کاهش شکاف میان افکار عمومی و متخصصان در دوره کرونا
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۲۸۶۹۰
دومین جلسه از سری نشستهای تخصصی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با موضوع «کرونا و امر اجتماعی» روز دوشنبه ساعت ۱۴ به صورت مجازی برگزار شد. در این جلسه «محمد حسین پناهی» استاد پیشین دانشگاه علامه طباطبایی با محوریت کرونا و کاهش شکاف افکار عمومی و کارشناسی و «سیدضیا هاشمی» عضو هیات علمی دانشگاه تهران با محوریت کرونا و مسوولیت پذیری اجتماعی به سخنرانی پرداختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بخش نخست این نشست را در ذیل میخوانیم:
افکار عمومی؛ چیستی، انواع و ابعاد آن
پناهی در خصوص افکار عمومی و انواع آن گفت: اهمیت افکار عمومی برای همه ما شناخته شده است و بسیار روشن است که امروزه افکار عمومی از جایگاه مهم و برجستهای در جامعه، سیاست و همه حوزههای زندگی برخودار است.
افکار عمومی معمولا به میانگین افکاری گفته میشود که در بین لایههای مختلف و در مورد موضوعات خاص وجود دارد و ما معمولا با افکار سنجی آن را برآورد میکنیم. مفهوم عموم که در اینجا بکار رفته، بستگی به تعریف لایههای مختلف دارد که میتواند شامل نظرات، عقاید، دیدگاهها، نگرشها و توجهات عموم مردم باشد و در طرف دیگر نظرات کارشناسان متخصص باشد که قاعدتا انتظار ما این است که نظرات بسیار عمیقتر و دقیقتر درباره موضوع خاص داشته باشند. در بین این دو لایه یعنی کارشناسان و عموم مردم، لایههای مختلفی وجود دارد که آنها هم میتوانند مورد مطالعه قرار بگیرند و وضعیت افکار آن قشر و یا جامعه مشخص شود.
معمولا نظرات و عقایدی که درباره موضوعات مختلف وجود دارد یک نوع نیستند و انواع مختلفی از دیدگاهها وجود دارد و گاهی درباره موضوعات خاص اصلا ممکن است هیچ نظر و عقیدهای وجود نداشته باشد و ما با پاسخ نمیدانم مواجه شویم که معمولا در نظر سنجیها هم این گزینه وجود دارد.
افکار عمومی معمولا دارای چهار بعد است. یکی جهتدار بودن است یعنی موافقت و مخالفت با یک موضوعی مطرح میشود و طیفی از موافقتها و مخالفتها مطرح می شود. دوم شدت این مخالفتها وموافقتها مطرح است که ممکن است متفاوت باشد. برخی شدیدا با یک موضوع مخالف و برخی شدیدا موافق باشند. سوم برجستگی یک موضوع است به این صورت که گاهی برای افراد یک موضوع خاص خیلی برجستگی پیدا میکند و اهمیت آن در مقایسه با موضوعات دیگر بیشتر میشود مثل بحث کرونا که در جامعه ما برجستگی خاصی دارد و توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است و چهارم همسازی افکار عمومی است که مورد بحث قرار میگیرد. اینکه آیا افراد در موضوعات مختلف با یکدیگر همساز و همخوان هستند یا خیر. این موارد از ویژگیهای معمول افکار عمومی است.
نسبت افکار عمومی با واقعیات عینی و بیرونی
پناهی در خصوص نسبت افکار عمومی با واقعیت عینی و بیرونی گفت: موضوعی که من بیشتر بر آن متمرکز هستم این است که این افکار عمومی در هر یک لایههایی که میتواند مورد بحث قرار بگیرد چه نسبتی با واقعیت عینی و بیرونی دارد. معمولا افکار عمومی، آنچه در بیرون است را نشان نمیدهد و حدی از انحراف از واقعیت در آن وجود دارد. حالا این انحراف میتواند کمتر یا بیشتر باشد. این موضوع بستگی به بسیاری از مسائل دارد. ولی قاعدتا انتظار این است که نظر کارشناسان و متخصصان یک حوزه ارتباط نزدیکتری با واقعیت بیرونی داشته باشد. به عبارت دیگر افکار عمومی کارشناسان و متخصصان تا حد زیادی نزدیک به واقعیت بیرونی ولی افکار عمومی مردم با واقعیت بیرونی شکاف و انحراف قابل توجهی داشته باشد.
وی افزود: شکاف افکار عمومی و افکار کارشناسانه از واقعیت تحت تاثیر عوامل مختلفی روی میدهد. عواملی مثل ارزشهای اجتماعی که افراد به آن عقیده دارند، نگرشهایی که افراد در خصوص موضوعات خاص دارند، اطلاعاتی که افراد دارند و همچنین منابعی که که اطلاعات را از آن بدست میآورند.
کرونا و کاهش شکاف میان افکار عمومی و افکار کارشناسان
پناهی در خصوص پیامدهای شیوع کرونا اظهار داشت: در مورد مساله کرونا شکاف بین افکار عمومی و افکار متخصصان خیلی کمتر از موارد دیگر است و این مساله بسیار قابل توجه و قابل مطالعه است. از این نظر که ما بدانیم عوامل این شکاف چه چیزهایی هستند و پیامدهای آن چیست و یا عوامل کاهش یا کمبود شکاف بین نظرات کارشناسانه و عموم مردم چه چیزهایی است و اینکه آیا مطلوب است یا نیست. موضوعی که میتواند در مورد کرونا مورد بحث بسیار جدی قرار بگیرد.
از عوامل کاهش شکاف بین افکار عمومی و افکار کارشناسی به نظر میرسد بتوان به موارد زیر اشاره کرد؛ یکی اینکه خود متخصصان درباره ویروس کرونا به دلیل جدید بودنش اطلاعات کامل نداشتند و خود اذعان میکنند که در حال حاضر اطلاعات ناچیزی درباره این ویروس، نحوه عمل و جهشهای آن دارند. بنابراین متخصصان هنوز اطلاعات عمیقی درباره این ویروس ندارند. از طرفی حساسیت افکار عمومی در این باره بسیار زیاد شده است و به دلیل برجستگی خاص این موضوع، مردم نیز نسبت به این موضوع حساسیت بسیاری پیدا کرده و در نتیجه در مورد این موضوع سعی میکنند اطلاعاتی بدست آورند. بنابراین از یک طرف متخصصان دانش و اطلاعاتشان درباره این مساله کم است و از طرف دیگر حساسیت مردم دربارهی موضوع بالا است و سعی میکنند از منابع مختلف اطلاعات لازم را بدست آورند. استفاده مردم از رسانههای مجازی هم یک عامل مهم میتواند باشد. آنچنان که آمار نشان میدهد در مورد این موضوع استفاده مردم از فضای مجازی افزایش یافته و آنها سعی میکنند از این فضا برای بدست آوردن اطلاعات استفاده کنند. از طرف دیگر متخصصان هم از این فضا برای اطلاع رسانی بیشتر به مردم استفاده میکنند. بنابراین هم پزشکان و متخصصان اطلاعات و تجربیات خود را در فضای مجازی پخش میکنند و هم اینکه مردم هم از فضای مجازی بیشتر استفاده میکنند و این باعث میشود که اطلاعاتشان افزایش و آن شکاف بین مردم و کارشناسان کاهش پیدا کند.
وی ادامه داد: عامل دیگر هم به غیرسیاسی بودن و یا سیاسی نکردن این موضوع برمیگردد. غیرسیاسی کردن موضوع سبب میشود که اطلاعات درباره این بیماری راحتتر و شفافتر چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی منتقل شود.
پیامدهای کاهش شکاف میان مردم و متخصصان
پناهی در خصوص پیامدهای کاهش شکاف بین افکار عمومی و افکار کارشناسان گفت: میتوان به پنج دسته از پیامدها اشاره کرد. یکی اینکه افکار عمومی با توجه به وضعیت پیش آمده از ندانستن خود درباره یک موضوع مشخص مثل کرونا آگاهی پیدا کرده و همینطور اینکه آگاهی کارشناسان و متخصصان آن حوزه و سیاستگذاران آن زمینه هم زیاد نیست. یعنی آگاهی از ندانستن در این زمینه یک مساله عمومی بین مردم و متخصصان و دولتها شده است و ما از این موضوعات کمتر داشتیم.
دوم اینکه علی رغم اینکه اطلاعات و دانش ما در این زمینهها کم است اما ضرورت تصمیمگیری برای عموم مردم آشکار است. مردم متوجهند که عبا وجود این شرایط ضروری است که تصمیمگیریهایی اتفاق بیافتد.
پیامد دیگر این است که در عین اینکه این شرایط وجود دارد مشکل تصمیمگیری هم وجود دارد. در شرایط اضطراری به راحتی نمیتوان تصمیم گرفت؛ زیرا این تصمیمات بر اساس امور قابل اعتماد نیستند. از این رو هر تصمیمی که گرفته میشود، ممکن است با ریسکهای بسیار جدی همراه باشد و هزینههای بسیاری داشته باشد بنابراین هم ضرورت تصمیمگیری را مردم درک می کنند و هم مشکل تصمیمگیری در این زمینهها برای آنها آشکار است.
پناهی افزود: پیامد دیگر این است که افکار عمومی از ضرورت و خطرات عادی سازی شرایط آگاه می شود. افکار عمومی آگاهی دارد که این تصمیمات، تصمیمات راحتی نیستند و در عین حال این تصمیمات باید گرفته شود و خطراتی هم برای آنها مترتب است. اگر عادی سازی اتفاق نیفتد قاعدتا ما ممکن است هزینههای اقتصادی، آموزشی و بهداشتی بسیاری بدهیم در عین حال اگر عادی سازی هم نشان دهیم خطراتی را باید تحمل کنیم. هر دو حالت اموری هستند که ما را با ابهامات بسیاری رو به رو کرده و افکار عمومی از این وضعیت آگاهی دارند.
پناهی در انتهای سخنرانیاش گفتبیان داشت: آخرین نکته توجه افکار عمومی به ضرورت اولویتبندی اهداف، تصمیمات و اقدامات است که قاعدتا در اینجا لازم است رسانههای جمعی توضیحات لازم را درباره اولویت بندی به مردم بدهند و مردم دقیقتر و شفافتر بدانند تصمیمگیرندگان با چه مسائلی مواجهند. به نحوی که این تصمیمات با خطرات کمتر و موفقیت بیشتری همراه باشند. در اینجا مخصوصا به نظر من رسانههای جمعی نقش بسیار مهمی برای روشن کردن افکار عمومی باید بازی کنند و باید هزینهها و زیانهای احتمالی را برای مردم آشکار کنند و آنها را در جریان این مباحث قرار دهند. بنابراین به نظر من در مورد کرونا ما با یک وضعیت خاص رو به رو هستیم که متفاوت از وضعیت های دیگر است. افکار عمومی با افکار متخصصان بسیار نزدیک شده و هر دو با یک سری ابهامات و کمبود دانش و اطلاعات تخصصی مواجهند و این شرایط خاص زمینه همدلی و همراهی بین تصمیمگیرندگان، دولتمردان و مردم را بیشتر فراهم کرده و آنها به هم نزدیکتر شده و احساس میکنند سلسله مراتب خاصی بین آنها وجود ندارد.
برچسبها کرونا ویروس کرونا مرکز ملی مطالعات و سنجش افکار عمومیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: کرونا ویروس کرونا کرونا ویروس کرونا افکار عمومی و افکار افکار عمومی فضای مجازی تصمیم گیری کاهش شکاف عموم مردم شکاف بین یک موضوع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۲۸۶۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هزینه 5 میلیونی برای هر ایرانی/ ماجرا چیست؟!
ارزیابی مکانیزمهای اثرگذاری بودجه عمومی بر روی نرخ فقر نشانمیدهد که آیا لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ با مولفههای که گفته شد در سال آینده حامی فقرا خواهد بود
به گزارش صدای بورس، بر اساس دادههای برآوردی سرانه حقیقی بودجه عمومی، این شاخص در سال ۱۴۰۳ به سطح سال ۱۳۹۰ خواهد رسیدبهعبارت دیگر بر اساس لایحه بودجه، دولت در سال ۱۴۰۳ معادل ۵ میلیون تومان به قیمتهای ثابت سال ۱۳۹۵ برای هر ایرانی هزینه خواهد که دقیقاً معادل همان مبلغ در سال ۱۳۹۰ است.
این در حالی است که اگر از منظر فقر (که یکی از موضوعات مهم است که بودجه نسبت به آن مسئولیت دارد) به موضوع توجه شود، جمعیت فقرا در سال ۱۴۰۳ در کشور حدود ۱۰ میلیون نفر بیشتر از سال ۱۳۹۰ است.
با فرض اینکه کاهش سرانه بودجه به معنی کاهش به نسبت مساوی میان همه موضوعات بودجهای باشد، میتوان نتیجه گرفت با وجود افزایش قابل توجه نرخ فقر ، امکانات بودجه برای مقابله با فقر در سطح سال ۱۳۹۰ قرار دارد.
این گزارش ادامه میدهد که لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ نشانمیدهد که نسبت بودجه عمرانی به تولید ناخالص داخلی در کشور همچنان روندی نزولی دارد، این مسئله در کنار کاهش حقیقی هزینههای سرمایهای شرکتهای دولتی، نشان دهنده کاهش اثرگذاری بودجه بر روی رشد اقتصادی و در نتیجه کاهش نرخ فقر است.
این گزارش توضیح میدهد که بر اساس دادههای برآوردی شیب کاهشی شاخص نسبت کسری تراز عملیاتی به تولید ناخالص داخلی برای سال ۱۴۰۳ تندتر شده و این کاهش بهدلیل تکیه بیشتر بر درآمدهای مالیاتی و کاهش هزینههای بودجهای و نرخ رشد اقتصادی مناسب در سالهای اخیر است.
فارغ از سایر تبعات این مسئله که در جای خود قابل تحلیل است، بهطور کلی این موضوع از منظر کاهش کسری بودجه و تبعات آن برای تورم و افزایش فقر میتواند مثبت ارزیابی شود. با این حال، ترکیب جمعیت پرداخت کننده مالیات خود میتواند از منظر تأثیر بر فقرا یا جمعیت نزدیک خطفقر قابل تحلیل باشد.
هرچند که سیاستگذار سعی کرده مالیات بر ارزش افزوده اثر کمتری بر روی فقرا داشتهباشد، با این حال این شیوه مالیات ستانی، روش ایده آل برای توزیع درآمد و مقابله با فقر نیست. ایدهآلترین نوع مالیات در مقابله با فقر، مالیات بر مجموع درآمدها است و سازه مالیاتی در ایران فاصله زیادی با شرایط مطلوب دارد.
در این گزارش مطرح میشود که تسهیلات تکلیفی اشتغالزایی که بخشی از آن به فقرا اختصاص مییابد از ظرفیتهای خوب دیده شده در بودجههای سالهای اخیر است که مبلغ آن در بودجه سال ۱۴۰۳ نیز افزایش یافتهاست. با این حال، عملکرد ضعیف این تسهیلات در سالهای گذشته امید به تأثیر قابل توجه آن بر کاهش فقر از طریق اشتغال و توانمندسازی را مبهم میکند.
در این گزارش آمده است که بر اساس قوانین برنامه و با توجه به رشد ۳۵ درصدی حداقل دستمزد، متوسط مستمری کمیتهامداد امامخمینی (ره) و سازمان بهزیستی نیز باید ۳۵ درصد افزایش یابد با این حال در بند (ذ) تبصره ۱۵ بخش اول قانون بودجه سال ۱۴۰۳ میزان رشد مستمری مددجویان تحت پوشش کمیتهامداد امامخمینی (ره) و سازمان بهزیستی کشور به میزان سی درصد (۳۰%) تعیین شده است که کمتر از ۳۵ درصد رشد حداقل دستمزد است.
فقیرترین فقرا در اولویت کالابرگ قرار بگیرندمرکز پژوهشهای مجلس در این گزارش پیشنهاد میکند که اعتبارات لازم برای اجرای طرح کالابرگ الکترونیک بهطور مشخص در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ پیش بینی شود و از جابهجایی ردیفهای تبصره هدفمندی که در سال ۱۴۰۲ در دستور کار دولت قرار گرفت، اجتناب شود.
همچنین در شرایطی که دلایل گذشته گسترش فقر در ایران همچنان به قوت خود باقی است ادامه روند فقرزدایی به سبک گذشته در بودجه عمومی خطای سیاستگذاری بهحساب میآید، بنابراین اعتبارات حمایتی در بودجه عمومی نیازمند یک بازنگری کلی در راستای اولویتبندی و انتظام بخشی است.
رویکرد اولویتبندی برای تخصیص اعتبارات حمایتی ناکارآمدیهای کنونی بودجه عمومی در راستای فقرزدایی را کاهش داده و منجر به بهبود اثرگذاری بودجه عمومی بر نرخ فقر میشود. به این منظور پیشنهاد میشود در تخصیص اعتبارات مربوط به مصارف حمایتی هدفمندی یارانه که اصلیترین بخش بودجه در مقابله با فقر شناخته میشود، توجه ویژه به دو گروه فقیرترین فقرا و کودکان، از جمله در موضوع یارانههای تشویقی کالابرگ الکترونیک در اولویت قرار گیرد.
کانال عصر ایران در تلگرام