بنیاد های سیاسی «زیارت جامعه کبیره»
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۶۵۷۴۱
یکی از مهمترین آثاری که از امام هادی(ع) در دست داریم، زیارت جامعه کبیره حضرت است. زیارتنامهای برای شناختن امام، شخصیت او و آگاهی از اینکه باید چه ویژگیهایی داشته باشد. زیارتنامهای که موضوع اصلی آن زیارت ائمه(ع) است یعنی تمام ائمه(ع) را میتوان با آن زیارت کرد و به امام و امامت و رابطه امام و امت میپردازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فروغ طاهری/
یکی از مهمترین آثاری که از امام هادی(ع) در دست داریم، زیارت جامعه کبیره حضرت است. زیارتنامهای برای شناختن امام، شخصیت او و آگاهی از اینکه باید چه ویژگیهایی داشته باشد. زیارتنامهای که موضوع اصلی آن زیارت ائمه(ع) است یعنی تمام ائمه(ع) را میتوان با آن زیارت کرد و به امام و امامت و رابطه امام و امت میپردازد.
باید شخصیتی که از امام(ع) در این زیارتنامه ارائه میشود را بشناسیم. نکته بسیار مهم این است که امامت پدیدهای تاریخی نیست، بلکه بخشی از جریان زندگی است. امامت، مدیریت جریان زندگی اعم از بعد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. بنابراین باید محتوای این زیارتنامه را در زندگی سیاسی، اجتماعی و مدیریت حیات خود مورد توجه قرار دهیم. عناوین این زیارتنامه نشان میدهد که امامت برای دیروز نیست تا امروز برای آن یادبود و مناسبت بگیریم. امامت مسئله امروز ماست پس محتوای این زیارتنامه باید در زندگی سیاسی و اجتماعی ما جاری و ساری شود.
نکته مهم در این راه وظیفه نخبگان سیاسی است که این زیارتنامه و مفاهیمی در مورد شخصیت امام، نسبت امام با جامعه، فلسفه سیاسی امامت و... را برای مردم ترجمه کنند و این زیارتنامه را به زبان سیاست روز و در واقع به ادبیات نوین سیاسی تبدیل کنند. آنچه موجب شده نتوانیم از این زیارت استفاده جامع داشته باشیم و جز اینکه آن را در سلوک فردی بخوانیم و در صحنه زندگی ما وارد نشود، این است که ما نتوانستهایم ابعادی که در سازندگی سیاسی جامعه و سازندگی اجتماعی جامعه مؤثر است، از آن استخراج کنیم.
در واقع بازسازی بنیادهای سیاسی بر مبنای این ادبیات است که میتواند برای ما بسیار مفید و کارآمد باشد. نکته دیگر اینکه تولید این ادبیات مبنا و معیار میخواهد. اینکه شخصیتی که این زیارتنامه از امام، ولی الهی و رهبر جامعه مطرح کرده را در زندگی سیاسی خود جاری کنیم، نیازمند آن است که این ترجمه بر یک مبنا و معیار استوار باشد و این مبنا و معیار، قرآن کریم است.
قرآن کریم از این نظر که هم کتاب حق است، هم هیچ گونه تحریفی در آن صورت نگرفته است، هم برای هدایت بشر آمده، باید در زندگی بشر نمود پیدا کند. تنها معیار و مبنا برای تولید ادبیات سیاسی و اجتماعی روز از آثاری است که از ائمه و امام هادی(ع) برای ما به جا مانده است.
یکی از نیازهای امروز جامعه ما، نهضت اسلامیسازی علوم است. پرسش این است که جایگاه امام به طور کلی و جایگاه امام هادی(ع) به طور خاص در این نهضت اسلامیسازی علوم کجاست؟ یا در فلسفه سیاسی مدرن اسلامی جایگاه امام هادی(ع) و زیارت جامع ایشان کجاست؟
اگر به مفهوم امام و امامت با این دید نگاه کنیم امام دیگر موضوعی نخواهد بود که فقط در مناسبت خاص به سراغ آن برویم. اگر مفهوم امام از مناسبتی و تاریخی بودن خارج شود و به رکن مناسبات اجتماعی و معادلات سیاسی نفوذ پیدا کند، خواهیم دید که امام موضوعی نخواهد بود که فقط در مناسبتها از آن صحبت کنیم بلکه در مناسبات قدرت و مدیریت این امامت جریان پیدا خواهد کرد. در این صورت است که در کلاسهای درس، دانشگاهها و... از این صحبت خواهیم کرد که امام هادی(ع) جریان قدرت را چگونه میدانست؟ آن امام در فلسفه سیاسی چه دیدگاهی داشت؟
یکی از ابعاد مظلومیت ائمه(ع) این است. فلسفه سیاسی اندیشمندان دیگر را میخوانیم اما هنوز به آن درجه نرسیدهایم که بتوانیم فلسفه سیاسی زندگی و اندیشه امام هادی(ع) را تولید کنیم. زیارت جامعه کبیره منبعی بسیار مهم است که بدانیم چه کسی باید حکومت کند؟ چرا باید حکومت کند؟ حکومت مطلوب چیست؟ رسالت حکومت چیست؟ جریان قدرت چگونه باید باشد؟ متأسفانه هم نخبگان سیاسی و هم توده مردم نسبت به ائمه(ع) کوتاهی دارند. برای اینکه امام(ع) را از اندیشه مناسبتی به اندیشه معادلات سیاسی اجتماعی تبدیل کنیم، نیاز به مهندسی مطالبات اجتماعی وجود دارد.
امام(ع) برای مناسبات تاریخی ما نیست که برایش سالگرد بگیریم. امام برای مناسبات قدرت، حکومت، مدیریت و معادلات اجتماعی و سیاسی ماست. اگر امام هادی(ع) را از این بعد شناختیم، آن گاه خواهیم دانست که چگونه در مشکلات سیاسی، اقتصادی، عقیدتی و شبهات و مسائل اخلاقی خود به او پناه ببریم.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: زیارت جامعه کبیره امام هادی ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۶۵۷۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیروان امام صادق(ع) در مسیر تمدنسازی
شکلگیری تمدن اسلامی در پرتو سیره علمی و عملی اهلبیت(ع) امری قابل توجه است و در این میان امام صادق(ع) در تمدنسازی اسلامی نقش اساسی داشتهاند که لازم است مورد توجه قرار بگیرد و سالروز شهادت رئیس مذهب تشیع زمینهای شد تا موضوع نقش ایشان در تمدنسازی اسلامی را مورد بررسی قرار دهیم.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، حضرت جعفربن محمد (ع) ملقب به امام صادق (ع) ششمین امام شیعیان دوازده امامی پس از پدر بزرگوارشان امام باقر (ع) است؛ ایشان به مدت ۳۴ سال عهدهدار امام شیعیان با خلافت پنج خلیفه و آخر اموی و دو خلیفهی اول عباسی معاصر بودند؛ امام صادق (ع) نه تنها در میان شیعیان بلکه در سطح جهانی بهعنوان یک شخصیت برجسته علمی به شمار میروند تا جایی که ابوحنیفه فقیه به نام اهل سنت ایشان را عالمترین فرد در میان مسلمانان دانسته است.
امام صادق (ع) با تلاشهای علمی گسترده خویش و تربیت اصحاب و شاگردان دانشمند، نقش بسیار چشمگیری در شکلگیری تمدن اسلامی داشتند و بر این اساس وجود انبوه روایات امام صادق (ع) در منابع شیعه و اهل سنت بیانگر نقش علمی حضرت در زمان خویش است؛ از امام صادق (ع) با وجود چهار راوی و بیش از ۳۵ هزار حدیث، روایات و آموزههای بسیاری در دست است که میتوان با الهام گرفتن از زندگی پربار این امام معصوم در مسیر ساخت تمدن نوین اسلامی گام برداشت؛ در همین راستا با حجتالاسلام محسن الویری عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) و پژوهشگر سیره اهلبیت (ع) گفتوگو کردیم:
ایمنا: یکی از مهمترین اهداف رهبران یک جامعه دینی و مذهبی، تشکیل تمدن اسلامی است؛ بر این اساس و در مقدمه توضیحی در خصوص جایگاه تمدن اسلامی در اندیشه اسلامی بفرمائید.
حجتالاسلام الویری: اگر هدف دین را تأثیر گذاری در دو عرصه مختلف فردی و اجتماعی در نظر بگیریم و بگوییم یکی از کارکردهای اصلی دین تربیت انسان و نشان دادن مسیر کمالیافتگی و فرهیختگی به اوست، در عرصه اجتماعی هم وظیفه تربیت جامعه و سوق آن به سمت کمال و فرهیختگیاست، پس دین میخواهد هم انسان و هم جامعه را به بالاترین مرتبهی امکان خود برساند، همانگونه که انسانها در مسیر کمالیافتگی حائز مراتب و درجاتی هستند که مصداق بالاترین این درجه برای یک انسان حضرات معصومیت (ع) هستند، جوامع هم از این حیث در درجات مختلفی قرار میگیرند؛ گاهی جامعهای در عرصهای پیشرفت کرده و در عرصه دیگر خیر یا در جامعهای این پیشرفت و رشدیافتگی استمرار دارد و در دیگری نه، در اینجا هم جامعهای که نمره کامل را در کمالیافتگی و فرهیختگی کسب میکند جامعه موعود مهدوی است و سایر جوامع با سلسله مراتبی در مرتبه پایینتری نسبت به آن قرار میگیرند.
منظور از تمدن در اندیشه اسلامی بالاترین و گستردهترین سطح تحقق اجتماعی اسلام است و تمدن یافتگی یکی از مهمترین اهداف اسلام است؛ بنا بر این وقتی در عرصههای مختلف جامعهی اسلامی، نه تنها در علم به تنهایی یا اخلاق به تنهایی یا به طور اخص ساخت اجتماعی شاهد پیشرفت دین محور و مستمر به مدت بیش از یک سده باشیم به این حالت میگوئیم جامعهی اسلامی، که اگر شرایط ارتقا همچنان مساعد بود جامعهی اسلامی پیدایش تمدن اسلامی را سبب میشود؛ در همین راستا جایگاه تمدن در اندیشه اسلامی رساندن جوامع به بالاترین مرتبه کمال است.
ایمنا: نقش امام صادق (ع) در این مسیر و شکوفایی تمدن اسلامی چه بوده است؟
حجتالاسلام الویری: نحوه تمدن سازی اهل بیت باهم تفاوتی ندارد و از لحاظ اصول و مبانی از یک مبنا تبعیت میکند و تنها در عرصه بروز و ظهور بسته به شرایط و اقتضائات هر زمان تفاوت میکند؛ به همین دلیل هم امام صادق (ع) انند سایر ائمه معصومین سه نقش عمده در شکوفایی تمدن اسلامی داشتند:
نقش اول ایشان کوشش برای حفظ میراث موجود بود، میراث وحیانی که همان قرآن کریم و کلام وحی بود، میراث نبوی که سیره نبی اکرم (ص) به حساب میآمد و میراث علوی که ما پیروان مکتب اهل بیت به آن قائلیم؛ میراثهای گرانبهای قرآن و سنت عترت پیامبر (ص) به منزله چراغ پر نور هدایت و راهنشان مسیر دست یافتن به جامعه مطلوب و تحقق عملی آموزههای اسلام بودند که در شرایط جامعه آن روز و حضور امویان و عباسیان در رأس امور حکومت تلاشهای بسیاری برای خاموش کردن این نور هدایت انجام میشد که از نقشهای مهم ائمه از جمله امام صادق (ع) زنده نگه داشتن این راهنشان و میراثهای گرانمایه بود و این نقش تمدنی بسیار بزرگی است؛ از این جهت که حتی اگر در آن زمان جامعه در مسیر تحقق تمدن اسلامی حرکت نمیکرد آن اهداف و آن راهنمای طی طریق زنده نگه داشته شد که تا امروز معیاری برای تشخیص راه درست از گمراهیها و ضلالتهاست.
نقش دوم امام کوشش برای زدودن کژکاریها و ناراستیهایی بود که در جامعه آن زمان وجود داشت؛ مقابله با برخی از آنها در توان امام بود و در برخی دیگر شرایط این مقابله و تغییر فراهم نبود، برای مثال اعمال تغییر در عرصه حکومت امری نبود که امام بتوانند با آن اقتضائات یا تذکر به آن دست پیدا کنند؛ اما با این وجود در زمینههایی که امکان اصلاح بود اصلاح میکردند و در سایر زمینهها در پاسخ به سوالات پیروانشان و به بهانههای مختلف روشنگری میکردند و راه درست را نشان میدادند.
سومین نقش امام صادق (ع) در شکوفایی تمدن اسلامی مسئله یاری رساندن به جامعه اسلامی بود؛ امام در عرصههایی که این امکان وجود داشت به جامعه اسلامی کمک میکردند و این هرگز به معنای تأیید حاکمیت نبود به این دلیل که تمدن مساوی با حکومت نیست، اگرچه حاکمیت یکی از ارکان مهم تمدن است اما تمدن ابعاد و جوانب گوناگونی دارد که میتوان بدون تأیید و هم راستایی با حاکمیت در شکوفایی و توسعه آنها نقش داشتند و امام بدون تأیید حکومت بنیامیه و بنیعباس در عرصههای مختلف علمی، اجتماعی و حتی سیاسی در جامعه حضور داشتند و جامعه اسلامی را یاری میکردند.
ایمنا: گامهای محقق کردن تمدن اسلامی در سیره امام صادق (ع) چیست؟
حجتالاسلام الویری: به اعتقاد ما از سیره ائمه معصومین و بهصورت مشخص امام صادق (ع) میتوان یک الگوی تمدنی همه جانبه برای حرکت امروز جامعه به سوی تمدن اسلامی برداشت کرد؛ منظور از الگوی همه جانبه الگویی است که نه تنها از لحاظ مباحث نظری و معرفتی دارای اهمیت است بلکه در بعد عملی هم امتداد آن معارف را در جامعه قابل رؤیت کرده، در همین راستا بر پایه سیره امام صادق (ع) سه گام برای الگو برداری امروز ما در مسیر تمدنی وجود دارد:
گام اول تقویت امّت گرایی است، برخی بر این عقیدهاند که تمدن نوین اسلامی منحصراً به دست ایرانیان محقق میشود و تنها ایرانیها هستند که به آن دست پیدا میکنند، حال آنکه گستره یک تمدن یک ملت و یک ملیت نیست، گستره تمدن اسلامی یک مذهب نیست، بلکه گستره تمدن اسلامی عینیت یافتن امت اسلامی در همه عرصههاست؛ یکی از بایستههای حرکت ما به سمت ساخت تمدن اسلامی همین امت گراییاست که متأسفانه بر خلاف رهبر انقلاب که این دید در رفتار و گفتار ایشان به خوبی مشهود است در برخی افراد شکل نگرفته و تنها به صورت شعاری خواستار شکلگیری تمدن نوین اسلامی هستند.
گام دوم تقویت مثبتنگری تمدنی است، به این معنا که ما پیروان امام صادق (ع) باید بکوشیم همانگونه که ایشان به کاستیهای جامعه زمان خودشان محدود نشدند و میراث بینشهای فرا زمانی و فرا ساختاری خود را برای ما به یادگار گذاشتند ما نیز در برکه مشکلات و نقصهای زمان خودمان گیر نکنیم و از جایی بالاتر به مسائل نگاه کنیم و رویارویی با این مشکلات خرد مسیر تمدن سازی دید و نگرشمان محدود نشود و آنقدر خود را به آنها مشغول نسازیم که نتوانیم تمدنساز شویم.
سومین الگوی امروز تمدن ساز در سیرهی امام صادق (ع) ضرورت امتدادیافتگی آموزههای دینی در عرصهی اجتماعیاست، ما بسیاری از آموزههای دینی را از طریق مطالعهی آیات قرآن یا احادیث و روایات معصومین علیهم السلام در مییابیم و با استناد بر آنها از قانونهای تمدنی یا اصول دینی سخن میگوئیم اما دین ما چطور میتواند امتداد اجتماعی داشته باشد؟ چطور میتواند در جامعه بروز و ظهور پیدا کند؟ چطور میتواند در رفتارهای سازمانی ما جاری شود؟ در پاسخ به این سوالات ما اغلب پاسخی نداریم و این در حالیست که امام صادق علیه السلام تمامی این معارف را در کنشهای فردی و اجتماعی خود به طور کامل اعمال میکردند و ما نیز باید با تاسی به ایشان پا را از حیطه سخن و مطالعات نظری فراتر بگذاریم تا معارف اسلامی در جامعه امتداد اجتماعی بیابند.