جزئیات محاکمه ۳ داعشی در تهران/ یک ایرانی زیر ۱۸ سال در میان داعشیها!
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۳۲۵۶۹
۳ نفر از اعضای داعش که در یک روستای مرزی ایران دستگیر شدهاند و هر سه در زمان دستگیری زیر ۱۸ سال سن داشتهاند، در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، حدود ۳ سال قبل یک گروه ۲۱ نفری از اعضای داعش به سرکردگی ابوخدیجه تشکیل و به قصد انتقام وارد خاک ایران شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان ۲ نفر از آنها با منفجر کردن جلیقه انتحاری ۳ نفر از نیروهای سپاه ایران را به شهادت رساندند. فردای عملیات، وقتی نیروهای سپاه در حال انتقال اسرای داعشی به تهران بودند، با یورش گروه دیگری از مهاجمان مواجه شدند که در این عملیات نیز یکی از اسرا کشته شد و ۱۵ نفر به مراجع قضایی تحویل داده شدند.
از این ۱۵ نفر پرونده ۱۲ نفرشان به دادگاه انقلاب ارجاع شد و پرونده ۳ نفر از آنها هم که زیر ۱۸ سال داشتند به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و صبح دیروز این ۳ نفر که ۲ نفر از آنها عراقی و یک نفرشان ایرانی هستند، به اتهام محاربه در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران به دفاع از خود پرداختند.
در دادگاه چه گذشت؟در ابتدای این جلسه و پس از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان، متهم ردیف اول که یک عراقی ۱۴ساله است در جایگاه قرار گرفت و گفت: من اتهام محاربه را قبول ندارم.
من اصلا نمیدانستم که قرار است به ایران بیاییم. ما در دیاله عراق پایگاهی داشتیم و پس از درگیری با گروه آسایش (اطلاعات کردستان عراق) غذا و سلاحمان را از دست دادیم و بدون هدف از آنجا گریختیم و ۵ روز تنها با روزی یک خرما زندگی میکردیم و به دنبال یک روستا میگشتیم تا بتوانیم مقداری غذا بخوریم.
در میانه راه یک شکارچی را دیدیم و از او کمک خواستیم که آن شکارچی ما را به روستایی برد و به ما غذا داد. قصد داشتیم همان موقع حرکت کنیم اما چون حال چند نفر از اعضایمان خوب نبود تصمیم گرفتیم شب را در آن روستا بمانیم و صبح برگردیم که همان شب توسط نیروهای سپاه ایران محاصره و دستگیر شدیم.
قاضی از متهم پرسید: در اظهاراتت عنوان کردی که سلاح و غذایمان به دست نیروهای آسایش افتاد اما چرا هنگام دستگیری از تو سلاح کلاشنیکف کشف شده است؟
متهم پاسخ داد: سلاح مال من نبود. مال فرمانده ابوخدیجه بود.
پس از او عماد متهم ردیف دوم به جایگاه رفت و با رد اتهام محاربه عنوان کرد: من محارب نیستم. من در راه خدا جهاد کردم. ما نمیدانستیم به داخل خاک ایران آمدهایم اما اگر میدانستم هم حتما قبول میکردم و عملیات انتحاری هم انجام میدادم.
در ادامه قاضی پرسید: کمربندهای انتحاری که از شما کشف شده متعلق به چه کسی بود؟
متهم پاسخ داد: کمربندها مال من نبود. در اینجا یک توضیح بدهم؛ جلیقه انتحاری با کمربند فرق دارد. از جلیقه برای انفجار در میان مردم استفاده میکردیم. اما قرار ما در گروه داعش این است که اگر احساس کردیم قرار است دستگیر شویم، با انفجار این کمربندها خودمان را بکشیم تا تسلیم نشویم.
در ادامه رسیدگی به این پرونده، مبین متهم ردیف سوم که ایرانی است در جایگاه قرار گرفت و گفت: من از طریق کانالهای تلگرامی جذب گروه داعش شدم. در ابتدا فکر میکردم این گروه ثروتمند است و به محض پیوستن به آنها به ماشین و موتور و پول میرسم اما وقتی برای جذب شدن در این گروه به عراق رفتم، متوجه شدم همه تصوراتم اشتباه بود و این گروه جز خشونت و دروغ چیزی ندارند و در همان پایگاه دیاله از ورودم به این گروه پشیمان شدم اما میترسیدم که این مسأله را عنوان کنم چراکه حتما توسط آنها کشته میشدم.
من پس از ورودم به داعش یک ماه بدون گوشی موبایل در داخل یک چادر نگهداری میشدم چون آنها فکر میکردند من از ایران آمدهام و اطلاعاتی هستم و پس از اینکه مطمئن شدند قصدم کار اطلاعاتی نیست، جذبم کردند و از من خواستند بهخاطر اینکه کمسن و سال هستم به گروه عملیات انتحاری بپیوندم که بهشدت ترسیدم و ساعتها گریه کردم و وقتی هم به آنها گفتم که نمیتوانم عملیات انتحاری انجام دهم، ضرب و شتم و شکنجه شدم که با حمله گروه آسایش من جان سالم به در بردم. حتی پس از اینکه وارد خاک ایران شدیم هم قصد داشتم فرار کنم اما میترسیدم چون اگر ابوخدیجه متوجه میشد حتما مرا میکشت.
پس از پایان اظهارات متهمان، قضات شعبه ۵ برای صدور حکم وارد شور شدند.
منبع: روزنامه همشهری
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: داعش دادگاه اتهام محاربه روستای مرزی عملیات انتحاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۳۲۵۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
طالب آذرخش گفت: عاشق شعر عالمگیر ایران هستم و همچنین ادبیات معاصر فارسی را نیز دوست دارم. من از نمایشگاه کتاب تهران بازدید کرده و کتابهای شعر شاعران معاصر ایرانی را برای دوستانم سوغاتی بردم.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتابهای بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.
او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهرهای عزیز» را دوست داشته است.
طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران میداند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشتهام.
وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر میرسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتابهای جالبی در این نمایشگاه دیدم.
آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتابهای ادبیات کلاسیک را که سالها آرزوی دستیابی و مطالعهشان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ... را منتشر کردهاند، گفتگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتابهای جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.
این شاعر فارسیسرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقهمند است، گفت: نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتابها دسترسی داشتم موجب خشنودیام بود.
آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانیها و ایرانیها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما میخوانید، میخوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعرهایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوههای متفاوت است. اما همه اینها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه میخوانیم در شعر معاصر تاجیک هم میبینیم.
وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف میزنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمیبینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رماننویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفتهاند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتابهای فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزلهای او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از همزبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ میکنیم. من تاکید میکنم که شعر همزبان خود را منتشر میکنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.
آذرخش در بخش دیگری از این گفتگو به نقش نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب میشد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشورهای فارسیزبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم میداشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاههای صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار میشود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب میشد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفتگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقهمندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما میتوانیم کتابهایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد، چون تاجیکستانیها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث میشود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب میشود.
وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوندهای فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر میکنم سرحدات و مرزهای جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفتگو قرار گیرد. چون تاجیکستانیها هم به زبان فارسی سخن میگویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفتوآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتابهای تاجیکستانی به ایران و بالعکس میتواند عامل مهمی برای تقویت این پیوندها باشد.
سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی (ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار میشود.