در هفتمین روز وداع با بدرالزمان قریب
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۵۳۷۰۵
هفتمین روزی است که بدرالزمان قریب زندگی را وداع گفته، استادی که طی دهههای متوالی هیچگاه دست از تحقیق و مطالعه، بویژه درباره ایران باستان و زبان «سُغدی» برنداشت. یکی از نگرانیهای مهم قریب بیتوجهی نسل امروز به تحقیق و مطالعه بود؛ در خلال معدود گفتوگوهایی که از او به یادگار مانده از این ابراز نگرانی کرده بود که: «امروزه دانشجویان چندان رغبتی به مطالعه در این حوزه ندارند و آن را کار شاقی نمیدانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علاقه شرط لازم است و باید سختیها را از سر گذراند زیرا ارزش رسیدن به قله را دارد./ایرنا» و این همان تفاوتی است که او و همنسلانش و همه آنهایی که دوره طلایی فرهنگ و ادب کشورمان را رقم زدن با نسلهای بعد خود دارند. نکته جالب توجه درباره قریب اینکه او هم مانند عبدالله انوار همه زندگیاش را وقف کار کرد، به قول فتحالله مجتبایی: «قریب نه تشکیل خانواده داد و نه بچهای داشت و در واقع کارهایش تنها دغدغههایش بود. او از آن دست افرادی بود که با کارش ازدواج کرد./ایبنا» اما برای جوانترهایی که شاید به لطف مظلومیت همچنان برقرار حوزه فرهنگ و ادب چیزی درباره این زن فرهیخته ندانند، نگاهی گذرا به زندگیاش خواهیم داشت. درباره خاندان قریب نیاز به توضیح چندانی نیست، رسانه ملی با همه کمکاریاش در حوزه فرهنگ، چندین سال پیش سریالی با عنوان «روزگار قریب» پخش کرد که به معرفی زندگی محمد قریب، بنیانگذار تخصص پزشکی اطفال در ایران تعلق داشت و مردم با وجوهی از زندگی یکی از اعضای این خاندان آشنا شدند، اما خود بدرالزمان قریب که بود؟ به دنبال اشتغال پدرش در وزارت خارجه، مدتی در پاریس اقامت داشتند و از همینرو در بازگشت به ایران به مدرسه فرانسویزبان ژاندارک رفت. بعد از اتمام تحصیل و کسب دیپلم، علاقهمندیاش او را بهسوی ادبیات کشاند و فرصت بهرهمندی از محضر استادانی همچون محمدمعین، ذبیحالله صفا، ناتل خانلری و جلال همایی برای قریب فراهم شد. اواسط دوره دکتری به قصد ادامه تحصیلات دانشگاهیاش درباره ادبیات ایران باستان، رهسپار دانشگاه پنسیلوانیای امریکا شد و آنجا به پیشنهاد پروفسور «مارک درسدن» فارسی باستان خواند و به مطالعه درباره زبان سُغدی پرداخت. قریب بعد از سالها تحصیل در دانشگاههای میشیگان و برکلی، آن هم نزد محققان مطرحی نظیر پروفسور «جرج کامرون» و پروفسور«هنینگ»، مدتی هم بهعنوان استاد مدعو و همچنین محقق به دانشگاههای «یوتا» و «هاروارد» رفت. او افزون بر تدریس در دانشگاههای شیراز و تهران، تنها زن عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود که مدیریت گروههای بخش گویششناسی و زبانهای ایرانی را به عهده داشت؛ انتشار تنها فرهنگ دوزبانه فارسی- انگلیسیزبان سُغدی ثمره ارزشمندی است که از زندگی علمیاش به یادگار مانده؛ او انتشار این فرهنگ را ادای دین خودش به ایرانزمین میدانست. «تحلیل ساختار فعل در زبان سُغدی (انگلیسی)»، «تاریخچه گویششناسی در ایران» و «پژوهشهای ایرانی باستان و میانه» تنها برخی آثاری هستند که به همت او منتشر شدهاند؛ قریب به وقایع سیاسی-اجتماعی روزگار خود هم بیتوجه نبود، او قصیدهای برای محمد مصدق سروده بود، مصدق بعد از آنکه سروده قریب را میخواند با ارسال تصویری از او تشکر میکند. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره زندگی و آثار به جای مانده از این زن دانشمند بد نیست به سراغ مستند «با زبان خاموش»، به کارگردانی منوچهر مشیری بروید.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۵۳۷۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (6 اردیبهشت)
من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها
توبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم
عشق دردانهست و من غواص و دریا میکده
سر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم
لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم
بازکش یک دم عنان ای ترک شهرآشوب من
تا ز اشک و چهره راهت پرزر و گوهر کنم
من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنجها
کی نظر در فیض خورشید بلند اختر کنم
چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست
کجدلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم
عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار
عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم
من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم
گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همتم
گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم
عاشقان را گر در آتش میپسندد لطف دوست
تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم
دوش لعلش عشوهای میداد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانهها باور کنم
اراده آهنین و همت عالی شما قابل تحسین است، مطمئن باشید با صبوری، تلاش و سخت کوشی به سرمنزل مقصود رسیده و آرزوهای شما تحقق پیدا می کند.
برخی دوستان فریبکار در اطراف تان هستند که نباید به آن ها اعتماد کنید. قبل از انجام هرکار و اقدامی خوب فکر کرده و با درایت و عاقبت اندیشی تصمیم گیری کنید.
زندگی نامه حافظحافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و بههمراه مادرش زندگی سختی را سپری میکرد. گفته میشود او در اوقات فراغت خود به مکتبخانهای که نزدیک نانوایی بود میرفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت میکرد و نیززمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا میپرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.
این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را بهطور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی شرکت میکرد و به همین خاطر به اکثر دانشهای زمان خود مسلط بود.
حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش میکرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردمفریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار بهویژه غزلیات بسیار زیبا و معنیداری سروده است که نیزاکنون پس از گذشت قرنها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامشبخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات میشود.
حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیدهاند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را بهدلیل شیرین زبانی معشوقهاش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقهاش، ۴۰ شبانه روز را بهطور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زندهداری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو میکنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمهکاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.
در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار میشود.
آثار حافظ
دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی بهطور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود میپرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابلتوجه و تاملبرانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبانهای دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزلسرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیتهای او بسیار درخشان و تماشایی است.
شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهمترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن میخواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن میکند؛ بهگونهای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شدهاند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفتهها به کمک زبان طنز بیان شود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (5 اردیبهشت)