از مسئولان محترم انتظار میرود در اظهارات خود دقت لازم را معمول دارند
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۰۹۹۸۸
روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام پیرامون اظهارات رئیس بنیاد مستضعفان بیانیه ای صادر کرد و به این اتهامات پاسخ داد.
به گزارش ایسنا، روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام در پی اظهارات پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان در برنامۀ گفتگوی زنده شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران، توضیحاتی به این شرح منتشر کرد:
1- تا زمان فوت مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی، ساختمان کاخ مرمر بعنوان دفتر رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام مورد بهره برداری قرار می گرفت، پس از آن براساس تدابیر مقام معظم رهبری مبنی بر تمرکز امور مجمع(سازمانی و ساختمانی) به درخواست دبیر مجمع و موافقت معظم له مبنی بر انتقال مجمع به ساختمان قدیم مجلس شورای اسلامی، در مرداد ماه 1397 و در زمان ریاست مرحوم آیت ا.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
2- علاوه بر ساختمان کاخ مرمر، دو ساختمان مرکز تحقیقات استراتژیک که توسط جناب آقای دکتر روحانی و سپس جناب آقای دکتر ولایتی مدیریت میشد نیز در مرداد ماه 1397 به ریاست وقت بنیاد، جناب آقای مهندس سعیدی کیا تحویل شد.
3- پس از تحویل ساختمان های فوق الذکر به بنیاد مستضعفان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، هیچگونه بهره برداری از ساختمان های مذکور نداشته است.
با عنایت به موارد مذکور، ضمن استقبال از لزوم شفافیت در امور، از مسئولان محترم انتظار میرود در اظهارات خود دقت لازم را معمول دارند تا باعث سوء برداشت مخاطبین نگردد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: مجمع تشخيص مصلحت نظام مجمع تشخیص مصلحت نظام بنیاد مستضعفان جناب آقای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۰۹۹۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمه ای از کرامات امام صادق(ع)
بخشش و بزرگواری آن حضرت
از مشکوه الانوار نقل است که مردی خدمت حضرت صادق(ع) رسید و عرض کرد پسر عمویت فلان اسم جناب تو را برد و نگذاشت چیزی از بدگوئی و ناسزا مگر آن که برای تو گفت. حضرت کنیز خود را فرمود که آب وضو برایش حاضر کند پس وضو گرفت و داخل نماز شد، راوی گفت من در دلم گفتم که حضرت نفرین خواهد کرد بر او، پس حضرت دو رکعت نماز گذاشت و گفت: ای پروردگار من این حق من بود من بخشیدم برای او، و تو جود و کرمت از من بیشتر است پس ببخش او را و مگیر او را به کردارش و جزا مده او را به عملش؛ پس رقّت کرد آن حضرت و پیوسته برای او دعا کرد و من تعجب کردم از حال آن جناب.
صدقات پنهانی و امداد از بیچارگان بصورت نهانی
ابن شهر آشوب از ابوجعفر خثعمی نقل کرده که گفت حضرت امام جعفر صادق(ع) همیانی زر به من داد و فرمود این را بده فلان مرد هاشمی و مگو کدام کسی داده. راوی گفت آن مال را چون به آن مرد دادم گفت خدا جزای خیر دهد به آن که این مال را برای من فرستاده که همیشه برای من میفرستد و من به آن زندگانی میکنم و لکن جعفر صادق یک درهم برای من نمیدهد با آن که مال بسیاری دارد.
عطوفت و مهربانی امام
از سفیان ثوری روایت شده که روزی به خدمت آن حضرت رسید آن جناب را متغیّرانه دیدار کرد سبب تغّیر رنگ را پرسید آن حضرت فرمود: که من نهی کرده بودم که در خانه کسی بالای بام برود، این وقت داخل خانه شدم یکی از کنیزان را که مسئول تربیت فرزند من بود دیدم که طفل مرا در بردارد و بالای نردبان است. چون نگاهش به من افتاد متحیر شد و لرزید و طفل از دست او افتاد بر زمین و مرد. تغییر رنگ من از جهت غصّه مردن طفل نیست بلکه به سبب آن ترسی است که آن کنیزک از من پیدا کرد و با این حال آن کنیزک را فرموده بود تو را به جهت خدا آزاد کردم، باکی بر تو نیست، باکی نباشد تو را.
احیاگر دین
از حضرت ابوجعفر سوالی کردند امام پس از شما کیست؟ حضرت دست بر پشت مبارک امام صادق(ع) زده فرمود سوگند به خدا این همان کسی است که باید آئین آل محمد(ع) را احیا کند.
توصیف دیگران از حضرت
طاهر، مصاحب امام ابوجعفر(ع) گفت حضور حضرتش شرفیاب بودم. جعفر وارد شد. حضرت باقر(ع) فرمود: این آقا، بهترین آفریده خداست.
تواضع در پوشش
روزی یکی از اصحاب حضرت صادق(ع) بر آن حضرت وارد شد. آن جناب پیراهنی پوشیده که گریبان او را وصله زدهاند. آن مرد پیوسته نظرش بر آن پینه بود و گویا از پوشیدن آن حضرت آن پیراهن را تعجب داشت. حضرت فرموده چه شده تو را که نظر به سوی من دوختهای؟ گفت نظرم به پینهای است که در گریبان پیراهن شماست. فرمود بردار این کتاب را و بخوان آن چیزی که در او نوشته است. راوی گفت. مقابل آن حضرت یا نزدیک آن حضرت کتابی بود پس آن مرد نظر افکند در آن دید نوشته است در آن: «لا ایمان لمن لاحیاء له و لامال لمن لاتقدیر له و لاجدید لمن لاخلق له»
ایمان ندارد کسی که حیاء ندارد و مال ندارد کسی که در معاش خود تقدیر و اندازه ندارد و نو ندارد کسی که کهنه ندارد.