انتقام اسیدی از شوهر عمه
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۸۵۳۰۴
زن جوان وقتی برای برادرزادهاش درددل میکرد و از بدیهای شوهرش میگفت نمیدانست دختر جوان کینه شوهر عمه را به دل میگیرد و نقشه انتقام اسیدی از او را طراحی میکند.
به گزارش ایران، ساعت ۷ صبح ۲۶ خرداد، عابران و رهگذران در خیابان کارون با صحنه عجیبی مواجه شدند. موتورسیکلتی دو ترک که زن و مردی جوان راکبین آن بودند بهسمت مرد میانسالی که در حال عبور از خیابان بود رفته و زن جوان که صورتش را پوشانده بود مایعی را روی مرد میانسال ریخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مردم بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و مرد میانسال به بیمارستان منتقل شد.
مرد میانسال که از ناحیه صورت سوخته بود در تحقیقات گفت: من مسئول نگهبانی یک برج در شمال تهران هستم، روز حادثه قبل از اینکه از خانه بیرون بیایم، زنگ خانهام را زدند اما کسی پشت در نبود و بعد از چند دقیقه از خانه خارج شدم. در راه رفتن به محل کارم بودم که موتورسیکلتی دو ترکه به من نزدیک شد، راکبین موتورسیکلت صورت هایشان را پوشانده بودند.
یکی از آنها زن بود و اسید را او روی من ریخت.
وی در ادامه گفت: «سالهاقبل با دختر یکی از اقوامم ازدواج کردم اما اختلاف زیادی باهم داشتیم. صاحب سه فرزند شدیم که یکی از آنها فوت کرد.
اختلافهای ما ادامه داشت و درنهایت تصمیم به جدایی گرفتیم اما از آنجایی که زنم را دوست داشتم نتوانستم طلاقش بدهم. با اینکه عاملان اسیدپاشی صورتهایشان را پوشانده بودند اما در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل اسیدپاشی، شماره پلاک موتورسیکلت اسیدپاشان بهدست آمد.»
حمید صاحب موتورسیکلت شناسایی و بعد از دستگیری مدعی شد: از طریق یکی از دوستانم با الناز آشنا شدم.
دوستی ما ادامه داشت تا اینکه الناز برایم تعریف کرد که شوهر عمه اش، خیلی عمهاش را اذیت میکند و میخواهد از او انتقام بگیرد.
او ادامه داد: چند روز بعد هم گفت در خانهاش موش پیدا شده و برایش اسید بخرم. اسید را خریدم و روز حادثه به او دادم و از من خواست او را به نزدیکی خانه شوهر عمهاش ببرم تا با شوهر عمهاش صحبت کند. او به من نگفته بود چه نقشهای در سر دارد.
با اعترافات حمید، الناز بازداشت شد و در تحقیقات گفت؛ مدتی قبل که به خانه عمهام رفته بودم او برایم درد دل کرد و از بدیهای شوهرش گفت. خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم زهرچشمی از شوهر عمهام بگیرم اما فکر نمیکردم آنقدر بسوزد. حمید در جریان کامل اسیدپاشی بود و میدانست که چکار میخواهم انجام دهم.
با اعتراف زن و مرد جوان به دستور بازپرس جنایی آنها در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شدند و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: طرح ترافیک 99 کنکور 99 حسین مدرس خیابانی انفجار بیروت عباس بابایی حزب کتائب لبنان بیروت انتقام اسیدی شوهرعمه طرح ترافیک 99 کنکور 99 حسین مدرس خیابانی انفجار بیروت عباس بابایی حزب کتائب لبنان بیروت مرد میانسال شوهر عمه عمه اش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۸۵۳۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقشه زن خیانتکار برای قتل شوهر
زن هندی که با همدستی مردی غریبه و صحنهسازی شوهرش را در مکانی متروکه به قتل رسانده بودند، دستگیر شدند.
به نقل از رسانههای هند، ۷ آوریل ۲۰۲۴ - 28 فروردین- حدود ساعت ۰۳:۰۰ بامداد، پلیس ایالت جامو، در جریان یک تصادف جادهای قرار گرفت. در این حادثه فردی به نام نارش چاندر جان خود را از دست داده بود. پلیس متوجه شد که بعد از تصادف مصدوم را به بیمارستان گاندی منتقل کردند، اما او قبل از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داده بود. بنابراین یک افسر تحقیق عازم بیمارستان شد تا از همسر نارش و سایر شاهدان درباره این حادثه تحقیقاتی به عمل آورد.
در تحقیقات بعدی پلیس متوجه تناقضگوییهای همسر این مرد شد و تحقیقات را از سر گرفت. در ادامه مشخص شد که فردی به نام بهانو پارتاپ نیز در محل جنایت حضور داشته است.پلیس بار دیگر از زن جوان بازجویی کرد. وی در بازجوییها اعتراف کرد که از مدتی قبل با فردی به نام بهانو پارتاپ وارد رابطه پنهانی شده بود. بعد از مدتی تصمیم گرفتند با برنامهریزی و صحنهسازی نارش را به قتل برسانند.
بنابراین او را به مکان متروکهای در منطقه سئورا کشانده و بهانو با یک خودرو با سرعت خیلی زیاد با او تصادف کرد. وقتی مطمئن شدند که او دیگر نفس نمیکشد او را به بیمارستان بردند.
از آنجایی که بهانو به عنوان کارآموز در بیمارستان گاندی ناگار کار میکرد، توانستند با پروندهسازی مرگ را به عنوان یک تصادف جادهای به تصویر بکشند. با این اعترافات شالو و بهانو دستگیر شدند. این دو بزودی محاکمه خواهند شد.