به یاد استادم، پروفسور بدرالزمان قریب
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۲۱۷۳۹
آشنایی من با استاد نازنینم به سال ۱۳۷۳ بازمیگردد که در دورۀ کارشناسی ارشد رشتۀ فرهنگ و زبانهای باستانی در دانشگاه تهران پذیرفته شدم و درس فارسی باستان را با ایشان آغاز کردم. آغازی که پیوند عاطفی عمیقی میان ما ایجاد کرد تا جایی که آیندۀ تحصیلی من را رقم زد. زبان سُغدی را با خانم دکتر قریب شناختم و بخاطر عشقی که به ایشان داشتم، موضوع پایاننامهام را سغدی انتخاب کردم تا ارتباط بیشتری با ایشان داشته باشم و این ارتباط باقی ماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در آن زمان، زبان سغدی آنقدر مهجور بود که وقتی جایی نام سغدی را میآوردیم، ناچار بودیم توضیح دهیم که زبان یکی از اقوام ایرانی و زبان میانجی جادۀ ابریشم بوده است. این زبان مهجور و ناشناخته به لطف پروفسور بدرالزمان قریب شناخته شد و حتی کرسی تدریس آن در ایران ایجاد شد. زبانی که استاد بیست سال از عمر خود را صرف آن کرد تا موفق شد فرهنگی سه زبانه برای آن تألیف کند: سغدی-فارسی-انگلیسی. و این اقدام هوشمندانه باعث شد فرهنگ سغدی در همۀ بخشهای ایرانشناسی و زبانشناسی جهان مورد استقبال قرار بگیرد. فرهنگی که تألیف آن در بنیاد فرهنگ ایران به ریاست دکتر پرویز ناتل خانلری کلید خورد و بعد از انقلاب که بنیاد فرهنگ در مؤسسات علمی و فرهنگی دیگر ادغام شد، هیچ ناشر و مؤسسهای حاضر به چاپ این فرهنگ ارزشمند و جهانی نبود و زمان زیادی طول کشید تا سرانجام انتشارات فرهنگان که ناشری خصوصی بود، این مهم را بر عهده گرفت و توانست فرهنگ سغدی را پخش جهانی و در مرحلۀ بعد به صورت اینترنتی منتشر کند، اقدامی که باعث شادی استادم شد و نیز جایگاه خانم دکتر قریب را در مطالعات جهانی زبانشناسی و ایرانشناسی بیشتر شناساند و در همه جا، بحق با عنوان پروفسور خطاب میشد.
خانم دکتر قریب در سال ۱۳۳۶، با کسب رتبه اول، لیسانس خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران گرفت و وارد دوره دکتریِ همین رشته شد. در سال ۱۳۳۸ پس از گذراندن یک سال از دوره دکتری، با استفاده از بورس تحصیلی برای ادامه تحصیل به دانشگاه پنسیلوانیای امریکا رفت و نزد مارک درسدن (M. J. Dresden) که ختنیشناس بود، به پژوهش در زبانهای شرقی ایرانی میانه خصوصاً سغدی روی آورد و زبان سنسکریت را نزد نورمَن براون (William Norman Brown) آموخت. در ۱۳۴۰ / ۱۹۶۰ همزمان با اتمام بورس تحصیلی، از دانشگاه مذکور فوقلیسانس گرفت. از ۱۳۴۱ / ۱۹۶۱ تا ۱۳۴۳ / ۱۹۶۳، در دانشگاه برکلی کالیفرنیا نزد والتر برونو هنینگ (Walter Bruno Henning) به فراگیری و پژوهش بر زبانهای سغدی، پارتی، فارسی میانه تورفانی پرداخت، همچنین فراگیری وِدا را نزد اِمِنو (Murray B. Emenau) و زبانشناسی هندواروپایی را نزد بیلر (Madison S. Beeler) تکمیل کرد. در ۱۳۴۲ / ۱۹۶۳ به دانشگاه پنسیلوانیا بازگشت و در ۱۳۴۳ / ۱۹۶۵ رساله دکتری خود را باعنوان «تحلیل ساختاری نظام فعل در زبان سغدی» زیر نظر مارک درسدن به پایان رساند و مدرک دکتری گرفت.
در آن زمان، به دانشجویانی که موفق به کسب رتبۀ اول در رشتۀ خود میشدند، به راحتی و فارغ از اینکه دختر است یا پسر، ازدواج کرده یا نه، و از چه خانوادهای است، بورس تحصیلی داده میشد و با هزینۀ دولت ایران برای کسب دانش، به دانشگاههای مهم جهان فرستاده میشدند. خانم دکتر قریب هم از همین تسهیلات استفاده کرد، رفت و مهم اینکه هدف خود و کشورش را فراموش نکرد. تمام همّ و غم خود را صرف آموختن علمی کرد که در ایران ناشناخته بود، علم زبانشناسی. خوب خواند و آموخت و بهره برد و سپس به کشورش بازگشت و خوب آموزش داد.
آرزو رسولی (طالقانی)او نخستین کسی بود که کرسی زبان سغدی را در ایران ایجاد کرد.
نخستین ایرانی بود که یکی از کتیبههای متعلق به دورۀ هخامنشی، کتیبۀ خشایارشا، را قرائت و ترجمه و منتشر کرد.
نخستین ایرانی بود که فرهنگ یکی از زبانهای باستانی را تألیف کرد.
نخستین و تنها بانویی بود که عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی شد.
نخستین و تنها ایرانی بود که به عضویت افتخاری انجمن ایرانشناسان اروپا درآمد.
با همۀ این دانشی که داشت، هیچگاه قاطعانه نظر نمیداد، همیشه نظریّاتش با شاید و احتمالاً همراه بود که عینِ روش علمی است. اگر نظریّهای بهعقیدهاش صائب نمیآمد، باز با همین شاید و احتمالاً آن را کنار میگذاشت و هیچگاه کار علمی دیگران را تحقیر نمیکرد.
اما گذشته از همۀ این افتخارات، مادر علمی شاگردانش بود. همۀ ما عمیقاً دوستش داشتیم و زمانی که به دیدارش میرفتیم از وجود پرمهرش، از اشتیاقش به هنگام سخن گفتن از یافتههایش، از صدای لطیفش، از شعرهایی زیبایی که میسرود و برایمان میخواند، و از خندههای قشنگش لذت میبردیم. چنان روح لطیفی داشت که میتوانست برای تخته سنگی هم شعر بگوید، بیستون، تخته سنگی که البته میراث باستانی ماست اما شاید خطر آسیب دیدن آن کمتر کسی را آنگونه تحت تأثیر قرار دهد که برایش شعر بسراید:
ای کوه سرفراز
ای جایگاه خدایان در نامت
میبینم استواری اندامت
بر چهره فراخ تو چندین زخم
آورده تازیانه ایّامت
گنجی به سینه داری وزان رنجی
تلخاب غم فروشده در کامت
آغاز تو فروزش تاریخ است
آوخ، چه بیفروغ بینم فرجامت!
برچسبها دانشگاه تهران دانشگاه شهید بهشتی بدرالزمان قریب دانشگاه پنسیلوانیا فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران شناسیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: دانشگاه تهران دانشگاه شهید بهشتی بدرالزمان قریب دانشگاه پنسیلوانیا فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران شناسی دانشگاه تهران دانشگاه شهید بهشتی بدرالزمان قریب دانشگاه پنسیلوانیا فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران شناسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۲۱۷۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایران در ارمنستان چگونه معرفی میشود؟
رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان از جهش زبان فارسی در ارمنستان، سفر بلاگرهای مشهور این کشور به ایران و برگزاری جشنواره غذاهای ایرانی و ارمنی خبر داد و با اشاره به سرعت نفوذ کشورهایی مثل هند در ارمنستان، چگونگی معرفی ایران در این کشور را تشریح کرد و از برخی کمکاریها در این مسیر سخن گفت.
محمد اسدی موحد ـ رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان ـ در گفتوگو با ایسنا درباره ضرورت فعالیت رایزنهای فرهنگی در توسعه گردشگری ایران با توجه به مذاکراتی که در گذشته بین وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و سازمان فرهنگ و ارتباطات در اینباره صورت گرفته بود، اظهار کرد: اعتقاد داریم گردشگری بخشی از کار فرهنگی است. توسعه فرهنگی و صنعت گردشگری کشور جزو وظایف ماست، همانطور که گسترش دانش زبان فارسی و معرفی فرهنگ و تمدن ایران جزو وظایف رایزنان فرهنگی به شمار میآید. اینکه گفته شده است رایزنان فرهنگی به عنوان «سفیران گردشگری» نیز فعالیت کنند، به این دلیل است که باید تلاش کنیم گردشگران بیشتری به ایران سفر کنند. با همین رویکرد، در هفتههای اخیر گروهی از بلاگرها و اینفلوئنسرهای ارمنستان به ایران و شهرهایی چون تهران، اصفهان، کاشان و جزیره کیش سفر کردند، که محتواهای بسیار جذابی با هدف آشنایی با ایران، معرفی جاذبهها و ترغیب ارمنستانیها برای سفر به ایران، تولید شده است. این افراد پس از آنالیز محتواها، فعالیتها و بازخوردهایی که داشتهاند، انتخاب شدند و شخصیتهایی مؤثر در ارمنستان هستند.
او ادامه داد: در حقیقت، این کار وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است که باید به معرفی ایران و توسعه گردشگری از این طریق کمک کند، هرچند ما هم در رایزنیها این کار را انجام میدهیم و سازمان فرهنگ و ارتباطات به آن بودجه میدهد، چون اعتقاد داریم هرچه بیشتر گردشگر از ایران دیدن کند، به نفع کشورمان خواهد بود. بهترین راه برای خنثیسازی تبلیغات کشورها درباره ناامن و یا عقبمانده نشان دادن ایران، این است که نخبگان و حتی مردم عادی به هر بهانهای از ایران دیدن کنند. تعجبآور است در ارمنستانی که در همسایگی ایران است و اشتراکات فرهنگی زیادی با آن وجود دارد، گاهی که نام ایران میآید تصور میکنند هنوز در کشور ما با شتر رفت و آمد میشود!
اسدی گفت: من در کشورهای مختلفی به عنوان رایزن فرهنگی حضور داشتم و تاکیدم بر این بوده که نخبگان و حتی مردم عادی در بحث دیپلماسی عمومی به هر بهانهای از ایران دیدن کنند. این، بهترین وسیله برای خنثیسازی تبلیغات کشورها درباره ناامن و یا عقبمانده نشان دادن ایران است. تعجبآور است در ارمنستانی که در همسایگی ایران است و اشتراکات فرهنگی زیادی با آن وجود دارد، گاهی که نام ایران میآید تصور میکنند هنوز در کشور ما با شتر رفت و آمد میشود! بنابراین، موضوع گردشگری باید یکی از وظایف اصلی و مهم رایزنان فرهنگی ایران باشد و انتظار میرود وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در اینباره بخشی عمل نکند و با رایزنها و سازمان فرهنگ و ارتباطات بیشتر همراه باشد و محتواهای کمنقصتری تولید کند.
رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان، نبود تعامل جدی بین وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و رایزنهای فرهنگی را چالشی جدی دانست و افزود: همه ما رایزنها وظیفه خود میدانیم که در گردشگری فعال باشیم و کمک کنیم، چه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی حمایتی داشته باشد، چه حمایت نداشته باشد.
او در ادامه گفت: زمانی که (به عنوان رایزن فرهنگی) در تانزانیا بودم، همیشه دغدغه معرفی ایران را داشتم، وقتی میدیدم از کشورهای دیگر، گروه گروه گردشگر به تانزانیا سفر میکند و از ایران در سفرنامهها نامی آورده نمیشود، غبطه میخوردم و ناراحت میشدم. خاطرم هست بروشورهای معرفی ایران را به کارمند محلی رایزنی در تانزانیا دادیم در فرودگاه توزیع کند تا به این شکل، ایران زیبا را معرفی کنیم. از آنجا «خوجه» های شیعه (اثنی عشری) برای زیارت به ایران میآمدند، که مردمی متمول هستند. در تلویزیون ملی این کشور بحثی داشتم که مستقیم این قشر را خطاب قرار دادم، چون آنها که به ایران میآمدند، مقصدشان فقط قم و مشهد بود و هیچ جای دیگری از ایران را نمیدیدند، خواهش کردم که سه چهار روز به برنامه سفرشان اضافه کنند، دو سه روز بیشتر بمانند و تهران، اصفهان و شیراز را هم ببنند. یک چالش راه انداختم و گفتم اگر رفتید و این شهرها را دیدید و نپسندیدید و پشیمان شدید، من پول بلیت پروازتان را میدهم. مجری آن برنامه تلویزیونی گفت این یک چالش بزرگ است، اما به عنوان رایزن فرهنگی این چالش را ایجاد کردم.
اسدی گفت: گردشگری یکی از مؤلفهها و اولویتهای رایزنان فرهنگی است و با این رویکرد تا کنون حدود یکصد نفر از اساتید و چهرههای مؤثر ارمنستان به ایران فرستاده شدهاند.
رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان درباره اثرگذاری این فعالیتها در کاهش ایرانهراسی نیز اظهار کرد: ما با سه مسأله مواجهیم؛ ایرانهراسی، اسلامهراسی و شیعههراسی. موظفیم تلاش کنیم در هر یک از این بخشها کار کنیم تا ترس و نگرانی نسبت به ایران برطرف شود. روی مسأله اسلامهراسی بیشتر در کشورهایی که مسلمان نیستند، خیلی مانور داده میشود و ما به چند روش باید روی این مسأله کار میکردیم؛ برگزاری همایشهای علمی و بحثهای آکادمیک و ترغیب برای سفر به ایران را انجام میدهیم. مسأله دیگر شیعههراسی است که در کشورهای مسلمان بیشتر اتفاق افتاده است. راهکارهای مختلفی برای آن داریم و بیشتر سعی میکنیم با نخبگان و رسانهها و علمای اهل تسنن این کشورها ارتباط برقرار کنیم و آنها را به سمینارهای ایران دعوت میکنیم. طبعا رسانهها و فضای مجازی و تولید محتوا خیلی به موفق شدن این راهکار کمک میکند. سازمان فرهنگ و ارتباطات نیز برای بهرهگیری از این فضاها، تا کنون تولید محتوای خوبی داشته است.
او افزود: در بحث ایرانهراسی گروههای مختلف سعی میکنند از ایران تابو بسازند و ایران را امن نشان نمیدهند. راههای مختلفی برای مقابله با آن وجود دارد؛ تبادل نخبگان، اساتید، دانشجویان و گروههای هنری، موسیقی و سینمایی بسیار مؤثر است. در ارمنستان تلاش داریم تولیدات سینمای ایران را به نمایش بگذاریم که معتقدم در کاهش نگرانیهای مربوط به ایرانهراسی و اسلامیهراسی خیلی کمک خواهد کرد.
اسدی گفت: ما تولیدات و کالاهای خوب فرهنگی داریم، ولی نمیتوانیم آنها را خوب عرضه کنیم، درحالی که هند مدتی است با عرضه تولیدات فرهنگی، نفوذ خود را در ارمنستان بیشتر کرده است و این اتفاق بیشتر از طریق نمایش سریالها و فیلمهای این کشور رخ داده و جالب است که این محتواها با فرهنگ مردم ارمنستان تطابقی ندارد و اختلاف فرهنگی دارند، درحالی که ایران با ارمنستان تشابه فرهنگی بسیار دارد و این اشتراکها در سبک زندگی قابل توجه است، بنابراین فیلمها و موسیقی ایرانی خیلی بیشتر میتواند مؤثر باشد، ولی تاکنون نتوانستیم آنها را به خوبی عرضه کنیم.
موزه تاریخ ارمنستان، بخش ایرانرایزن فرهنگی ایران در ارمنستان درباره تعاملات دو کشور در موضوع میراث فرهنگی با توجه به ریشههای عمیق فرهنگی و پیوندهای تاریخی و اقدامی که بخش میراث فرهنگی و رایزنی برای تقویت عملکرد و همکاریها در این زمینه با ارمنستان داشته است، توضیح داد: ما اشتراکات زیادی در میراث فرهنگی با ارمنستان داریم. هم ارامنه در ایران آثار غنی و قوی دارند و هم ایران در سرزمین ارمنستان آثار فرهنگی غنی دارد. در بعضی از شهرها از زمان پادشاهی انوشیروان و خسرو پرویز (ساسانیان) آثاری در ارمنستان وجود دارد و حتی کتیبههای فارسی در این سرزمین شناسایی شده است. در موزه نسخ خطی ارمنستان (ماتناداران) بیش از ۴۰۰ نسخه خطی فارسی وجود دارد. حدود دو هزار آثر خطی و نسخ عربی و فارسی در این موزه موجود است. در بحث تحقیق و پژوهش تاکنون کارهای خوبی از سوی دو کشور انجام شده است و کتابهای خوبی به دو زبان فارسی و ارمنی ترجمه شده است و رفت و آمد نخبگان بین ایران و ارمنستان زیاد است و این رفت و آمد بین دانشگاههای دو کشور در حد مطلوب است و ابتدای امسال همایش میراث مکتوب در موزه «ماتناداران» شهر ایروان برگزار شد، که تعدادی از اساتید ایرانی حضور داشتند. کارهای خوبی در این بخش انجام شده است و ادارههای میراث فرهنگی بعضی استانهای ایران، از جمله آذربایجانهای غربی و شرقی با بخشهای مربوط به میراث فرهنگی در ارمنستان در ارتباط هستند.
او در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه ایران در ۶۰ کشور دفتر رایزنی دارد، اما اخبار کمتری از فعالیت برخی از آنها شنیده میشود، این مسأله ناشی از چیست؟ بیان کرد: رایزنان فرهنگی همیشه با چالشهایی مواجهند و باید شخصی این مسئولیت را بپذیرد که عاشق تلاش و کار برای ایران باشد و هدفش فقط کار کردن باشد.از طرفی، اینکه گفته میشود بعضی کشورها ظرفیت ندارند، درست است، فضای برخی کشورها واقعا بسته است. با این حال اعتقاد دارم اگر کسی اهل کار باشد، راه را پیدا میکند.
اسدی درباره جایگاه فرهنگی ایران در ارمنستان نیز گفت: ارمنستان با اینکه جمعیتی کمتر از سه میلیون نفر دارد، ولی فعالیتها و برنامههای فرهنگی و علمی جایگاه بالا و ظرفیت زیادی دارد و برای من شگفتانگیز است که تا این حد فضای کار در تمام زمینههای فرهنگی و هنری وجود دارد، مثلا معرفی صنایع دستی ایران در ارمنستان ظرفیت بسیار خوبی دارد، بنابراین معرفی صنایع دستی ایران را در این کشور جدی گرفتهایم و فقط به یک استان محدود نشدهایم و تلاش داریم تمرکززدایی شده و این ظرفیت برای تمام استانها فراهم شود. ارمنستان این ظرفیت را دارد و حتی از این اقدام استقبال میکند.
او در ادامه یکی از برنامههای در دست اقدام رایزنی فرهنگی در ارمنستان را برگزاری هفتههای فرهنگی نامید و افزود: سال گذشته هفته فرهنگی استان همدان برگزار شد و برای امسال برگزاری شب فرهنگی استانهای خراسان رضوی و آذربایجانهای غربی و شرقی، کردستان و مازندران در برنامه این رایزنی پیشبینی شده است، که البته به سرانجام رسیدن آنها به پیگیری مدیر هر یک از این استانها بستگی دارد.
مسجد کبود، ایروان، ارمنستانرایزن فرهنگی ایران در ارمنستان ادامه داد: مسجد کبود ایروان، کانون فرهنگی و دینی ایران است، که در عین حال به عنوان مکانی تاریخی در این شهر شناخته میشود و همین جایگاه باعث میشود تبادلات و توسعه روابط فرهنگی بین ایران و ارمنستان رخ دهد. از این فضا برای برگزاری نمایشگاههای مختلف از کتاب گرفته تا صنایع دستی و جشنوارههای غذا و پوشاک استفاده میشود و قرار است در همین فضا و در آینده نزدیک، جشنواره غذاهای ایرانی و ارمنی برگزار شود. افزونبر این، مسجد کبود ظرفیت آموزشی دارد، یعنی با توجه به مکانی که در اختیار داریم، آموزش زبان فارسی که سالهاست در این مسجد انجام میشود، توسعه یافته است. درحال حاضر ۶ کلاس زبان فارسی در این فضا با توجه به حجرههایی که دارد، برگزار میشود. این کلاسها در چهار سطح ابتدایی، متوسطه، پیشرفته و فوق پیشرفته برپا میشود. در این مسجد کتابخانه خوبی هم داریم که محل رجوع نخبگان، محققان و دانشجویان ایرانشناسی و زبان فارسی است. این کتابخانه حدود هشت هزار جلد کتاب به زبان فارسی دارد. هدف از توسعه این کتابخانه، آن است که منبع و مرجعی برای گسترش زبان فارسی باشد.
تقریبا در سه دانشگاه ارمنستان، کرسی ایرانشناسی وجود دارد و حدود ۲۰۰ دانشجو در این رشته مشغول به تحصیل هستند. تقریبا ۱۲ مدرسه دولتی آموزش زبان فارسی داشتند و حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ دانشآموز هم زبان فارسی یاد میگرفتند و در ۶ ماه این آمار به سه هزار و ۳۰۰ نفر رسیده است. ظرفیت ارمنستان برای آموزش زبان فارسی نه تنها بسیار خوب، که منحصر به فرد است. اسدی درباره وضعیت آموزش زبان فارسی و استقبال از آن در ارمنستان، اظهار کرد: تقریبا در سه دانشگاه ارمنستان، کرسی ایرانشناسی وجود دارد، که دانشجویان آن زبان فارسی یاد میگیرند. فقط در دانشگاه ملی ایروان ۱۱۰ دانشجو در سه سطح کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در رشته ایرانشناسی مشغول به تحصیل هستند و تقریبا ۲۵ استاد عضو هیأت علمی در کرسی ایرانشناسی دارد. دانشگاه اسلوونی ایروان هم بخش ایرانشناسی خیلی قوی دارد. کرسی ایران شناسی دانشگاه دولتی زبانها و علوم اجتماعی «بروسوف» ارمنستان نیز در حال تقویت است. برای تقویت این بخش قرار است دو استاد از ایران برای گسترش زبان فارسی به ایروان بیایند.
او در ادامه گفت: زبان فارسی سالهاست در ارمنستان تدریس میشود. زمانی که به عنوان رایزن فرهنگی در ارمنستان فعالیتم را آغاز کردم، تقریبا ۱۲ مدرسه دولتی آموزش زبان فارسی داشتند و حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ دانشآموز هم زبان فارسی یاد میگرفتند. درحال حاضر این آمار به سه هزار و ۳۰۰ نفر رسیده و این رشد در ۶ ماه رخ داده است. جالب است بدانید که مدارس ارمنستان از پایه پنجم تا نهم، آموزش زبان فارسی دارند و هر سال به تعداد این دانشآموزان اضافه میشود. البته، تعداد دانشآموزان در مدارس ارمنستان زیاد است و معمولا به بیش از ۱۷۰۰ نفر میرسد و کمترین جمیت مدارس ارمنستان در حدود ۴۰۰ نفر است. بنابراین ظرفیت این کشور برای آموزش زبان فارسی نه تنها بسیار خوب، که منحصر به فرد است.
رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان افزود: آموزش زبان فارسی در کشورهای دیگر معمولا سیستماتیک نیست و به نظرم فقط در ارمنستان این گونه باشد، چون دولت این کشور از حدود دو سال پیش قانونی تعیین کرده است که مدارس، زبان یکی از کشورهای همسایه را به عنوان زبان سوم باید آموزش دهند، یعنی دولت حمایت میکند و این فرصتی است که در ارمنستان وجود دارد، که البته از روابط دیرینه دو کشور نیز ناشی میشود و باعث شده است آموزش زبان فارسی در این کشور رشد داشته باشد. خاطرم هست بازدیدی از مدرسهای در ایروان داشتیم که از ۱۵۰۰ نفر جمعیت آن حدود ۷۵۰ نفر فارسیآموز بودند. پرسیدیم این جمعیت چگونه رشد کرده است، گفتند «اوایل پدر و مادرها خیلی تمایل نداشتند و ترجیح میدادند فرزندانشان زبان فرانسوی یا یک زبان خارجی دیگر را یاد بگیرند، ولی الان خود پدر و مادرها فرزندانشان را تشویق میکنند فارسی بیاموزند.» البته این اظهار نظر مدیر مدرسه بود. در استانها و شهرهای دیگر از جمله «کاپان» و «مِغری» هم که اصلا آموزش زبان فارسی نداشتند، اکنون آموزش زبان فارسی در حال رشد است، که البته عملکرد کنسولگری ایران در آن منطقه، بیتأثیر نبوده است.
او همچنین گفت: حالا که ظرفیت منحصر به فرد آموزش زبان فارسی در ارمنستان وجود دارد باید یک نسخه دیگر برای آن بپیچیم. اینکه بنیاد سعدی همان نسخه پاکستان و تونس را برای ارمنستان میپیچد شاید جوابگو نباشد، چون در ارمنستان، مدارس پیشرو هستند و نسخه و سیاستگذاری جدا نیاز دارند. حتی معتقدم کارگروه ویژه باید ایجاد شود، شرح درسها و سرفصلهای آموزشی باید ویژه و متفاوت باشد. باید براساس ذائقه دانشآموز ارمنی، کتاب فارسی را تدوین کنیم. کتابهای بنیاد سعدی خوب است، ولی برای ارمنستان خوب نیست. آن کتابها بیشتر جنبه آموزشگاهی دارد.
اسدی تاکید کرد: برای گسترش آموزش زبان فارسی به همت بیشتری در داخل کشور نیاز است و این فرصت طلایی است و اگر خوب عمل نکنیم شاید در زمان دیگری چنین فرصتی مهیا نشود و لازم است از حالا زمینهسازی شود.
رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان افزود: در مقطع کنونی شوقآفرینی و انگیزشی را برای آموزش زبان فارسی افزایش میدهیم، برای مدیران و معلمان مدارس ارمنستان در ایران اردو برگزار میکنیم که حتما انگیزهبخش خواهد بود. بنا داریم برای دانشآموزان نخبه زبان فارسی هم اردوی ایران را برگزار کنیم. المپیاد زبان فارسی را در سطح دانشآموزی و دانشجویی امسال خواهیم داشت. در این مدت دو گروه از دانشجویان دو دانشگاه را به ایران فرستادیم که تأثیر بسیار زیادی داشت، که افزون بر آموزش دو هفتهای، فرصت تماشای تهران را هم به دست آوردند. یکی از همین دانشجویان بعد از اینکه از ایران برگشت، در صفحه فیسبوکش نوشت: «از من پرسیدند قلبت کجاست، گفتم ایران. گفتند بهشتت کجاست گفتم ایران».
اسدی درباره تعداد کلی فارسیآموزان در ارمنستان، گفت: در دانشگاههای ارمنستان حدود ۲۰۰ دانشجوی ایرانشناس مشغول به تحصیل هستند که زبان فارسی هم یاد میگیرند و حدود ۳۳۰۰ دانشآموز که فارسی را به عنوان زبان سوم یاد میگیرند. البته این بخشی از سیاست کشور ارمنستان است، که با توجه به تبادل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی انجام میشود و منافع دو کشور را تأمین میکند. سوای این بحثها، مردم ارمنستان زبان فارسی، فرهنگ و شاعران ایرانی را دوست دارند. حتی برای اجرای نمایش «سیمرغ» از منطقالطیر عطار درخواست داشتیم. اینها همه از علاقه به فرهنگ ایران ناشی میشود که باید تقویت شود.
رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان درباره دیگر فعالیتهای این مرکز توضیح داد: حدود ۱۲۰ فعالیت فرهنگی در حدود یک سال گذشته از سوی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان انجام شده است، که شامل چاپ کتاب، برگزاری همایش و جشنوارههای متنوع و اعزام گروههای مختلف فرهنگی، هنری و اساتید دانشگاهی، میشود.
انتهای پیام