در محضر «امام زمان (عج)» دعا میکردم، نماز میخواندم و گریه میکردم
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۰۰۹۴۳
خبرگزاری میزان- «کتاب آرام جان» روایت زندگی شهید مدافع حریم امنیت، محمدحسین حدادیان است که در انتشارات شهید کاظمی منتشر شده. تاریخ انتشار: 00:45 - 19 مرداد 1399 - کد خبر: ۶۴۴۸۸۸
«کتاب آرام جان» روایت زندگی شهید مدافع حریم امنیت، محمدحسین حدادیان است که در انتشارات شهید کاظمی منتشر شده.
در این خبر قصد داریم با بخشی از کتاب «آرام جان» که به زندگی شهید مدافع حریم امنیت، محمدحسین حدادیان پرداخته است آشنا شویم، این کتاب شاهد چند فصل است که در ادمه فصل اول آن را با هم مرور میکنیم:
بعد از مدتی هم عهد شدیم سطح علمی خودمان را بالا ببریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شنیدیم سر خیابان خاوران، در سپاه مالک اشتر کلاس اخلاق برگزار میشود. اعضای کلاس زیاد نبودند؛ شاید به تعداد انگشتان دودست. ثانیه شماری میکردم برای جلسات اخلاق آیت الله مشکینی. مسئول آن جلسات خانمی جوان و انقلابی بود. آفتاب بیست و چهارسالگیاش لب بام بود. صدایش میزدیم خواهر مختار. هیکل چهارشانه و لهجه غلیظ ترکیاش هم مثل اسمش با هیبت بود.
توی کلاسهای موزاییک پوش به ردیف مینشستیم روی صندلیهای مشکی اداری. خواهر مختار فیلم ویدئویی سخنرانی آیت الله مشکینی را درتلویزیون چهارده اینچ سیاه سفید پخش میکرد. بحثهای اخلاقی و معاد آیت الله مشکینی خیلی روی من اثر گذاشت. افتادم در وادی زهد و تقوا. کم غذا میخوردم، کم صحبت میکردم، کم میخوابیدم، شبها را با نماز و مناجات صبح میکردم.
مباحث اعتقادی آیت الله مشکینی عطش دیدار و سربازی امام زمان (عج) را در ما ایجاد کرد. تابستان ۵۹ بود که جمکران رفتنمان شروع شد. ظهر سه شنبهها راهی میشدیم. زیاد در بند غذا و خوراکی هم نبودیم. هر چه دم دست بود میگذاشتیم داخل کیف؛ نان و پنیر، ماست چکیده با بیسکویت. اگر بین راه خوراکی میخریدیم مقید بودیم دانگی حساب کنیم. کسی خرج دیگری را نمیداد.
پاتوقمان ته اتوبوسهای بنز سوپر دولوکس بود؛ روی صندلی مخملی پنج نفره هر هفته باید یک حدیث از حفظ میخواندیم. از آن زمان الوضو علی الوضو نور علی نور درذهنم حک شده است. از شوق جمکران، نه چرت میزدیم نه حرف بیهوده. بین بحثهای اعتقادی و معرفت امام زمان (عج) گذر زمان را نمیفهمیدیم.
در حرم حضرت معصومه به سلام و زیارت مختصری اکتفا میکردیم. مثل کسی که قرار ملاقات دارد، همه هوش و حواسمان به جمکران بود.
وسط بیابان خدا، چراغ سبز یک مسجد کوچک روشن بود. از هم جدا میشدیم. هر کسی گوشهای پیدا میکرد و میرفت پی حال خود. من که داخل نمیرفتم. میرفتم پشت دیوار کوتاه جلوی مسجد. با چادر دو زانو مینشستم روی زمینهای خاکی. کسی من را نمیدید؛ ولی من صدای نالهها و گریهها را میشنیدم.
پرنده پر نمیزد. سوت و کور. انگار که در محضر امام زمان (عج) بودم. حرف میزدم دعا میکردم، نماز میخواندم، گریه میکردم.
خیلی زود تیم پنج نفرهمان متفرق شد. میروکیلی عقد کرد. زارعی هم ازمدرسه رفت. رفتن به جمکران را تنها ادامه دادم. تک و تنها ساعت چهار صبح بر میگشتم. جلوی پمپ بنزین هاشم آباد پیاده میشدم. بیست دقیقه پیاده راه بود تا خانه. پدر و مادرم باورشان نمیشد که در آن تاریکی نمیترسم. اینکه من برای امام زمان (عج) رفتهام و ایشان حی و حاضر همراه من هستند، بهم جرات میداد.
یک شب که از جمکران برگشتم و از سرما رفتم زیر پتو پچ پچهای پدر، مامان جمیله و خواهرم شروع شد. فکر میکردند خوابم. میگفتند: این دختره چشه؟ چرا اینطور میکنه؟ خواهرم یواش گفت: نکنه عاشق شده! خیلی ناراحت شدم. من در چه فضایی بودم و آنها چه فکری میکردند.
چنان غرق در فضای معنوی شده بودم که زیاد به درس و مشقم اعتنایی نمیکردم. تجربی میخواندم. در درسهای ریاضی و فیزیک به مشکل خوردم. تجدید شدم. از همان دوران دبیرستان قید مدرسه را زدم. پدر و مادرم خیلی راحت کنار آمدند. آنها بیشتر حواسشان به مسائل اخلاقیام بود. دغدغهشان این بود که دخترشان سقزدهان مردم نشود. مادرم افتخار میکرد که گوشه چشم دخترش را کسی ندیده.
-بچههای من طوری رفتن و اومدن که اگر کسی بگه آقای تاجیک دختر داره، بقیه میپرسن مگه ایشون دختر هم داره؟
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اینجا اخبار ادبیات معرفی کتاب آیت الله مشکینی امام زمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۰۰۹۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نماز جمعه سنندج
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز کردستان ماموستا رستمی در خطبههای نماز جمعه سنندج اظهار داشت: کارگران در توسعه کشور جایگاه ویژهای دارند و رسیدگی به دغدغههای آنان باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
وی افزود: توسعه کشور در سایه امنیت وایجاد اشتغال قابل تحقق است که دولت سیزدهم در این مسیر گام برداشته است.
امام جمعه سنندج در ادامه بر لزوم همکاری مردم با مسئولان برای تحقق شعار رهبری تاکید کرد.
ماموستا رستمی در بخش دیگری از خطبهها جنایات رژیم سفاک صهیونیستی را محکوم و یادآور شد: بی تفاوتی مجامع بین المللی در برابر شهادت ۳۴ هزار و ۱۸۳ انسان مظلوم و ویرانی منازل و مساجد و بیمارستانها، نابخشودنی است.
تبریک روز سنه و آغاز هفته معلم به تلاشگران عرصه علم و دانش و لزوم رعایت رعایت حجاب اسلامی، از دیگر مواردی بود که امام جمعه سنندج به آن پرداخت.