب، بخشی از بازیسازی برای انتخابات پیشرو را رقم بزند. سیاستمداری که بیراه نیست اگر بگوییم ظرف ۴ سال دوری از مجلس - حدفاصل دوره نهم تا یازدهم- مسیری طولانی در سیاست پیموده و حالا از یک نماینده معمولی مجلس، به بازیساز اصلی پارلمان و حتی فراتر از آن، گزینه جدی ریاستجمهوری بدل شده است. گزینهای که بعید نیست تا بهار ۱۴۰۰ از او بیش از اینها بشنویم.
و همچنان معضل وحدتاصولگرایان حالا شاد و سرمست از پیروزی قاطع در انتخابات مجلس که البته در غیاب اصلاحطلبان و در «انتخاباتی بدون رقیب انتخاباتی» رقم خورد، بیش از هر زمان دیگری خود را به دروازه «پاستور» نزدیک میبینند. آنها همچون همیشه خیالشان از دریافت تاییدیه گزینه مدنظرشان ازجانب شورای نگهبان آسوده است و باتوجه به تجربه انتخابات مجلس که با کمترین میزان مشارکت و در اوج ناامیدی بدنه اجتماعی اصلاحطلبان نسبت به گزینههای این جریان رقم خورد، تنها سد مقابلشان برای فتح «پاستور» را دستیابی به اجماع نسبی روی یک گزینه قابلقبول میبینند. مشکلی که البته ظاهرا چندان جدی نیست اما آنگاه اهمیت خود را نشان خواهد داد که به آن مینیبوسی که در سطور نخست بهنقل از عزتالله ضرغامی از آن گفتیم، بازگردیم. مینیبوسی که شاید این ۸ نفر هم جزو سرنشینانش باشند اما چنانکه همین دیروز مصطفی چمران، عضو شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی به اعتمادآنلاین گفته، شاید تعدادشان چند برابر این فهرست ۸ نفره و به تعبیر چمران، بیش از ۲۰ نفر باشند. چهرههایی که هر کدام به نوبه خود، داعیهدار شوفری مینیبوس اصولگرایان تا ورودی کاخ «پاستور» هستند و خیالی خام است که حاضر شوند به این راحتی، یکی بهجای آنها، فرمان این خودروی سنگین را به دست بگیرد. برچسب ها: اصولگرا ، انتخابات رئیس جمهور
منبع: خرداد
کلیدواژه: اصولگرا انتخابات رئیس جمهور انتخابات ریاست جمهوری انتخابات مجلس برای انتخابات علیرضا زاکانی یک مینی بوس گزینه ای سعید جلیلی علی نیکزاد اجماع ساز جناح راست ۸ نفره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۶۱۳۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ زودهنگام بر سر صندلی «شماره یک» مجلس دوازدهم؛ همه در مقابل یک نفر؛ قالیباف!
تلاشها برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس شدت گرفته است؛ از یک سو تندروهایی از جنس نبویان، رسایی و ذوالنور و از سوی دیگر متکی که مورد حمایت شورای وحدت است. برخی نیز گرچه سکوت کردهاند اما بعید نیست در اندیشه فتح کرسی «شماره یک» مجلس دوازدهم باشند.
به گزارش خبرآنلاین، همه در حال لابی کردن و برگزاری جلساتشان هستند، برای این جلسات هم نامهای پر طمطراقی مییابند؛ مانند «هماندیشی منتخبان جدید مجلس»
شاید برخی از آنها همفکر و همسو به نظر بیایند، اما این جلسات با محوریت برخی از منتخبان جدید تهران بصورت جداگانه برگزار شده و میشود که در یک جبهه قرار دارند.
لابی برای هیات رئیسه مجلسمحمود نبویان، حمید رسایی، منوچهر متکی و محمدباقر قالیباف؛ چهرههایی که سعی دارند با لابیهای گستردهشان کرسی ریاست مجلس را از آن خود کنند یا سهم بیشتری از صندلیهای هیات رئیسه مجلس داشته باشند.
خبرهایی که در چند روز گذشته منتشر شده، همگی نشان از جدی شدن رقابتها برای انتخابات هیات رئیسه مجلس خواهد داشت؛ انتخاباتی که قطعا هیجان و شور آن از انتخابات اصلی ورود به مجلس بیشتر خواهد بود.
اولین گام نبویان برایناک اوت کردن قالیبافمحمود نبویان از چهرههایی که به تندرو بودن شهره است، در انتخابات اخیر توانست شگفتیآفرین باشد و نفر اول تهران شد. نبویان پس از ۴ سال بیرون نشستن از مجلس، سال ۹۸ دوباره به ساختمان هرمی شکل بهارستان رفت، این بار اما با رأی اول تهران ماجرا فرق کرده است. او که مشخصا زاویه تندی با محمدباقر قالیباف رئیس فعلی مجلس دارد، در انتخابات اخیر بالاتر از حمید رسایی و مجری سابق صداوسیما و قالیباف ایستاد.
این اتفاق انگار اعتماد به نفس نبویان را دو چندان کرده و گویا دورخیز بلندی کرده برای کسب ریاست مجلس دوازدهم. هرچند او در اظهاراتی پیش از سال جدید تلویحا این موضوع را رد کرده بود اما نشانههای تحرکات بود گویای نکاتی دیگر است.
خبرهایی که در رسانهها آمده، حاکیست که نبویان تعدادی از منتخبان جدید را گرد هم آورده و برای آنها از «ضرورت وحدت نیروهای انقلاب اسلامی» سخن گفته است. در واقع اولین اقدامی که برای ناکاوت کردن قالیباف لازم بوده انجام شود، همان کاری است که نبویان به دنبال آن افتاده است؛ «تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی.»
در مجلس فعلی، فراکسیون اکثریتی با نامی مشابه به فراکسیون مد نظر نبویان و دوستانش در حال کار است که قالیباف ریاست آن را بر عهده دارد.
به زبان سادهتر، اقدام نبویان برای تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی، در واقع اعلان جنگ با قالیباف است و تلاشی همهجانبه برای از بین بردن فراکسیون فعلی قالیباف و تشکیل فراکسیونی جدید و البته تقریبا با همان نام مجلس یازدهم.
گویا این بار نبویان عزم خود را جزم کرده تا ریاست فراکسیون را در دست بگیرد؛ و وقتی هم که به ریاست فراکسیون به قول خودشان اکثریت برسد، بخش عمدهای از راه ریاست مجلس را پیموده است و حتی اگر به ریاست مجلس نرسد ریاست یک فراکسیون اصلی را در دست داشته باشد تا به او قدرت مانور بیشتری در مجلس آینده بدهد.
به نوشته ایسنا، «هسته اولیه تاسیس فراکسیون انقلاب اسلامی بیش از ۵۰ نفر از منتخبان مجلس دوازدهم را برای حضور در جلسه اولیه دعوت کرده بود که از این تعداد، حدود ۴۰ نفر از منتخبان که در فهرستهای مختلف سیاسی نیروهای انقلاب عضویت داشتند، حضور پیدا کردند.»
رسایی هم در تکاپو استجلسه نبویان با منتخبان جدید مجلس در حالی برگزار شد که دو روز قبلش حمید رسایی دیگر چهره تندروی اصولگرایان نیز جلسهای با جمعی از منتخبان جدید مجلس برگزار کرده بود.
خبرگزاری ایلنا که این خبر را منتشر کرده، در متن خود نوشته «احتمالا یکی از مهمترین محورها و موضوعاتی که در جلسه امروز مطرح میشود موضوع انتخابات هیات رییسه مجلس و ریاست مجلس در دوره آینده باشد.» این خبر احتمال داده که «برخی افراد بیرون از مجلس جزو متولیان برگزاری آن باشند.»
متکی به صندلی «شماره یک» میاندیشددر همین حال منوچهر متکی که سرلیست فهرست شورای وحدت (جامعتین، انجمن اسلامی مهندسین و…) بوده، اواخر فروردین ماه جلسهای با حدود یکصد تن از منتخبان جدید برگزار کرده بود؛ البته حضور حدود ۱۰۰ منتخب جدید مجلس، با استناد به سخنان متکی است. به گفته وزیر اموز خارجه اسبق ایران، در جلسه مذکور، درباره «ضرورت تحول در رویکردها و کارکردهای مجلس دوازدهم» صحبت شده بوده که از نظر متکی «مهمترین موضوع» است.
او حمله نسبتا تندی هم به قالیباف داشت و گفته بود که «خانه ملت به سمت ریاست محور حرکت کرده در حالی که باید به سمت صحن محور باشد.»
متکی که در لیست شورای وحدت حضور داشت، شب پایانی تبلیغات انتخابات مجلس دوازدهم، وارد فهرست جوان تازه سر برآوردهی اصولگرایان یعنی علیاکبر رائفیپور، موسوم به «جبهه صبح ایران» شده بود، انگار که تحت تاثیر عقاید رائفیپور قرار گرفته که این چنین به مدیریت مجلسحملهور شده است.
رقبای اصلی و فرعی همه در مقابل یک نفر؛ قالیبافمخرج مشترک این سه جلسه، همگی نشان از عزمی جدی برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس دارد؛ نبویان، رسایی و متکی، همگی نه از مخالفان که از رقبای جدی قالیباف هستند؛ با این وجود آنها برای رسیدن به این هدف مهمشان، باید یکدیگر را هم از میدان، به در کنند.
همه اینها در حالی است که روزانه به صف مدعیان ریاست مجلس اضافه میشود؛ مجتبی ذوالنور نماینده قم نیز اخیرا شنیده شده که برایریاست مجلس، در حال رایزنی است.
قالیباف بیکار ننشسته استالبته که قالیباف هم در این میان بیکار ننشسته و در حال لابیهای گستردهای برای ابقای خود بر صندلی ریاست مجلس است. در این میان، ابوالفضل ابوترابی نماینده نجفآباد به ایرنا گفته «محمد باقر قالیباف در حال برگزاری نشستهایی به صورت فردی و جمعی با منتخبین مجلس دوازدهم با موضوع و دستور کار ریاست مجلس آینده است.»
اخیرا نیز کامران غضنفری که با لیست صبح امید (رائفی پور) جزو منتخبان تهران برای ورود به مجلس دوازدهم است در یادداشتی که منتشر کرده، مدعی دادن وعدههایی از جنس وام و خودرو و عضویت در کمیسیون مورد علاقه در عوض رأی دادن به ریاست قالیباف شده است. ادعایی که البته از سوی حبیبزاده، منتخب مردم مرند در مجلس شورای اسلامی تکذیب شده و گفته است؛ «من در آن جلسه مورد اشاره دکتر غضنفری بودهام، به هیچ وجه بحثی درباره قول و وعده برای رأی دادن به ریاست مجلس نبوده و خلافگویی است».
سکوت مرموز و خطرناک آقاتهرانیبا این وجود، سکوت مرتضی آقاتهرانی، میتواند سکوتی مرموز برای رقبا و البته ترسناک برای قالیبافیها باشد؛ چرا که ریاست شورای مرکزی جبهه پایداری را بر عهده دارد و تک تک اعضای این تشکل، از دشمنان قدیمی قالیباف محسوب میشوند.
با وجود آنکه نبویان خود از اعضایجبهه پایداری است، اما مرتضی آقاتهرانی را نیز میتوان یکی از مدعیان ریاست مجلس دانست، کما اینکه در انتخابات هیات رئیسه اجلاسیه سوم مجلس فعلی، او برای کسب کرسی ریاست با قالیباف وارد رقابت شد و نهایتا ۱۹۴ به ۵۳ میدان را واگذار کرد. در نتیجه میتوان گفت که آقاتهرانی خود مترصد فرصتی برای انتقامگیری از محمدباقر قالیباف است و چه محفلی مناسبتر از مجلسی تندروتر از مجلس یازدهم!
این احتمال نیز وجود دارد که آقاتهرانی تا زمان انتخابات مرحله دوم که باید ۴۵ کرسی تعیین تکلیف شوند سکوت خود را ادامه دهد تا خللی به ائتلاف شانا و پایداری وارد نکند و بعد از عبور از آن مرحله سکوتش را درباره ریاست مجلس آینده بشکند.
جنگ قدرت در بهارستانهرچند مخرج مشترک همه طیفها و افراد مقابل رئیس مجلس که در حال لابی با منتخبان هستند، دشمنی با قالیباف است، اما آنها قاعدتا تنها هدفشان، پایین کشیدن قالیباف از صندلیریاست مجلس نیست و قاعدتا خودشان هم تمایل زیادی برای کسب این مقام را دارند؛ برای رسیدن به این آمال و آرزو، لاجرم باید هر طیفی، طیف دیگر را از حیض انتفاع ساقط کند و این مهم، مستلزم جنگ قدرتی خونین در عرصه سیاست خواهد بود؛ که گوشهای از آن در هفتههای منتهی به یازدهم اسفند ماه سال گذشته تجربه کردند و جامعه نیز شاهد این جنگ قدرت بود؛ جنگ قدرت شاید میان دو عضو ارشد جبهه پایداری یعنی آقاتهرانی و نبویان؛ شاید میان رسایی و آقاتهرانی؛ شاید میان رسایی و نبویان؛ شاید میان متکی و پایداریچیها؛ شاید میان متکی و رسایی؛ و البته حتما میان همه اینها و قالیباف.