ربیعی: عید غدیر روزی برای مرور آموزههای حکمرانی علوی است
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۰۳۸۸۱
علی ربیعی سخنگوی دولت با درج یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:
پرده اول: شادیهای خیلی دور، مناسک خیلی نزدیک
به گذشته که نگاه میکنیم، انگار زندگیمان مملو از بهانههای زیادی برای کنار هم بودن و شادی بود. یادش به خیر، کودکی ما، که همه اعیاد از نوروز تا اعیاد دینی و مذهبی از یک نیاز و متن جامعه برمیخاست و حال آدم ها را خوب میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کنار خیابانها تختهایی با فرشهای مندرس خانهها برپا میشد و هرکسی تئاتر، آواز و هر هنری که داشت با شادمانی به عرضه میپرداخت. مقایسه این جشنها با دهههای اخیر که هرچه به پیش رفتیم جشنها از نیاز اجتماعی، فرهنگی و مذهبی فاصله گرفت و به جشنهای تلویزیونی، از هیأتهای سراسری و غیرمحلی بزرگ با مداحان مبدل شد، به مرور در پی این تغییرات، شیرینکامی فردی کمرنگ شد و آثار اجتماعی آن روبهافول گذاشت. در صورتی که با حفظ تنوعها در شیوه بروز و عدمسختگیریها، بنیادهای محلی و حوزه عمومی شادیها حفظ میشد.
من فکر میکنم جشنها و عزاداریهایمان باید به متن اجتماعی و فرهنگی جامعه برگردد تا مقوم ماندگاری آثار آن شود.
در سنت ما، شعائر و مراسم در بخشی از سپهر عمومی جامعه قرار داشت در حوزه عمومی شکل میگرفت. ما به ترتیب طی سالها اعیادمان و حتی عزاداریهایی را که در حوزه عمومی با آموزش مذهبی هم همراه بوده به حوزه دولتی نزدیکتر کردیم. مشاهدات نشان میدهد هنوز در روستاها، شهرهای کوچک و محلات سنتی با فرهنگهای متنوع این مراسم در حوزه عمومی صورت میگیرد. غدیر و عاشورا و نیمه شعبانها در ایام پیشگفته در سطح حوزههای عمومی جامعه زیسته میشد دیگر به شکل سابق نمیتواند تولید شخصی و خودجوش جامعه محسوب شود.
شاید آثار اجتماعی کرونا فرصتی باشد که این مسأله به طور کامل به حوزه خصوصی منتقل شود و آداب و رسوم سنتی و مذهبی و انتقال نسلی آن به خانهها برده شود. فرصتی مناسب است تا خانواده را به محلی برای جمع شدنهای کوچک و مرور سنن و ارزشها تبدیل کنیم.
پرده دوم: جامعه و آموزههای غدیر
یکی از ویژگیهای یادآوری روزها و برپایی جشنها، بیتردید بازگشت به چیستی فرد یا ماجرایی است که پیرامون آن نامگذاری و نمادسازی صورت گرفته است. هرگاه مناسبتی با نام حضرت امیر (ع) شکل میگیرد، رمز جاودانگی و راز همبستگی جان و ذهن در فطرت انسانی با وی پدیدار میشود. با نگاهی ساده به آنچه از کودکی در مورد «امیر»مان شنیده یا خواندهایم اگر بنا را بر تمرین این آموزهها و نهادینه کردن آن در جان و دل بگذاریم، قطعاً جامعهای انسانیتر و بهتر خواهیم داشت.
از جمله این آموزههای ارزشمند میتوان به موارد زیر اشاره کرد: خانواده محوری و تثبیت بنیانهای آن، وفاداری مثال زدنی حضرت امیر (ع) به حضرت فاطمه (س) و حفظ انسجام خانواده که آن را تبدیل به خاستگاهی برای کنش اجتماعی و کانون اولیه تربیت و آموزش و حتی کنش سیاسی (با فاصلهای کوتاه از عادات دوران جاهلیت اعراب) به گونهای که سبب شد حضرت فاطمه (س) بتواند زن را به عنوان یک کنشگر اجتماعی و سیاسی
مطرح کند.
از خانواده که عبور کنیم، در اولین سطح اجتماعی دیدن اقشار فرودست اجتماعی و حس کردن وضعیت آنها و نیز اقدام عملی برای دستگیری و تلاش برای تغییر وضعیت آنها را مشاهده میکنیم. بنابراین فعالیت شخصی آن حضرت در حوزههای خیرجمعی به صورت پنهان و آشکار یکی از نیازهای بزرگ جامعه امروز ایران است. رفتار عادلانه با همه ادیان و قومیتها و احترام به قراردادهای اجتماعی چه در دوره حکومت و چه دوران انزوا، میتواند نمادی از رفتار انسانی و حقوق برابری باشد.
تفکیک بین امور شخصی و امور حکومتی که نمونه آن را در خاموش کردن چراغ بیتالمال زمانی که طلحه و زبیر برای انجام کاری شخصی به دیدن امام علی(ع) آمدند میتوان یافت، برقراری عدالت در بهرهگیری از مواهب بیتالمال در ماجرای برادرش عقیل به یک درس بزرگ تاریخی تبدیل شده است. برای امام علی(ع) هیچگاه هدف، وسیله را توجیه نکرد؛ او معتقد بود حتی برای اهداف مقدس، مسیر باید سالم و عادلانه باشد. احترام به خرد جمعی در ماجرای بیعتها، سایهسار شدن برای رشد و بالندگی دیگران و تکیهگاه بودن برای آدمهای ضعیف جامعه از دیگر آموزههای حضرت امیر (ع) است. من در این نوشتار به بخشهای بسیار کوچکی از رفتارهایی که به یاد داشتم اشاره کردم. چه خوب است که در نماد غدیر آنچنانکه مولایمان زیست را مرور کنیم.
بیشک زیست اخلاقی و انسانی جامعه در گرو مرور و نهادینه کردن فردی این آموزه هاست. در دوران سختیها که هر کسی میخواهد یا قانونشکنی کند یا گلیم خود را از آب بیرون بکشد، اعتمادهای فردی و اجتماعی فروریخته چقدر با همین آموزههای ساده از غدیر میتواند احیا شده و به زیست بهتری بینجامد.
و اما پرده دیگر
بدون تردید غدیر به عنوان یک واقعه و نماد غدیر نمیتواند از آموزههای حکمرانی حضرت امیر دور باشد که مناسب است در هر غدیر مروری کنیم بر این شیوههای حکمرانی و آموزههای آن برای همه. عید غدیر بر همه انسانها و هممیهنان مبارک باد.
منبع: الف
کلیدواژه: حوزه عمومی حضرت امیر آموزه ها جشن ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۰۳۸۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترومای اجتماعی، طوفان خاموش
وحید محمود قره باغ؛ "شاید بتوان کشته شدن یک یا حتی ۱۰ انسان را در فهم گنجاند، اما کشته شدن هزاران و میلیونها انسان از حدود امکان هرگونه ادراک و پنداری خارج است. " این جملات گونتر آندرس، فیلسوف و شاعر بزرگ آلمانی است؛ زمانی که میخواست عمق فاجعه بمباران هستهای هیروشیما را به تصویر بکشد. کسی که توانسته بود از آلمان نازی فرار کند و این کلمات او به خوبی میتواند در قالب یک موضوع و یا به عبارتی فاجعه، تروما اجتماعی را تبیین کند.
تروما واژهای یونانی به معنای زخم است و اصطلاحا به هر ضربه و شوکی گفته میشود که از بیرون بر بدن و یا روان شخص وارد شود. در ابتدا تروما تنها مختص به پزشکی و جراحی بود و به زخم یا جراحتی اطلاق میشد که عامل خارجی داشت. به مرور این واژه وارد حوزه روانشناسی شد و از این رو یکی از انواع گونههای تروما، ترومای روانی (روان زخم) و همچنین ترومای اجتماعی است. فراموش نکنیم، غالب بیماریهایی که انسان را دچار میکند، ریشه روانی دارد.
ترومای روانی ضربهای است که بر روح و روان انسان وارد میشود که به دنبال خود اثرات سوء و ویرانگری را به دنبال دارد. از سویی ترومای اجتماعی حوزه بیشتر و وسیعتری را درگیر میکند؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و نمیتواند مستقل از محیط و اطرافیان زندگی کند. در واقع اتفاقاتی ناگواری که برای جوامع رخ میدهد، نمونه بارزی از ترومای اجتماعی است. از جمله این موارد میتوان به تلاطم و تشنجهایی اشاره کرد که گاه به کشتار نیز منجر میشود.
همچنین جنگ، قحطی، خشونت، سرکوبی، بی عدالتی و بیماری از عوامل ترومای اجتماعی هستند. متاسفانه آثار و عواقب مربوط به تروما، ماندگار بوده و شخص و جامعه دیگر جامعه قبلی نخواهد بود. ضمن اینکه ترومای اجتماعی، تالمات خود را به نسلهای آتی نیز سرایت میدهد. ناگفته نماند افسردگی، اختلال خواب، هراس، پوچ انگاری، بی تفاوتی، بی اعتمادی به دیگران، عدم تمرکز و عدم اعتماد به نفس از نشانههای تروماست.
هر چند ترومای اجتماعی قابل درمان است، ولی شرایط و ملزومات خاص خود را میطلبد. امید بخشی به منظور افزایش روحیه یکی از مهمترین عوامل جهت برون رفت از ترومای اجتماعی است. همچنین نگرش گذرا نسبت به گذشته نیز میتواند در این مقوله کارساز باشد. هر چند این مهم نیاز به مهارت و حتی آموزشهای خاص است. از سویی هر چند برخی جوامع با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند، ولی غالب جوامع نیز قادر نیستند و به ناچار از آسیبهای عمیق، ماندگار و جدی آن در امان نخواهند بود.
شکل ۱. برخی مجموعهها با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند.
ترومای اجتماعی درد و رنجی همگانی است و همت و بینش جمعی میطلبد. در نهایت به همان گونه که در روان شناسی یک انسان بالغ گاهی حتی از یک کودک نیز آسیب پذیرتر است، جامعه نیز نسبت به ترمای روانی شخصی میتواند بسیار آسیب پذیرتر باشد، صدمههای که در نهایت فرد فرد جامعه را متاثر میکند. ترومای اجتماعی همچون فرهنگی غلط است به مانند هوای آلودهای میماند که جامعه تنفس میکند. وقتی شخصی دچار ترومای روانی میشود، نه تنها خود که جامعه را نیز درگیر میکند. حال تصور کنید که افراد کثیری به این بیماری دچار شوند و در واقع تاثیرات سو آن به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت. این وضعیت بی شباهت به تکثیر ویروسها برای بیماری یک مجموعه نیست.
در ترومای اجتماعی، اشخاصی بیشترین تاثیر را دارند که نه تنها تعادل خود را حفظ میکنند بلکه جامعه را به سوی ثبات سوق میدهند. تاثیر این افراد به مانند نوشدارویی برای جوامع است. در ترومای اجتماعی افراد میبایست به جای بغرنج کردن شرایط به بهبود آن فکر کنند و به جای اینکه انگشت اتهام را به سوی اشخاص و یا برخی مجموعهها بگیرند، باید به فکر همگرایی باشند.
هر چند مهربانی، عطوفت، همدلی و همزبانی در همه مواقع کارساز نیست، ولی در برخی شرایط و موقعیتهای حاد راهگشاست. ترومای اجتماعی مستقل از اینکه در مدت کوتاه و یا زمان طولانی بر جامعه عارض شود، برای درمان نیاز به زمان دارد و به مانند بیماری میماند که هر چند آمدنش لحظهای است، ولی مدتهای مدیدی جوامع را درگیر میکند. امید که مجموعه ها، مهارتها و مقاومتهای لازم برای غلبه بر این چالش بزرگ را کسب کرده و بهره ببرند.