ما را به سخت جانی خود این گمان نبود/مهدی جهاندیده
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۹۰۳۴۶
مهدی جهاندیده در یادداشتی به تاریخ روزنامه نگاری در ایران و سفارشی نویسی امروز پرداخته است.
به گزارش برنا،عمر ژورنالیسم در ایران جوان است. میرزاصالح شیرازی روزنامهاش را دوهزار و اندی سال پس از ژولیوس سزار منتشر کرد. گویی بهرغم همه ادعاهایی که در فرهنگ و تمدن داریم بدجوری از قافله رومیها جاماندهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جنین تمدنِ پرطمطراق ایرانی، در کهنسالی به آبستنی نوزاد ژورنالیسم رضایت داده است. حال چرایش بماند برای بعد و نوشتارهایی دیگر. اما همان طفلِ نوپای ژورنالیسم جوری موی دماغِ استبداد محمدعلی شاه شد؛که شاه پس از به توپ بستن مجلس به تماشای شکنجه و اعدام جهانگیرخان صوراسرافیل و ملکالمتکلمین در باغشاه نشست، تا بلکه دلش کمی خنکتر شود! بماند که نه تخت برای محمدعلی شاه ماند و نه لذت آن شکنجه زیردندانش مزه ماندگاری یافت.
تاریخ ۱۵۰ ساله روزنامهنگاری در ایران بشدت پرنوسان بوده، اما بهرغم همه فشارها و سختیها به یک استمرار نسبی رسیده و به نهادینگی در ساختار اجتماعی و سیاسی دست یافته است. حال امروز بدانجا رسیدهایم که درست یا نادرست، اشخاص حقیقی نیز امکان و آزادی فعالیت ژورنالیستی را یافتهاند.
ژورنالیسم از چاپی به آنلاین گسترش دامنه داده است و آزادانهتر در محدوده مرزهای رکن چهارم دموکراسی حرکت میکند. این اتفاق بسیار ارزشمندی است. اما نباید فضا را رها نمود.امروز باید این فضا توسط متخصصان و ژورنالیسم اصیل سر و سامان یابد. نباید صحنه را خالی کرد؛ سو استفاده و طمع بر رسانهها هر دلسوزی را آزار میدهد. اینجاست که روزنامهنگاران به اشتباه از قطارهایی سخن میگویند که سر وقت به مقصد رسیدهاند.
در کنار آنکه هر شهروند پتانسیل تبدیل شدن به یک رسانه را دارد،باید طرحی نو اندیشید تا اوضاع سرو سامان یابد که مبادا این فضا مورد سواستفاده قرار گیرد.مبادا سه ضلعی هبوط ژورنالیسم،دغدغههای اقتصادی و امنیت شغلی حیات ژورنالیسم واقعی را تهدید کند. روزگاری نچندان دور، آلکساندر آدلر در روزنامه فیگارو نوشت:«شغل ما به عنوان روزنامهنگار این نیست که از قطارهایی که سر وقت به مقصد رسیدهاند سخن بگوییم، بلکه باید به قطارهایی بپردازیم که از ریل خارج شدهاند.»
ژورنالیسم مدرن علیالظاهر هیچ شباهتی با «اکتاسناتوس» ژولیوس سزار ندارد. موقعیت پیش رونده تکنولوژیکی، زبانِ ژورنالیسم را بسیار بسیار، برندهتر کرده و کارکردش دیگر صرفا محدود به روایت خبر نمیشود. روز به روز نقش ژورنالیسم در تحولات جوامع، محوری و تعیینکنندهتر میشود. فاکتوری مهم که اصحاب سیاست و اجتماع را مجذوب و شیفته بازی با مهر رسانه در صفحه شطرنج میکند. در این میان از رکن چهارم دموکراسی سخن گفتن، اندکی سخت است؛ خصوصا اگر استقلال رسانهای زیر سایه حاشیهها قرار گیرد.
روایت روزنامهنگاری در ایران، حکایت رنج و مصائب است. نمودار مهاجرت اجباری از روزنامهنگاری به دیگر مشاغل با شیبی تند و در سراشیبی سقوط قرار دارد. متاسفانه گاه مشاهده میشود، جایگزین آنها ژرونالیسم مجعولی است که صرفا«سفارشی» مینویسد و کارکردی جز ایجاد جار و جنجال ندارند. البته «این قشر» خود را روزنامهنگار میخوانند! و در اتوپیای نواختن میخِ آخر را بر تابوت ژورنالیسماند! اما «ژورنالیسم اصیل» همچنان زنده است. ما را هم به این سخت جانی گمان نبود.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: روز خبرنگار مهدی جهاندیده روز خبرنگار ورزشی روزنامه نگاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۹۰۳۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همتی: آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد
آفتابنیوز :
همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، میگوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.»
*اخیراً نرخ تورم سال ۱۴۰۲ از سوی بانک مرکزی اعلام شده که نشان میدهد تورم بهرغم تلاشهای دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچیک از برنامههای دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟
جدولی که در روزهای گذشته منتشر شده آماری است که معمولاً بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه ارائه میکند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد.
یک نکتهای را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال ۱۳۹۵ درحالیکه در اواخر سال ۱۴۰۱ پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به ۱۴۰۰ تغییر پیدا کرد؛ بنابراین اگر شما بخواهید براساس سال ۱۴۰۰ این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر ۵۰ درصد میرسد. یعنی نرخ تورم ۱۴۰۲ بین ۴۸ تا ۵۰ درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم و براساس سال پایهای که معیار مرکز آمار است که البته بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اعلام کنیم، عدد ۵۲ برای تورم ۱۴۰۲ باید بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاح شود.
*اینکه تورم ۵۰ درصد باشد یا ۵۲ درصد چندان در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیکند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است.
دو نکته را در این زمینه باید اشاره کرد. سال ۱۴۰۲ را با سال آخر دولت دوازدهم که فشار حداکثری وجود داشت نمیتوان مقایسه کرد. در سال ۱۳۹۸ وصولی درآمد نفتی ۱۲ میلیارد دلار بود و در سال ۱۳۹۹ درآمدها به ۷/۵ میلیارد دلار رسید. درحالیکه در سال ۱۴۰۲ بنا بر اعلام وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به ۳۵ میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال ۱۳۹۹ سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است.
با این درآمد نفتی و اینکه تاکید میشود صادرات غیرنفتی جهش پیدا کرده و مجموع صادرات به ۷۸ میلیارد دلار رسیده، تورم بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطهبهنقطه شهریور ۱۴۰۰ مورد تاکید قرار میدادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمیدهند؟ پاسخ واضح است. برای اینکه بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل ۱۰ درصد اختلاف وجود دارد.
نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر بنا بر گفته دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با وعدههایی که در این حوزه داده بودند همجهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف میکنند. یعنی در مرحله اول تورم از ۴۶ به ۲۳ درصد کاهش پیدا کند و بعد هم آن را تکرقمی کرده یعنی به زیر ۱۰ برسانند.
امروز با ۴۸ درصد نرخ تورم مواجه هستیم که عملکرد بسیار بدی است و به مفهوم شکست در مبارزه با تورم محسوب میشود؛ بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم. تورم ۴۸ درصد به معنای کنترل نرخ نیست. ۴۸ درصد، تورم بسیار سنگینی است. در شرایط بسیار خاص این تورم ممکن است قابل پذیرش باشد. مانند آنچه در سال ۱۳۹۹ اتفاق افتاد و درآمدها به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ افت شدید پیدا کرده بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است.
دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز میبینید که با تزریق بیحد درهم و دلار سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را نفی نمیکنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی اینکه با ارزپاشی این کاهش نرخ انجام شود مورد پذیرش نیست و این روش هیچگاه جزو سیاستهای من نبوده. تزریق ارز جواب اصلی، اساسی، پایهای، علمی و فنی نیست. راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه ۵۲ درصد با پایه ۹۵ یا کمتر از ۵۰ درصد با پایه ۱۴۰۰ نشاندهنده عدم موفقیت دولت در کنترل تورم و عدم تحقق وعدههای دولت در این حوزه است.
*دلیل عدم اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم چیست؟
کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و به نظر من باید ادامه پیدا کند. البته من اطلاع دارم که ریشه کاهش رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانکهاست که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تولید خواهد داشت. در هر حال صرفنظر از علت کاهش رشد نقدینگی، این امر میتواند در مهار تورم مؤثر باشد. با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیسجمهور و باقی اعضای دولت نباید روی کاهش رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیبشان میرود مهم است. تورم باید کم شود.
*چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست منجر به مهار تورم شود؟
مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. کشور کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافهبرداشت بانکها به اقتصاد فشار میآورد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بالای ۴۰ درصد است. نرخ ۴۰ درصد به مفهوم آن است که تعادل سیستم پولی کشور از دستشان خارج شده است. شما نمیتوانید بگویید رشد نقدینگی ۲۵ درصد و نرخ بانکی ۲۳ درصد است، ولی در بازار نرخ بهره تامین مالی ۴۰ درصد باشد.
این نشان میدهد یک جاهایی اشکال وجود دارد. این نشان میدهد یک ناهماهنگی در سیاستهای پولی، ارزی و مالی کشور وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمیتوان تورم را کنترل کرد. آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد. رشد اقتصادی هم بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته ناشی از تولید نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات بعد از کرونا به دست آمده است.
بخش غالب رشد بخش خدمات نیز به رشد عملیات واسطههای مالی برمیگردد؛ بنابراین این رشد به بخش تولید واقعی مربوط نمیشود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاستهای پولی نمیتوان تورم را کنترل کرد.
منبع: روزنامه هم میهن