Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر -گروه هنر- عطیه موذن: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژه‌ای است که در پایان هر هفته به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هفته می‌پردازد.

در این بسته خبری هفتگی تلاش کردیم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامه‌سازان و مدیران سیما، نیم‌نگاهی به حواشی رسانه‌ای و حتی شایعاتی که به‌رغم غیررسمی بودن می‌توانستند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امروز پنجشنبه ۲۳ مرداد می‌توانید با پنجاهمین بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور متن و حاشیه اتفاقات تلویزیون در هفته‌ای که گذشت، با ما همراه شوید.

چهره هفته؛ محسن کیایی

طی هفته آینده آخرین قسمت از سریال «هم گناه» منتشر خواهد شد. سریالی که مصطفی کیایی آن را کارگردانی کرد و محسن کیایی در سمت نویسنده و یکی از بازیگران اصلی آن ظاهر شد. محسن کیایی در این سال‌ها و به ویژه در دهه نود، بیشتر با بازی در فیلم‌های سینمایی برادرش شناخته و دیده شده است. فیلم‌هایی که در اغلب آن‌ها کاراکتری طناز و سرخوش دارد و همین باعث شده است بیشتر به عنوان بازیگر سینما به‌خصوص فیلم‌های کمدی شناخته شود.

اگرچه که طی همین سال‌ها در چند سریال تلویزیونی در نقش‌هایی کوتاه بازی کرد که متفاوت‌ترین و پررنگ‌ترین آن‌ها به سریال «پرده‌نشین» به کارگردانی بهروز شعیبی بازمی‌گردد که نقش طلبه‌ای جوان را البته باز هم با همان طنازی‌ها ایفا کرد.

با این حال در همه این سال‌ها شاید وجهی از فعالیت او کمتر دیده شد که البته به دلیل غلبه بازیگری بر آن بوده است، کیایی در نگارش برخی از فیلم و سریال‌ها همکاری هم داشته است؛ او طراح فیلمنامه سریال تلویزیونی «خوب، بد، زشت» به کارگردانی منوچهر هادی و سریال «مهمانان ویژه» به کارگردانی جواد رضویان بود و همچنین فیلمنامه سینمایی «لونه زنبور» را به نگارش درآورده است. با این حال جدی‌ترین فیلمنامه‌ای که تا به حال آن را به نگارش درآورده احتمالاً سریال پرمخاطب این روزهای شبکه نمایش خانگی یعی «هم گناه» است که برخلاف کارهای قبلی وی فضایی ملودرام هم دارد.

فیلمنامه‌ای که کیایی بیش از یک سال روی آن کار کرده است و طی این مدت یکی از سریال‌های موفق شبکه خانگی شده که با اقبال زیاد مخاطب هم همراه شد و تلاش کرد بیشتر از روایت عاشقانه صرف، به مسائل و مصائب اجتماعی چند خانواده‌های ایرانی در بستری ابتدا طنازانه و بعد ملودرام بپردازد.

کیایی اگرچه در این سریال هم مثل اغلب سریال‌های شبکه خانگی سراغ طبقه متوسط به بالا رفته با این حال قرار نبوده مثل اغلب آن سریال‌ها صرفاً رفاه و زندگی لاکچری و تجملات این طبقه را به رخ مخاطب بکشد. بلکه برعکس ویژگی‌های درونی، روان شناسانه و معضلات اجتماعی را هم آشکار کرده است.

او اگرچه در این سریال در نقش آرمان ظاهر می‌شود که شباهتی هم با نقش‌های قبلی خود دارد با این حال هم در طول داستان حضورش در این نقش متفاوت می‌شود و هم اساساً در مصاحبه‌ای که با خبرنگار مهر پیش از این انجام داده بود، توضیح می‌دهد که خودش علاقمند بوده است نقش پیمان (پدرام شریفی) را بازی کند که به توصیه برادرش مصطفی کیایی کارگردان سریال همان آرمان را بازی کرده است.

سریال «همگناه» در ۲۴ قسمت نوشته شد و این هفته با توزیع و انتشار آخرین قسمت، پرونده آن به‌عنوان یکی از سریال‌های موفق شبکه خانگی بسته خواهد شد.

حاشیه هفته؛ بحران اجرا در تلویزیون

به نظر می‌رسد شرایط اجرا در تلویزیون به یک وضعیت بحران دچار شده است! هر روز باید شاهد صحنه‌ای جنجالی از مجریان تلویزیون و یا سلبریتی هایی باشید که در مقابل ویترین رسانه ملی ظاهر می‌شوند و سخنان حاشیه‌ای یا جنجالی یا زرد آنها به یک «داغ مجازی» تبدیل شده و بارها در شبکه‌های اجتماعی وایرال می‌شود.

این هفته هم تلویزیون از این حواشی خالی نبود حواشی‌ای که یکی از یکی عجیب‌تر می‌نمود.

مورد اول مربوط به مجتبی پوربخش مجری برنامه «فوتبال یک» در شبکه ورزش بود که ویدئوی شوخی‌های زشت و زننده‌اش با سرمربی یکی از تیم‌های فوتبال آن هم روی آنتن زنده در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد و نشان داد مجریانی از این دست برای دیده شدن از هیچ کاری ابایی ندارند. نکته عجیب اینکه پوربخش تازه‌کار هم نیست و چندین سال است که این برنامه را روی آنتن دارد و قطعاً مناسبات تلویزیون و حتی آنتن زنده را می‌دانسته و همین شدت قبیح بودن کارش را بیشتر هم می‌کند.

جالب اینجاست که هیچیک از مدیران شبکه ورزش و یا مدیران بالادستی هم به صورت رسمی توبیخ یا تذکری نسبت به عمل او نداشتند و انگار تلویزیون تا منافعش به خطر نیفتد و طرف مقابل وارد جدل و شکایت نشود، هیچ گاه برخوردی با مجری خاطی حتی در موارد اخلاقی نخواهد داشت. برعکس مورد دو هفته قبل یعنی رضا امیراحمدی مجری دیگر تلویزیون که شوخی او باعث دلخوری باشگاه پرسپولیس شده بود و مشاور مدیر شبکه یک سیما طی توئیتی خبر داد که او برکنار شده است. در این مورد اما از اطلاع‌رسانی و موضع رسمی خبری نبود و تنها در فضای مجازی این شایعه مطرح شد که این مجری برکنار شده و تولید و پخش برنامه هم متوقف شده است.

حاشیه بعدی مربوط به ویدئویی از اجرای سام درخشانی در مسابقه «ایران» بود که این بار به کم اطلاعی مجری برنامه نسبت به سوال و جواب‌هایی که با یکی از شرکت‌کنندگان طرح شد مربوط می‌شد. دیالوگ‌هایی که نشان می‌دهد نه تنها مجری برنامه اطلاعی نسبت به جغرافیا و تاریخ «ایران» و شخصیت‌ها و چهره‌های تاریخ معاصر که اساساً در این برنامه با نام «ایران» روی آن تاکید می‌شود، ندارد بلکه برنامه ساز و تهیه کننده هم از این آگاهی برخوردار نبوده‌اند تا اجازه ندهند چنین گاف‌هایی در یک برنامه تولیدی روانه آنتن پخش نشود و حداقل در تدوین مجدد آن را اصلاح کنند.

حضور هنرمندان و سلبریتی ها طی سال‌های اخیر در تلویزیون با انتقادهایی مواجه بوده است که یک دلیل آن همین نداشتن تخصص‌های لازم است. با این حال می‌توان حداقل در بهره‌گیری از چهره‌ها برای اجرای یک برنامه تلویزیونی مخصوصاً در یک برنامه تولیدی و غیر زنده، او را با سوالات، فضا و اطلاعات مورد نیاز برنامه آشنا کرد یا حتی در فضای برنامه‌های تولیدی کات داد تا آنچه از ویترین تلویزیون پخش می‌شود به جای آنکه مضحکه و سرگرمی داغ‌های مجازی باشد بتواند فضایی برای آموزش و آگاهی رسانی باشد.

اتفاق ویژه هفته؛ وقتی تلویزیون بازی «برده» را واگذار کرد!

در کنار همه حواشی تلویزیونی که در فضای مجازی به شکلی زرد و غیراصولی «داغ» می‌شود، این بار یک گفتگوی جنجالی در قالب همان پکیج رسانه‌ای، توانست گوی رقابت را از فضای مجازی برباید و در صدر اخبار و رسانه‌های مجازی و رسمی قرار بگیرد.

اتفاقی که فارغ از مهمان مدعو به تلویزیون و حتی صحت و سقم مواضعش، صرفاً به دلیل قرار گرفتن در قالب «شفاف‌سازی» توانست به محتوایی تبدیل شود که برای مدتی فضای مجازی را تحت تاثیر این محتوا قرار داد و موجی از واکنش‌ها و بازخوردهای مخاطبان و حتی نهادها و ارگان‌های رسمی را در بر داشت و اتفاق ویژه‌ای برای تلویزیون محسوب شد.

پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان این هفته در برنامه زنده «نگاه یک» حضور پیدا کرد و با طرح صحبت‌هایی باعث شد تلویزیون به عنوان تریبون مطرح کننده این مباحث از سایر مدیوم‌های رسانه‌ای و رقبا پیشی بگیرد و نقطه آغاز یکی از مهمترین جریان‌های خبری ماه‌های اخیر باشد. برنامه‌ای که می‌توانست با طراحی رسانه‌ای دقیق‌تر تبدیل به یک دستاورد ویژه برای این روزهای بحرانی تلویزیون شود.

فتاح در این برنامه سخنانی را مطرح کرد که اگرچه مجری برنامه نه میان سخنانش پرید و نه یک باره آنتن از او گرفته شد با این حال حضور یک مجری مطالبه گر و پرسشگر در همان برنامه و مجوز دعوت از افراد و نهادهایی که اسمشان در برنامه آمد در برنامه‌های بعدی می‌توانست بردی دو چندان برای تلویزیون به همراه داشته باشد و ضریب نفوذ این رسانه را به عنوان یک تریبون مطالبه‌گر هم در جامعه بیشتر کند. به ویژه که فتاح چند ماه پیش در برنامه «تهران ۲۰» با اجرای محمد دلاوری حضور یافته و جسارت و عدم محافظه کاری این مجری باسابقه، توانست گفتگویی چالشی را هم رقم بزند و نفس حضور چنین مجری‌ای در این برنامه هم می‌توانست به گفتگویی دو سر برد و چالشی برای رسانه ملی و مخاطبانش منجر شود.

شاید بسیاری به خاطر داشته باشند که در همین شبکه و در ویژه برنامه تحویل سال «فرمول یک» با اجرای علی ضیا، امیرحسین رستمی مباحثی را مطرح کرد که یک باره آنتن تلویزیون از او گرفته شد و ضیا بدون هیچ چالشی با مهمان، فارغ از محتوای آنچه بیان کرده است، نتیجه‌گیری و قضاوت را به فضای مجازی سپرد. اینجا هم اگرچه این اتفاق رخ نداد اما حضور مجریان آگاه می‌تواند بحث‌های جدی تری را رقم بزند و در ادامه هم امکان از دست ندادن فرمان و واگذاری میدان به فضای مجازی وجود داشت.

تلویزیون اما در ادامه، اتفاق عجیب و ویژه‌تری را رقم زد! خود در برابر بحث‌های مطرح شده در فضای مجازی در قبال برنامه خود سکوت اختیار کرد آن هم در حالی که می‌توانست با پرداختن به آنها ضریب برنامه جنجالی خود را در راستای شفاف‌تر شدن فضای بحث موردنظر افزایش دهد. از آن عجیب‌تر حذف سخنان فتاح از آرشیو تلوبیون سایت متعلق به برنامه‌های تلویزیونی بود که این رسانه را دوباره به سمت فضایی منفعل در برابر شبکه‌های اجتماعی برد و با واگذاری دوباره میدان به رقبای رسانه‌ای دیگر و فضای مجازی بازی‌ای که می‌رفت برد- برد باشد به بازی دو سر باخت تبدیل کرد!

نکته هفته؛ اولین واکنش رسمی درباره نظارت بر فضای مجازی

در شرایطی که پروانه ساخت جدیدی برای سریال‌های خانگی صادر نمی‌شود و گفته می‌شود مسئولیت صدور مجوزها به نهادی وابسته به صداوسیما واگذار شده است هنوز هیچ مسئولی از رسانه ملی در این باره سخنی نگفته است؛ نه واکنشی به همه اخبار و حواشی که در این زمینه طرح شده وجود دارد و نه کسی حاضر به پاسخگویی است، نه ادعاهای مطرح شده تایید می‌شود و نه حتی چیزی تکذیب شده است!

ماجرای نظارت بر فضای مجازی و مشخص‌تر از آن تفویض اختیار نظارت بر ساخت سریال‌های خانگی از وزارت ارشاد به صداوسیما از چند ماه پیش در فضای رسانه‌ای مطرح است و در هفته‌های اخیر نشانه‌های تحقق این جابه‌جایی مسئولیت پررنگ‌تر هم شده است؛ با این همه اما به رغم اهمیت موضوع، مسئولان هر دو سوی میدان سکوت در پیش گرفتند. سکوتی که این هفته بالاخره شکسته شد.

حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی در نشست خبری این هفته خود که به صورت مجازی برگزار شد، در پاسخ به سئوال خبرنگاری که درباره تعیین تکلیف وظیفه نظارت بر فضای مجازی پرسیده بود، گفت: ما در فناوری‌های نوپدید از جمله وی او دی‌ها نیازمند تعریف جدیدی در حکمرانی فرهنگی در فضای مجازی هستیم که برداشت‌های متفاوت دستگاه‌ها اصلاح شود. مراجع قانونگذاری همچون شورایعالی انقلاب فرهنگی و شورایعالی فضای مجازی در این زمینه تصمیم‌گیر هستند و جمع بندی توسط آن‌ها مبنای عمل همه دستگاه‌ها خواهد بود.

انتظامی در پاسخ به سئوال دیگری که صراحتاً درباره چرایی واگذاری اختیار سازمان سینمایی در بخش صدور مجوز نمایش خانگی به صداوسیما مطرح شده بود، بار دیگر تأکید کرد: باز هم تأکید می‌کنیم ما منتظر تعیین تکلیف مراجع بالادستی هستیم تا تکلیف دستگاه از جمله وزارت ارشاد را روشن کند.

این موضع‌گیری رئیس سازمان سینمایی را می‌توان اولین موضع‌گیری رسمی درباره تفویض اختیار نظارت بر فضای مجازی از ارشاد به صداوسیما محسوب کرد؛ موضعی که صراحتاً مشخص می‌کند اعضای دو شورای مهم «انقلاب فرهنگی» و «فضای مجازی» باید در این زمینه تصمیم نهایی را اتخاذ کنند.

پیشنهاد هفته؛ یاد درگذشتگان در سیما

در آستانه نزدیک شدن به ماه محرم تلویزیون ترجیح داده است با یک تنفس دادن به خود برای شروع محرم دورخیز کند و این روزها آنتن را به بازپخش برنامه‌ها و سریال‌های قدیمی بسپارد.

مهران مدیری که اخیراً در یک نشست خبری، وعده پخش سه قسمت پایانی «دورهمی» را داده بود در ویدئویی که شب گذشته از شبکه نسیم پخش شد، بیان کرد که به دلیل کسالت هفته گذشته‌اش قسمت‌های پایانی ضبط نشده است و حالا در روزهای باقی مانده پخش قرار است «دورهمی» با یاد درگذشتگان روی آنتن برود.

ماه‌چهره خلیلی این هفته درگذشت و یکی از چهره‌هایی بود که در این مجموعه برنامه روی آنتن رفت. جمشید مشایخی، داریوش اسدزاده، عارف لرستانی، پرویز بهرام و حسین عرفانی دوبلورهای مطرح و بهنام صفوی خواننده از دیگر درگذشتگانی هستند که قرار است حضورشان در «دورهمی» این هفته روی آنتن شبکه نسیم مرور شود.

ماه چهره خلیلی البته پیش از این در سریالی با نام «مرضیه» هم حضور داشت که محرم سال گذشته روی آنتن رفت و حالا قرار است یک بار دیگر از شبکه دو سیما به پخش برسد. این سریال که توسط فلورا سام کارگردانی شد سال گذشته به تولید رسید و بعد از آن مجید اوجی تهیه‌کننده سریال و ماه‌چهره خلیلی بازیگر آن طی یک سال گذشته دار فانی را وداع گفتند.

کد خبر 4997713 عطیه موذن

منبع: مهر

کلیدواژه: محسن کیایی پرویز فتاح ماه چهره خلیلی مهران مدیری سریال هم گناه شبکه ورزش سام درخشانی مجری تلویزیون حسین انتظامی برنامه تلویزیونی فیلم کوتاه ویروس کرونا موسیقی ایرانی تئاتر ایران شبکه پنج سیما فیلم سینمایی کنسرت آنلاین موسیقی نواحی خسرو سینایی رادیو نمایش سازمان سینمایی شبکه سه سیما نظارت بر فضای مجازی فضای مجازی مجری برنامه برنامه ها رسانه ای روی آنتن سریال ها مطرح شد روی آن سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۵۴۸۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفاف‌سازی کند

حسین قره: آقایان در تلویزیون که خیال خودشان را راحت کرده‌اند، انگار وقت و زمان و گوش و چشم سایر حواس و قوای فاهمه و... که مخاطبان دارند، مِلک حضرتشان است و تصمیم و کنترلش با خودشان نیست، اخیراً هم که دیگر تبلیغ نمی‌سازند، در واقع خود آگهی‌ها به سریال وسط فوتبال و سریال و... تبدیل شده است، شاید مخاطب یادش برود که داشت چه می‌دید و البته دیده شده بعضی از مواقع خود پخش هم یادش رفته و رفته‌اند برنامه بعدی.

تلویزیون شفاف‌سازی کند

اگر مخاطب تلویزیون باشید گاهی آن قدر تبلیغات طولانی است که نسبت به زمان پخش و قیمت ثانیه و دقیقه تبلیغات در تلویزیون این شائبه برایتان پیش می‌آید که صداوسیما در شکل کلی سهام‌دار آن کالا و خدمات است؛ چون واقعاً خارج توجیه است، مثلاً فرض بفرمایید یک نوعی از چرخ‌گوشت (تعمداً اسم و اصل برند و کالا را نمی‌گویم) هست که شما هر وقت تلویزیون را روشن کنید اول تبلیغ‌کنندگان آن را می‌بینید. اگر یک برند برنامه بلندمدتی داشته باشد که هر خانواده ایرانی (حدود ۲۵ میلیون خانوار) یکی از این وسیله را داشته باشند، حتی اگر ۸۰ درصد سود حاصل از هر دستگاه را صرفه تبلیغات تلویزیونی کند باز هم باتوجه‌به ساعات پخش در میان‌برنامه‌ها یا بین نیمه‌های فوتبال و... توجیه اقتصادی ندارد، آخر تبلیغات حاصل عدد و رقم است، یک برند این میزان از سود را هزینه می‌کند تا این میزان از بازار هدف محصولاتش را بخرند، آخر تک‌محصولی که بازار جهانی هم ندارد، این همه تبلیغ را با چه توجیه اقتصادی انجام می‌دهد. مگر اینکه مثلاً در آغاز سال با بخش آگهی تلویزیون یک قرارداد کلی بسته شده باشد که مثلاً N هزار ساعت بخش در سال به قیمت N میلیارد تومان و گرفتن دو نوع تخفیف، یکی از بابت این که کالا موردبحث تولید ایرانی است و حمایت از بازار داخلی است و دیگر اینکه چون قرارداد موردی نیست و کلی و سالانه است.

همین‌جا چند سرفصل وجود دارد که می‌شود درباره آن صحبت کرد. یک اینکه تقریباً قریب به‌اتفاق تبلیغات این چنینی را چند بازیگر و احتمالاً یک شرکت تبلیغاتی می‌سازند، پرسش اول این است، آیا محدودیتی و رانتی خاص برای سازندگان تبلیغات وجود دارد یا نه تصادفاً این اتفاقات رقم خورده است.

دوم اینکه اگر محدودیتی نیست آیا چنین شرایطی برای همه تولیدکنندگان ایرانی وجود دارد. اگر چنین است آیا تلویزیون فراخوانی عموماً داده است که شرایط برای همه کالاها و همه بازارها و خدمات وجود دارد و می‌توانند از این بستر استفاده کنند. اگر این فراخوان داده شده و اگر شرایط برای همه یکسان است، در بازار تولید داخلی هیچ برند دیگری تمایل به این همه ساعت پخش ندارد؟ که این خود چند سرفصل دیگر را باز می‌کند که آیا برندها و تولیدکنندگان به این نتیجه رسیده‌اند که همین میزان هم هزینه کردن در تلویزیون گران است و بازگشت سرمایه ندارد چرا که سرمایه گران‌بهای اجتماعی تلویزیون ریزش داشته است.

فقط یک نکته دیگر می‌ماند که در شرایط اجتماعی امروز و مسئله زنان به کار با مداقه نیاز دارد، آقایان ابتدا و میان و انتهای بعضی از برنامه‌های گفت‌وگومحور درباره زنان، تبلیغاتی را نشان می‌دهند که دغدغه زنان خانه‌دار این سرزمین خلاصه می‌شود در پوره سیب‌زمینی، این هم سطح سلیقه و دغدغه و بلندنظری، واقعاً خود حماسه است. (تأکید می‌کنم که آن تبلیغات می‌تواند در برنامه‌های آشپزی و یا سرگرمی محور پخش شود؛ ولی بعد از هر برنامه‌های منظور است.)

دوباره و بلکه شاید دوباره باید تأکید کنم که صداوسیما به دلیل اختصاص بودجه ملی - که امسال ۲۴ هزار میلیارد تومان به آن اضافه شده است - باید نسبت به تمام کنش‌ها و واکنش‌ها، برنامه‌سازی‌ها، تولیدات و... پاسخگو به ملت باشد. اگر تلویزیون خصوصی بود یا همچون شبکه نمایش خانگی منبع مالش از بخش خصوصی تأمین می‌شد، این همه تأکید لازم نداشت و آقایان جبلی و جلیلی که بر مسند و صندلی یگانه رسانه ملی نشسته تکیه زده‌اند باید برای تک‌تک اقدامات پاسخگو باشند.

هنرمندان و فاجعه تبلیغات در شبکه نمایش خانگی و سینما

همان‌طور که همه می‌دانیم، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان و... حوزه سینما چشم و دل از تلویزیون بریده‌اند و به سینما و شبکه نمایش خانگی پناه برده‌اند و ناگفته نماند که هنرمندان ترازی هم چشم و دل از همه چیز شسته‌اند و در سکوت نشسته‌اند. شاید توجیه بسیاری این است که «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل». به‌هرتقدیر کار ما قضاوت نیست و هر که هر چه خود می‌خواهد همان می‌کند؛ اما نکته کجاست، در شبکه نمایش خانگی و سینما که بخش خصوصی دستی در تولید آن دارد برای تأمین هزینه یا نیاز به سرمایه‌گذاری دارد که نیتش سود کم و حضور در خلق هنر است و یا نه سرمایه‌گذاری که مثل هر تجارت و بازار و صنعتی به دنبال سود مکفی و به‌اندازه سرمایه است. بماند که هر کدام باشد مهم نیست مهم ارائه هنرمندانه تبلیغات در آثار است. این مسئله و پدیده هم مختص ما نیست، همه جهان گرفتار این نوع تولید تبلیغات هستند. این چرخه که باید کالای تولیدشده به دست مصرف‌کننده برسد و آن را مصرف کند که چرخه تولید دوباره بچرخد، هر چه هست فعلاً سرنوشت این عصر است؛ اما نوع ارائه آن بسیار مهم است.

تبلیغات گل درست حتی گرفتاری بزرگ‌ترین هنرمندان تاریخ معاصر بوده و هست. به‌خاطر دارم در یک نشست کارگردان فقید و بزرگ تئاتر جهان، پیتر بروک در زمان بخش یکی از جسورانه‌ترین آثارش (مهابهاراتا) در تلویزیون همین مشکل را داشته که هر ۱۵ دقیقه آن فیلم تئاتر قطع و برنامه به بخش آگهی می‌رفته است. این قطع حس و حال و هوا برای یک فیلم تئاتر و مخاطب و تولیدکنندگان آن عذاب‌آور بوده و پیتر بروک صحبت می‌کند و از سرمایه‌گذاران و گروه‌های تبلیغاتی می‌خواهد که اطلاعاتشان را در آخر و حتی تیتراژ بیاورند؛ ولی حس تماشاچی را در میانه اثر قطع نکنند. (نقل به مضمون عرض کردم؛ چون سال‌ها پیش این ویدئو را دیدیم.)

قاعده سریال ها و پخش‌های جهانی و تلویزیون‌ها خصوصی این است که هر ۲۰ دقیقه فرصتی یک تا دودقیقه‌ای به آگهی داده شود؛ اما اینکه در سریالی که هنرمندان برجسته در آن هستند به درودیوار آن تبلیغات چسبیده باشد و حتی در یک سریال مثلاً ساختمان مرکزی شرکت تبلیغ‌کننده دیده شود... (باز هم تأکید می‌کنم که از ارائه مصداقی واقعی پرهیز دارم) دیگر فاجعه گل درشتی است و از خارج از عرف تمام درس‌های تبلیغات است و قطعاً به ضدتبلیغ تبدیل می‌شود.

تبلیغات در عصر جدید با هنر گرافیک که هنری بصری است گره می‌خورد، مختصر و موجز و متناسب و با احترام به شعور مخاطب. اینکه در همه جای یک سریال نمای نزدیک بازیگر و سرش باشد و پشت سرش فلان شامپو که واقعاً ضدتبلیغ است. یکی از شروط استمرار یک هنر احترام به مخاطب است و هنرمندان آفرینشگر نباید اجازه دهند که تبلیغات غیرهوشمندانه و گل درشت به اعتبار آنان ضربه بزند.

توجه به تولید ملی و بهره‌مندی تولیدکنندگان که سالانه میلیون‌ها نفر از خدماتشان استفاده می‌کنند کار بسیار خوبی است، تبلیغات چنین پدیده‌ای است، اما استفاده در حد فوق ابزار و بی‌احترامی به مخاطب را باید خود هنرمندان فکری برایش بکنند. هنرمندانی که کار تبلیغات می‌کنند باید سرمایه‌گذاران را توجیه کنند که چه چیزی برای آنان مناسب است. تن‌دادن تمام به خواسته سرمایه‌گذار که احتمالاً خواسته‌ای داشته و اصرار دارد که در چنین شرایط اقتصادی پر ماجرایی سرمایه‌گذاری‌اش حداکثر سود را داشته باشد باید با قواعد هنر هم بخواند، برای اعتبار برندی که ساخته است حداقل بپذیرد که ارائه هنرمندانه کالا و خدمات برندش برای شرکت و تجارتش سودی بلندمدت خواهد داشت.

تبلیغات محیطی که در اختیار سینما و شبکه نمایش خانگی است هم یکی از سرفصل‌هایی است که می‌توان درباره آن نوشت که در این کوتاه نوشته نمی‌گنجد.

۵۷۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902705

دیگر خبرها

  • (ویدئو) سکانسی از قسمت جدید افعی تهران در فضای مجازی وایرال شد
  • یکپارچه‌سازی ۶۵ هزار هکتار زمین کشاورزی به سرمایه‌گذار چینی واگذار شد
  • تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفاف‌سازی کند
  • سریال‌های جدید تلویزیون/ از بدل علی مشهدی تا نمایش توان علمی کشور
  • بلومبرگ: عربستان فعالان منتقد اسرائیل را دستگیر می‌کند
  • تلویزیون درام ورزشی می‌سازد/ چرا آثار کمدی کمتر به آنتن می‌رسد؟
  • خنثی‌سازی امنیتی‌ترین طراحی عملیات نفوذ و خرابکاری صنعتی سرویس اطلاعاتی موساد در ایران روی آنتن شبکه یک سیما
  • پیشنهاد تماشای «افعی تهران» در تلویزیون
  • حرف‌های جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
  • «قصه های مجید» و «معصومیت از دست رفته»؛ تدارک تلویزیون برای آخر هفته