الکتروآکوستیک در بازیگری به چه معناست؟
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۷۷۵۳۲
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بازیگری یکی از مشاغل محبوب در سطح جهان محسوب میشود، بازیگری فارغ از شهرت و ثروتی که ممکن است برای فرد بازیگر به همراه داشته باشد، جهانی است که میتوان در آن ایفای نقش در قالب شخصیتهای مختلف را تجربه کرد.
در این بین اکثریت مواقع بازیگری به عنوان یکی از مشاغل سخت جهان محسوب میشود، شاید از دور برای بسیاری اینکه بازیگری اتفاقی سخت باشد، قابل لمس نباشد، اما اگر به صورت اصولی و به مفهوم واقعی به بازیگری نگاه کنیم، این هنر به واقع به تمرین، مطالعه، شهود و مطالعات فراوانی نیازمند است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پرتاب آوا
حالا که میدانیم گفتار ما برایمان همچون عبور از آتش است باید بدانیم که با چه کسی در چه فاصلهای و با چه میل و یا کششی صحبت میکنیم. این پرسشها به واژگان خارج شده از دهانمان حالت یک توپ را میدهد؛ همچون توپ تنیس. یک تنیسور با همین پرسشها والبته با کمی مکر و حیله توپ را به میدان حریف پرتاب میکند.
هدفی در یک متری خود انتخاب کنید. باید کلمهها را از تمرین قبل برای او بگویید. آواهای ایجاد شدهی شما برای آن هدف پرتاب میشوند. یک بار نرم بگویید و بار دیگر شدت را بالاتر ببرید و خشنتر ادا کنید. در دنبالهی همین تمرین به تدریج فاصلهی خود را با هدف دور ودورتر کنید و سپس حتما به تدریج به حالت اول بازگردید.
حالا فاصلهی خود را بسیار نرم و آرام به هدف نزدیک و نزدیکتر کنید. دراین تمرین – درس باید جلوی چند اشکال را گرفت؛ ما همواره با دهان و لبها و باز کردن دهان حرف میزنیم؛ یعنی در هنگام حرف زدن دائم سر و بدنشان را نیز به حرکت در میآورند. خیلی از بازیگران این کار را دلیل بر خوب بازی کردن نیز میدانند. اما این یک نقص است و باید برطرف شود.
انسان فقط با دهان حرف میزند و باید بر تمام اندام گفتاری خود کاملا تسلط داشته باشد. زمینههای تخیل در نقش و یا احساسات در اعمال ما و در تصمیمها و روشی که برای عمل انتخاب میکنیم خود را بروز میدهند و نه در حرکت دائم سر و یا دست به همراه حرف زدن.
درتمرین برای تسلط بالا بر آوا باید این نقص را برطرف کرد. شاید نقشی که بازی میکنید دارای یک انحراف و حرکت تکراری منشعب از ناراحتی ذهنی و روانی (تیک عصبی) باشد، اما آن نیز نباید بر پیکرهی گفتار سوار شود.
همواره در زندگی عادی نیز حرکت بدن بر حرکت آوا مقدم است: ناخودآگاه دستتان به شی داغی برخورد میکند؛ تا به حال دیده اید کسی اول بگوید: آخ! سپس دستش را بکشد؟ قطعا نه! او اول دستش را ناخودآگاه پس کشیده و سپس با یک فاصله – هر چقدر هم کوتاه، به فریاد آمده است. این قاعده است، اما استثنا نیز وجود دارد. مثلا جا به جا کردن همین مورد قبل میتواند کمدی وضعیت به وجود آورد.
الکتروآکوستیک (راههای موثر حفظ و نگهداری صدا)
کلید اصلی برای استفادهی صحیح از صدا، داشتن تکنیکی کامل است. به همراه این چند مورد: پیش نیامدن استفادهی نادرست از صدا، شیوهی صحیح صحبت کردن، تأثیر محیط، تاثیر سلامت جسمانی بر روی صدا.
اما شروط لازم نیز عبارتند از: گوش دادن و نگاه کردن، پیدا کردن مربی بیان و تحت نظر وی بودن، ثابت نگه داشتن مدت زمان تمرین به لحاظ سرعت روزانه و تعداد دفعات ماهانه، ترکیب تکنیکهای مخالف و متضاد، هنرجوی جدی بودن و ایجاد ابزار و امکانات برای گسترش نحوهی تمرینها. همهی این شروط و مراتب بخشهایی از بهداشت آوا هستند.
بیشتر بخوانید
چگونه بازیگر شویم؟/ تاثیر پرتاب آوا روی صحنه تئاترمنبع: میزان
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: آموزش بازیگری تکنیک های بازیگری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۷۷۵۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه شهرت و پایانش رنگ کهنهگی نمیگیرد/ ترس و تردیدهای یک ستاره
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانه ای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی ...» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی ...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی ...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسایلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی ...»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با ماموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی ...» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنهگی نمیگیرد.
کد خبر 6097465 آروین موذن زاده