Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-07@11:30:16 GMT

دلنوشته ناصر فکوهی برای سینایی؛ پدرم وقتی مُرد

تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۳۰۴۰۰

دلنوشته ناصر فکوهی برای سینایی؛ پدرم وقتی مُرد

ناصر فکوهی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در یادداشتی درباره درگذشت خسرو سینایی در اعتماد نوشت: هنرمندان و نویسندگان و فیلم‌سازانی که در بیست سال اخیر برای کار بر تاریخ معاصر فرهنگ ایران با آن‌ها رفت و آمد داشتم اغلب انسان‌هایی عاشق بودند. اغلب، عاشق کارشان، عاشق هنرشان و عاشق زندگی. اغلب آدم‌هایی بودند که معنای سختی و فشار در این پهنه را با گوشت و پوست خود احساس کرده بودند و می‌دانستند در این راه با چه توفان‎هایی سهمگین باید دست به گریبان شوند، با چه پستی‌هایی و تلخ‌کامی‌ها و ناجوانمردی‌هایی.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما، اکثر آن‌ها در عمری طولانی، توانسته بودند از این راه سخت بگذرند و از زندگی خود راضی باشند. گله‌ای نداشتند و تنها حسرتی که بر دل‌شان سنگینی می‌کرد، تنها پرسشی که بر لب‌های‌شان یخ می‌زد این بود که به کدامین جرم همه و به ویژه جوانان، باید چنین عذاب بکشند و چنین روح و جسم‌شان، زنده زنده به آتش کشیده شود تا بتوانند زیبایی بیافرینند. پاسخ را اما، همه می‌دانستند: هیچ جرمی در کار نبود... جز: عشق. عشقی که در سراسر وجودشان موج می‌زد، عشقی که به چشم‌های‌شان درخشش یک زندگی زیبا را می‌داد و به لب‌های‌شان، لبخندی ابدی.

خسرو سینایی، از این جنس بود. از جنس آدم‌هایی که وقتی از دست‌شان می‌دهی، هرچند می‌دانی مرگ مرهمی بر درد ِ بزرگ یک بیماری لاعلاج و بنابراین یک رهایی برای‌شان بوده است، آرام نداری؛ آدم‌هایی که هم خود و هم تو می‌دانی که دیر یا زود، در یکی از این فصول پی در پی تو را ترک می‌کنند، اما حاضر نیستی واقعیت را بپذیری. خسرو، چون پدری مهربان بود و امروز با شنیدن خبری که انتظارش را از چندین هفته پیش می‌کشیدم و حتی به‌رغم میل خود، آرزو داشتم زودتر از راه برسد تا درد عظیمی که می‌کشد از میان برود، گریه امانم نداد.

دوست داشتم و هنوز دوست دارم که «اسطوره جاودانگی» برای آدم‌های «خوب»، انسان‌هایی با قلب‌های بزرگ که همیشه خود را مدیون زندگی می‌دانند و نه طلبکار آن، واقعیت می‌داشت. دوست داشتم اسطوره «جوانی ابدی» دستکم برای این آدم‌ها واقعیت می‌داشت. هرگز لبخند از لبانش، هوشمندی از ذهنش، شادی از وجودش، امید از دلش بیرون نمی‌رفت. هرگز کلمه‌ای زشت بر زبانش نمی‌آمد حتی در حق بدترین دشمنش.

هنرمندی بزرگ بود، فیلمسازی ارزشمند، نویسنده و شاعری توانا. همه درست است، اما بیشتر باید بگوییم: در روزگاری که برای یافتن انسان‌های شریف و پاک و مهربان و دلسوز و پردغدغه برای دیگران، باید چراغ به دست گرفت و به گرد شهر چرخید، یک انسان خوب از دست رفت چه کسی خواهد توانست جای روح بلند و دل نازک او را بگیرد.

هربار بر در خانه‌شان می‌رفتم، با قامتی خمیده، اما با رویی گشاده، در را باز می‌کرد و گویی سال‌هاست مرا ندیده، چنان استقبالی می‌کرد که حسرت می‌خوردم چرا هرگز در زندگی نتوانسته‌ام حتی در خیالاتم به این حد از دوست داشتن برسم. با خسرو سینایی در یک محله با چند کوچه فاصله، زندگی می‌کردیم. روحی شاداب داشت و همیشه امیدوار، همیشه دلبند و خشنود از زندگی‌اش و حاصل آن، چه در خانواده و چه در عرصه عمومی و البته همیشه نگران فاجعه‌ای که آینده می‌تواند برای هر کدام از ما به ارمغان بیاورد. که برای او آورد.

گفتگو‌های ما که صد‌ها ساعت فیلم و صدا را در بر می‌گیرند بی‌شک روزی به انتشار خواهد رسید و نشان خواهند داد که چطور این مرد بزرگ، فراتر از سینما و هنر و قدرت تخیل خارق‌العاده‌اش، ساعت به ساعت، روز به روز، ماه به ماه، ... روح مرا شیفته خود کرد و مرا امروز به آنجا کشاند که جرات کنم و از «مرگ پدر» نام ببرم.

روحی سه‌گانه داشت: قالبی که با گستره و ژرفای بزرگی در فرهنگ ایران و شناخت گسترده‌اش ساخته شده بود و ترکیبی از دو فرهنگ اروپایی که سال‌ها با آن‌ها زندگی کرده بود. از یک سو: خویشتن‌داری، اعتدال و احتیاط ِ عقلانیت خالص گرا (پوریتن)‌ی شمال اروپا (اتریش محل تحصیلش) و از سوی دیگر، شورش‌گری و شادمانی و آزادی کامل در بیان احساسات غم و شادی، یا میراث روحیه مدیترانه‌ای جنوب اروپا که به آن عشق می‌ورزید.

زیبایی ترکیب این فرهنگ‌ها با یکدیگر، انسانی ساخته بود استثنایی: خلاق، صبور، امیدوار، با خردورزی روش‌مند در بخشی از وجودش و با طغیان خلاقیت هنری در بخش دیگرش. خسرو رفت، اما شاید تنها روزی با مرگ بتوانم او را و میراثش را از زندگی خود کنار بگذارم. خسرو رفت، اما آورده‌هایش به زندگی این جهانی تا صد‌ها سال یاد و نامش را برای مردمان این کشور و برای جهانیان زنده نگاه خواهد داشت. قطره‌های اشک ما بدرقه راه پدری که نمی‌خواست، اما با دست نفرین شده کرونایی که دوزخیان همین زمین آن را به جان انسان‌هایی، چون او انداخته بودند، ناچار شد، هزاران هزار فرزند خود را تنها بگذارد و راه ابدیت را پیش بگیرد.

امروز زبانم برای تسلیت گفتن به گیزلا و فرح گرامی شاهدان گفتگو‌های بی‌پایان ما، قاصر بود؛ می‌دانم چه اندوه بزرگی بر قلب‌های مهربان‌شان نشسته، غم بزرگی که نه تنها روح آن‌ها را در تیرگی فرو برده، بلکه قلب همه فرزندان آن انسان والا را امروز از هم درید. یادش همیشه زنده خواهد ماند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: ناصر فکوهی استاد دانشگاه خسرو سینایی کارگردان آدم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۳۰۴۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیت‌اللّه العظمی نوری همدانی: اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است/ اسلام «زن‌» را بعنوان اینکه مانند مرد یک انسان کامل است و شایستگی خلیفه الهی بودن را دارد معرفی کرد

به گزارش جماران؛ متن پیام آیت‌اللّه العظمی نوری همدانی به همایش هویت عصری زنان در آینه قرآن و حدیث بدین شرح است:

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنَا أَبِی ‌الْقَاسِمِ المصطفی مُحَمَّد وَ عَلَی أهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ سیَّما بَقیَّهَ اللَّهِ فِی الأرَضینَ.

با سلام و تحیت به آن مجمع محترم؛

موضوع «جایگاه و موقعیّت بانوان‌» از دیر باز مورد گفتمان اندیشمندان و صاحب نظران بوده و نویسندگان و نظریه پردازان در این زمینه دیدگاههای گوناگونی‌ارایه داده و هر یک از آنان برداشت و تحلیلی داشته و طبق جهان بینی خود آن را ابراز داشته‌اند. که این موضوع با مطالعه تاریخ اقوام و ملل روشنتر می‌شود.

در این میان مکتب حیات بخش اسلام‌ که کامل‌ترین ادیان است با توجه به نظر واقع بینانه به انسان و وظایف و تکالیف او، موقعیت بانوان را به نحو اصولی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با عنایت به ساختار خلقت زنان به تبیین حقوق آنها پرداخته است که با نگرش دقیق و خالی از اغراض باید گفت‌: در هیچ‌مکتب و گرایشی اینگونه حریم و حقوق زنان مورد حمایت قرار نگرفته‌ و شأن و منزلت آنان مصونیت پیدا نکرده است‌.

مگر نه این است که پیش از ظهور اسلام با زنان در همه نقاط جهان به بدترین نوع ‌برخورد می‌شده و از کمترین حقوق اجتماعی محرومشان داشته بودند.

که در آن فضای مسموم حضرت رسول اکرم‌(صلی الله علیه و آله) رفعت مقام و شأن والای ‌بانوان‌ را با کمال صراحت اعلام و قوانینی بر اساس فطرت انسان مقرّر داشت‌.

و مگر نه این است که با استقبال از حضور زنان در عرصه‌های جهادی و آموزشی و پرورشی و اجتماعی سالهای نخستین ظهور اسلام به عصر طلایی تبدیل شد و بر تارک ‌جبین تاریخ اسلام درخشید.

انسانی در میان دو دیوار بلندِ تحجر و تمدّن‌ِ کاذب‌. محبوسی در اعماق دو زندان‌: زندان جاهلیّت و زندان بردگی مُدِرن‌. اسیر دو کمند: کمند اوهام و خرافات و کمند تهمت و افتراءآت‌. مقهور دو فرهنگ‌، فرهنگ جاهلی و فرهنگ کلمات فریبنده به نام آزادی ‌و بعنوان علم و تمدن و تساوی حقوق‌. بالاخره فریادگری بدون فریادرس‌! و مُجرمی بدون ارتکاب جرم‌، مظلومی به ‌ظلم مضاعف و محروم از حقوق زندگی صحیح‌!

در روزگاری که در تمام فرهنگهای اقوام و ملل جهان «زن‌» بعنوان یک‌ «موجود پست » و «طفیلی » و انسان درجه دوّم‌ مطرح بود و تلخی ‌و محرومیّت بر همه ابعاد و زندگی او چه سیاسی‌، چه فرهنگی و چه اقتصادی ‌سایه افکنده و مورد بدبینی‌ ها و آماج تهمت‌ها بود و از هیچ روزنه‌ای بر افق زندگی ‌او روشنایی نمی‌تابید، و همه درها بر روی او بسته بود، خورشید اسلام طلوع ‌کرد و افق زندگی او را از کَران تا کَران روشن نمود و ندای عطوفت‌آمیز پیغمبر رحمت‌، حضرت محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله) روح نشاط و امید در کالبد او دمید و راه ‌ترقی و تکامل را به روی او از همه جهت باز کرد.

حضرتش موقعیّت مهم «زن» در اجتماع بشری و جایگاه بلند او و شایستگی‌ ها و استعدادهای فراوانی را که دست آفرینش در وجود این‌موجود بدیع قرار داده است را گوشزد کرد و آیه‌هایی از قرآن مجید را در رابطه با معرفی مقام مهم زن و ارزش والای او برای مردم بیان نمود. «زن‌» را بعنوان اینکه مانند مرد یک انسان کامل است و شایسته همه‌کمالات و کرامت‌های انسانی است و شایستگی خلیفه الهی بودن را دارد معرفی کرد.

«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»

«إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا»

و این نمونه‌ای از آیات قرآن در عظمت زنان است و بر همین اساس همانطور که نمونه‌ای از مردان برای الگوسازی ذکر نمود، از زنان شایسته نیز به عنوان الگو معرفی می‌شود:

« ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ»

و در روایات ما نیز احادیث مختلف و متواتر درباره حقوق و جایگاه بانوان ذکر شده‌است که توصیه می‌شود به کتب حدیثی ما مراجعه کرده و با در نظر گرفتن سند احادیث بعضی از مطالب جعلی که با قرآن کریم مطابقت ندارد را استثناء نمود.

امروز نیز دنیای کفر با متهم ساختن اسلام نسبت به حقوق زن آنچه را که خود در عمل انجام می‌دهد به دین مقدس ما نسبت می‌دهد در حالی که با این عمل می‌خواهد پرده سیاه بر حقایق و موقعیت زن در اسلام بپوشاند و عمل ننگین خود را نسبت به بانوان توجیه نماید، اما باید با صدای رسا و بلند اعلام کرد که این دین بزرگترین حامی حقوق زن می‌باشد.

در پایان از همه حاضرین، خصوصاً از برگزار کنندگان این جلسه محترم و بویژه نماینده معظم ولی فقیه آیت الله آقای نورمفیدی کمال سپاس و تشکر را دارم و توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم و متلمس دعای خیر می‌باشم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

قم مقدسه

حسین نوری همدانی

دیگر خبرها

  • ملاصدرا و محبت کردن
  • دانشگاه خودباوری را در جامعه به منصه ظهور برساند
  • دانشگاه با فرهنگ‌سازی در جامعه خودباوری را به منصه ظهور برساند
  • آیت‌اللّه نوری همدانی: اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
  • آیت‌اللّه العظمی نوری همدانی: اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است/ اسلام «زن‌» را بعنوان اینکه مانند مرد یک انسان کامل است و شایستگی خلیفه الهی بودن را دارد معرفی کرد
  • هستی گهواره من/ اضطراب مرگ معنا بخش زندگی / گریز از مرگ با مد و دفن شدن در نقش اجتماعی
  • مشق الفبای زندگی در آغوشی شاید مهربان‌تر از مادر
  • وقتی «علی خاوری» ابراهیم هادی زمانه شد
  • آیت‌الله رمضانی: اسلام گنج وجودی انسان را معرفی می‌کند / ویژگی‌های مسلمان واقعی براساس روایات اهل‌بیت(ع)
  • اصل حج بر وحدت بین مسلمانان است