Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-29@08:27:27 GMT

نویسنده باید مخاطب را جدی بگیرد

تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۶۷۷۲۹

نویسنده باید مخاطب را جدی بگیرد

حمیدرضا شاه‌آبادی، پژوهشگر تاریخ، داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس ایرانی و یک سلبریتی در عرصه ادبیات کودک و نوجوان محسوب می‌شود. بسیاری از آثار او جوایز اول جشنواره‌های معتبر داخلی و خارجی را دریافت کرده یا مورد تقدیر قرار گرفته است.

محبوبه‌ناطق/

 حمیدرضا شاه‌آبادی، پژوهشگر تاریخ، داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس ایرانی و یک سلبریتی در عرصه ادبیات کودک و نوجوان محسوب می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بسیاری از آثار او جوایز اول جشنواره‌های معتبر داخلی و خارجی را دریافت کرده یا مورد تقدیر قرار گرفته است.

«موزی که می‌خندید» به تصویرگری سیدحسن موسوی و قلم حمیدرضا شاه‌آبادی، یک کتاب ایرانی است که چند روز گذشته در فهرست IBBY_۲۰۲۱»» آثار ممتاز جهان درباره کودکان و نوجوانان معلول قرار گرفت.

همکاری دو چهره شناخته‌شده تصویرگری و ادبیات کودک و نوجوان موجب شد این اثر مورد توجه کمیته‌ کتاب و خدمات کتابداری برای کودکان با نیازهای ویژه قرار گیرد.

شاه‌آبادی خالق رمان «دیلماج» و مجموعه داستان «دایره زنگی» برای بزرگسالان و «لالایی برای دختر مرده»، «اعترافات غلامان»، «وقتی مژی گم شد»، «هیچ‌کس جرئتش را ندارد» و «افسانه تیرانداز جوان» برای رده سنی نوجوان است که جایزه‌های معتبری مانند جایزه ادبی واو، جایزه شهید غنی‌پور، چندین جایزه اول جشنواره کتاب کودک و نوجوان، دوبار کتاب برگزیده کتابخانه بین‌المللی مونیخ، منتخب نظرسنجی روزنامه اعتماد به عنوان بهترین رمان نوجوان دهه ۸۰، جایزه اول جشنواره سلام بچه‌ها، لوح تقدیر شورای کتاب کودک و ... را به خانه برده است.

همچنین «دروازه مردگان» رمان سه‌گانه‌ای‌ است که توسط شاه‌آبادی در ژانر وحشت ویژه نوجوانان نوشته شده و تا به ‌حال دو جلد از آن به نام‌های «قبرستان عمودی» و «شب خندق» از سوی بخش کودک و نوجوان انتشارات افق منتشر شده است.

این کتاب‌ها در میان نوجوان ایرانی با اقبال خوبی مواجه شده و به چاپ‌های چندم رسید و علاوه بر جوایز بسیاری که در داخل ایران نصیب نویسنده‌اش کرده است، توانسته به فهرست کلاغ سفید ۲۰۱۹ هم راه پیدا کنند. سومین جلد این مجموعه با عنوان «چاه تاریکی» به‌ زودی منتشر خواهد شد.

اردیبهشت امسال هم حمیدرضا شاه‌آبادی برای آثار خود در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، نامزد جایزه «آسترید لیندگرن» _ بزرگ‌ترین جایزه ادبیات کودکان و نوجوانان و دومین جایزه بزرگ ادبیات در جهان_ شده است.

البته حمیدرضا شاه‌آبادی تجربه‌های ارزنده و موفقی هم در صنعت نشر دارد.

وی در کارنامه خود مدیریت انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مدیریت مؤسسه انتشارات بین‌المللی الهدی و همکاری در انتشارات سوره مهر به‌ عنوان مدیر تولید را دارد و چند سال است که به‌ عنوان مدیرعامل جدید مؤسسه انتشارات «مدرسه» منصوب شده است.

همه این موفقیت‌ها و تجربه‌ها ما را به سمت گفت‌وگو با این چهره موفق در عرصه نویسندگی و نشر کشاند و او با اینکه در دوران نقاهت کرونا به سر می‌برد، به پرسش‌های ما پاسخ داد. هر چند که بیماری اجازه نداد تا گفت‌وگو به اتمام برسد و چند پرسش ما به‌ خصوص در حوزه نشر بی‌پاسخ ماند.

گروه ادب و هنر روزنامه قدس برای حمیدرضا شاه‌آبادی آرزوی سلامتی می‌کند.

* بهتر است برای شروع به سراغ کتاب «موزی که می‌خندید» و موفقیت این اثر برویم. ایده نوشتن این کتاب چطور شکل گرفت؟

** در ابتدا باید توضیح بدهم کتاب «موزی که می‌خندید» در لیست آثار ممتاز جهان درباره کودکان و نوجوانان معلول به تصویرگری سیدحسن موسوی و با طرح قصه‌ای از ایشان است که بنده فقط متنش را نوشتم؛ بنابراین افتخار اصلی موفقیت این کتاب به ایشان تعلق دارد.

«موزی که می‌خندید» روی تفاوت‌های فردی تأکید می‌کند. نکته مهم در این کتاب این است که تا به حال ما معلولان را به عنوان افرادی که توانایی کمتری یا ناتوانی دارند می‌شناختیم، در حالی که امروزه باید بدانیم معلولان توانایی‌های متفاوتی دارند و این تفاوت‌ها موجب می‌شود از دیگران متمایز شوند و این کتاب به‌خوبی به قصه تفاوت‌ها اشاره می‌کند؛ تفاوت در نگرش و تفاوت در توانایی، به همین دلیل است فکر می‌کنم به این فهرست راه یافته است.

* چاپ مکرر کتاب‌های شما و کسب جوایز معتبری مانند نامزدی جایزه «آسترید لیندگرن» بسیار مغتنم است. دلیل موفقیت آثارتان را در عرصه جهانی و حتی اقبال آن توسط مخاطب ایرانی را در چه می‌دانید؟

** دلیل موفقیت این کتاب‌ها که به تازگی به چاپ‌های متعدد رسیده و جوایزی را از آن خود کرده، جدی گرفتن کار و مخاطب است، اینکه نویسنده تلاش کند کار مناسب و خوبی را ارائه کند. مهم‌ترین مسئله‌ای که یک نویسنده باید به آن توجه داشته باشد این است که در مسیر نوشتن به خودش دروغ نگوید، برای مخاطبش احترام زیادی قائل باشد و سعی کند بهترین کار را به مخاطبش ارائه دهد. در این راستا باید همه انرژی خود را به کار بگیرد. فکر می‌کنم این‌ها مهم‌ترین دلایل موفقیت هر کسی در راه نوشتن است.

* درباره سه‌گانه «دروازه مردگان» بگویید این کتاب بسیار مورد توجه قرار گرفته و به چاپ‌های متعدد هم رسیده است. چه شد که این رمان با این ساختار نوشته شد؟

** تقریباً چهار سال پیش بود که در حال تهیه مقاله‌ای درباره وضعیت کودکان ایران در دوره قاجار بودم که حین پژوهش برای نوشتنِ این مقاله به گزارش‌های نظمیه دوره ناصرالدین شاه برخوردم و چیزی که در این گزارش‌ها بیشتر از همه نظرم را جلب کرد خبرهایی بود که به غرق شدن کودکان خردسال در حوض خانه‌ها اشاره داشتند. تقریباً هفته‌ای نبود که یک کودک در حوض خانه‌ای خفه نشود. خواندن گزارش‌ها حس خاصی در من ایجاد کرد. انگار این حوض‌ها دروازه‌ای بودند به جهان دیگر و این مقدمه نوشتن رمان سه‌گانه «دروازه مردگان» شد. در داستان «قبرستان عمودی» پسر بچه‌ای به اسم رضا به شکل غیرمنتظره‌ای از یک خانه مرموز سردرمی‌آورد، خانه‌ای که در دیوارهای آن جنازه‌هایی دفن شده‌اند. در این خانه بچه‌های زیادی به کار قالیبافی مشغول هستند. به دنبال حادثه‌ای یکی از بچه‌ها در حوض خانه غرق می‌شود و پس از آن حوادث عجیبی شکل می‌گیرد که بدنه رمان را خلق می‌کند.

* تجربه‌های زیستی و تحصیلات شما که به تاریخ علاقه‌مند هستید و پژوهشگر تاریخ هستید چقدر در امر نوشتن به کمک شما آمده است؟

** ببینید تاریخ به این دلیل که نقاط عطف زندگی بشر را نشان می‌دهد این امکان را به ما می‌دهد که بتوانیم انسان را در شرایط عدم‌تعادل و در موقعیت‌های خاص از زندگی معمول ببینیم، چرا که در این شرایط انسان‌ها چهره دیگری از خود نشان می‌دهند. تصور کنید هر روز گشاده‌رو و خوش‌اخلاق سر کار می‌روید، اگر یک روز صبحانه نخورده باشید یا اتفاقی در مسیر برای شما رخ داده و اعصاب شما را به هم ریخته باشد، تعادل شما را بر هم زده و آن موقع ممکن است رفتار دیگری در محیط کارتان نشان دهید. در مورد داستان نیز چنین است؛ می‌گویند داستان از جایی شروع می‌شود که تعادل زندگی به هم می‌ریزد. تاریخ هم کارش ثبت همین نقاط عدم‌تعادل است، به همین دلیل به عقیده من بهترین مرجع و کسب ایده برای نوشتن تاریخ است. ضمن اینکه تحصیل در رشته تاریخ موجب شد بتوانم بین تاریخ و ادبیات داستانی رابطه نزدیک برقرار کنم و در بیشتر داستان‌هایم نگاهی تاریخی داشته باشم، حتی اگر همه وقایع داستان در دوره معاصر بگذرند.

* از آنجا که تعداد زیادی از آثار شما برای گروه سنی نوجوان است، برای نوشتن این داستان‌ها چقدر از نوجوانان یا دوره نوجوانی خود ایده می‌گیرید؟

** تجربه‌های زندگی هر فردی از راه‌های مختلفی بدست می‌آید، از ارتباط گرفتن تا گفت‌وگو با دیگران، خاطرات شخصی، مطالعه کتاب‌ها و دیدن فیلم‌های مختلف، سفر کردن و ... موجب پیدا کردن ایده می‌شود.

* از چند سالگی به کار نوشتن مشغول شدید؟

** من هم مثل بسیاری نویسنده‌ها از کودکی به نوشتن علاقه داشتم و چیزهایی می‌نوشتم، ولی اولین کار من سال ۶۸ منتشر شد، تقریباً زمانی که ۲۲ ساله بودم. از آن زمان نوشتن برای من جدی شد.

*شاید برای مخاطبان شما جالب باشد بدانند شخصی که علاقه یا استعدادش نوشتن است چگونه تجربه‌های زیستش را به کلمه تبدیل می‌کند؟

** هر کسی از کاری که دوست دارد انجام دهد لذت می‌برد، حالا اگر معیارهایی برای کار برتر برای خودش تعریف کرده باشد تمام انرژی خودش را به کار می‌گیرد تا بهترین اثر را خلق کند و وقتی می‌بیند کارش به کیفیتی که می‌خواسته نزدیک شده لذت می‌برد.

* به طور معمول چند ساعت در روز را به نوشتن اختصاص می‌دهید؟

** بستگی دارد. گاهی روزهایی نمی‌نویسم و گاه در روز دو سه صفحه می‌نویسم. راستش را بخواهید با نوشتن زود خسته می‌شوم و ساعت‌های طولانی نمی‌توانم به کار نوشتن مشغول باشم.

* چقدر به مسئله کتاب‌درمانی معتقد هستید، مثلاً کتاب «موزی که می‌خندید» و کتاب‌هایی نظیر آن که برای معلولان انتخاب شده‌اند می‌توانند حکم کتاب درمانی برای بچه‌ها داشته باشند؟

** نه؛ این کتاب‌ها در واقع کودکان معلول را به عنوان کودکان متفاوت معرفی می‌کنند و نشان می‌دهند این کودکان ناتوان نیستند بلکه متفاوت‌اند. در حقیقت این کتاب‌ها برای این است که این طرز تفکر را تغییر دهند. ممکن است انسانی پا نداشته باشد، اما بتواند از دستانش بسیار بهتر از انسان‌های معمولی استفاده کند پس توانایی‌اش در پاهایش نیست بلکه در دستانش است. این تفاوت‌ها را ارزش گذاشتن، بن‌مایه اصلی این کتاب‌هاست.

* یکی از مصداق‌های عینی متفاوت دیدن این کودکان، کودکان اوتیستیک هستند که نه‌تنها هوش کمتری نسبت به همسن و سال‌هایشان ندارند بلکه ممکن است باهوش‌تر باشند و فقط متفاوت هستند. به دنیای این کودکان که متأسفانه موارد ابتلا به آن در حال افزایش است نیز نگاهی شده است؟

** دقیقاً! بچه‌های اوتیستیک ممکن است در زمینه‌هایی ضعف داشته باشند، اما وقتی روی موضوع و زمینه‌ای متمرکز می‌شوند آن را بهتر از هر کس دیگری انجام می‌دهند و این موضوع را می‌توان به همه کودکان معلول تسری داد. اگر این نوع نگرش در داستان‌هایی که به موضوع کودکان معلول می‌پردازد یا در فضاهای دیگر است جا بیفتد، فضا را برای کودکان معلول بهتر می‌کند.

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: نویسنده کتاب جدید ادبیات کودک و نوجوان حمیدرضا شاه آبادی کودکان و نوجوانان کودکان معلول اول جشنواره کتاب ها تفاوت ها تجربه ها بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۶۷۷۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«مصلای تهران» یا «شهرآفتاب» داستان یک تلخی بی‌پایان

به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، یکی از موضوعاتی که هرساله با قرار گرفتن در آستانه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران داغ می شود بحث محل برگزاری نمایشگاه است.

نمایشگاه کتاب تهران به عنوان مهمترین رویداد فرهنگی کشور در قریب به ۴۰ سال که عمر خود را سپری میکند هیچگاه محل ثابتی برای خود نداشته و همیشه مستاجر مصلای تهران بوده است.

سال ۱۳۹۴ که شهر آفتاب به بهره برداری رسید و همه حدس و گمان ها بر این بود که نمایشگاه کتاب بالاخره صاحب یک مکان دائمی شد اما طولی نکشید تا پس از برگزاری ۲ دوره این نمایشگاه در شهر آفتاب، دوباره نمایشگاه به مصلای تهران منتقل شد و همه محاسبات در خصوص جانمایی این نمایشگاه برهم ریخت.

ساخته شدن مصلای امام خمینی برای کار و منظوری دیگر و همچنین قرار گرفتن مصلا در منطقه‌ای شلوغ و پرترافیک از جمله دلایل مهمی است که باعث می شود این مکان محل مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب با آن حجم عظیم از حضور مردم نباشد.

اما در ۲سال اخیر این موضوع ابعاد جالب تری پیدا کرده است.

اوایل سال ۱۴۰۱ بود که عبدالمطهر محمدخانی سخنگوی شهرداری تهران با انتشار توییتی ضمن اعلام برگزاری نمایشگاه ۱۴۰۱ در مصلای تهران، خبر برگزاری نمایشگاه ۱۴۰۲ را در شهر آفتاب اعلام کرد.

وی در صفحه توییتر خود نوشت:

«نمایشگاه کتاب امسال در مصلی تهران برگزار خواهد شد و شهرداری تهران نیز به امید خدا با همه توان در کنار وزارت ارشاد، خادم اصحاب فرهنگ و مردم عزیز خواهد بود. در عین حال تلاش می‌کنیم با تمهید بهترین امکانات، زمینه انتقال این رخداد بزرگ فرهنگی را از سال ۱۴۰۲ به شهر آفتاب فراهم کنیم.»

پس از این اعلام موضع سخنگوی شهرداری تهران همه منتظر بودند تا سال بعد یعنی نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ در شهر آفتاب برگزار شود.

تا اینکه با قرار گرفتن در آستانه نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲، یاسر احمدوند معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه اختتامیه بیست و دومین جشنواره صنعت چاپ درباره انتخاب مکان نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ عنوان کرد: از مدتی قبل، مکاتباتی با شورای شهر و شهرداری تهران داشتیم و نیازهای نمایشگاه کتاب درباره فضای مسقف و خدمات مورد نیاز خود را مطرح کردیم.

وی افزود: در نامه‌ای که تابستان به شهرداری تهران ارسال کردیم، گفته بودیم اگر می‌خواهند در «شهر آفتاب» میزبان نمایشگاه باشند، شرایط این مجموعه را به شرایط ما ـ معاونت امور فرهنگی و مجری برگزاری نمایشگاه ـ نزدیک کنند تا بازدیدی هم داشته باشیم.

احمدوند با اشاره به بازدیدی که چند روز گذشته از مجموعه شهر آفتاب انجام شد، توضیح داد: در این بازدید مشخص شد وضعیت شهر آفتاب نسبت به قبل فعال شده و در حال پیشرفت است؛ البته از مصلا هم بازدید داشتیم و شرایط مصلی را برای برگزاری نمایشگاه دقیق‌تر می‌دانیم.

علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و قائم مقام و سخنگوی سی و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران نیز در صفحه شخصی خود اعلام کرده است: نمایشگاه از بیستم تا سی‌ام اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲ در مصلی بزرگ امام خمینی برگزار می‌شود.

به این ترتیب و برخلاف همه تصورات، نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ همچنان در مصلای تهران برگزار شد و بازهم شهرآفتاب رنگ نمایشگاه کتاب را به خود ندید.

با قرار گرفتن در آستانه نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در مصاحبه ای ضمن اعلام مصلا به عنوان محل برگزاری نمایشگاه کتاب گفت: برای انتخاب مکان برگزاری، بازدیدی از مجموعه «شهر آفتاب» و «مصلی امام خمینی (ره)» داشتیم، مصلا شرایط بهتری برای میزبانی دارد.

ناصر امانی عضو شورای اسلامی شهر تهران نیز طی مصاحبه‌ای با بیان اینکه معتقدم با رفع اشکالات نمایشگاه بین‌المللی شهرآفتاب باید در سال‌های آینده نمایشگاه کتاب را به آنجا منتقل کرد، افزود: به نظرم در حال حاضر با توجه به کمبودهایی که در مجموعه نمایشگاهی شهرآفتاب داریم این مکان برای برگزاری نمایشگاه کتاب فضای مناسبی نیست؛ دو دوره‌ای هم که آنجا برگزار شد مشکلاتی ایجاد کرد. مدیریت شهری باید نمایشگاه شهرآفتاب را کامل کند و دسترسی و ظرفیت‌های آن را بهبود ببخشیم و اصلاح کنیم.

عباس تقدسی نژاد مدیرعامل نمایشگاه بین المللی شهرآفتاب در گفت‌وگو با خبرنگار ایسکانیوز در خصوص فراهم نبودن زیرساخت های نمایشگاهی برای برگزاری نمایشگاه کتاب گفت: اینطور نیست و سال گذشته ۴۰ نمایشگاه تاثیرگذار در این محل برگزار کردیم که برای مثال نمایشگاه خودرو به لحاظ کمی میزبان طیف گسترده ای از بازدیدکنندگان بود.

تقدسی نژاد افزود: مجموعه شهرآفتاب کاملا آماده همکاری با کلیه ارگان ها است و اگر مجموعه‌ای صلاح نداند با ما همکاری کند کاری از دست ما ساخته نیست.

وی با بیان اینکه ما یک مجموعه دولتی هستیم و این محل از پول بیت المال ساخته شده بیان کرد: تمام تلاش ما این است تا بتوانیم باری از دوش تهران برداریم.

مدیرعامل نمایشگاه بین المللی شهرآفتاب در پاسخ به این سوال که چرا می گویند شهرآفتاب آماده برگزاری نمایشگاه کتاب نیست افزود: برید از خودشان بپرسید و من قبلا دفاعیات خودم را بارها اعلام کرده‌ام.

حال با توجه به انتظارات چند ساله و همچنین ادعاهای معاون فرهنگی وزارت ارشاد در خصوص شرایط بهتر مصلی تهران برای برگزاری نمایشگاه کتاب و ادعای مدیرعامل شهرآفتاب در خصوص آمادگی برای میزبانی از نمایشگاه کتاب باید دید چه دلیلی باعث جلوگیری از انتقال نمایشگاه کتاب به محل شهرآفتاب می شود و آیا سال آینده وعده انتقال نمایشگاه به این محل محقق خواهد شد.

انتهای پیام/

کیانوش رضایی کد خبر: 1228727 برچسب‌ها کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

دیگر خبرها

  • «مصلای تهران» یا «شهرآفتاب» داستان یک تلخی بی‌پایان
  • بررسی آثار کلر ژوبرت نویسنده و تصویرگر مسلمان شده فرانسوی
  • بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
  • شمه‌ای از بی‌کفایتی پهلوی
  • ثبت رکورد پرمخاطب‌ترین روز سال برای «ملت» و «باغ کتاب»
  • کمرنگ‌شدن نشریات تخصصی نوجوانان از عوامل افت شعر نوجوانان است
  • کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟
  • انتشار کتاب یوسف گم گشته باز آید در ماهشهر
  • چرا شعر نوجوان مورد توجه نیست؟
  • یک داستان عاشقانه از پارسا پیروزفر و حواشی‌اش