اقدام متفاوت زوج کردستانی برای برگزاری مراسم عروسی در ایام کرونا
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۶۴۴۰۰
زوج کردستانی پس از مدتها انتظار برای آغاز زندگی مشترکشان، با توجه به شیوع ویروس «کرونا»، در اقدامی خیرخواهانه، هزینه مراسم ازدواج خود را صرف امور خیریه کردند.
به گزارش گروه روی خط رسانههای خبرگزاری برنا؛ ماههاست که از شیوع ویروس کرونا در جهان میگذرد و مدتی است مردم ما هم با این ویروس دست و پنجه نرم میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ماههای اول شیوع کرونا، پویشهای مختلفی برای مقابله با این ویروس در کشور به ویژه در استان فرهنگی کردستان شکل گرفت، پویشی که از تولید ماسک و سایر اقلام بهداشتی گرفته تا تهیه و توزیع بستههای حمایتی برای کمککردن به اقشار نیازمند و آسیبدیده از کرونا و حتی ضدعفونی کردن محیطهای مختلف در گستره وسیعی خود را نشان داد.
تقدیر از ایثارگری و از خودگذشتگی پرسنل درمان و جهادگران فعال در آرامستانها و ... با تقدیم شاخه گل و نوشتن پیام و متنهایی در فضای مجازی از دیگر جلوههای زیبایی بود که در این روزهای تلخ کرونایی لبخندی بر لب جهادگران عرصه مقابله با این دشمن ناشناخته نشست.
روزها و حتی ماهها میگذرد تلاش برای یافتن دارویی برای مقابله با این ویروس هنوز ادامه دارد، برخی کشورها اعلام کرده اند داروی مقابله با این ویروس را کشف کرده اند، اما واقعیت این است که فعلا زندگی جهان بشریت با این ویروس تاجدار گره خورده است و در شرایط کنونی که آمار ابتلا به کرونا در حال افزایش است، پرهیز از حضور در اجتماعات و استفاده از ماسک یکی از بهترین راهکارهای مقابله با کروناست چرا که بنابر گفته مسئولان آمار ابتلا به کرونا در اجتماعاتی مانند عروسی و عزاداریها بالاست.
متاسفانه علیرغم هشدارهای مسوولان، برخیها مراسمات عروسی را به کارواشها و پارکینگها و حتی پشت بامها کشاندهاند.
ابتلای ۱۲۰ نفر به کرونا در یک مراسم عروسی، ۵۷ هرمزگانی در عروسی کرونا گرفتند، ۷۰ نفر در مراسم عروسی در شهرستان قشم و ۷۳ نفر نیز در مهمانی در بندرعباس به کرونا مبتلا شدند، ابتلای ۴۰ نفر به ویروس کرونا در یک عروسی در چهارمحال و بختیاری، در مراسم تشییع جنازهای در کهکیلویه و بویراحمد بیش از ۲۰ خانم به کرونا مبتلا شدند، یک مبتلا به کرونا در همدان ۴۸ نفر را آلوده کرد، ابتلای ۳۰ نفر به کرونا در مراسم ترحیمی در یکی از روستاهای خراسان جنوبی، اینها چند نمونه از اخبار ابتلای افراد به کرونا پس از شرکت در مراسم عروسی و عزاست.
در پی برگزاری یک مراسم عروسی در آذربایجانغربی پدر و مادر عروس و داماد، بر اثر ابتلا به کرونا فوت کردند شاید این یکی از تلخترین خبرهایی بود که آغازی شد بر تصمیم بزرگ خیلی از زوجهایی که زندگی مشترکشان را برای قطع این زنجیره بدون برگزاری مراسم آغاز کردند.
این روزها برخی از زوجهای جوان در آستانه ازدواج و خانوادههای آنها برای برگزار کردن یا نکردن مراسم عروسی با چالشهایی مواجه هستند و واقعا نمیدانند در شرایط فعلی بهترین تصمیم چیست؟
پس از آنکه مسئولان از مردم خواستند در خانههایشان بمانند و مراسمی برگزار نکنند، مراسم ازدواج خود را به تاخیر انداختند، آغاز زندگی مشترک «مهرداد قنبری و هانیه جعفری» آغاز متفاوتی در این شرایط کرونایی بود، زوج جوان ۲۶ و ۱۸ ساله که روزهای نامزدی را به امید گذر از شرایط کرونایی به درازا کشیدند.
هانیه جعفری تک فرزند خانواده است مادر و پدرش دنیایی آرزو برای برگزاری باشکوهترین مراسم را برای دخترشان داشتند، مهرداد قنبری هم فرزند یکی از خوبان و یادگاران روزهای جبهه و جنگ است که تقریبا چند سال است لباس سبز دفاع از انقلاب را پوشیده و در یکی از شهرستانهای مرزی کردستان در سپاه مشغول به خدمت است و به قول مادرش برنامهریزیهای زیادی برای برگزاری مراسمی به یادماندنی را کرده بود..
زمستان رفت و بهار آمد، ولی این مهمان ناخوانده که تقریبا چندین ماه کشور را در نوردیده همچنان محکم نشسته و خیال رفتن ندارد و برگزاری مراسم عروسی برای این زوج جوان که حاضر نبودند به هیچ وجه روزهای آغاز زندگی را بر اتفاق ناگوار و جبرانناپذیر شروع کنند تصمیم گرفتند بیسرو صدا راهی خانه بخت شوند...
این بار قصه فرق میکند، قصه حکایت از آزادی زندانی است، خانم کاویان مادر آقا مهرداد اگرچه زنی جوان است، اما سالهاست در حوزه کارهای خیر دستی بر آتش دارد و هرجا احساس میکند میتواند تاثیری داشته باشد میدان را خالی نمیکند..
مادر داماد تصمیم میگیرد پسر و عروسش را سورپرایز کند و به همین خاطر رایزنیهای لازم را انجام میدهد آغاز این زندگی باید با نشاندن لبخند بر لبان کودکانی چشم انتظار باشد که روزهایشان را به امید بازگشت پدر و آرام گرفتن در آغوش گرمش میگذرانند.
این بود که با این تصمیم دروازههای امید را به روی خانوادههای چشم انتظار گشودند و کلید رهایی به دست گرفته و هزینه مراسم ازدواج خود را برای آزادسازی زندانیان جرایم غیرعمد هدیه کردند.
خانم کاویان مادر داماد میگوید، اصلا راضی به رسانهای شدن این موضوع نبودیم، قرار بود این کار در خفا انجام گیرد بچهها از این تصمیم به گرمی استقبال کردند البته به شرط اینکه فقط خودمان بدانیم، اما یکی از عزیزان در ستاد دیه از سر محبت این اقدام را در یکی از شبکههای اجتماعی منتشر کرده بود.
مهرداد قنبری، داماد خیر میگوید: این تصمیمی بود که مادرم گرفت و اتفاقا ما هم خیلی راضی بودیم برگزاری مراسم عروسی آرزوی هر جوانی است و حتی هزینههای زیادی هم بابت برگزاری یک مراسم به یاد ماندنی صرف میکنند.
اینکه این مراسمات و هزینهها خوشبختی میآورد یا نه، کاری ندارم، ولی برگزاری مراسم و تجمعها در این شرایط کرونایی بسیار خطرناک است و برای خیلی از زوجهای جوان به خاطرات تلخ تبدیل شده است.
میپرسم الان که بدون برگزاری مراسم با همسرتان زندگی مشترک را آغاز کردهاید، راضی هستید؟ میگوید: محل کارم دور از خانواده است تصمیم داشتیم مراسم عروسی را جوری بگیریم که پدر و مادرهایمان راضی باشند، همسرم تک فرزند خانواده است مادرش آرزوهای زیادی برای عروسیاش داشت، آخرین انتخاب تاریخ برگزاری مراسم عروسی سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا بود، اما به این فکر کردیم که اگر مراسم عروسی بگیریم و بعدا خدای نکرده برای یکی از مهمانان مشکلی پیش بیاید و کرونایی شود دیگر چگونه میتوانیم خودمان را ببخشیم.
ما آدمهای خودخواهی نیستیم و سلامتی عزیزانمان برایمان خیلی مهمتر از برگزاری مراسم جشن عروسی است.
در این اوضاع و احوال سخت اقتصادی به نظر من چنین هزینههایی واقعا غیرمنطقی است، نمیخواهم فاز نصیحت بگیرم، اما میتوان با همین مبالغ گره از زندگی هم نوعی باز کرد، شاید هزینههای آنچنانی برای برگزاری عروسیهای آنچنانی در گذشته برای ساختن لحظات شاد در شروع یک زندگی هم مسئله بود، اما واقعیت این است الان تنها بحث صرف هزینه نیست چرا که امروز حرف از حفظ سلامت عزیزانمان است.
امروز پرسنل بیمارستانها و مراکز درمانی جان خود را برای نجات جان هموطنان به خطر میاندازند و این درست نیست که امثال ما بخواهیم با برگزاری مراسم عروسی ضمن به خطر انداختن جان عزیزانمان فشار و بار کاری را روی آنها بیشتر و بیشتر کنیم.
کمک به همنوع با استفاده از هر ظرفیتی جلوهای زیبایی بود که در جای جای ایران عزیزمان در این روزهای کرونایی به همت انسانهای سخاوتمند و نوعدوست رقم خورد ما هم گفتیم سهم کوچکی در خلق لبخندی بر لبان یک همنوع باشیم.
تصمیم مادرم برای من و همسرم بسیار ارزشمند بود و از اینکه توانستیم قبل از آغاز زندگی مشترکمان دل خانواده و عزیزانی را که سالهاست چشم انتظار باز شدن گره بزرگی از زندگیشان بودن خوشحال کنیم بهترین خاطرات را برایمان باقی گذاشت.
راه زندگی
زندگی که آغاز آن بر دعاهای خیر همنوع رقم بخورد آینده روشنی دارد و ما هم زندگی مشترکمان را با کاشتن گل امید و روشن کردن چراغ در دل یک همنوع شروع کردیم.
هانیه جعفری هم حرفهایش دنیایی درس دارد؛ میگوید: طبق حساب و کتابمان خیلی وقت پیش باید سر خانه و زندگی میرفتیم، اما بخاطر کرونا مراسم ازدواج خود را به تعویق انداختند، به امید اینکه این روزهای کرونایی تمام شود و بتوانیم با حضور عزیزانمان ازدواج خود را جشن بگیرند و سر خانه و زندگی برویم.
هرچه منتظر ماندیم، نشد و بالاخره تصمیم گرفتیم برای حفظ جان عزیزانمان بدون هیچ مراسمی زندگی خود را شروع کنیم و هزینههای عروسی را به پیشنهاد مادر شوهرم صرف آزادسازی زندانیان غیرعمد کنیم.
همیشه دوست داشتم آغاز زندگیام با یک اتفاق بسیار خوب و خیرخواهانه تلاقی پیدا کند و خوشبختانه این اتفاق افتاد شاید نتوانستیم عروسی بگیریم، ولی همین که هزینههای عروسی ما چراغ خانهای را روشن و دل خانوادهای را شاد کرد برایمان بسیار خوشحال کننده است.
چند وقت پیش در تلویزیون یک مصاحبه دیدم که در مورد آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد بود آرزو کردم کاش من هم این توفیق را پیدا میکردم وقتی مادر شوهرم پیشنهاد داد واقعا از ته دل خوشحال شدم و به آروزیم رسیدم..
برای عروس و داماد آرزوی خوشبختی میکنیم و بار دیگر با خانم کاویان هم کلام میشویم، میگوید: امیدواریم این کار ما شروعی باشد برای زوجهای دیگر در دیارمان...
خانم کاویان دلیل این انتخاب و هزینه مخارج عروسی پسر و عروسش را برای آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد هم برایمان گفت، اینکه چند سال است با چند گروه خیریه همکاری میکند و در این روزهای کرونایی توانستهاند گره از زندگی تعدادی از همشهریهایشان باز کنند.
بخشی از هزینه عروسی بچهها را برای آزادسازی یک زندانی جرائم غیرعمد اختصاص داده و مابقی را طی یک فقره چک به ستاد دیه شهرستان تحویل میدهیم.
و...
یک اتفاق ناخواسته سرنوشتش را به میلههای سرد زندان گره زده است، پدر دور از خانواده دلتنگ فرزند و همسرش است. در اتاق کوچک زندان به امید روزهای آینده نشسته و تنها کاری که انجام میدهد دعا برای آزادی است.
میگوید: «هر روز بارها و بارها سرنوشتم را در این چهار دیواری مرور میکنم. نگران خودم نیستم؛ نگران همسرم هستم .. پسر کوچکم اینکه بدون پدر چه میکشد!
ذهنم پر است ازای کاش وای کاشهایی که هیچ سودی ندارد، حالم بد میشود از اینای کاشها...»
چشمانتظاری خانواده برای آمدن پدر، نه از سفر بلکه برای آزادی از پشت میلههای زندان چه مصیبتی تلخ و رنجآور، نه برای یک خانواده بلکه برای یک جامعه دینی و اسلامی است و این انتظار بلاخره پایان مییابد و در این روزهای تلخ کرونایی شادی به زندگی این خانواده لبخند میزند.
منبع: فارس
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: برگزاری مراسم عروسی مراسم ازدواج خود آزادسازی زندانیان برای برگزاری آغاز زندگی چشم انتظار هزینه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۶۴۴۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لحظه دوست داشتن و دوست داشته شدن، لحظه واقعی زندگی است
به گزارش خبرنگار مهر، مراسم بزرگداشت حکمت الله ملاصالحی عصر روز سه شنبه چهارم اردیبهشت ماه در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
یکی از سخنرانان این مراسم اصغر دادبه، استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی بود که به دلیل عدم حضور در جلسه ویدئوی کوتاهی برای این نکوداشت تهیه کرده بود و در بخشی از این مراسم پخش شد.
دادبه گفت: من اندکی فلسفه میدانم، او برای شنیدن پیام مام وطن بسیار آمادهتر از کسانی است که با فلسفه آشنایی ندارند. من با آنکه شیفته شعر هستم اما میگویم بی فلسفه هرگز نمیتوان زیست و در هیچ زمینهای کاری جدید انجام داد.
وی افزود: آشنایی من با ملاصالحی بسیار کهن است و مام میهن ما در بسیاری از دورانها دلش خونین بود و فرزندانش دل خونین او را التیام دادهاند. یکی از این فرزندان حکمتالله ملاصالحی است.
استاد فلسفهٔ اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی سپس ادامه داد: آن همه کوشش برای توضیح تاریخ ایران برای تبیین این معناست که بگوئیم، فلسفه هنر برای چیست و چگونه به امروزمان مدد میرساند. به نظر من تخت جمشید، خرد مجسم ایرانی است. روح حکمت ایرانی در تخت جمشید حاضر است. پیام مام میهن به نیکی از سوی حکمتالله ملاصالحی شنیده شده است و او به مدد فلسفه باستانشناسی را تبیین میکند.
دیندار آزاده و با کرامت
محمد رضا زعیم حسینی عضو انجمن علمی باستان شناسی که اجرای این مراسم را هم به عهده داشت در بخش پایانی مراسم گفت: بنده نزدیک به سه دهه است که در فضای غیرآکادمیک با آقای ملاصالحی معاشرت دارم. ایشان آن گونه زیسته که میاندیشد و آنگونه میاندیشد که زیسته است. متأسفانه در فضای دانشگاهی ما خیلی از دانشگاهیها به حقیقت متعهد نیستند بلکه به نظریهها و روشهایشان متعهد هستند. آقای ملاصالحی کسی است که به حقیقت متعهد است وکمتر دانشگاهی ای این چنین است. علاوه بر این نگاه جامع ایشان به ایران خیلی مهم است. از این جهت که نگاه ایشان به ایران یک ویژگی هولوگرامیکی دارد به این معنا که ایران منهای یک اپسیلون، ایران نیست.
وی افزود: کلام آقای ملاصالحی فریاد رسای همه ایران دوستان در برابر حماقتهایی است که میخواهند ایران را از پا در بیاورند. صدای ایشان فریاد رسای انسان ایرانی برای شرافتمندانه زیستن است. حکمت الله ملاصالحی یک دیندار همراه با آزادی، عدالت و کرامت است.
احساس شرم و علو را توأمان دارم
اما آخرین سخنران این مراسم حکمت الله ملاصالحی، استاد تمام دانشگاه تهران و مدرس مدعو دانشگاه آتن بود. وی در سال ۱۳۹۴ چهارمین نشان دکتر عزتالله نگهبان را دریافت کرد.
ملاصالحی در پایان این مراسم ضمن تشکر از حاضرین و سخنرانان گفت: هیچ وقت اندازه الان خجالت نکشیده بودم. من بسیار شرمم شد چون مهترانی در مجلس درباره منِ کهتر سخن گفتند و صفت نیک خودشان را به من نسبت دادند. من حتی در حد یک دانشجوی کوچک هم نیستم. از خانم آموزگار که در محضرشان طلبگی کردم بسیار تشکر میکنم. همچنین از آقای دادبه که از دوران دانش آموزی استاد من بودند تشکر میکنم، از ایشان هم بسیار چیزها آموختم. صدای آقای صدوقی سها را برای اولین بار در رادیو فرهنگ شنیدم و همیشه دوست داشتم ایشان را ببینم و بعد از دیدارمان از ایشان هم بسیار آموختم. همچنین از آقای رحمتی قرآن و عرفان بسیار و از آقای بهشتی که یک ذهن ریاضی و هندسی دارند بسیار آموختم. بنده بارها خواستم که این مراسم برگزار نشود اما آقای زعیم قبول نکردند و زعامت جلسه را به عهده گرفتند.
وی افزود: حس و کششی در لایههای زیرین هستی ما به سوی دوست داشتن و دوست داشته شدن است که هر بار خیزش میکند در درون ما چنان حس سروری ایجاد میشود که فکر میکنیم معنای واقعی زندگی همان لحظه است. بنده زمانی که در یونان درس میخواندم متوجه شدم که در فلسفه و حکمت این حس چقدر وسیع است. بنابراین بنده علیرغم همه خجالتی که کشیدم احساس علّو هم میکنم.
این باستانشناس پیشکسوت در ادامه به موضوع فلسفه هنر و مقوله زیبای شناسی پرداخت و گفت: زیبایی شناسی مقولات زیادی دارد اما زیبایی و جلال دو عنصر اصلی آن هستند. زیبایی یعنی تناسب میان ماده و صورت با معنا و جلال یعنی تقابل میان صورت و معنا. متأسفانه ما نام معماران تخت جمشید را نمیدانیم اما میدانیم که یکی از شاهکارهای معماری ایران است. چون هر دو مقوله زیبایی، جلال را یکجا دارد. این ظرافت در معماری بارگاه امام رضا هم دیده میشود.علاوه بر اینکه، این تقابل و تناسب در موسیقی ایرانی هم وجود دارد.
ملاصالحی بیان کرد: حالا اگر از این منظر به محفلی که امشب برایم برگزار شد نگاه کنیم بهتر میتوانید متوجه احساس شرم، علّو و شعف بنده شوید.
در پایان این مراسم با حضور همسر ملاصالحی و پیشکسوتان حوزه باستان شناسی، جوایز و یادگاریهایی از طرف خانه اندیشمندان علوم انسانی و سایر مراکز و انجمنهای علمی که در برگزاری این مراسم نقش داشتند به حکمت الله ملاصالحی اهدا شد.
کد خبر 6087873 سارا فرجی