رایجترین اشتباهات والدین در روزهای کرونایی
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۳۳۵۲۶
حدود شش ماه است که زندگی همه انسانهای کره زمین به دو بخش قبل از کرونا و بعد از کرونا تقسیم شده است. همگی ما طوری از شش ماه قبل صحبت میکنیم که گویی هزاران سال پیش بوده و به راحتی و سلامت آن روزها غبطه میخوریم. اما آن چه امروز بیش از هر چیزی ما را آزار میدهد، فقط خود بیماری نیست بلکه ابهام از مدت زمان باقی مانده برای یافتن راه حل قطعی در ریشه کن کردن این ویروس است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، دکتر ساحل گرامی - روانشناس کودک - در ادامه مطلب خود در روزنامه «خراسان» نوشت: اصولا ابهام، اضطرابزاست و به همین دلیل است که ما از آینده میترسیم یا از مرگ وحشت داریم. چون اطلاع دقیقی از آن نداریم و مسائلی هستند که خارج از کنترل ما قرار دارند. پا به پای اضطراب افراد بزرگسال درباره این ویروس و ابتلا به بیماری، کودکان هم با این تنش دست و پنجه نرم میکنند و ممکن است دایم از والدین درباره زمان اتمام این شرایط سوال کنند. با توجه به اینکه والدین جواب قطعی برای این سوال ندارند، برآشفته می شوند و ممکن است رابطه والدین و فرزندان خدشهدار شود. حال برای بهبود این شرایط چه کاری از دست والدین ساخته است؟
مشخصکردن زمان قطعی برای اتمام کرونا
بعضی والدین در برابر اصرار کودکشان تسلیم شده و مثلا میگویند که از دو هفته دیگر، پارکها باز خواهد شد و خطرات کرونا دیگر ما را تهدید نخواهد کرد. در این بین، سعی کنید زمانی قطعی را برای اتمام این شرایط به کودک اعلام نکنید. در عوض به کودک با زبانی کودکانه و ساده شرایط را توضیح دهید و بگویید فعلا باید به این شکل به زندگی ادامه دهیم.
آموزش ندادن اصول بهداشت شخصی
شست وشو و ضدعفونی کردن دستها را در قالب بازی با کودک انجام دهید. برای کودکان سنین دبستان میتوانید شرایط موجود را مانند یک چالش تعریف کنید که این شرایط مانند چالش مبتلا نشدن به ویروس است و برای برنده شدن باید تمام تلاشمان را بکنیم. فراموش نکنید که شرایط موجود ما در نوع خود استثنایی و ممکن است تا چندین نسل پس از ما شاهد چنین پدیده عالمگیری نباشد.
شکایتکردن بیش از حد از شرایط موجود
نکته بعدی اینکه از شکایت بیش از اندازه از شرایط موجود پرهیز کنید. شکایت از سختی ضدعفونی کردن مداوم دستها و وسایل، وضعیت بد اشتغال و خطر حضور در مراکز عمومی باعث ترس و وحشت بیشتر کودک میشود و به اضطراب آنها دامن میزند. به یاد داشته باشید مهمترین مرکز ایمنی برای کودکان والدین هستند و دیدن چهره برآشفته یا مستاصل آنها میتواند برای بچهها، پیامدهای منفی داشته باشد. آرامش شما در برخورد با شرایط موجود تضمین کننده آرامش فرزندان شما خواهد بود.
وقتنگذاشتن بیشتر برای بازی با کودکان
برای داشتن ارتباطی مسالمتآمیز در این روزها، وظیفه والدین سختتر از قبل میشود. سرگرم کردن بچهها در محیط خانه و محدود شدن زمان حضور افراد در بیرون از خانه باعث ایجاد تنش در منزل میشود. توصیه میشود والدین میزان گذراندن وقت را با کودکان خود بیش از پیش کنند و از این روزها به عنوان ابزاری برای بهبود رابطه خود با کودکان استفاده کنند. تماشای فیلم و کارتون با فرزندان، خواندن کتاب و تحلیل و صحبت درباره موضوعات فیلم و کتاب علاوه بر سرگرمی و ایجاد تعامل سازنده از تنش منزل کم میکند و افراد با آرامش بیشتری میتوانند این مرحله را سپری کنند.
به خرج دادن حساسیت بیش از اندازه
درخواست بعدی، کم کردن از حساسیتها در این دوران است. حساسیت بیش از اندازه به نظافت، تمیزی منزل و ... باعث میشود کودک دچار لجبازی شود. همان طور که گفته شد باید هنگام بازی، به او آموزش دهید تا در حدامکان به مسائل بهداشتی توجه کند. در ضمن، حتما از خلاقیتتان در این زمینه کمک بگیرید. مثلا خریدن یا درست کردن ماسکهایی که طرح کودکانه دارد، بچهها را به رعایت بیشتر مسائل بهداشتی و زدن ماسک ترغیب میکند.
مدیریتنکردن استفاده از گوشی
استفاده زیاد از تلفن همراه و تبلت برای خانوادهها در این روزهای کرونایی دردسرساز میشود. به یاد داشته باشید که برای کم کردن مدت زمان استفاده از گوشی و تبلت باید یک بازی و فعالیت لذتبخش دیگر در اختیار کودک قرار دهید تا با آن اوقات فراغت را بگذراند. در غیر این صورت انتظار کنار گذاشتن گوشی بیهوده است. اکنون وقت گذرانی بیش از اندازه با گوشی به دغدغهای جهانی تبدیل شده است و به نظر میرسد تا مشخص نشدن وضعیت نهایی کرونا همچنان ادامه دار باشد. پیشنهاد میشود روزانه برای نیم ساعت تا ۴۰ دقیقه همراه با کودک به فضای سبز بروید و با رعایت کامل موارد بهداشتی در فضای آزاد و خلوت قدم بزنید یا با کودک بازی کنید. این کار علاوه بر فراهم کردن اوقاتی خوش برای کودک، به داشتن فعالیت بدنی کمک و از بدخلقیها و فعالیت زیاد کودک در منزل جلوگیری میکند.
نکته آخر: به یاد داشته باشید که همه ما به مدت نامعلومی با این ویروس همراه هستیم و تنها راه خلاصی، عزم دسته جمعی برای رعایت موارد بهداشتی و رعایت فاصله اجتماعی است. در این بین، بیشتر از همه باید حواسمان به سلامت روان کودکان باشد تا آسیب نبینند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: كودكان والدين كرونا بیش از اندازه شرایط موجود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۳۳۵۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«کودک شو» : تلاش بودجهسوز برای استمرار یک تجربهی تمامشده
«کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد، یک تجربهی به پایان رسیده بود، فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن بیهوده این مسیر برای چیست.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- در اوایل آذرماه سال گذشته، پژمان بازغی، بازیگر محجوب و کمحاشیهی کشورمان، اعلام کرد که بعد از تقریبا ۵ فصل تجربهی مجریگری در مسابقهی «کودک شو» از این برنامه کنار گذاشته شد. یک روز بعد از مصاحبهی بازغی، رضا نصیری کارگردان فصلهای قبلی این برنامه از کنارگذاشته شدن تیم قبلی ساخت «کودک شو» خبر داد.
حقیقت ماجرا این است که از قضاء آقایان بازغی و نصیری بسیار خوب موقعی از برنامه کنار رفتند و در واقع یک توفیق اجباری برای ایشان دست داد!
«کودک شو» بعد از سه فصل، یعنی همان زمانی که حمید گودرزی به عنوان مجری جایگزین پژمان بازغی شد، روند افول خود را شروع کرد و بازگشت دوباره بازغی هم نتوانست به لحاظ کیفی برنامه را بالا بکشد.
به بیان دیگر، «کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد(آبان ۹۹) یک تجربهی به پایان رسیده بود که دیگر چیز دندانگیری برای عرضه نداشت. فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن به این تجربهی به ته دیگ خورده، آن هم با تغییر عوامل اصلی، برای چیست.
در حقیقت سوخت اصلی و تنها کارمایهی باقیمانده از فصل چهارم به بعد مسابقهی «کودک شو»، میل طبیعی و غریزی پدر و مادرها برای جلوی دوربین رفتن فرزندان دلبندشان و ثبت ان روی آنتن تلویزیون ملی است. از همین رو، کف استقبالی که به طور ثابت والدین، چه در شکل شرکتکننده و چه در شکل ببینده، حتی تا فصل n ام از چنین برنامهای خواهند داشت، نباید موجب اشتباه محاسبه شود که این برنامه چون حدی از «بیننده» دارد، باید به هر قیمت ادامه پیدا کند.
چنین مسابقههایی یک تیم قوی ایده پرداز، طراح و اجراکننده فنی نیاز دارد، چیزی که در «کودک شو» دیده نمی شود. ایدهها بسیار پیشپاافتاده و اجرای آنها آماتوری است. این که عوامل برنامه برای پر کردن خلاهای برنامه بیش از حد روی پرسیدن سوالات تکراری از آنان و ظرفیت شیرینزبانی کودکان جلوی دوربین حساب باز کردهاند، نشان از سادهانگاری و سهلپنداری بیش از حد ذهنیت دوستان درباره برنامهی «کودکانه» دارد. در شرایط کنونی، برنامه از هر نوع ارزش افزوده هنری و فنی خالی است و هیچ خلاقیتی در طراحی و اجرا ندارد.
برای مثال، جای یک شخصیت کودکانه، در قالب عروسک یا عروسک قدی یا همکار/دستیار مجری با ظاهر و ادبیات کودکان در برنامه خالی است، شخصیتی که معمولا به نماد چنین برنامههایی تبدیل می شود. چنین شخصیتی می تواند فاصله میان شرکتکنندگان کودک و مجری را پر کند و شور و شعف کودکانه برنامه را بالا ببرد. به ویژه چون ملیکا شریفی نیا تجربهای در اجرا ندارد و به طریق اولی، ابدا کار تخصصی اجرا برای کودکان را پیش از این تجربه نکرده، وجود یک شخصیت میانجی کاملا ضروری به نظر می رسید.
ملیکا شریفی نیا مسلط بر اجرا نیست به نحوی که همه دست اندازها و تپهچالههای اجرای خود را با قربانصدقه رفتن کودکان جبران می کند.
به عبارت دیگر، او در حال بازی کردن نقش «گرمی» و «صمیمیت» با مهمانان و کودکان است و متاسفانه این نقش بازی کردن زیادی به چشم می آید. مجری برنامه اصطلاحا "زیادی شلوغش می کند" و با انرژی بالای کاذب و ساختگی و بعضا داد و فریاد می خواهد چیزی را بر آن تسلط ندارد، در چشم مخاطب فرو کند.
البته این که مجری دارای یک صدای شفاف و رسا باشد، جزو اصول اولیهی فیزیولوژی یک مجری است و متاسفانه صدای خانم شریفینیا به واسطهی دورگه و خشدار بودن، ابدا مناسب اجرا نیست.
جدای از این، مجری جدای از این که باید بتواند ایدهها و گفتارهای از پیش تعیین و نوشتهشده را به درستی اجرا کند، به لحاظ شخصیتی باید واجد گونهای حاضرجوابی، بداههپردازی و شوخطبعی غریزی باشد.
در واقع، مجری باید برای اجرای برنامه با تم خاص(در اینجا کودکانه) یک شخصیتپردازی متناسب با آن انجام دهد، در حالی که خانم شریفینیا علیرغم سابقهی بازیگری، چنین طراحی برای حضور جلوی دوربین «کودک شو» ندارد. ظاهرا هم ایشان و هم عوامل برنامه زیادی کار اجرا مسابقهی کودکمحور را سهل و ساده فرض کردهاند.
بیانصافی است که بگوییم «کودک شو»، در کلیت خود پروژهی شکستخورده و ناموفقی بود. بله در دو سه فصل ابتدایی، «کودک شو» به واسطهی ایدهی جدید خود(در مقیاس تلویزیون ایران، وگرنه انواع شوها و برنامههای موفق و پرطرفدار با حضور کودکان و نوجوانان در دنیا ساخته شده است)، جذابیت پژمان بازغی به عنوان یک ستاره سینمایی و داشتن کف استعداد لازم برای اجرا و البته عطش شدید جامعه به حضور نمایشی کودکان خود، آن هم در صفحهی سیمای ملی، توانست در جذب مخاطب موفق باشد. اما «کودک شو» هر پتانسیل و ظرفیت و طراوتی اگر داشت، در نهایت تا همان فصل سوم عرضه کرد و پس از آن، چیزی جز تکرار مکررات و صرف هزینه با هدف پرکردن آنتن نبود.
معضل اصلی «کودک شو» این است که نه در کلیت خود و نه دستکم در هر فصل خود، فاقد یک «ایده» کانونی است که هم جنبهی نوآوری داشته باشد و هم کلیت برنامه را منسجم و باکیفیت نگه دارد.
برای روشن شدن موضوع لازم است اشاره کنیم که تقریبا هر شو یا برنامه یا مسابقهی تلویزیونی مشهور با محوریت کودک و نوجوان در شبکههای بزرگ دنیا، دارای یک ایدهی مرکزی است. برای مثال رقابت «آشپزی» بین کودکان یا نوجوانان محمل ساخت شماری از معروفترین برنامهها چون «MasterChef Junior»، «Kids Baking Championship»، «Food Network Star Kids» و «Disney's Magic Bake-Off» و... بوده است.
یا آمادگی جسمانی و مانورپذیری کودکان و نوجوانان در شوی محبوب «American Ninja Warrior Junior» محور کار بود. مسابقهی «Genius Junior» صحنهای برای معرفی و جلوهگری کودکان بااستعداد و نابغه در زمینه ریاضیات، هجی و املای کلمات و اطلاعات عمومی است که در قالب یک مسابقهی بسیار جذاب و هیجانآور به تصویر کشیده می شود.
شوی «Shark Tank Young Entrepreneur Special» ایدههای ناب کارآفرینی از سوی کودکان خلاق و هوشمند را توسط تیمی از کارآفرینان مشهور و موفق قضاوت می کند. مسابقهی «Endurance» قدرت، تحمل، خلاقیت و کار تیمی کودکان را در شرایط سخت شبیهسازی شده در محیطهایی چون جنگل به سنجش می گذارد.
در « Mythbusters Jr» تیمی از کودکان با بهرهگیری از قدرت تحلیل و منطق خود و ابزارهای در اختیار علمی، افسانههای معروف محلی در نقاط مختلف آمریکا را مورد بررسی قرار می دهند تا نسبت آنها را با دروغ یا واقعیت تعیین کنند.
ملاحظه می شود که انواع ایدههای مرکزی جذاب و بعضا بسیار خاص در محور طراحی مسابقات کودکان و نوجوانان قرار می گیرد. اما «کودک شو»، علیرغم این که به فصل ششم رسیده، فاقد چنین ایدهی منسجمکننده و خلاقیتسازی است، از همین رو، فصل ششم آن کاملا به لحاظ ایده و اجرا، ولنگار و باری به هر جهت است. نه بازیهای طراحیشده بدیع و سرگرمکننده هستند، نه نکات آموزشی خاصی در کلیت برنامه دیده می شود و تجربهی خاصی از این حضور در آنتن سیمای ملی برای «والدین» شرکتکننده رقم زده می شود.
ظاهرا تلاشی بیوقفه در جریان است که به هر قیمتی بودجههای عمومی که در اختیار سازمان است، از طریق تیمهای برنامهسازی(دقیقتر: برنامه پر کُن)، با بسیطترین ایدهها، تکراریترین شیوهها و البته کشدارترین زمانها تلف شود. این سطح از کیفیتستیزی برنامهسازان از یک سو، و نظارتگریزی از سوی مدیران میانی چه در مرحله تصویب طرح و چه در حین ساخت و پخش از سوی دیگر، واقعا نوبر است و نشان از بحران در ساختار تولید و برنامهسازی در شبکههای سیما دارد.