نوروسایکولوژی کیست؟
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۸۱۳۸۲
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شاخه نوروسایکولوژی از نظر تاریخی نه تنها از رشته روانشناسی بلکه همچنین از رشتههایی همچون پزشکی، آموزش و حقوق مشتق شده است. واژه نوروسایکولوژی از ترکیب دو کلمه نورولوژی و روانشناسی به وجود آمده است.
نورو به مفهوم عصب و سایکولوژی به مفهوم روانشناسی است؛ بدین ترتیب ترکیب نوروسایکولوژی را میتوان به صورت عصب روانشناسی ترجمه کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از ترکیب دو واژه نورو و سایکولوژی میتوان حدس زد که رشته نوروسایکولوژی تمرکز عمده اش بر مغز و رفتار است. بدین سبب نوروسایکولوژی را میتوان بعنوان مطالعه رابطه مغز و رفتار تعریف کرد.
درواقع هدف نوروسایکولوژی فهم رابطه و تأثیر مغز بر روی رفتار است. هرچند انسان همیشه به رابطه مغز و رفتار علاقه داشته است، ولی علم نوروسایکولوژی علم نسبتاً جدید و جوانی است. رویکردهای قدیمی در نوروسایکولوژی بررسی ارتباط بین اسیب موضعی یک منطقهی مغز و نقایص روان شناختی بود، ولی امروزه، نوروسایکولوژی در حال تغییر چارچوبهای شیوه شناختی و نظری است به منظور فهمیدن شیوه کار مغز و روان است.
تاریخچه نوروسایکولوژی
شاخه نوروسایکولوژی از نظر تاریخی نه تنها از رشته روانشناسی بلکه همچنین از رشتههایی همچون پزشکی، آموزش و حقوق مشتق شده است. واژه نوروسایکولوژی از ترکیب دو کلمه نورولوژی و روانشناسی به وجود آمده است.
نورولوژی به عنوان شاخهای از پزشکی محسوب میشود که با دستگاه اعصاب و اختلالات مرتبط با آن سروکار دارد. روانشناسی نیز به عنوان مطالعه علمی رفتار و فرایندهای روانی تعریف شده است. یکی از اولین افرادی که دو کلمه نورولوژی و روانشناسی را در یک کلمه جدید ترکیب کرد کورت گلدشتاین (نورولوژیست و روانپزشک آلمانی) بود که آن را در کتاب خود با نام ارگانیسم در سال ۱۹۳۹ به کار برد.
امروزه نوروسایکولوژی برای توصیف یکی از حوزههای روانشناسی به کار میرود که به شناسایی، کمی سازی و توصیف تغییرات رفتاری که به ساختارهای مغزی مربوط هستند محدود است و همچنین بررسی انسجام شناختی را در دستور کار قرار داده است.
بیشتر بخوانید
خاطرات بد از ذهن پاک میشوند؟متخصص اعصاب و روان چه میکند؟ بیماران متخصص نوروسایکولوژی کیست؟
متخصصان اعصاب و روان، اشخاص مبتلا به انواع مختلف اختلالهای سیستم عصبی را بررسی و درمان میکنند. آنها با پزشکان از جمله متخصصان مغز و اعصاب همکاری نزدیکی دارند. انواع بیماریها، آسیبها و بیماریهای مغز و سیستم عصبی میتوانند بر روش احساس، تفکر و رفتار شخص تأثیر بگذارند. علایمی که ممکن است به یک متخصص اعصاب و روان نیاز داشته باشند عبارتند از:
- مشکلات حافظه
- اختلالهای خلقی
- مشکلات یادگیری
- اختلال عملکرد سیستم عصبی
چطور خود را برای ارزیابی نورروساکولوژی آماده کنیم؟
شب پیش از ارزیابیها خوب بخوابید و به قدر کافی استراحت کنید.
آگر ازمون شما پس از صبحانه است صبحانه کامل بخورید. چنانچه پس از وعده نهار قرار است مورد ارزیابی قرار گیرید حتماً دو ساعت پیش از ورود به کلینیک وعده نهار را سرو نمایید.
چنانچه تحت نظر پزشک خاصی هستید و دارو مصرف میکنید داروهای تان را سر ساعت استفاده نمایید مگر این که قبلا به شما گفته باشند برای ارزیابی خاصی باید موقتا چند ساعتی داروها را قطع نمایید.
چنانچه بطور روتین برای مطالعه از عینک طبی، و لنز چشمی و برای دقت شنوایی از سمعک استفاده میکنید حتماً در جلسات ارزیابی آنها را فراموش نکنید.
تعدادی از ارزیابیهای نوروسایکولوژی علاوه بر موردهای متنوع دیگر، مصاحبه هم موردنیاز است. در بعضی شرایط بسته بنظر پزشک و کارشناس احتیاج ا ست یکی از اعضاء خانواده، بیمار را همراهی کند. لطفا در این زمینه همکاری لازم را بفرمایید.
درک نتایج
متخصص اعصاب و روان نتیجه ازمایش شما را با دیگر اشخاص با سن مشابه مقایسه میکند.
ارزیابی و نتایج ازمون ممکن است در تعیین کارآیی شیوههای دیگر مؤثر واقع شود. آزمایشات حتی میتواند به شناسایی مشکلات خفیف و جزیی حافظه، کمک کند.
متخصصان اعصاب و روان با درک نحوه عملکرد مغز در مقایسه با رفتار، به توسعه یک برنامه درمانی کمک میکنند. برنامههای درمانی ممکن است شامل دارو، درمان توانبخشی یا جراحی باشد.
یک متخصص اعصاب و روان میتواند به تشخیص یک وضعیت شناختی، رفتاری یا عصبی کمک کند. ملاقات با یک متخصص اعصاب و روان و انجام آزمایشات مورد تجویز آنها میتواند به درک عمیقتر وضعیت شما منجر شود. هنگامی که امکان دارد پزشکان دیگر نتوانند مسأله را تشخیص دهند، به یک متخصص اعصاب و روان مراجعه کنید.
منبع: عصر ایران
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: روانشناسی یک متخصص اعصاب و روان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۸۱۳۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماشاالله قصاب کیست و کجاست؟ (+عکس)
ماشاالله قصاب از جمله نامهایی است که با ماجرای اشغال سفارت آمریکا گره خورده و پس از فعالیتهای پر حرف و حدیثی در ابتدای انقلاب به یکباره کمرنگ و ناپدید شد. برخی خبرها حاکی از درگذشت او در دههی نود است.
مهدی یزدانی خرم، نویسنده، در صفحهی اینستاگرام خود نوشت:
یک لُمپنِ مرموز گم شده… به ماشاالله قصاب مشهور بود. مردی که نه کسی از گذشتهاش خبر داشت نه فهمید چه به سر او آمد. اما در خاطرات آدمهای اول انقلاب ۵۷ بعید است ناماش نیامده باشد.
به گزارش انصاف نیوز، یکی از مرموزترین چهرههایی که کمتر از یک سال بر میل خود راند و بعد گم شد!. میگویند فریدون فروغی فقید آن ضدابتذالِ کبیر ترانهی «حقه» یا همان «مشتی ماشالا» را دربارهی او خوانده که پر یراه هم به نظر نمیرسد. در غورم در تاریخ پی تمام گمشدهها میگردم. اما برخی از این گمشدهها چنان پررنگ بودهاند که شاید نباید گم میشدهاند، نمونهاش همین جناب که عکساش را کنار سالیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران میبینید. ماشاالله کاشانیخواه.
در فضای وب چیز چندانی دربارهاش وجود ندارد. همینکه از ۲۵ بهمن تا اواخر تابستان سال ۵۸ مامور کمیتهی حفاظت از سفارت آمریکا میشود. در ماجرای دستگیری محمدرضا سعادتی که برای شوروی کار میکرد نقش ایفا میکند و بعد بیرونراندناش از سفارت (با سالیوان خیلی دوست شده بوده)! به دستگاه خلخالی میرود در حوزهی موادمخدر. اما ماشاالله خود اهل بخیه یا دقیقتر «بخیهها» بوده. جوری که نوشتهاند «خلخالی از دست او به تنگ آمدهبود»!
او رقیب محمد گاوینامی بوده که خود را به چریکهای فدایی منتسب میکرده و میخواسته سفارت آمریکا را در ۲۵ بهمن ۵۷ فتح کند که یزدی دستبهدامن قصاب میشود و خب قصاب گاو را زمین میزند و پیروز میدان میشود.
تاریخ پر است از آنان که از ناکجا آمدند اما حسابی اسب خود راندند. ماشاالله شد محبوب سفارت. پول میگرفت برای ویزاگرفتن. رشوه میگرفت برای ردکردن کسانیکه میخواستند از ایران بروند. او کاسب ترس، اضطراب و بینظمیای بود که درش میتازاند. جالب اینکه او «نفوذ» داشت و حتا وقتی ثابت شد در چند ماه قدرت چهها کرده و بحث محاکمهاش پیش آمد، گم شد.
مثل «زهرا خانم» آن زن انقلابی عاشق قطبزاده که ناگهان غیب شد. قصاب مرموز بود. چون از سویی صرفن عربدهکش نبود و از سویی دیگر اهل آرمان و ایدهئولوژی. تشنهی دیدهشدن بود. چهلوسه سال از گم شدن یا دقیقتر ناپدیدشدناش میگذرد. مُرده؟ در گوشهای کهنسال مشغول طی روزگار است؟ کشته شده؟ معلوم نیست و احتمالن معلوم هم نخواهدشد.
اما این مردِ زورمند با دارودستهاش در میانهی تاریخِ ما چه میکرد؟ چگونه رابطی شد بین آمریکاییها و روسها؟ چهگونه توانست مشتی ماشالای نوبری شود که گاو زمین بزند و بعدها از هر کس بپرسند بگوید «چیز چندانی از او نمیداند». قصابها تاریخ نمیسازند اما میتوانند بردهگانی شوند که تاریخ میخواهدشان…
محمد رحمانی، نویسنده در کامنتی برای این پست آقای یزدانی خرم نوشته است: مدتی در دههی شصت زندانی شده بود. هنگامی که در دههی نود به سراغش رفتم گفتند فوت شده است.
کانال عصر ایران در تلگرام